باید توجه داشته باشیم که انرژی زیادی صرف برچسب گذاری نشود و نیازی نیست که اطلاعات جزئی و کوچک مربوط به ایده بطور کامل اخذ شود. برای مثال این سوال از ایده دهنده که چه موضوع و رویدادی باعث خلق یک ایده خاص شد بسیار حیاتی تر از سوالات دیگر مانند زمان و مکان خلق آن می باشد. اشاره به این نکته لازم است که برچسب گذاری به رد یابی ایده ها و چگونگی بوجود آمدن آنها مربوط می شود و نه به مشخصات خود ایده ها از قبیل پیش بینی صرفه جویی و یا امکان سنجی اجرایی!
در واقع از طریق تحلیل برچسب گذاری ایده ها می توان نسبت به اصلاح فرایند خلق ایده نیز کمک نمود.
برخی سوالات مرتبط با برچسب گذاری در زیر آمده است:
مشخصات ایده دهندگان و قسمتی که در آن ایده تولید شد؟
چه رویدادی باعث خلق ایده گردید؟
چه انگیزه هایی باعث خلق ایده گردید؟
چه فعالیت هایی انجام شد که منجر به خلق ایده گردید؟
از چه منابع و ابزارهایی جهت خلق ایده استفاده شد؟
شرایط محیطی که در آن ایده خلق شد؟
در مرحله خلق ایده چه نوع فیلتراسیونی انجام گردید؟
چه کسی و یا چه چیزی قصد داشت شما را از خلق و ارائه ایده منصرف کند؟
چه چیزی و یا چه کسانی شما را در ارائه این ایده تشویق کردند؟
محرک این ایده چیست ؟(مشتری، تکنولوژی، محصول، بازار و..)
ایده مربوط به کدام قسمت است؟ (بازاریابی، تولید محصول، فرایند، خدمات)
آیا این ایده بهبود کوچک است و یا تغییر بزرگ؟
آیا کسی متعهد به انجام این ایده می باشد؟
محقق بر این باور است که با توجه به مشخصات سازمان و اهداف مدیریت ایده ها این سوالات می بایست تنظیم و در مرحله برچسب گذاری پرسیده شوند.
نحوه اجرای برچسب گذاری نیز همانند روش برچسب گذاری به مرحله اخذ ایده مرتبط است. اینکه چگونه و توسط چه کسی مرحله اخذ ایده مدیریت می شود، اجرای برچسب گذاری را تحت تاثیر قرار خواهد داد. در نتیجه هرچه مدیریت بهتری بر مرحله اخذ ایده انجام شود برچسب گذاری نیز بهتر انجام خواهد شد.
۴_۳_۲_۳ ذخیره و نگهداری ایده ها
ایده ها قبل از اینکه بصورت مشخص ثبت و ضبط گردند در ذهن سازمان (منابع ایده) وجود دارند، مجموعه ایده هایی که توسط این منابع خلق شده اند اما هنوز به حالت ثبت شده در نیامده اند و در سیستم مدیریت ایده ها ذخیره نشده اند توسط این محقق با عنوان ابر ایده معرفی می شوند. کاری که فرایند خلق ایده انجام می دهد در واقع موجبات باروری سازی ابر ایده و باریدن آن را فراهم می کند، وقتی که این ایده ها بارید (از ذهن سازمان خارج) و در قالب های مشخص ثبت و در سیستم مدیریت ایده ها ذخیره گردید با نام استخر ایده از آن در این تحقیق یاد می شود.
لذا ذخیره و نگهداری ایده ها در استخر ایده ها انجام می شود جاییکه ایده ها بر اساس فرمت تعریف شده ثبت و ذخیره می گردند. کنترل بر این فرایند از طریق انتخاب روش و نحوه اجرای ذخیره سازی انجام می شود. نکته با اهمیت در اینجا توجه به کارکرد ذخیره سازی می باشد به این مفهوم که ۱٫ اطمینان از ذخیره سازی ایده ها ۲٫ اطمینان از بازیابی ایده های ذخیره شده می بایست تامین شود. ممکن است شما فکر کنید روش و نحوه اجرای ذخیره سازی باید بگونه ای باشد که با سرعت بالا بتوان ایده را ذخیره و بازیابی کرد اما باید توجه داشت که بین حجم اطلاعات مورد نیاز هر ایده جهت ذخیره سازی و سرعت تعادل برقرار باشد.
برای مثال یکی از روش های بسیار سریع ذخیره سازی ایده ها می تواند استفاده از فرمهای ساده کاغذی باشد اما این روش در مقایسه با نرم افزارهای کامپیوتری در بازیابی ایده ها از سرعت بسیار پایین تری برخوردار است.
۴_۳_۲_۴ ساماندهی و دسته بندی ایده ها در استخر ایده
در این مرحله نقش تیم مدیریت ایده ها در بررسی های اولیه بر روی ایده ها و ساماندهی آنها پررنگ تر می شود. بعد از اینکه ایده ها در فرمت مشخص ذخیر شدند ما با یک استخر ایده مواجه هستیم که از ایده های متنوع و مختلفی تشکیل شده است. ممکن است ساماندهی این استخر بنظر خسته کننده و طاقت فرسا باشد اما با اینکار می توان قابلیت جستجوی سریع بین ایده ها و طبقه بندی ایده ها جهت بررسی در مراحل بعدی را ایجاد نمود. از طرف دیگر این ساماندهی به ما کمک می کند تا نسبت به بهبود فرایند نوآوری و خلق ایده اقدام کنیم. برای مثال اگر فرض کنیم ایده ها در استخر ایده به دو دسته ایده های بهبود و ایده های بدیع تقسیم شده اند و نسبت ایده های بدیع بسیار پایین تر است. این موضوع به مدیران کمک می کند تا تلاش بیشتری را معطوف به برنامه ها و ابزارهای خلق ایده های بدیع کنند.
شکل زیر ساماندهی ایده ها را در استخر ایده نشان می دهد.
ایده های کوچک
ایده های بدیع
ایده های پر طرفدار
ایده های مشتریان
ایده های بازاریابی
ایده های پروژه ای
شکل ۴_۴: استخر ایده
ممکن است در سازمان های مختلف نوع ساماندهی استخر ایده متفاوت باشد ولی باید توجه داشت که از ایجاد طبقه بندی های بی مورد و اضافی پرهیز گردد. با توجه به اینکه در حین مصاحبات انجام شده برخی محورهای اصلی جهت طبقه بندی ایده ها مورد اشاره قرار گرفت در ذیل محور های پیشنهادی جهت تبیین فاکتورهای مورد نیاز ساماندهی استخر ایده ها آورده می شود.
ایده های آزمایش شده و آزمایش نشده: جدا سازی ایده های آزمایش شده از نشده به سازمان این امکان را می دهد تا بتواند اثربخشی تحقیق و آزمایش روی ایده ها را مشخص سازد و تصمیم بگیرد تا چه میزان انرژی و هزینه صرف آزمایش ایده های دریافتی نماید.
ایده هایی که بصورت مقطعی و یا همیشگی ذخیره می شوند: بعضی از ایده ها ارزش ذخیره سازی برای طولانی مدت را نداشته و بعد از یک بررسی اولیه ممکن است حذف گردند. در بعضی سازمانهای پروژه محور نیز برخی ایده ها صرفا در یک پروژه خاص کاربرد داشته و بعد از پایان پروژه بهتر است حذف شوند.
طیف تمایل و آگاهی نسبت به ایده: تمایل کارکنان و مدیران سازمانها به بعضی از موضوعاتی که ایده ها در رابطه با آنها خلق می شوند در مقایسه با سایر موارد بیشتر است در نتیجه امکان اینکه این دسته از ایده ها با اقبال و حمایت بیشتری مواجه شوند بالاتر می باشد.
سطح توسعه یافتگی ایده: دسته بندی ایده ها بر اساس مراحل توسعه آنها می تواند فاکتور خوبی برای ساماندهی باشد. برای مثال می توان ایده ها را به ۱٫توسعه نیافته ۲٫ در حال توسعه ۳٫ توسعه یافته تقسیم نمود
سطح تعهد به اجرای ایده: برای مثال آندسته از ایده هایی که تعهد یک مدیر یا بخش کلیدی از سازمان را پشت خود دارند از شانس بالاتری جهت اجرایی شدن بهره مند هستند. همچنین ایده هایی که ایده دهنده بسیار متعهد به پیگیری و اجرایی شدن آن می باشد با احتمال بیشتری اجرایی می شوند.
سطح پیچیدگی ایده: برخی ایده ها آنقدر پیچیده هستند که برای اجرایی سازی آنها نیاز است تا پروژه های متعددی تعریف و اجرا گردد اما برخی ایده ها به سادگی قابلیت اجرایی شدن دارند.
