نتایج مطالعات انجام شده با نشان دادن رواج بیشتر ازدواج خویشاوندی در میان افراد برخوردار از ویژگیهای سنتی(روستائیان، همسران متعلق به پایگاه اجتماعی – اقتصادی پایین و بر خوردار از سن ازدواج و سطح تحصیلی پایین) می تواند فرض تاثیر جریان مدرنیزاسیون بر الگوهای ازدواج را با توجه به ویژگیهای فردی همسران مورد تایید قرار دهد(بیتلز،۱۹۹۴ به نقل از عباسی شوازی۱۳۸۵).
این نکته قابل ذکر است که میزان ازدواج خویشاوندی با سن ازدواج زنان رابطه معکوس دارد به طوری که هرچه سن ازدواج زنان پایین تر است درصد زوجین خویشاوندبیشتر است .همچنین می توان بیان داشت که افزایش سواد وتحصیلات واشتغال به کار زنان، دایره همسر گزینی را برای زنان وسیع تر میکند.و میتوان انتظار داشت که ازدواج خویشاوندی دربین زنان تحصیل کرده کمتر رواج داشته باشد(کاظمی پور،۱۳۸۴).
از سوی دیگر توجه به ثبات و حتی افزایش سطح ازدواج خویشاوندی در کشورهایی همچون یمن، پاکستان، هند، ایران و کویت علی رغم تاثیر پذیری آنها از جریان های صنعتی شدن و شهرنشینی در دهه های پیشین می تواند ضمن عدم تایید نقش مسلط جریانها در دگرگونی الگوهای همسر گزینی بر تاثیر قابل توجه پیشینه منحصر به فرد تاریخی و ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هر جامعه در تعیین الگوهای خانواده و ازدواج تاکید نماید(عباسی شوازی و ترابی، ۱۳۸۵: ۱۲۰).
بررسی های متعدد نشان داده است که ازدواج خویشاوندی در دهه های گذشته از تداومی اعجاب برانگیز برخوردار بوده است به طوری که می توان آن را یکی از ابعاد نسبتا پایدار الگوی خانواده در ایران و نیز بسیاری از کشورهای آسیایی به شمار آورد. چنین پدیده ای می تواند عدم تحول ساختارهای اجتماعی و اقتصادی در جهت تغییر کارکردهای ازدواج خویشاوندی در جامعه و حفظ اهمیت آن را در دستیابی به منابع مادی و معنوی نشان دهد. در تحقیق عباسی شوازی و ترابی(۱۳۸۵) ثبات نسبی سطح و الگوی ازدواج خویشاوندی در ایران طی پنج دهه گذشته نشان داده شده است.
همچنین در تحقیق قومیت و الگوهای ازدواج در ایران(عباسی شوازی و صادقی،۱۳۸۴) بررسی شده است که هویت قومی یک عامل تعیین کننده در الگوهای ازدواج در ایران است. هر چند هنجارها و ارزشهای قومی و فرهنگی در ورای نوسازی اقتصادی اجتماعی اثر خود را اعمال نموده و به تفاوت در الگوهای ازدواج منجر شده است، با این حال عوامل اجتماعی اقتصادی نیز در تعدیل و کاهش اثر قومیت نقش داشته است.
در بررسی عباسی شوازی و مکدونالد(۲۰۰۳) نشان داده شده است که ازدواج خویشاوندی به لحاظ استانی نیز تفاوتهای شاخصی دارد. همچنین تفاوت در سطح تحصیلات و شهرنشینی در میزان ازدواج خویشاوندی موثر است. شیوع ازدواج خویشاوندی برای زنان شهری پایین تر است.همچنین بین تحصیلات زنان و ازدواج خویشاوندی یک ارتباط قوی و معکوس وجود دارد.
ازدواج خویشاوندی در میان بلوچ ها بیشتر از سایر گروه های قومی در ایران دیده می شود.کمترین نسبت ازدواج خویشاوندی در بین زنان گیلکی دیده می شود(عباسی شوازی وصادقی،۱۳۸۴: ۳۸).شهر نشینی ،همگانی شدن تحصیلات و بهبود موقعیت زنان از ره آوردهای مهم نوسازی هستند که تاثیر قدرتمند آنها بر الگوهای ازدواج در بسیاری از مطالعات نشان داده شده است(همان).قابل توجه است که متغیر های سن ازدواج، تحصیلات و اشتغال زنان به طور مستقیم ازدواج خویشاوندی را تحت تاثیر قرار می دهد و ازدواج خویشاوندی نیز بر بروز بیماری های ژنتیکی اثر می گذارد پس ذکر این نکته ضروری است عواملی که ازدواج خویشاوندی را تحت تاثیر قرار می دهند به طورغیرمستقیم بر بروز بیماری های ژنتیکی نیز تاثیر گذارند.
