۱-اَخِزْیُ الاِلهُ بَنِی اُمَیَّهِ اِنَّهُمْ ۲- نامَتْ جَدُودُهُم وَ اَسْقَطَ نَجْمِهُم |
ظَلَمُوا الْعِبادِ بِما اَتُوهُ وَ خامُوا وَ النَّجْمُ یَسْقُطَ وَ الْجدوُدَ تَنامُ(سیدحمیری؛ ۱۴۲۰: ۱۷۳) |
ترجمه
۱-خداوند بنی امیه را ذلیل و خوار کند زیرا آنان به بندگان ظلم میکنند و بر سلطنت خیمه زدهاند.
۲- سخن راست و درستی از آنها نمیشنوی و ستاره حکومت آنها از بین رفته است در حالیکه ستاره فرو میافتد و راستی و درستی از بین رفته است.
شاعر با صیغه “خداوند بنی امیه را خوار و ذلیل کند ” نفرین میکند. خواری و ذلت پذیرنده ذلت و پستی و نزول عذاب است. شاعر بنی امیه را مورد مقایسه قرار میدهد زمانی که خداوند آنها را به گرفتاری و بلا مبتلا کرد و آنها را هلاک گردانید چرا که مرتکب و مسبب ذلت مردم و جنگ با افکار شیعیان شده بودند، (داود سلوم؛ ۱۹۷۸: ۵۹) شاعر به سقوط دولت آنها اشاره میکند با اشارهای به بنی عباس به اینکه آنها هم دچار همان عذاب بنی امیه خواهند شد، در تلاشی برای اینکه شاعر این میزان شدت و خشونت درونی خود را با نفرین بنی امیه کم کند و اینکه خلافت را حق بنیهاشم یعنی اهل بیت پیامبر (ص) اعلام کند.
ابوالعتاهیه(وفات ۲۱۱ هـ ) پادشاهان گذشته را نفرین میکند و میگوید:
۱-اِنَّ الْمُلوُکَ اْلا لی مَضِوُا سُلْفاً، ۲-یا لَیْتَ شِعْری! عَن الَّذینَ مَضُوا ۳-بُوسا لَهْم!أیُّ مَنْزلٍ نَزَلُوا ۴-اَلْحَمْدُلِلّهِ! کُلُّ مَنْ سَکَنَ |
بادِوُا جَمیعاً، وَ ما بَادَ ما جَمَعُوا قَبلْی اِلیَ التُّربِ، ما الَّذی صَنْعُوا بُوساً لَهُمْ، اَیُّ مَوْقَعٍ وَ قَعُوا الدُنیا فَعَنْها، بِالْمَوْتِ، یَنْقطَعُ(ابوالعتاهیه؛ ۱۴۲۷: / ۲۲۰) |
ترجمه
۱-همانا پادشاهان قبلی که رهسپار شدند همگی پوسیدند اما آنچه که جمع کردند از بین نرفت.
۲- ای کاش میدانستم درباره احوال افرادی که قبل از من در خاک شدند که چه کار کردند.
۳- پریشانی و بیچارگی نصیب آنها باد در کجا اقامت گزیدند. و پریشانی و بیچارگی نصیب آنها باد در کدام سرزمین سکنی گزیدند.
۴- شکر و سپاس خداوند را هرکس که در دنیا ساکن شد با مرگ از دنیا کنده میشود.
ابو العتاهیه در این قصیده از نابودی و ماندگاری تعبیر میکند و در آن پادشاهان گذشته را با صیغه (بدبختی و پریشانی بهره آنها باد) نفرین میکند یعنی نازل شدن عذاب و سختی بر آنها. (فیروز آبادی؛ بی تا: ۲ / ۱۹۸) و در آن تلاش میکند که گرایش شیعی بودن خود بر ضدخلفای عباسی را پنهان کند، هرچند که خلفا، غافل از شیوه سیاسی او نبودند که تلاش میکرد آنرا در جهت محفوظ ماندن از شر آنها به کار گیرد.پس دعای او سیاسی و دارای شایستگی است.(فکیکی؛۱۹۷۵:۱۶۰) او دشمنان را نفرین میکند تا احساسات و افکار خلفای عباسی را تحریک کند که حق خلافت اهل البیت(ع) را پایمال کردهاند، او نفرین بر آنها را با توصیف زندگانی پست همراه میکند تا عبرتی باشد برای پادشاهان بعدی، و از طرفیترس و خشوع را بر قلب دشمنانش میافزاید.
و ایضا ابو العتاهیه دشمنان را نفرین میکند زمانی که از برکناری ابنهاشم والی بصره اظهار خوشحالی کردند به آنها میگوید:
۱-لا یَهْنَا اْلاَعْداءُ عَزْلَ اِبْنِهاشِمٍ ۲- لَقَدْ کانَ مَیْمُونُ الْوِلایهِ قابِضاً ۳- یَرْمِ رِجالُ حِطُّهُ وَ هُوَ سابِقٌ |
فَکُلُ مَوْلی قَصْرَهُ الْصَرَفْ وَ الْعَزلِ یَدُ الجَوْرِ مَبْسوُطاً بِهِ الْحَقِ وَ الْعَدْلِ اَبَی اللهُ اِلا اَنْ یَطُولَ وَ اَنْ یَعْلُو(ابوالعتاهیه؛ ۱۴۲۷: ۲ / ۲۳۲) |