ایده های اجرا نشده و ایده هایی که قبلا اجرا شده اند: دسته بندی ایده هایی که قبل از ثبت و ذخیره سازی در سیستم مدیریت ایده ها اجرایی شده اند از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که نحوه بررسی و رسیدگی به این دسته از ایده ها بسیار متفاوت خواهد بود. این نوع از ایده ها بدلیل اینکه در قسمتی از سازمان قبلا اجرا شده اند دیگر نیاز به بررسی های اولیه نداشته و تنها لازم است بررسی شود اگر ایده قابل تعمیم به سایر بخش های سازمان است اقدامات لازم در این رابطه انجام شود.
با توجه به اهمیت ارائه بازخور به فرآیندهای خلق و اخذ ایده، بعد از ساماندهی ایده ها می توان با مانیتور کردن استخر ایده ها و با توجه به اهداف تعیین شده در مراحل خلق و اخذ ایده نسبت به بازبینی و اصلاحات این فرآیندها اقدام نمود برای مثال در سازمانی که هدف توجه بیشتر بر ایده های بهبود است بعد از ساماندهی استخر ایده می توان متوجه شد که کدام رویداد ها و فعالیت های فرایند خلق ایده می بایست برای افزایش ایده های بهبود مورد بازبینی و اصلاح قرار گیرد.
۴_۳_۲_۵ اشاعه ایده ها
اکنون که ایده های جمع آوری شده در استخر ایده ساماندهی و دسته بندی شدند نوبت به توزیع آنها در سطح سازمان می رسد. اشاعه ایده ها را می توان به گرد افشانی گیاهان تشبیه کرد بدین صورت که ایده در هر حالت و شکلی که باشد چه ایده خام و یا چه طرح های تکمیل شده در تمام قسمتهای سازمان پخش شود. به منظور اینکه ۱٫ جرقه ای باشد برای استارت پروژه ها و ایده های جدید ۲٫ بتواند به پروژه های فعلی سازمان کمک کند. با توجه به این توضیحات، اشاعه ایده می تواند بازخور مهمی برای فرایند خلق ایده در سازمان باشد و به تولید ایده های جدید کمک کند.
اشاعه ایده می تواند به دو نوع تقسیم شود:
اشاعه اجباری: وقتی که ایده به کمک و با فشار گروه یا فرد خاصی در سازمان پخش شده و پیش برده می شود، در این حالت افراد از راه های متعددی همچون جلسات کاری، مکالمات تلفنی، نامه، خبرنامه، پوستر و .. برای اشاعه ایده به سایر همکاران استفاده می کنند
اشاعه درخواستی: وقتی که افرادی از سازمان به خواست خود به دنبال ایده می آیند، و با جستجو در منابع مختلف و پایگاه های داده و یا مراجعه به شبکه متخصصان به جستجوی ایده های مطلوب خود می پردازند.
از طرف دیگر، اشاعه باعث می شود ایده ها از دیدگاه های مختلف بررسی و نظرات سایر بخش ها و افراد سازمان بر ایده های اولیه اعمال و منجر به تکمیل آن شود. اما لزومی ندارد که همه ایده های موجود در استخر ایده بین تمام افراد سازمان پخش شوند. بسیاری از افراد سازمان صرفا نیازمند آندسته از ایده هایی هستند که به کار آنها مربوط می شوند. بدین منظور می توان از کارگزاران ایده در سازمان بهره جست. کارگزاران ایده افرادی هستند از بخش های مختلف سازمان که به نمایندگی از بخش خود به جستجوی ایده ها پرداخته و ایده هایی را که جهت حل مسائل و نیازهای افراد بخش خود مربوط است را به آنها اشاعه می دهند.
۲-۲: خشونت جنسی
کودک آزاری جنسی، درگیر کردن کودک در رابطه ای جنسی است که کودک از نظر رشدی قادر به تشخیص و درک آن و رضایت دادن آگاهانه نیست. این ارتباط جنسی بین یک کودک و یک بزرگسال یا کودک بزرگتری است که از نظر سنی یا رشدی در مقام مسئولیت، اعتماد یا قدرت قرار دارد.
تعریف سوء استفاده جنسی از کودکان در بسیاری از جوامع شامل هر گونه فعالیت جنسی با شخصی است که راضی به این کار نباشد و یا رضایت او قانوناً معتبر نباشد. بنابراین در مواردی که یکی از طرفین به سن اعتبار رضایت نرسیده باشد، حتی اگر راضی یا خود باعث برقراری رابطه جنسی باشد می توان طرف دیگر را به سوء استفاده جنسی محکوم کرد. نکته قابل توجه این است که اطفال به دو طریق ممکن است از نظر مسائل جنسی، بزدیده واقع شوند؛ طریقه اول زمانی است که کودک در طول مدت زمان معینی، از جانب یک فرد خاص مورد آزار جنسی قرار می گیرد که آن را اصطلاحاً «آزار جنسی» گویند. بنابراین در آزار جنسی، شخص آزاردهنده، یک فرد ثابت است و این عمل در طول مدت زمان تکرارمی گردد.
طریقه دوم زمانی است که از کودک به جهت مقاصد شوم اقتصادی، تجاری، جنسی در فعالیت هایی که از آنها تحت عنوان «سوء استفاده جنسی» یاد می شود از جمله هرزه گری، روسپیگری و توریسم جنسی سوء استفاده می شود. بنابراین در سوء استفاده جنسی برعکس آزار جنسی، کودک از ناحیه فردی ثابت مورد استفاده قرار نمی گیرد بلکه سوء استفاده از کودک در سطح وسیع و به صورت شبکه ای انجام می گیرد.
۲-۳: غفلت یا مساحمه (بی توجهی)
غفلت یا مسامحه، عبارت است از عدم فراهم آوردن احتیاجات غذایی، پوششی، مسکن، بهداشت و مراقبت های طبی و تحصیلی و سرپرستی طفل توسط والدین یا سرپرست طفل.
- بی توجهی و غفلت جسمانی مانند ترک و به حال خود رها کردن طفل و یا عدم رسیدگی به وضعیت تغذیه کودک است.
- غفلت و اهمال از جهت پزشکی شامل اهمال والدین در مواقع بیماری کودک و تأخیر در مراجعه به پزشک که می تواند منجر به تأخیر در مداوا و حاد شدن بیماری و در مواقعی از دست رفتن کودک شود.
- غفلت هیجانی مانند محبت نکردن کافی به کودک، بدرفتاری شدید یا مزمن با همسر خود در حضور کودک و یا برخورد نامناسب با دیگر اعضای خانواده که همگی ممکن است کودک را در معرض خطرات شدید عاطفی قرار دهد.
- غفلت از جهت تعلیم و تربیت مانند عدم توجه و رسیدگی به وضعیت تحصیلی کودک، بی اطلاعی و یا بی توجهی به ترک تحصیل یا فرار از مدرسه و…
۲-۴: خشونت روانی(عاطفی)
تعریف کنفرانس بین المللی سوء رفتار روانی کودکان و جوانان در سال ۱۹۸۳، از بدرفتاری روانی، عبارت است از: «هرگونه رفتار با کودک که طبق استانداردهای اجتماعی و نظر متخصصان، از نظر روان شناختی آسیب زا باشد. یعنی هرگونه رفتاری که بر عملکرد رفتاری - شناختی ، عاطفی و جسمی کودک تأثیر سوء داشته باشد. بد رفتاری روانی با کودک خوانده می شود.»
براساس این تعریف می توان گفت به لحاظ این که سایر انواع خشونت (جسمی، جنسی و غفلت) با نوعی بدرفتاری روانی همراه است لذا خشونت روانی علیه کودک نه تنها می تواند به شکلی مستقل رخ دهد بلکه می تواند به عنوان نتیجه قهری و تبعی هریک از خشونت های جسمی، جنسی و یا غفلت باشد.
از مصادیق بدرفتاری و خشونت روانی علیه کودکان می توان به موارد زیر اشاره کرد:
رفتار و نگرش های منفی مدام نسبت به کودک به صورت کلامی مانند سرزنش مداوم، به کار بردن الفاظ زشت در صحبت با کودکان و شوخی های منفی مکرر با کودک که همگی سبب می شود کودک خود را واقعاً بی ارزش و مستحق توهین بداند.
ج: تأثیر بیکاری بر خشونت
خانواده اساسی ترین نهادی است که به اعضای خود احساس امنیت و آرامش می دهد و مهمترین فضای ارضای نیازهای طبیعی و جنسی انسان هاست. این نهاد طی هزاران سال پایدارترین و مؤثرترین وسیله حفظ ویژگی های فرهنگی و عامل انتقال آن ها به نسل های بعدی بوده است. اما وجود خشونت در خانواده اضطراب و ناامنی را گسترش می دهد. معمولاً عوامل زیادی می توان در بروز خشونت خانگی نقش داشته باشد یکی از این عوامل را می توان بیکاری مرد خانواده و سطح درآمد پایین دانست.