بر اساس یک مدل بسط یافته مورد انتظار است که متغیر ازدواج خویشاوندی به طور مستقیم اختلال در سلامت افراد را تحت تاثیر قرار می دهد به گونه ای که با افزایش ازدواج خویشاوندی ما شاهد بروز بیماریهای ژنتیکی در افراد خواهیم بود. انتظار می رود این متغیر از متغیر های دیگری از جمله وضع اقتصادی، محل سکونت (شهری-روستایی)، شغل ، تحصیلات، آگاهی زوجین، انجام مشاوره ژنتیک قبل از ازدواج و قبل از بارداری و…تاثیر پذیر باشد. در پژوهش حاضر رابطه ازدواج خویشاوندی با وجود بیماریهای ژنتیکی را مورد بررسی قرار می دهیم. برای ارائه مدل نظری و مشخص کردن چگونگی تاثیرگذاری ازدواج خویشاوندی و وجود بیماریهای ژنتیکی بر آن شدیم که عوامل تاثیر گذار بر ازدواج خویشاوندی را مشخص کنیم به طوری که طبق یافته های تحقیقات پیشین سن ازدواج زنان، تحصیلات زنان و شغل آنها از جمله عواملی هستند که الگوی ازدواج خویشاوندی را تحت تاثیر قرار می دهند.نکته قابل ذکر این است که متغیر سن ازدواج بر روی تحصیلات و اشتغال نیزتاثیرگذار است به نحوی که هرچه زنان در سنین پایین تر ازدواج کنند مسلما تحصیلات آنها پایین تر و در نتیجه غیر شاغل خواهند بود.از طرفی می توان بیان کرد که ازدواج خویشاوندی والدین بر گرایش فرزندان به ازدواج خویشاوندی تاثیر می گذارد.به طوری که الگوی ازدواج والدین، الگوهای رفتاری فرزندان را تحت تاثیر قرار می دهدو نگرش فرزندان را به ازدواج خویشاوندی مثبت می کند.همچنین قابل توجه است که سابقه بیماریهای ژنتیکی در فامیل وآگاهی زوجین از جمله عواملی است که نقش تعیین کننده ای در نوع ازدواج افراد در جامعه دارد.در ادامه به ارائه مدل نظری تحقیق خواهیم پرداخت.
شغل
سن ازدواج زنان
تحصیلات
ازدواج خویشاوندی
ازدواج خویشاوندی والدین
وجود بیماریهای ژنتیکی
نگرش فرزندان به ازدواج خویشاوندی
سابقه بیماریهای ژنتیکی در فامیل
شکل ۲- ۲) مدل نظری تحقیق
۲-۹)فرضیات تحقیق
در این پژوهش فرضیات تحقیق به دو دسته قابل تقسیم است: دستهی اول فرضیاتی که مربوط به ازدواج خویشاوندی است و الگوی ازدواج خویشاوندی را تحت تأثیر قرار میدهد از جمله:
بین سن ازدواج زنان با ازدواج خویشاوندی رابطه وجود دارد.
بین اشتغال زنان و ازدواج خویشاوندی رابطه وجود دارد.
بین تحصیلات زنان و ازدواج خویشاوندی رابطه وجود دارد.
بین ازدواج خویشاوندی والدین و گرایش فرزندان به ازدواج خویشاوندی رابطه وجود دارد.
دستهی دوم فرضیاتی که به ارتباط ازدواج خویشاوندی و بیماریهای ژنتیکی میپردازد:
بین میزان ازدواج خویشاوندی و وجود بیماریهای ژنتیکی در خانواده رابطه وجود دارد.
سابقه بیماری ژنتیکی در فامیل بر میزان گرایش به ازدواج خویشاوندی تاثیر دارد.
فصل سوم
روش تحقیق
در این فصل به روش تحقیق، جامعه آماری، منابع داده ها و تعریف متغیر های مستقل و وابسته اشاره خواهیم کرد.
۳-۱)روش تحقیق
روش تحقیق در این رساله تحلیل ثانویه[۶۴] داده های موجود در مرکز ژنتیک پزشکی اصفهان می باشد.این مرکز تنها مرکز تخصصی مشاوره و تشخیص قبل از تولد بیماریهای ژنتیک در اصفهان می باشد وهمچنین مرکز منتخب کشوری تشخیص قبل از تولد بیماری تالاسمی است.قابل ذکر است که با توجه به مجهز بودن این مرکز زوجین از استانهای همجوار نیز به این مرکز مراجعه می نمایند.در مواردی که امکان تشخیص بیماری در کشور فراهم نمی باشد، با هماهنگی با مراکز پیشرفته ژنتیک دنیا امکان ارسال نمونه به خارج از کشور و انجام آزمایش ژنتیک وجود دارد.
