وتأبی الطباع علی الناقل.
خوی بد در طبیعتی که نشست/ نرود تا به وقت مرگ از دست.( گلستان:106) (دهخدا: 1109)
3- المأمول خیرمن المأکول.
دو نان نخورندوگوش دارند/گویند امید به زخورده
روزی بینی به کام دشمن / زر مانده و زرپرست مرده .( گلستان:188 ) ( دهخدا:285)
هرکه مزروع خود بخورد به خوید/ وقت خرمنش خوشه باید چید.( گلستان:52 ) ( دهخدا:270)
4- المشرب العذب کثیر الزحام.
هرکجا چشمهای بود شیرین/ مردم ومرغ ومور گردآیند. (گلستان:68) (دهخدا:272)
5- الحرب خدعه.
به تد بیر رستم درآید به بند/ که اسفندیارش نجست از کمند. (بوستان:999) (دهخدا:383)
6- خزع ما صفا دع ماکدر.
بی یک خرده مپسند بروی جفا/ بزرگان بگفتند خزماصفا. (بوستان:3289) (دهخدا:732)
7- رب تال للقرآن والقرآن یلعنه.
گرتو قرآن بدین نمط بخوانی / بیری رونق مسلمانی.( گلستان: 132 ):) (دهخدا: 863 و 1283)
8- کل العداوه ترجی امالتها / الا عداو من عاداک من حسد.
توانم آنکه نیازارم اندرون کسی/ حسود را چه کنم کو زخود به رنج دراست. (گلستان:63)(دهخدا:1226)
9- من دق الباب، الکریم الفتح.
همی گفت غلغل کنان از فرح/ که من دق باب الکریم الفتح (بوستان:1755) (دهخدا:1742)
3-3- تأثیرپذیری از خواص
دستهای دیگر از امثال و حکم موجود، آنهایی هستند که مؤلّف، آنها را به عنوان سر تیتر سایر مثلها و حکمتها آورده و شواهد را از دیگر شعرا، که اتفّاقاً، تعدادی از آن شاعران قبل از سعدی میزیستهاند؛ و ما فرض را بر این میگذاریم که سعدی تحت تأثیر متون قبل از خود و نیز در راستای نظریّهی «فرامتنیت ژنت »(نامور مطلق،139:1386)، اینگونه امثال و حکمتها را در میان نوشتهها و سرودههای خود آورده،
1-گربهیمسکیناگرپرداشتی / تخمگنجشکاززمینبرداشتی. (گلستان:114)
سگاگرجلدبودیوفربه / یکشکارینماندیاندرده . سنایی(ق.6) (دهخدا : 53 )
2- آنکهجنگآردبهخونخویشبازیمیکند/ روزمیدانوآنکهبگریزدبهخونلشکری (گلستان:60)
سواریکهدرجنگبنمودپشت / نهخودرا،کهنامآورانرابکشت.(بوستان:1064)
سپاهیکهجانشگرامیبود / ازاوننگخیزدنهنامیبود. اسدی(ق.5) (دهخدا:
64 )
3- شرطعقلاستصبرتیرانداز / کهچورفتازکماننیایدباز .(گلستان:179)
منشینترشازگردشایّامکهصبر / تلخاستولیکنبرشیریندارد.(گلستان:71)
کهصبراستوزرچارهیکارها / جزایننشکندپشتتیمارها. فردوسی(ق.4و5)
شتابوبدیکاراهریمناست / پشیمانیورنججانوتناست . فردوسی .
شکیبائیوهوشورایوخرد / هژبرژیانرابهدامآورد . فردوسی(ق.4و5)
بهصبرازبندگرددمردرسته / کهصبرآمدکلیدبندبسته . نظامی(ق.6)
شتابزدکیکارشیطاناستوبیصبریازبابنادانی .مرزباننامه(622-607) (دهخدا : 68 )
4- تنهمانخاکگرانسیهاستارچه / شارهوآنفتکنیکرتهوشلوارش . ناصرخسرو(ق.5)
بازشترویدیبهوخرگرچهخوباستخوبننماید . ناصرخسرو(ق.5)
زشتباشددبیقیودیبا / کهبودبرعروسنارنیا.(بوستان:107)
گفت: چگونهمیبینیایندیبایمعلمرابراینحیوانلایعلم؟گفتم: خطّیزشتاستکهبهآبزرنوشتهاست.(گلستان:119) (دهخدا:360)
5- منشبایدازمردچونسروراست/ اگربرزوبالانداردرواست. ابوشکوربلخی(ق.4)
اسبتازیاگرضعیفبود / همچنانازطویلهایخربه.(گلستان:59)
اسبلاغرمیانبهکارآید / روزمیداننهگاوپرواری.( گلستان:60)
نههرکهبهقامتمهتر،بهقیمتبهتر.( گلستان:59)
کوتاهخردمند،بهازنادانبلند..( گلستان:59) ( همان : 167 )
6- کهبختبداستاژدهایدژم / بهدامآوردشیرشرزهبهرم
بهمردینیابدکشروزها / چنینآمداینتیزچنگاژدها. فردوسی(ق.4و5)
بازویبختبه،کهبازویسخت. (گلستان:120)
بختودولتبهکاردانینیست / جزبهتأییدآسمانینیست. (گلستان:84) ( دهخدا: 19)
7- ازاینمشترفیقانریایی / بریدنبهتراستازآشنایی
همهیارتوازبهرتراشند/ پیلقمههوادارتوباشند
زتوجویندازدولتمعونت / گریزندازبرتوروزمحنت
منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله بررسی امثال و حکم در بوستان و گلستان سعدی92- فایل ...