اشتغال مردان علاوه بر تأمین امنیت اقتصادی خانواده در تأمین امنیت روانی خود و خانواده هایشان نیز نقش به سزائی دارد. در مقابل بیکاری موجب فقدان منبع مالی برای خانواده می شود. مردی که بیکار است وجود او در خانه آزار دهنده می شود و حتی عزت نفس خود را در بین اعضای خانواه از دست می دهد و او برای نشان دادن برتری و جبران عزت نفس از دست رفته خود ممکن است علیه افراد خانواده دست به خشونت بزند.
نتایج یک پژوهش کیفی که در سطح شهر تهران درباره خشونت خانگی در چند مرحله انجام شد، حاکی از آن بود که بیکاری و پایین بودن سطح درآمد خانواده در بروز خشونت خانگی مؤثر است. در این پژوهش کیفی، ابتدا جلسات بحث گروهی متمرکز با حضور ۵۰ زوج از مناطق مختلف شهر تهران در هشت گروه و در طی دو روز انجام شد. از جنسیت، سطح سواد و سابقه خشونت خانگی به عنوان ملاک های تقسیم افراد به گروه های هشت گانه استفاده گردید سپس با تشکیل نشست کارشناسی با حضور ۵۰ نفر از صاحبنظران و متخصصان علمی و اجرایی رشته های مختلف از بخش های دانشگاهی و تحقیقاتی به تجزیه و تحلیل علل بروز خشونت خانگی و راهکارهای پیشگیری و کنترل آن پرداختند. در این پژوهش بین ضعف اقتصادی و بیکاری و افزایش خشونت خانگی به رابطه معناداری دست یافتند. مشکلات اقتصادی خانواده از جمله بیکاری سبب کاهش آستانه تحمل مردان می شود و این امر زمینه خشونت خانگی را فراهم می کند (احمدی و همکاران،۱۳۸۷).
همچنین در یک پژوهشی که توسط صابریان و همکاران (۱۳۸۲) درباره عوامل مؤثر بر خشونت خانگی در شهر سمنان انجام شده است، نتایج پژوهش حاکی از آن بوده است که فقر اقتصادی و بیکاری نیز در اعمال خشونت خانگی تأثیرگذار است.
د: تبیین رابطه خشونت، جرم و انحرافات اجتماعی
محیط خانواده را باید یکی از مهمترین الگوهای ساختاری مؤثر در یادگیری رفتار دانست. محیط خانواده از جمله عوامل اساسی شکل گیری شخصیت و منش فردی و اجتماعی کودک است. فرزندان به موازات فراگیری زبان و نمود ارتباط با محیط و اعضای خانواده و جامعه، آداب و رسوم و خلقیات خانواده خود را کسب می کنند و آن ها را جزء منش و شخصیت خود می سازند.
خشونت در خانواده که عامل بسیاری از ناهنجاری ها و معضلات میان اعضای خانواده است، می تواند تأثیرات سوء بر آینده فرزندان بگذارد ودر ایجاد مشکلات روانی و حتی بزه آنان نقش داشته باشد. .
آلبرت باندروا در نظریه یادگیری اجتماعی خود معتقد است که رفتار شخص معلول یادگیری پیشین اوست و رفتار کنونی به وسیله تجربیات گذشته شکل می گیرد. آلبرت باندروا مدعی است رفتار انسان از طریق مشاهده و در طول فرایند الگوسازی آموخته می شود. بر این اساس رفتار او از دو طریق کسب می شود: تقویت و الگو گیری. فرایند تقویت بر این اصل استوار است که رفتارهای با نتایج مطلوب به احتمال زیاد تکرار می شوند و از سویی دیگر یادگیری اجتماعی از از طریق مشاهده و تقلید رفتار دیگران نیز رخ می دهد (سلیمی و داوری،پیشین،۴۰۵). بر همین اساس برای کودک آنچه مشاهده می کند از اهمیت بسیاری برخوردار است. نحوه رفتار والدین با یکدیگر و با فرزندانشان تأثیر بسیار ماندگار و پایدار به جا می گذارد. بنابراین طبق این نظریه می توان گفت تعاملات در درون خانواده و جامعه تحت تأثیر جامعه پذیری و سرمشق گیری خواهد بود.
خشونت والدین نسبت به یکدیگر گاهی اوقات به رفتار فرزندان نیز تعمیم داده می شود و آن ها قربانی روابط خشونت و فضای خشونت آمیز در محیط خانواده می شوند. به هر حال خشونت، خشونت می آفریند و در یک رابطه متقابل، ابعاد و اشکال پیچیده تری می یابد. کودکانی که در چنین محیط خانوادگی رشد می کنند و شخصیتشان شکل می گیرد، خشونت را می آموزند. آن ها یاد می گیرند که هرگاه با رفتار و گفتار کسی مخالف باشند، او را مورد تهدید قرار دهند یا او را به زور وادار به انجام عملی کنند و یا حتی با او برخوردی فیزیکی صورت دهند. ناراحتی و نارضایتی از دیگری معمولاً با این نمادها ابراز می شود. کودکی که رفتار خشونت آمیز را در چنین خانواده ای که مدارا و تحمل دیگری در آن معنایی ندارد، می آموزد و در مراحل بعدی زندگی خود آن را اعمال می کند.
در تحقیقی که در سال ۱۳۷۹ در مورد “خشونت علیه زنان” در استان کردستان در مورد ۷۷۰ زن خشونت دیده به عمل آمد مشخص شد خانواده هایی که در آن ها خشونت وجود داشت جمعاً ۱۹۱۵ فرزند داشتند که شامل ۹۴۵ پسر و ۹۷۰ دختر بودند و همگی شاهد خشونت پدر و تنشهای مداوم خانوادگی بودند که حداقل تأثیر آن حتی اگر به فرار، اعتیاد، خودکشی و دیگر اعمال ضداجتماعی و بزهکاری کودکان نینجامد موجب تکرار خشونت در زندگی اجتماعی و خانوادگی آتی آن ها خواهد بود (معظمی،۱۱۰:۱۳۸۲).
گفتار دوم: طلاق
الف: تعریف طلاق
طلاق از نظر لغوی به معنی رها شدن و در اصطلاح عبارت است از پایان دادن رابطه زناشویی به وسیله زن و شوهر می باشد. طلاق را اغلب راه حل رایج و قانونی عدم سازش زن و شوهر، فرو ریختن ساختار زندگی خانوادگی، قطع پیوند زناشویی و اختلال ارتباط والدین با فرزندان تعریف کرده اند. در حقیقت همانگونه که پیوند بین افراد طبق آیین و قراردادهای رسمی و اجتماعی برقرار می شود چنانچه طرفین نتوانند به دلایل گوناگون شخصیتی، اجتماعی، اقتصادی و… با یکدیگر زندگی کنند به ناچار طبق مقررات و ضوابطی از هم جدا می شوند. از این نظر خانواده همچون عمارتی است که زن و شوهر ستون های آن را تشکیل می دهند و فرو ریختن هر ستون استحکام و استواری عمارت را دچار تزلزل می کند. طلاق گسستن و فروپاشی و نابودی کانون خانواده است که معمولاً اثرات جبران ناپذیری را بر اعضاء خانواده به جا می گذارد.
ب: انواع طلاق
طلاق عاطفی
یکی از مهمترین انواع طلاق، طلاق عاطفی است که در هیچ جایی به ثبت نمی رسد و نمود عینی ندارد اما مهمترین نوع طلاق است. این نوع طلاق مربوط به خانواده هایی است که به علت مسائل سنتی و عرفی که حاکم بر عقاید آن هاست یا برخی باورهای نادرست و نگرش منفی جامعه نسبت به زنان مطلقه، ترس و نگرانی از تنهایی، از دست دادن فرزندان و یا ناتوانی در تأمین نیازهای زندگی تصمیم می گیرند که به اجبار زیر یک سقف زندگی کنند. در چنین اوضاع نابسامان، هریک از طرفین انزوا طلبی اختیار کرده و خود را شریک زندگی نمی داند و تنها به دلیل شرایط اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی به زندگی ادامه می دهد.
طلاق قانونی
طلاق قانونی و رسمی به معنای پایان قانونی ازدواج و جدا شدن طرفین از یکدیگر می باشد. طبق قانون مدنی ایران طلاق به دو صورت طلاق بائن و رجعی اتفاق می افتد که در ماده ۱۱۴۳ به این مورد اشاره شده است.