۳-۲)جامعه آماری
جامعه آماری ما در این تحقیق، کلیه زوجهای مراجعه کننده به مرکز ژنتیک پزشکی اصفهان می باشند.داده ها با بررسی پرونده های موجود (در ماه های فروردین، اردیبهشت، خرداد،تیر)سالهای۸۶ و۸۸ جمع آوری شده اند.در مجموع تعداد۲۰۹۱ پرونده مورد بررسی قرار گرفته است.
۳-۳)دادهها
داده ها با بهره گرفتن از پرونده های موجود در مرکز ژنتیک پزشکی اصفهان جمع آوری می شود. در این مرکز مشاوره و تشخیص قبل از تولد بیماری های ژنتیک انجام می شود. این مرکز از سال ۱۳۷۹ تاسیس شده است و در حدود ۱۶۰۰۰ پرونده در این مرکز موجود است. در پرونده های مشاوره در این مرکز اطلاعاتی شامل: سن، محل تولد، شغل، علت مراجعه، نسبت زوجین، آدرس موجود می باشد. همچنین برای زوجین یک شجره نامه ترسیم می شود.با بررسی شجره نامه می توان الگوی توارث بیماری را تعیین کرد.پرونده های های مشاوره به سه دسته قابل تقسیم است. ۱- مشاوره قبل از ازدواج ۲- مشاوره قبل از بارداری ۳- مشاوره حین بارداری
مشاوره ژنتیکی قبل از ازدواج آنهایی هستند که قصد ازدواج دارند و در حین حال نگران ابتلای فرزند آینده خود به بیماری ژنتیک هستند و یا افرادی که در غربالگری قبل از ازدواج تالاسمی، ناقل تشخیص داده می شوند.مشاوره قبل از بارداری به خانواده هایی ارائه می شود که دارای فرزندی مبتلا به بیماری ژنتیکی هستند یا سابقه یک بیماری ژنتیکی در خانواده خود دارند و یا یکی از والدین به یکی از بیماریهای ژنتیکی مبتلاست و همچنین مشاوره برای زوجینی که مبتلا به سقط مکرر هستند یا نابارور باشند توصیه می شود .
در این قسمت برای توضیح بیشتر به ترسیم یک مدل از شجره نامه خواهیم پرداخت.[۶۵]
شکل ۳- ۱)ترسیم شجره نامه
منبع: (احمدی،۱۳۷۶)
۳-۴)ابزار گردآوری داده ها
برای گردآوری داده ها از پرونده های موجود در مرکز ژنتیک پزشکی اصفهان استفاده شده است.برای این منظور چک لیستی تهیه شده که مشخصات زوجین (سن مرد و زن، محل تولد مرد و زن، شغل مرد و زن، تحصیلات مرد و زن، محل سکونت، علت مراجعه، نسبت زوجین، سابقه بیماری در خویشان مرد و زن، ازدواج فامیلی والدین مرد و زن، سابقه سقط ، بیماری و فوت فرزند ) در آن مشخص شده است.در ضمن در صورت وجود بیماری نوع بیماری نیز ذکر شده است.
۳-۵)فنون تجزیه و تحلیل داده ها
برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS18 استفاده شده و داده ها به دو شکل ارائه می گردد:
توصیف آماری شامل جداول، درصدها، فراوانی ها و نمودارها
تحلیل آماری شامل آزمون های زیر می باشد:آزمون کای اسکوئر،آزمون مان ویتنی، و رگرسیون لوجستیک
فصل اول: کلیات تحقیق
۱-۱) مقدمه
با ورود به اقتصاد دانش محور، دانش در مقایسه با سایر عوامل تولید مانند زمین، سرمایه، ماشین آلات و… از ارجحیت بیشتری برخوردار شده است به طوری که در این اقتصاد، دانش به عنوان مهمترین عامل تولید محسوب می شود و از آن به عنوان مهمترین مزیت رقابتی سازمانها نام برده می شود(سیتارامان و همکاران،۲۰۰۲).[۱] یکی از ویژگیهای دانش این است که نامشهود است، یعنی غیرقابل لمس و غیرمحسوس میباشد و ارزشگذاری و اندازه گیری آن بسیار سخت و مشکل است. در صورتیکه در گذشته سازمانها با بهره گرفتن از روش های حسابداری قادر بودند تا ارزش و اندازه عوامل تولید خود را بطور کامل محاسبه کنند ولی امروزه این روش های حسابداری دیگر دارای کارایی لازم نیستند(سالیوان و همکاران،۲۰۰۰)[۲]. دانش به عنوان یکی از مهمترین اجزای دارایی های نامشهود محسوب می شود. اگر در گذشته بیشتر دارایی های سازمانها، مشهود بوده اند ولی امروزه قسمت اعظم دارایی های سازمانها نامشهود هستند.(منبع قبلی) در این اقتصاد دانش محور، موفقیت سازمانها به توانایی مدیریت این دارایی های نامشهود بستگی دارد و برای اینکه بتوانیم این دارایی ها را مدیریت کنیم ابتدا میبایستی آنها را شناسایی و اندازه گیری کرده تا در نهایت بتوانیم آنها را مدیریت کنیم (سانچز و همکاران،۲۰۰۰)[۳].