ج: تأثیر بیکاری بر طلاق
در بیان هر واقعه اجتماعی، آنقدر عوامل گوناگونی وجود دارد که بر شمردن همه آن ها اگر تقریباً غیر ممکن نباشد، قطعاً امری است بسیار دشوار چرا، که خیلی از عوامل به ملاحضاتی مکتوم و ناشناخته در زیر سرپوش هایی به عنوان اسرار باقی می مانند که بررسی علمی را دچار محاق و محال می سازند. زیرا، تجارب جرمشناسی این نکته را آموخته است که هیچ گاه نمی توان به طور قاطع گفت پدیده ناهنجار اجتماعی معینی نتیجه جزمی و ریاضی افتراق یا ترکیب یک یا چند عامل خاص است. مع هذا، این امر مانع از آن نیست که نتوان به وجود بعضی از این عوامل که نقش مؤثری در تحقق پدیده اجتماعی معین دارند پی برد و کیفیت و کمیت تأثیر هریک از عوامل و ترکیبات مختلف آن ها را مورد بررسی قرار داد. این استدلال کلی که بر مبنای تحقق جرمشناسی است، در مورد بررسی عوامل مؤثر در طلاق هم مانند هر پدیده نامطلوب اجتماعی دیگر مولود عوامل متعددی است که برخی از آن میان به ریشه های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی محیط و برخی به عوامل شخصی اعم از نارسایی بیولوژیکی و اختلالات روانی بر می گردد. ما در این تحقیق سعی داریم ریشه های اقتصادی مؤثر در بروز طلاق را مورد کنکاش قرار دهیم.
امروزه امکان دسترسی به منابع مالی بالقوه مردان، نقش محوری برای زنان دارد که خود یک امنیت مالی برای ایجاد پناهگاهی برای خانواده در نظر گرفته می شود ( .(Sendifield.,2006:157
یک منبع اقتصادی برای کسب درآمد کار است وبیکاری به معنای فقدان چنین منبع ارزشمندی است. همواره حداقل میزانی از درآمد و ثبات اشتغال برای پیوستگی و پایداری خانوادگی لازم است و بدون آن بسیاری از افراد قادر به تشکیل خانواده از طریق ازدواج نیستند و عده ای در معرض جدایی و طلاق قرار می گیرند.
مشقت اقتصادی[۴۵] باعث استرس می شود، یعنی وضعیتی که در آن تقاضاهای محیط فراتر از منابع و ظرفیت افراد برای مقابله با آن است. استرس نیز به نوبه خود باعث تضعیف کیفیت روابط زناشویی می شود.
نتایج تحقیقی در دانمارک، فنلاند و نروژ نشان داد، بیکاری در میان شوهران ارتباط مثبتی با طلاق دارد (Amato., 2010:4).
نتایج یک تحقیق در ایران نشان می دهد بین بی ثباتی شغلی، به خصوص بیکاری، و رضایت زناشویی و زندگی خانوادگی رابطه قوی وجود دارد(عیسی زاده و همکاران،۱۳۸۶). افراد بیکار میزان کمتری از تفاهم، ارتباط و نظم در روابط خانوادگی دارند. علاوه بر این شوهران بیکار در مقایسه با مردان خانواده هایی که شغل ثابتی دارند، کمتر توسط همسران خود حمایت می شوند، جروبحث و انسجام خانوادگی کمتری دارند.
اگرچه رابطه بین عامل اقتصادی و طلاق پیچیده است، زیرا طلاق نتیجه عوامل اجتماعی گوناگون بسیاری است اما تحقیقات حاکی از آن است که بین شرایط اقتصادی و شغلی و طلاق رابطه معکوسی وجود دارد. یعنی هرچه موقعیت اقتصادی خانواده پایین تر باشد امکان جدایی و طلاق افزایش می یابد (مساواتی آذر،۱۷۸:۱۳۷۴).
د: تبیین رابطه طلاق، جرم و انحرافات اجتماعی
خانواده یک نهاد اجتماعی، فرهنگی و حقوقی ناشی از پیوند مشروع زن و مردی است که با ولادت فرزندان این نهاد تکمیل می شود. همچنین خانواده را مجموعه ای فعال، پویا، جهت دار و برخوردار از نظامی اندیشیده دانسته اند که در آن برای هریک از اعضاء نقشی، پایگاهی، تعهدی و مسئولیتی وجود دارد. روانشناسان و جامعه شناسان درباره اهمیت خانواده بر این باورند که رشد و انحطاط هر قوم و ملتی تا حدود زیادی به خانواده مربوط است و اساساً خشت اول بنای متعهدانه و مسئولانه در هر جامعه، خانواده است و سرآغاز هر حرکت و توقف آن را در خانواده باید جستجو کرد.
امروزه در همه جوامع اعتقاد به وجود خانواده و حفظ حریم و قداست آن برای کسانی که خواستار وجود نظم و خیر برای انسان ها هستند محرز شده است. باید توجه داشت که طلاق و گسستگی خانواده تأثیری مستقیم و قطعی در بروز رفتار بزهکارانه نوجوانان دارد.
عوامل خانوادگی که به جامعه پذیری و روابط عاطفی اعضای خانواده، کنترل خانوادگی، همانندسازی فرزندان با والدین و گسیختگی خانوادگی و سایر ویژگی های خانواده ارجاع داده می شود نقش مؤثری در ایجاد رفتار بزهکارانه میان نوجوانان و جوانان دارد (احمدی، پیشین، ۱۳۱).
ساترلند بزهکاری را در اثر خطای خانواده ها دانسته است که قادر به یاد دادن ارزش ها و هنجارها نبوده اند. به نظر ساترلند نگرانی ها و نیازهای ارضا نشده در افراد عادی و بزهکار شبیه به هم است و تنها روش های یاد گرفته شده واکنش به این نگرانی ها و محرک ها در آنان متفاوت است و خانواده به عنوان محیط یادگیری اولیه جوانان بر بزهکاری مؤثر است.
گسیختگی خانوادگی[۴۶]۱ یکی از عوامل مهم در تولید رفتار بزهکارانه است. زیرا، هنگامی که فرزندان والدین خود را در اثر طلاق از دست می دهند، همچنین مراقبت، سرپرستی، کنترل و راهنمای خود را از دست می دهند. گسیختگی خانوادگی فرایند جامعه پذیری فرزندان را با مشکل مواجه خواهد ساخت. زیرا، خانواده های تک والدینی قادر نیستند الگوهای نقشی مناسبی برای فرزندان باشند. بی ثباتی در نظام خانواده موجب روابط ضعیف فرزندان با پدر و مادر خود گردیده و زمینه را برای بروز رفتار بزهکارانه در فرزندان آماده می سازد.
تحقیقات انجام شده در ایران در دهه های اخیر بیانگر رابطه ای معنادار بین گسیختگی خانوادگی و بزهکاری جوانان است.پژوهش انجام شده بر روی جوانان بزهکار اردوگاه کار شهر تهران نشان می دهد که متلاشی شدن خانواده ها یا فاقد والدین بودن بر بزهکاری جوانان مؤثر است (همان:۱۳۲).
در واقع باید گفت فرزندان قربانیان اصلی طلاق هستند. طلاق والدین ممکن است زمینه تشویش روحی کودک را فراهم کند. وقتی شخصیت کودک دچار اختلال می شود، او آماده کشیده شدن به بیراهه می شود. در واقع طلاق والدین می تواند عاملی زمینه ساز برای بزهکاری کودکان و نوجوانان باشد. زنان بعد از کودکان در معرض بیشترین آسیب بعد از طلاق قرار دارند. فقدان منبع حمایت اقتصادی و اجتماعی برای برخی از زنان مطلقه، به ویژه اگر سرپرستی فرزندان را هم به عهده داشته باشند، آنان را با مشکلات زیادی درگیر می کند. برخی از زنان مطلقه در اثر فشارهای اقتصادی و اجتماعی درگیر جرائمی چون خودفروشی، قاچاق مواد مخدر و سرقت می شوند. بسیاری نیز در معرض بزه هایی چون خشونت جنسی، تجاوز به عنف و… قرار می گیرند.
مبحث سوم: تأثیر بیکاری بر جامعه
گفتار اول: مهاجرت
گزینههای غیر بستهای کردن: گزینههای زیادی برای برنامههای بستهای و غیربستهای وجود دارد: آنالیز غیربستهای کردن اتوماتیک آنالیز غیرپویا یا غیربستهای کردن و غیربستهای کردن غیراتوماتیک.
تکنیکهای غیربستهای کردن اتوماتیک سریعتروآسان تراز تکنیکهای بستهای کردن غیراتوماتیک است. اما این تکینیکها همیشه جواب نمیدهند. اگر شما زمانی تشخیص دادید که برنامه بستهای شده است، باید بررسی کنید که آیا یک برنامه غیربستهای کننده اتوماتیک موجود است یا نه. زمانی که با یک بدافزار بستهای شده سروکار دارید به خاطر داشته باشید که هدف شما آنالیز رفتار آن بدافزاردست و لازم نیست که شما یک بدافزار را از نو خلق کنید. بیشتر وقتها، زمانی که شما یک بدافزار را غیربستهای میکنید شما برنامهای میسازید که شبیه برنامه اصلی و اولیه نیست. اما دقیقا کارهایی مثل برنامه اولیه انجام میدهد.
۳-۸ غیر بسته ای کردن
۳-۸-۱ خودکار
غیربستهای کردن اتوماتیک: برنامههای غیربستهای کننده اتوماتیک برنامه اجرایی را ازحالت فشردگی درمی آورند و رمزگشایی میکنند. این بهترین و سریعترین روش است. هر برنامه غیربستهای کننده برای یک بستهای شده خاص نوشته شده است و برای بستهای شدههایی که جلوی آنالیز را میگیرند طراحی شده است. PE Explorer یک برنامه مجانی برای کار با EXE و فایلهای Dll است در
پیش فرض خود چندین برنامه غیربستهای کننده را دارد. اگر این نرمافزار تشخیص دهد که فایل شما انتخاب کردید بستهای شده است آن را به صورت اتوماتیک بازمی کند. غیربستهای کنندههای اتوماتیک دینامیک برنامه اجرا را اجرا میکند و اجازه میدهند که زیر برنامه غیربستهای کننده کد برنامه اصلی را باز کند. زمان که برنامه قابل اجرای اصلی بازشد، برنامه به ری دیسک نوشته میشود. برنامههای غیربستهای کننده اتوماتیک باید مشخص کند که در کجا زیر برنامه به پایان میرسد و برنامه اصلی شروع میشود. که این کار دشواری است. اگر بستهای شده نتواند انتهای برنامه زیر برنامه غیربستهای کننده را تشخیص دهد، برنامه غیربستهای کننده نمیتواند به درستی کارکند. متأسفانه اخیرا برنامههای غیربستهای کننده دینامیک واتوماتیک خوبی دربازار موجود نیست. آنها کارهای زیادی برروی بستهای شده انجام میدهد اما برای استفادههای جدی آماده نیستند. هردو تکنیک غیربستهای کننده به سرعت کار میکند و آسان هستند. اما موفقیت کمی دارند. یک تحلیل گر بدافزاری باید تفاوت بین کد غیربستهای کنندههای غیردینامیک ودینامیک را بداند. دینامیکها برنامه را اجرا میکنند اما غیردینامیکها برنامه را اجرا نمیکنند هرزمانی که برنامه اجرا میشود باید اطمینان حاصل کرد که این برنامه در محیطی امن اجرا میشود.
۳-۸-۲-غیر خودکار
گاهی اوقات یک بدافزار بستهای شده میتواند بصورت اتوماتیک بسته بندی شود اما بیشتر مواقع این برنامه باید به صورت غیراتوماتیک بازشود. این کارگاهی اوقات با سرعت انجام میشود ما گاهی اوقات نیز بسیاردشوار است. دوراهکار متداول برای غیربستهای کردن غیراتوماتیک وجود دارد:
الف) الگوریتم بسته بندی را پیداکنید و کدبرنامه را به گونهای بنویسید که آن را برعکس یا معکوس اجرا کند. با این کار برنامه هرکاری را که برای بستهای کردن برنامه انجام شد برعکس انجام میدهد. ابزارهای اتوماتیکی برای این کار وجود دارد. اما این راهکار هنوز کارایی لازم را ندارد. زیرا برنامه غیربستهای کردن باید مخصوص برنامه بسته بندی کردن به کاربرده شده باشد.
بنابراین پروسه زمان بسیار طولانی را میخواهد برنامه بستهای کردن را به گونهای اجرا کنیم که زیر برنامه کارکند (یعنی ازکار بیفتد و برنامه را ازحافظه پاک کند. این یک راهکار بسیار کاراتراست. بیایید راجع به فرایند غیربستهای کردن غیراتوماتیک بحث و صحبت کنیم. برای این مثال ما برنامهای را بازمی کنیم که با برنامه upx بسته بندی شده است. اگرچه upx میتواند به اسانی به طور اتوماتیک بازشود، این مثال نمونه خوبی را به ما نشان میدهد. اول با بارگذاری این برنامه در ollydbg شروع میکنیم. اولین کاریافتن نقطه اصلی ورودی است. که اولین دستور برنامه قبل از بسته بندی شدن است. یافتن نقطه اصلی ورودی یکی از سختترین مراحل است و بعدا در مورد آن دراین فصل صحبت خواهیم کرد.
برای این مثال ما از ابزار اتوماتیک استفاده میکنیم که بخشی از ollydby است. در ollydbg؛ گزینه plugin را انتخاب کنید سپس گزینه ollyDbg سپس Find نقطه ورودی اصلی by section hop. برنامه قبل از آنکه نقطه ورودی اصلی را اجرا کند به نقطه انفصال میرسد. زمانی که آن نقطه انفصال رسیدیم تمام کد در حافظه از حالت بسته بندی شده خارج میشود و برنامه اصلی آماده اجرا شدن است. بنابراین کد برای تحلیل قابل دید و در دسترس است. تنها نقطه باقی مانده اصلاح پرونده اجرایی قابل حمل برای این کد است تا تفسیرگر برنامه بتواند کد را به درستی بخواند. برنامه Debugger و یا اشکال زدا دستور را میشکند. مقدار عددی نقطه ورودی اصلی بنویسید و برنامه ollyDbg را نبندید. حالا گزینهها را به ترتیب زیر بزنید و انتخاب کنید.
Dump Debuygedpross← olly Dump← plugins
این دستور هرچیزی را از حافظه پاک میکند. گزینههای کمی برای این کار وجود دارد. خوشبختانه اگر شما هیچ گزینهای را به روی صفحه نمایش dump تغییر ندهید، گزینه ollyDump تمام این مراحل را به صورت اتوماتیک اجرا میکند. نقطه ورود این برنامه اجرایی باید برروی دستور کنونی و در حال جریان تنظیم شود وجدول دادههای ورودی از نو ساخته میشود. کلید Dump را فشار دهید و در حقیقت شما غیربستهای کردن این برنامه رابه پایان میرسانید. ما توانستیم در چند مرحله بسیار ساده برنامه را ازحالت بستهای خارج کنیم.
دوبارهسازی (بازسازی) جدول دادههای ورودی با بهره گرفتن از import Reconstructor بازسازی جدول داده بسیار پیچیده است وهمیشه در ollyDump کار نمیکند. Stub غیربستهای کننده باید دادههای ورودی را تجزیه تحلیل کند تا به برنامه کاربردی اجازه دهد تا اجرا شود. اما به بازسازی جدول داده ورودی احتیاجی ندارد زمانی که برنامه ollyDbg نتواند به درستی اجرا شود، باید تلاشی کنیم که از برنامه (import Reconstructor (import استفاده کنیم.
Imprec میتواند برای اصلاح جدول دادههای برنامههای بسته بندی شده استفاده شود.
برنامه imprec را اجرا کنید ومنو را دربالای صفحه بازکنید و سپس وارد نقطه ورودی اصلی RVA شوید که درقسمتنقطه ورودی اصلی درسمت چپ وجود دارد به عنوان مثال اگر تصویر ox400000 است و نقطه ورودی اصلی ox403904 است، ox3904 را وارد کنید. سپس دکمه IA، Tamtoseach را فشار دهید.
شماباید پنجره راکه پیغامی مبنی براینکه imprec آدرس برنامه ورودی را یافته است را ببینید. حالا روی getimports کلیک کنید. یک فرمت از توابع ورودی باید پدیدار شود اگر عملیات موفقیت آمیز باشد تمام ورودیها باید پیغام yes را بدهندواگر تابع به خوبی کار نکند دادههای ورودی نمیتوانند با بهره گرفتن از imprec اصلاح شوند ما فرض میکنیم که جدول دادههای ورودی با موفقیت یافته شد. دکمه fix Dump را فشار دهید شما برای اطمینان از این دکمه هرچیزی به درستی کار می کند باید فایل را اجرا کنید. اول باید از برنامههای غیربستهای کننده ابتدایی که برای همه برنامهها تاحدی جواب میدهد استفاده کرد. همانطور که قبلا بیان شد مهمترین چالش درغیربستهای کردن بدافزارها غیراتوماتیک یافتن نقطه ورودی اصلی است.