با ورود به اقتصاد دانش محور، ما به مدل جدیدی از دارایی های سازمانی نیاز داریم. بطور کلی دارایی های سازمانی را میتوان به ۲ دسته کلی تقسیم کرد :
۱- دارایی های مشهود : این دارایی ها شامل دارایی های فیزیکی و مالی هستند که بطور تقریباً کامل در ترازنامه شرکتها منعکس می شود. این دارایی ها تحت اصول اقتصاد کمیابی عمل می کنند یعنی با استفاده بیشتر از آنها، از ارزش آنها کاسته می شود.
۲- دارایی های نامشهود : این دارایی ها هم به دو دسته کلی تقسیم میشوند :
۲-۱ : دارایی های نامشهودی که به وسیله قانون حمایت شده اند و به آنها عنوان مالکیت معنوی را دادهاند که شامل حق امتیازها، کپی رایتها، فرانشیز، علایم و مارکهای تجاری و غیره است. برخی از موارد آن در ترازنامه منعکس میشوند.
۲-۲ : سایر دارایی های نامشهود که شامل سرمایه های فکری است که تحت اصول اقتصاد فراوانی عمل می کنند یعنی با استفاده بیشتر از آنها، از ارزش آنها کاسته نمی شود و معمولاً در ترازنامه منعکس نمیشوند.(تایلز و همکاران،۲۰۰۲ ) [۴]
با توجه به مطالب ارائه شده در بالا هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین سرمایه فکری و مدیریت سود در شرکتهای سهامی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد و سعی می شود به این سوال که آیا سرمایه فکری در شرکتهای سهامی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیری بر مدیریت سود در این شرکتها دارد یا خیر؟ و در صورت تاثیر مثبت رابطه چگونه خواهد بود. در ادامه این فصل با توجه به موضوع تحقیق به بیان مسأله اصلی پژوهش، ضرورت انجام تحقیق، اهداف پژوهش، قلمرو تحقیق، متغیرهای مورد مطالعه، فرضیه های تحقیق و در پایان اصطلاحات و واژه های تخصصی پرداخته خواهد شد.
۱-۲) بیان مسأله تحقیق
در حسابداری سرمایه فکری، دارایی هایی هستند که فاقد خاصیت فیزیکی هستند، اما این دارایی ها، منافع قابل توجهی برای جریان نقدی آتی شرکتها دارند. ناتوانی در گزارشگری سرمایه فکری، نشاندهنده ضعف حسابداری متداول یا سنتی است. البته، ارزشگذاری آنها در معاملات تجاری مشکل بوده و با روشهای موجود به سادگی امکان پذیر نیست. همچنین هیچ تئوری یا مدل اقتصادی واقعی برای سرمایه های فکری وجود ندارد. تفاوت و شکاف بین ارزش دفتری و ارزش بازار شرکتها و افزایش و شدت این شکاف در دهههای اخیر بیانگر نقش قابل توجه اقلام سرمایه فکری در واحدهای اقتصادی است که در حسابداری مالی متداول گزارش نمی شود، چرا که فراسوی حدود و دامنه شناسایی و اندازه گیری در حسابداری است و ارزش یا قیمت سهام شرکت به نوعی وابسته به درک و شناخت از آینده است که در حسابداری مالی رایج قابل شناسایی و گزارشگری نمی باشد. شرکتها بدرستی آگاه هستند که سرمایه های فکری تنها مزیت رقابتی آنها میباشد. اما گزارشات مالی فاقد اطلاعات مرتبط با منابع سرمایه فکری میباشد.(روزلندر و فینچام،۲۰۰۱)[۵]
مروری بر ادبیات سرمایه فکری مؤید توجه قابل ملاحظه به سنجش، ارزشگذاری و گزارشگری آن میباشد. شرکتها برای بقاء استراتژیکی باید مزیت رقابتی را مد نظر قرار دهند و از آنجاییکه بازارها، تولیدات، تکنولوژی، رقبا و مقررات به طور سریع در جامعه در حال تغییر هستند، بهبود دانش و نوآوری مستمر، آنها را قادر به حفظ مزیت رقابتی پایدار خواهد نمود.(نوناکا، ۱۹۹۵)[۶] از این رو، امروزه مدیران، دانش و توانایی ایجاد و بکارگیری دانش را به عنوان مهمترین منبع مزیت رقابتی پایدار به شمار میآورند. چراکه دانش به عنوان یک دارایی تلقی شده و تلاش در جهت مدیریت دانش و بکارگیری دارایی های فکری با موفقیت قابل ملاحظهای در راستای هدایت سازمانها همراه بوده است. در عصر حاضر با رشد اقتصاد دانش محور، دارایی های نامشهود شرکتها و سرمایه فکری آنها، کلیدی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار هستند( تی سی[۷]، ۲۰۰۰) و به همین دلیل توجه به اقلام نامشهود در زمینه های متعددی از جمله اقتصاد، حسابداری و مدیریت استراتژیک به طور سریعی رشد یافته است. دانش یک مزیت رقابتی است که در استراتژی تجاری سازمانها مورد توجه قرار میگیرد (کرو و روز[۸]، ۱۹۹۶) به گونه ای که ایجاد دانش موجب نوآوری مستمر و نوآوری مستمر منجر به ایجاد مزیت رقابتی خواهد شد. (نوناکا،۱۹۹۵) امروزه سازمانها به منظور بهبود عملکرد و اطمینان از موفقیت و پایداری تجاری به ناچار باید مدیریت دانش را مورد توجه قرار دهند (سوئیبی[۹]، ۱۹۹۷) و این امر مستلزم تقویت و توجه به پتانسیلها و ظرفیتهای منابع انسانی است تا سازمانها بتوانند برای دستیابی به مزیت رقابتی از طریق عملکرد و بهبود مستمر، عکس العمل سریع به تغییرات محیط تجاری و شرایط اقتصادی نشان دهند.(مکدونالد،۲۰۰۰)[۱۰]. در حال حاضر در اقتصاد دانش محور به دلیل اهمیت چشمگیر بازده حاصل از سرمایه های فکری در مقایسه با سرمایه های مالی در تعیین سودآوری، تلاش در جهت اندازه گیری این نوع سرمایهها در شرکتها افزایش یافته است و سنجش ارزش واقعی سرمایه فکری بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. به دلیل ناتوانی سیستمهای حسابداری سنتی در برآورد این مهم، شرکتها، سرمایه گذاران و سایر ذینفعان در پی یافتن ابزار مناسبی جهت اندازه گیری سرمایه فکری و یافتن ارتباط آن با شاخص های سازمانی میباشند.
سود از جمله مهمترین شاخص های اندازه گیری فعالیتهای یک واحد اقتصادی است و اندیشه شناخت رفتار سود حسابداری مقولهای است که بر اثر گسترش فنون کمی مدیریت و ضرورت توجه به نیاز استفاده کنندگان صورتهای مالی شکل گرفته است و صرفاً از محدوده اندازه گیری نتیجه فعالیتهای گذشته فراتر رفته و حسابداری را برای یاری رساندن به تصمیمگیرندگان تواناتر ساخته است. (ثقفی و آقایی،۱۳۷۳، ص۵) بنابراین علیرغم اینکه تئوری فراگیری در زمینه سودحسابداری وجود ندارد که مورد توافق همگان باشد و حتی با وجود استانداردهای پذیرفته شده حسابداری، گزارشگری سود در عمل نیز با چالشهایی مواجه است، سودهای گزارش شده همواره به عنوان یکی از معیارهای تصمیم گیری مالی از اعتبار ویژهای برخوردار بوده و تحلیلگران مالی عموماً سود را به عنوان یک عامل برجسته در بررسیها و قضاوتهای خود مد نظر قرار دادهاند. لذا در این راستا هر جریانی که سود را به طریقی دستخوش تغییر نماید نیز اهمیت مییابد، زیرا پیامدهای اقتصادی بر آن مترتب میگردد و این مسئله بخصوص ممکن است در بازارهای غیرکارای سرمایه از درجه اهمیت بیشتری برخوردار باشد .(ایراندوست، ۱۳۷۹، ص ۴) . در علم اقتصادی با فرض منطقی بودن رفتار افراد فرض می شود همه افراد به دنبال حداکثر کردن ثروت خود باشند و مدیران نیز از این قاعده مستثنی نخواهند بود. مدیران با توجه به آزادی عمل خود، بخصوص در بکارگیری رویههای حسابداری خواهان آگاهی از چگونگی تأثیر عوامل مذکور از جمله رویههای حسابداری بر روی ثروت خود خواهند بود. تا با بکارگیری آنها در جهت منافع خود ثروت خود را تا حد ممکن افزایش دهند تفکیک مالکیت از مدیریت در شرکتهای سهامی عام این امکان بالقوه را برای مدیران به وجود آورده تا حداقل بخشی از ثروت درون سازمانی را به سمت خود منتقل نمایند. برخورد مدیران در ارتباط با رویه ها و گزارشگری مالی در قالب مفهوم مدیریت سود بیان می شود .(خانی، ۱۳۸۲، ص۶)
مدیریت سود اقدام آگاهانه و تلاش عامدانهای است که مدیران به منظور کاهش نوسانهای دورهای سود به آن دست میزنند. به گونه ای که سود شرکت عادی به نظر برسد.