۳-۹- یافتن نقطه اصلی ورودی
برای یافتن نقطه ورودی اصلی راهکارهای فراوانی وجود دارد ویک راهکار به تنهایی برای همه بستهای شدهها جواب نمیدهد. تحلیل گر معمولا بر طبق سلیقه خود عمل میکنند. اما برای دسترسی به جواب و موفقیت بیشتر تحلیلگران بدافزارها باید با تمام تکنیکها آشنایی داشته باشند. انتخاب یک تکنیک نادرست میتواند بسیار زمان بر و ناامید کننده باشد. یافتن نقطه ورودی اصلی مهارتی است که به تمرین احتیاج دارد. این قسمت شامل چندین راهکار برای کمک به شما در افزایش مهارتتان است. برای یافتن نقطه ورودی اصلی شما باید برنامه بدافزار را روی اشکال زدا اجرا کنید و از نقاط انفصال و یا عملیات تک مرحلهای بهره ببرید. OllyDbg چهار نوع نقطه انفصال را که هر کدام برای اهداف مختلف بکار میروند پیشنهاد میدهد. استفاده از یک ابزار خودکار برای یافتن نقطه ورودی اصلی معمولاً آسانترین راه است. اما این ابزارهای خودکار همیشه کار نمیکنند و گاهی باید نقطه ورودی اصلی را به طریق دستی پیدا کنید.
۳-۹-۱-استفاده از یک ابزار خودکار در یافتن نقطه ورودی اصلی
در مثال قبل ما از یک ابزار خودکار دریافتی نقطه ورودی اصلی استفاده کردیم. این یک ابزار بسیار متداول برای یافتن OllyDump نقطه ورودی اصلی است. معمولاً ریشه غیر بسته کننده در یک قسمت و برنامه اجرایی در قسمت دیگر است. معمولاً بدافزار شامل توابع call هستند و قابل بازگشت نیستند تا اشکال زدا و یا تحلیلگر را گیج کنند. گزینه step-into در هر تابع call وجود دارد و احتمالاً تابع نقطه ورودی اصلی را مییابد. در عمل شما باید تلاش کنید که از روشهای step-over، step-into استفاده کنید.
۳-۹-۲-یافتن نقطه ورودی اصلی بصورت دستی
زمانی که روشهای خودکار برای یافتن نقطه ورودی اصلی جواب مناسب را به ما نمیدهد شما باید نقطه ورودی اصلی را بصورت دستی پیدا کنید. راحتترین راه، یافتن یک جهش ته است. همانطور که قبلاً ذکر شده این دستور از ریشه بازکننده به سمت نقطه ورودی اصلی جهش میکند. بطور عادی این یک دستور جهش است. اما بعضی از نویسندگان برنامههای بدافزاری آن را تبدیل به یک دستور ret میکنند تا ناتوانی آنها را تشخیص دهند. بطور کلی از IDA Pro برای جستجوی برنامههای بسته شده استفاده میشود.
۰۰۴۱۶C31 PUSH EDI
۰۰۴۱۶C32 CALL EBP
۰۰۴۱۶C34 POP EAX
۰۰۴۱۶C35 POPAD
۰۰۴۱۶C36 LEA EAX,DWORD PTR SS:[ESP-80]
۰۰۴۱۶C3A PUSH 0
۰۰۴۱۶C3C CMP ESP,EAX
۰۰۴۱۶C3E JNZ SHORT Sample84.00416C3A
۰۰۴۱۶C40 SUB ESP,-80
۰۰۴۱۶C43 uJMP Sample84.00401000
۰۰۴۱۶C48 DB 00
۰۰۴۱۶C49 DB 00
۰۰۴۱۶C4A DB 00
۰۰۴۱۶C4B DB 00
۰۰۴۱۶C4C DB 00
۰۰۴۱۶C4D DB 00
۰۰۴۱۶C4E DB 00
شکل۳-۱ یک نمونه از جهش ته
این مثال جهش ته را برای UPX در ۱ نشان میدهد که در آدرس ۰x00416c43 قرار دارد. دو مشخصه بطور واضح نشان میدهند که این یک دستور جهش ته است. این دستور در انتهای کد قرار دارد و به آدرس متصل میشود که بسیار دور است. دومین مشخصه اندازه است. معمولاً از جهشها برای گذارهها و جملات شرطی و دستورات شرطی استفاده میشود و معمولاً به آدرسهای دور میروند اما این جهش به آدرسی در ۰x15c43 بایت میرود. بطور عادی جهشها دربین همان تابع هستند و IDAPROفلشی به هدف دستور JMP خواهد کشید. در مورد جهش ته IDAPRO خطایی را مشخص میکند وخطا به رنگ قرمز درمی آید. جهش ته اجرا را به برنامه اصلی منتقل میکند که در یک دیسک بسته بندی شده است. بنابراین جهش ته به آدرسی میرود که حاوی دستور دسترسی نیست زمانی که بازکردن ریشه شروع میشود اما حاوی دستورات دسترسی میباشد، زمانی که برنامه درحال اجرا است.
دستور ADD BYTE PTR DS: [AX]، ALمتناظر با دو OXOO بایت است که یک دستور موجود نیست اما OLLYBDG تلاش میکند که این دستور را به هر صورت پنهان کند.
۰۰۴۰۱۰۰۰ ADD BYTE PTR DS:[EAX],AL
۰۰۴۰۱۰۰۲ ADD BYTE PTR DS:[EAX],AL
۰۰۴۰۱۰۰۴ ADD BYTE PTR DS:[EAX],AL
۰۰۴۰۱۰۰۶ ADD BYTE PTR DS:[EAX],AL
۰۰۴۰۱۰۰۸ ADD BYTE PTR DS:[EAX],AL
جدول ۴- ۱۶ مدل اصلی رگرسیون چندگانه برای هر یک از متغیرها
a- متغیر وابسته: تعهدسازمانی
بر اساس نتایج جدول ۴-۱۶، ستون B برای پیش بینی تعهدسازمانی استفاده می شود. همچنین مقدار t تک تک ضرایب مذکور نیز محاسبه شده که نشان می دهد بجز متغیرهای روحیه رقابت، علاقه مندی، نفوذ و تولید، اثر سایر متغیرها بر تعهدسازمانی معنی دار است. ضریب بتا نیز برای پیش بینی استفاده می شود و نشان دهنده اهمیت هر یک از متغیرهای جوّ سازمانی در پیش بینی تعهدسازمانی است. همانطور که مشاهده می شود، مقدار این ضریب برای مولفه مزاحمت(۲۹۵/۰) است و سهم بیشتری در بین متغیرها در تغییرات تعهدسازمانی داشته است. زیرا یک واحد تغییر در انحراف معیار این متغیر، موجب ۲۹۵/۰ واحد تغییر در متغیر وابسته میشود. متغیرهای ملاحظه گری نیز با ۱۷۱/۰، صمیمیت با ۱۴۲/۰ و فاصله گیری با ۱۱۲/۰ در مرتبه بعدی اهمیت قرار دارد. مدل ترسیم مسیر برای رابطه این متغیرها در نمودار ۴-۱۲دیده می شود.
نمودار ۴- ۱۱ میزان اهمیت هر یک از مولفه های جو سازمانی در پیش¬بینی تعهدسازمانی
مزاحمت
فاصلهگیری
صمیمیت
تعهدسازمانی
ملاحظهگری
۲۹۵/۰
۱۴۲/۰
۱۷۱/۰
۱۱۲/۰
۴-۴-۳- تجزیه و تحلیل داده های مربوط به سوال سوم تحقیق
- آیا بین تعهد سازمانی و خودکارآمدی کارکنان رابطه معنیداری وجود دارد ؟
مدل
R
R2
R2 اصلاح شده
خطای استاندارد برآورد
۱
.۵۵۳( a )
.۳۰۶
.۲۹۹
۷٫۱۵۵۹۳
جدول ۴- ۱۷ خلاصه مدل رگرسیون برای مولفه های تعهدسازمانی و خودکارآمدی
a پیش بینی کننده ها: (مقدار ثابت) تعهد عاطفی- هنجاری و مستمر
محاسبه رگرسیون با روش ورود همزمان نشان می دهد که ضریب تعیین (R2) برابر ۳۰۶/۰ میباشد. این مقدار بیانگر آن است که ۶/۳۰ درصد تغییرات خودکارآمدی به مولفه های تعهد سازمانی مربوط می شود و بقیه (۹/۷۸%)به عوامل دیگر مربوط می شود. همچنین با لحاظ درجه آزادی و مقدار ضریب اصلاح شده برابر با ۲۹۹/۰می باشد و نشان می دهد که تعهدسازمانی ۹/۲۹ درصد تغییرات خودکارآمدی را توضیح می دهد و بقیه (۱/۷۰ درصد) ناشی از عوامل دیگر است. علاوه بر آن ضریب همبستگی چندگانه بین این متغیرها ۵۵۳/۰ می باشد که شدّت همبستگی بین مؤلفه های تعهد سازمانی و خودکارآمدی را نشان می دهد. برای اینکه معنی دار بودن این ضریب مشخص شود از آزمون F استفاده شده است که داده های آن در جدول ۴- ۱۷ آمده است.