طبق نظر هب ورث مدیریت سود عملی سفته آمیز و رندانه است که در محدوده اصول و استانداردهای حسابداری صورت میگیرد و سودهای مدیریت شده به دو صورت زیر میباشد:
۱) سودهایی که به طور طبیعی مدیریت شده است.
۲) سودهایی که به طور طبیعی مدیریت نشده است و به عمد مدیریت شده اند و به دو صورت زیر هستند:
۱-۲) مدیریت سود واقعی که این نوع مدیریت سود توسط مدیریت صورت میپذیرد و مدیریت برخی از رویدادها و وقایع اقتصادی را کنترل می کند و روی آنها تأثیر می گذارد.
۲-۲) مدیریت سود مصنوعی که این نوع مدیریت ناشی از رویداد اقتصادی نمی باشد، بلکه از اقدام هایی است که به اصطلاح «دستکاریهای حسابداری» نامیده می شود و تأثیری بر جریانهای نقدی ندارند.
مدیران به دلایل مختلف سود را مدیریت می کنند یکی از اهداف اصلی در مدیریت سود ایجاد یک جریان با ثباتتر به منظور پشتیبانی از سطح سود پرداختی بالاتر میباشد و جریان سود با ثبات تر می تواند به عنوان ریسک پایینتر درک شود که منجر به قیمت سهام بالاتر و هزینه های استقراض پایینتر میگردد. اهداف دیگر مدیریت سود تمایل مدیریت واحد تجاری برای افزایش قدرت پیش بینی سرمایه گذاران و کاهش ریسک شرکت میباشد که به دلیل افزایش ثبات سود و کاهش نوسانات آن سرمایه گذاران میتوانند پیشبینی دقیقتری از سودهای آتی داشته باشند و در نهایت میتوان به ملاحظات هزینه های سیاسی، مالیات و قراردادهای بدهی اشاره نمود.
بنابراین در صورت مشاهده رفتار مدیریت سود در یک محیط اقتصادی یکی از پرسشهای مطرح این است که آیا بین سرمایه فکری و مدیریت سود رابطه وجود دارد؟
۱-۳) اهمیت موضوع تحقیق
همانطور که قبلاً اشاره شد امروزه قسمت اعظم دارایی های سازمانها را دارایی های نامشهود تشکیل می دهند و روشهای حسابداری قادر به اندازه گیری آنها نیستند(سالیوان و همکاران،۲۰۰۰). از طرفی در این اقتصاد دانش محور، موفقیت سازمانها به توانایی مدیریت این دارایی های نامشهود بستگی دارد. مر[۱۱]۱ و همکارانش دلایلی را برای توجه و اندازه گیری سرمایه های فکری برشمردهاند که عبارتند از:
۱- کمک به سازمانها برای تنظیم استراتژی های آنها.
۲- ارزیابی اجرای استراتژیها.
۳- کمک به تصمیمات گسترش و تنوع.
۴- استفاده از نتایج اندازه گیری سرمایه های فکری به عنوان مبنایی برای جبران خدمات.
۵- ابلاغ این دارایی ها به ذینفعان خارجی سازمانها(مر و همکاران،۲۰۰۳) .
و دلیل دیگر برای انجام این کار این است که اندازه گیری سرمایه فکری بطور کامل و دقیق، می تواند ارزش و عملکرد شرکتها را اندازه گیری کند چون در یک جامعه مبتنی بر دانش، دانش بخش مهمی از ارزش یک کالا و نیز بخش مهمی از ثروت یک شرکت را تشکیل میدهد(کنان و دیگران،۲۰۰۴)[۱۲]۲
همانطور که اشاره شد سیستم حسابداری سنتی در ارزشگذاری سرمایه فکری که ارزشمندترین دارایی برای بسیاری از سازمانها است ناکارا میباشد.(سالیوان،۲۰۰۰) در مقایسه با حسابداری مالی سنتی، سرمایه فکری بر موضوعاتی چون سرمایه انسانی، رضایت مشتری و نوآوری تمرکز دارد. بنابراین ارزیابی مدیریت سود سازمانها با بهره گرفتن از رویکرد سرمایه فکری مناسب به نظر می رسد
در حال حاضر هیچ رهنمودی برای گزارشهای سرمایه فکری پذیرفته شده در سطح ملی و بین المللی وجود ندارد. برخی از شرکت های پیشرو، اقدام به انتشار این گزارشها کرده اند، بسیاری از آنها با درصدی از خطا، با ایجاد شاخص های جدید، سرمایه فکری شان را اندازه گیری می کنند. شرکتهای اروپایی به طور مشخص در بحث اندازه گیری و گزارشدهی سرمایه فکری رهبر هستند. این روند در شرکتهای سوئدی و دانمارکی شروع شد، سپس به جنوب اروپا گسترش یافت. با توجه به مطالب فوق الذکر و درک اهمیت سرمایه فکری و مدیریت سود و سنجش آن برای گروه های ذینفع، این تحقیق در جهت متقاعد نمودن شرکتها و بویژه سرمایه گذاران (سهامداران) در استفاده از این مدل برای تصمیمات سرمایه گذاری آتی شان (در خرید سهام شرکتها)، بر اساس میزان سرمایه فکری شرکتهای مختلف و تاثیر آن بر مدیریت سود، برای کسب عملکرد بالاتر در آینده، صورت خواهد گرفت.
۱-۴) اهداف تحقیق
اهداف کلی تحقیق به صورت زیر مطرح می شوند:
تبیین رابطه بین سرمایه فکری و مدیریت سود.
اهداف فرعی تحقیق :
تبیین رابطه بین ضریب سرمایه انسانی با مدیریت سود
تبببن رابطه بین ضریب سرمایه ارتباطی با مدیریت سود
تبیین رابطه بین ضریب سرمایه ساختاری با مدیریت سود
سئوالات تحقیق
سئوال اصلی تحقیق :
آیا بین سرمایه فکریو مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد؟
سئوالات فرعی تحقیق:
آیا بین ضریب سرمایه انسانی و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد؟
آیا بین ضریب سرمایه ارتباطی و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد؟
آیا بین ضریب سرمایه ساختاری و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد؟
۱-۶) فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی: بین سرمایه فکری و مدیریت سود رابطه معنی داری وجود دارد.
این فرضیه از طریق چند فرضیه فرعی به صورت ذیل تدوین و مورد آزمون قرار خواهد گرفت:
فرضیه فرعی اول: بین ضریب سرمایه انسانی و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد.
دوست داشتن کافران از جمله محبتهای مذموم در قرآن است که آیه زیر به آن اشاره دارد: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَکُمْ وَ إِخْوانَکُمْ أَوْلِیاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ عَلَی الْإِیمانِ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ. قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشِیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ (توبه، ۹/ ۲۳-۲۴).
این آیه با خطابی عام همه مومنین را از دوستی با پدران و برادرانی نهی می کند که کفر پیشه کرده اند و آن را بر ایمان ترجیح دادهاند (طیب، ۱۳۷۸، ج۶: ۱۹۸- ۱۹۹). خداوند با درخواست انجام این دستور از مومنین خواسته است تا نزدیکی صوری و ظاهری را بر نزدیکی حقیقی و معنوی ترجیح ندهند چرا که منجر به دوری و انفصال از ولایت حقیقی و ایمان راستین خواهد شد (ابن عربی، ۱۴۲۲، ج۱: ۲۴۶؛ امین، ۱۳۶۱، ج۱: ۹۶-۹۸).