لذا در ادامه این گفتار مطالبی در خصوص خیار تفلیس و تأخیر ثمن ارائه می گردد.
بند اول:خیار تفلیس
تفلیس یعنی صدور حکم افلاس در دادگاه، که با صدور این حکم،بایع که ثمن را از مشتری نگرفته است، حق رجوع به مبیع را دارد.[۱۱۶]
شایان ذکر است که مفَلَّس(بر وزن مثلث) را نباید با مفلِس(بر وزن معسر) که به فقیر گفته می شود را اشتباه کرد.[۱۱۷]
خیار تفلیس در شمار خیارات مذکور در ماده ۳۹۶ نیامده و فقط در ماده ۳۸۰ قانون مدنی ذکر گردیده است. به موجب ماده ۳۸۰ قانون مدنی:“در صورتی که مشتری مفلس شود و مبیع موجود باشد بایع حق استرداد آن را دارد و اگر مبیع هنوز تسلیم نشده باشد،می تواند از تسلیم آن امتناع کند.”
چون خیار تفلیس تنها در ماده ۳۸۰ قانون مدنی ذکر گردیده، از خیارات مختص بیع می باشد؛ ولی با توجّه به این که در ماده ۴۵۶ قانون مدنی خیارات مختص بیع (خیار مجلس،حیوان و تأخیر ثمن) ذکر گردیده،لذا خیار تفلیس ازخیارات مشترکه می باشد که در جمیع معاملات ممکن است موجود باشد.[۱۱۸]
برای خیار تفلیس شرایطی می باشد که عبارتند از:
“۱-مشتری پس از عقد بیع مفلس شده باشد،یعنی دادگاه در رأی خود تاریخ فلس مشتری را پس از زمان عقد معین نموده باشد.
۲-در صورتی که مبیع تسلیم مشتری نشده و یا آن که تسلیم شده، ولی عین آن نزد مشتری موجود است؛یعنی تلف و یا انتقال به غیر، داده نشده باشد؛فرقی نمی نماید که مبیع عین معیّن باشد و یا کلّی فیالذمه.
۳-در صورتی که ثمن به بایع تأدیه نشده باشد.
۴-در صورتی که ثمن کلّی فی الذمه باشد و الّا هرگاه پس از عقد مشتری مفلس گردد و ثمن عین معین باشد،طبق ماده ۳۶۳[۱۱۹] قانون مدنی بایع می تواند آن را از مشتری بخواهد؛ زیرا در اثر عقد، ثمن معیّن در ملکیّت بایع داخل می گردد.”[۱۲۰]
بند دوم:خیار تأخیر ثمن
برابر ماده ۴۰۲ قانون مدنی:“هرگاه مبیع عین خارجی و یا در حکم آن بوده و برای تأدیه ثمن یا تسلیم مبیع بین متبایعین اجلی معین نشده باشد،اگر سه روز از تاریخ بیع بگذرد و در این مدت نه بایع مبیع را تسلیم مشتری نماید و نه مشتری تمام ثمن را به بایع بدهد،بایع مختار در فسخ معامله می شود.”
بنابراین، علاوه بر امکان اجبار خریدار و استفاده از حق حبس،بایع می تواند از خیار تأخیر ثمن، برابر ماده ۴۰۲ قانون مدنی استفاده نماید. که این حق را در اصطلاح “خیار تأخیر ثمن"نامند.
در این جا فرضی را در نظر می گیریم که سه روز از تاریخ بیع گذشته و خریدار ثمن را تأدیه ننموده و فروشنده نیز از این حق استفاده نکرده باشد.
سؤالی که مطرح می گردد این است که آیا اگر خریدارآمادگی خویش را برای پرداخت ثمن اعلام نمود،فروشنده می تواند از خیار تأخیر ثمن استفاده نماید یا این که حق او ساقط می گردد؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت: که بین فقهاء اختلاف نظر وجود دارد، عدّه ای بر این عقیده اند که خیار ساقط می گردد[۱۲۱] و عده ای دیگر بقای آن را صحیح می دانند[۱۲۲] و برخی هر دو احتمال را می دهند. [۱۲۳]
در این خصوص به نظرمی رسد که چون عقد بیع از عقود لازم است بنابراین نمیتوان به آسانی آن را بهم زد مگربه وسیله خیارات یا اقاله. در خصوص استفاده از خیارات باید گفت: طرفین معامله زمانی به وسیله یکی از خیارات معامله را فسخ می نمایند که ضرری متوجّه آنها باشد؛ لکن در این مورد چون با تأدیه ثمن ضرری متوجه بایع نمی گردد؛ بنابراین بهتر است که خیار تأخیر ثمن ساقط گردد.
گفتار پنجم:ضمان دَرَک
دَرَک در لغت به معنی نهایت گودی چیزی و لحوق(ضمیمه شدن و تابع گردیدن) است.[۱۲۴]امّا در اصطلاح حقوقی یعنی: “تدارک و جبران زیانی که به حقوق عاقد رسیده است. چنانکه پس از بیع،معلوم شود که مبیع شخصی یا ثمن شخصی، ملک ناقل نبوده است(فضولی)، اگر مبیع بوده است برای تدارک مافات باید ثمن به مشتری رد شود.مسئولیت مدنی تدارک را، ضمان دَرَک گویند.”[۱۲۵]امّا مقصود از واژه “ضمان” در ترکیب ضمان دَرَک، ضمان معاوضی یا تکلیف به بازگرداندن ثمن است و معنی دَرَک ارتباط ملکیّت به شخصی غیر از فروشنده است.”[۱۲۶] قانونگذار ما ضمان دَرَک را از آثار بیع صحیح میداند و ویژه موردی است که مبیع یا جزئی از آن به ملک دیگری در آید و او معامله را تنفیذ نکند؛ در این مورد بایع باید تمام ثمن را به خریدار مسترد نماید.امّا چنانچه جزئی از مبیع مستحق للغیر در آید مشتری می تواند برابر ماده ۴۴۱ قانون مدنی نسبت به قسمتی که عقد بیع باطل است ثمن را مسترد دارد و نسبت به قسمت دیگر عقد را قبول نماید و یا عقد را فسخ و ثمن آن را مسترد کند. امّا در مورد حق ارتفاق و انتفاع برابر ماده ۵۳ قانون مدنی[۱۲۷] اینگونه است که اگر شخص ثالث حق انتفاع یا ارتفاق بر مبیع داشته باشد،بیع باطل نیست و فروشنده نیز خود به خود تکلیفی در رد ثمن ندارد.
مبحث سوم:احکام عقد بیع
در خصوص احکام عقد بیع در قسمتهای مختلف توضیح داده شده،که در این جا جهت جلوگیری از اطاله کلام از تکرار آنها صرفنظر،و به بیان مختصری از آن می پردازیم.
عقد بیع چنانکه از مفاد ماده ۳۳۸[۱۲۸] قانون مدنی استنباط میگردد عقدی معوّض یعنی دارای ثمن و مثمن میباشد، که هر یک عوض دیگری قرار میگیرد.
عقد بیع از عقود تملیکی می باشد و در صورتی که مبیع عین شخصی (خواه مشاع[۱۲۹] باشد و خواه مفروز[۱۳۰]) و یا در حکم آن(مقدار معین به طور کلی از شئ متساوی الاجزاء)باشد به وسیله عقد به مشتری منتقل میشود؛ اگر چه هنوز تسلیم او نشده و ثمن را هم بایع قبض نکرده باشد.
در تاریخ حقوق،تملیکی بودن عقد بیع سابقه طولانی ندارد و تملیکی بودن از مبتکرات سبز فایل است.در حقوق قدیم عقد بیع از عقود عهدی بود و به وسیله آن بایع تعهد می نمود که مبیع را به مشتری تملک نماید و تملیک به وسیله قبض بعمل میآمد؛ زیرا در جوامع اولیّه بین مالکیّت و تصرف فرقی گذارده نمی شد و هر کس هر چه را متصرف بود خود را مالک آن می دانست؛ولی بتدریج که اجتماع مرکزیت یافت و از قدرت فردی کاسته شد مالکیت مفهوم جداگانه ای پیدا کرد و از تصرف فرق گذارده شد.
لکن در صورتی که مبیع کلی باشد، بیع عقد عهدی است یعنی به وسیله آن بایع تعهد می نماید که مبیع را به مشتری تملیک نماید و عمل تملیک به وسیله قبض حاصل میشود. اما مفاد ماده ۳۳۸ قانون مدنی ناظر به مبیع شخصی است و مبیع کلی را در بر نمیگیرد.[۱۳۱]
بخش دوم: ایجاب،آثار و احکام مربوط به آن
همانگونه که در مقدّمه بدان اشاره شد، هر عمل حقوقی چه داخلی و چه در سطح بین المللی،یک ارتباط دو جانبه ای است که ابتدائاً می بایست میل به انجام آن عمل حقوقی از جانب یکی به سوی دیگری ابراز و پیشنهاد گردد. به عبارتی از ماده ۱۸۳قانون مدنی که مقرّر داشته: “عقد عبارتست از این که یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند دیگر تعهد بر امری نمایند و موررد قبول آنها باشد.” چنین استنباط می گردد که باید برای ایجاد تعهد کسی که متعهد می شود،قصد خود را اعلام و سپس طرف دیگری که متعهد له و منتفع از تعهد است،آن را قبول نماید.این اعلام تعهد را در اصطلاح حقوقی ایجاب و اعلام پذیرفتن را قبول نامند.
حال نظر به این که ایجاب و نیز قبول شرایط،آثار و احکام مختص به خود را دارند.لذا این بخش را با توضیحاتی در خصوص مفهوم،تعریف و شرایط تحقق و نفوذ ایجاب، آثار و احکام آن و در نهایت زوال ایجاب ادامه خواهیم داد.از این رو در فصل اول تعریف، شرایط تحقق و نفوذ ایجاب، در فصل دوم آثار و احکام ایجاب و در فصل سوم زوال ایجاب را مورد بررسی قرار میدهیم.
فصل اول:مفهوم،تعریف و شرایط تحقق و نفوذ ایجاب
برای ایجاد یک اثر حقوقی مطلوب،طرفین عقد باید دارای اراده ای سالم باشند و مقصود خود را به هم اعلام، بگونه ای که انشاء آنان موافق یکدیگر باشد و بتوان گفت: درباره موضوعی با هم توافق نمودهاند.
بنابراین، نظر به این که حوزه فعالیّت ایجاب در اعمال حقوقی بیشتر در توافق طرفین است،لازم دانستیم که قبل از ورود به بحث تعریف،مفهوم و شرایط تحقق و نفوذ ایجاب،از توافق و تراضی طرفین مطالبی ارائه گردد. بنابراین در این فصل سه مبحث مدّ نظر قرار گرفته شده است،که در مبحث اول به تعریف توافق و تراضی،درمبحث دوم به مفهوم وتعریف ایجاب و در مبحث سوم به شرایط تحقق و نفوذ ایجاب میپردازیم.
مبحث اول:تعریف توافق و تراضی
توافق در لغت به معنای “موافقت کردن با یکدیگر،متحد شدن با یکدیگر و سازگاری کردن است.”[۱۳۲]و در اصطلاح حقوقی"پیمان،عقد و قرارداد”[۱۳۳]را گویند. تراضی نیز در لغت به معنای “از هم خشنود شدن و راضی گشتن" [۱۳۴]است و در اصطلاح حقوقی عبارت است از: “دو رضای متقابل و دو التزام از طرفین تراضی مانند بیع و نکاح.قدر متقیّن از عقود،وجود همین تراضی است.عرف و عادت بالبداهه این را عقد می داند.”[۱۳۵]حال با این توضیحات مبحث را با گفتاری در خصوص شرایط صحت تراضی ادامه خواهیم داد.
گفتار اول:توافق دو اراده
مسائل مربوط به توافق اراده ها را به شرح ذیل می توان تقسیم نمود:
۱-مسائل مربوط به تحلیل توافق و تمیز ارکان آن: در این تحلیل معلوم می شود که هر توافق از دو عنصر متضاد و در عین حال سازگار تشکیل می شود. متضاد از این حیث که هر یک از طرفین در پی سود خویش هستند و سازگار از این لحاظ که هر دو عنصر توافق یک هدف مشترک را دنبال می کند و تا با هم جمع نشود توافقی حاصل نمی گردد؛این دو عنصر سازنده را “ایجاب” و “قبول” نامند.
۲-مطالب مربوط به ترکیب ایجاب و قبول و شرایط وقوع توافق و این که چگونه اراده گوینده ایجاب و قبول باعث بسته شدن عقد می شود.
۳-مطالب مربوط به زمان و مکان توافق،به خصوص در موردی طرفین در مجلس عقد حضور ندارند و با مکاتبه،تلفن عقدی را منعقد می نمایند.
بند اول:تحلیل توافق و تمیز مرحله مقدّماتی
پیش از انجام معامله طرفین درباره شرایط آن به گفتگو می پردازند و چنانچه این گفتگو به توافق انجامد و دو طرف به تصمیم نهایی و قاطعی برسند، مفاد عقد را به صورت ایجاب و قبول انشاء میکنند.
تمیز مرحله مقدّماتی از ایجاب و قبول آسان نیست، زیرا گاه یکی از دو طرف وعده های مشروط دیگری را ایجاب میپندارد، در حالی که طرف دیگر خود را هنوز در مرحله مقدّماتی و اندیشیدن میبیند: در این گونه موارد، باید دید آیا اعلام طرفین اوصاف ویژه تصمیم نهایی را دارد یا پندار ناشی از خوش بینی نابجا باعث شده تا تفاهم بین آنان بوجود نیاید.
دادگاه در این گونه دعاوی باید تشخیص دهد که آیا طرفین از مرحله گفتگوهای مقدّماتی گذشته و خود را پای بند ساخته اند، یا هنوز آزادی بر هم زدن مذاکره را داشتهاند.
بند دوم:آثار مرحله مقدّماتی
گفتگوهایی که دو طرف پیش از ایجاب و قبول انجام میدهند، در تفسیر قرارداد سهم مؤثری دارد و همانند قانون بر رابطه طرفین حکومت دارد. پرسشی که مطرح میگردد این است که آیا با آغاز گفتگوهای مقدّماتی و پیش از ایجاب و قبول، رابطه حقوقی ویژه ای ایجاد می شود که دو طرف را ملتزم سازد یا بایستی گفت، در این مرحله هیچ سبب قانونی آن دو را بهم مربوط نمیکند؟
در پاسخ گفته شده اگر ثابت شود که شخصی بدون اینکه اراده جدی بر بستن عقد داشته باشد،با دیگری به مذاکره پرداخته و باعث شده است که طرف دیگر هزینه هایی را بنماید،مسئول خسارتی است که از این رهگذر ببار می آید.لکن ضرورت مربوط به تأمین آزادی کامل اشخاص پیش از ایجاب،اقتضا دارد که تمیز تقصیر با احتیاط انجام شود.بنابراین،اگر پیشنهاد دهنده ای مشتری بهتری بیابد و به این دلیل مذاکره پیشین خود را قطع کند،نمی توان او را خطاکار و مسئوول زیان ناشی از این تغییر عقیده دانست.
گفتار دوم:شرایط صحت تراضی
برای بستن عقد سه مقدّمه لازم است:۱- وجود اراده ۲- بیان و اعلام اراده ۳- توافق دواراده. حال با این توضیح به بیان مطالبی که ارتباط تنگاتنگ و مستقیم با ایجاب دارند، می پردازیم.
بند اول: مراحل و مقدّمات فعل ارادی
برای انجام هر عمل ارادی مقدّمات و مراحلی لازم می باشد که به شرح ذیل می باشد:
۱-انجام هر کار ارادی پیش از تصوّر موضوع آن ممکن نیست؛به عبارتی در آغازهمه عناصر قرارداد مورد نظر و نتایج آن در ذهن تصوّر می شود. برای مثال: در مورد عقد بیع،آنچه میبایست فروخته شود و بهایی که در برابر میتواند به دست آید به ذهن میرسد و همین تصوّر محرّک اراده میشود. بنابراین، مرحله “ادراک"و"تصوّر” نخستین گام برای انجام کار ارادی است.
۲-پس از مرحله ادراک، نوبت مرحله تدبّر و اندیشیدن است، که این مرحله پیش از اراده در ذهن انسان به وجود میآید و امری خارج از اراده است؛ به عبارتی در این مرحله شخص به ارزیابی کار خویش میپردازد تا تصمیمی را اتخاذ نماید.
۳-مرحله تدبّر سرانجام منتهی به تصمیم می گردد و ذهن پس از بررسی دواعی گوناگون یکی را تصدیق و به تردیدها پایان می دهد و جزم و اراده جانشین آن می شود و این چگونگی نفس را حکیمان اراده میخوانند [۱۳۶]و مرحله تدبّر و اندیشیدن را هما نگونه که در بخش اول گفتیم حقوقدانان “جهت"می نامند.[۱۳۷]