خداوند میداند برخی از مومنین به دلیل دلمشغولی، همچنان دوستی خود را با پدران و برادران مومن خود ادامه خواهند داد و مانع ایشان از انجام دستور الهی، محبتی است که به غیر خدا دارند. خداوند در این آیه اموری را که علاقه انسانها را به خود جلب می کند را برمیشمارد که عبارتند از: پدران، برادران، پسران، زنان، خاندان و قبیله، اموال گرد آورده، تجارتی که نگران از دست دادن آن هستند و خانههائی که به آنها دل خوش کرده اند (طباطبائی، ۱۴۱۷، ج۹: ۲۰۷-۲۰۸؛ امین، ۱۳۶۱، ج۶: ۲۵). اگر امور فانی از دارائیهای دنیوی در نزد مومنین دوست داشتنی تر از امر باقی از قبیل خدا، رسول او و جهاد در راه او باشد، پس باید منتظر فرا رسیدن امر خدا باشند، زمانی است که حقیقت امور آشکار می شود و آن لحظه زمانی است که آخرت فرا میرسد و عذاب آن گریبان گیر این افراد می شود (گنابادی، ۱۴۰۸، ج۲: ۲۵۰؛ ابن عربی، ۱۴۲۲، ج۱: ۲۴۶؛ طیب، ۱۳۷۸، ج۶: ۱۹۹).
بنابراین، ولایت به طور کلی چه در جنبه منفی، باطل و فانی و چه در جنبه مثبت، حقیقی و باقی با محبت در ارتباط است. از یک سو، آنان که حب و تمایلشان تنها به سمت خدا باشد، خدا ولی او خواهد بود و این ولایت که البته ولایت حقیقی است در دنیا و آخرت اثر خود را می گذارد. به آنها کمک می کند تا مسیر مطلوب که همان راه الهی است را طی کنند و در آخرت از جمله رستگاران و برخورداران از بهشت نعیم باشند. و از سوی دیگر، پیروی کردن یا دوستی با کسانی که دچار حب منفی شده اند منجر به سقوط از درجات ایمان و قرار گرفتن در گروه ظالمین خواهد شد همان کسانی که ایمان را در جایگاه حقیقی خویش قرار ندادند و محبت و تمایل خویش را به اشتباه به سمت کفر روانه کردند.
۴-۱-۱-۲- راه های کسب محبت الاهی در قرآن
-
- توحید: کسانی میتوانند بیشترین محبت را به خدا داشته باشند و همینطور کسانی میتوانند محبت خدا را به خود جذب کنند که توحید و یگانگی خدا را درک کرده باشند. سیاق آیهی ۱۶۵ بقره: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ … »، نشان میدهد که زمانی میتوان به شدت در حب به خدا دست یافت که آدمی از ورای آیات و نشانه های تعبیه شده در هستی این مهم را دریابد که خدا یگانه است و غیر او معبود دیگری وجود ندارد (طباطبائی، ۱۴۱۷، ج ۱: ۳۹۳؛ طیب، ۱۳۷۸، ج۲: ۲۸۱). همنشینی ایمان با اشتداد در حب نشان میدهد تنها مومنان در درجات برتر میتوانند این شناخت و در نتیجه این محبت را داشته باشند (امین، ۱۳۶۱، ج۲: ۱۶۲-۱۶۳).
علامه طباطبایی (ره) معتقد است که حضرت ابراهیم (ع) در آیهی: «قَالَ هَاذَا رَبیِ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الاَْفِلِین» (انعام، ۶/ ۷۶). درصدد اثبات توحید ربوبی خداوند بوده است و مبنای استدلال او در این جمله، محبت و غیر محبت است. وی میگوید: خدا محبوب است به این دلیل که انسان موجودی است محتاج و آن کسی که برطرف کننده نیازهای انسان است، محبوب انسان است. اگر انسان پرورگار خود را پرستش می کند، برای این است که او ربّ و مدبر امور آدمی است، حیات، روزی، صحت و فراوانی نعمت، امنیت، علم، قدرت و هزاران امثال آن را به او افاضه کرده و او در بقای خود از هر نظر بستگی و تعلق به پروردگار خود دارد و یکی از امور فطری بشر همین است که حوائج خود را و آن کسی که حوائجش توسط او برآورده می شود، دوست بدارد. بنابراین انسان در اصل هستی و کمالات هستی نیازمند است و آن چه اصل هستی و کمالات هستی را به او میبخشد، برای انسان محبوب است. پس منظور ابراهیم (ع) از اینکه فرمود: «لَا أُحِبُّ الاَْفِلِین» همین بوده که به قوم خود بفهماند، چیزی که برای آدمی باقی نمیماند و از انسان غایب میشود، لیاقت این را ندارد که آدمی به آن دل ببندد و آن را دوست بدارد، و آن پروردگاری که آدمی پرستش میکند باید کسی باشد که انسان به حکم فطرت ناگزیر باشد، دوستش بدارد. پس نباید چیزی باشد که دستخوش زوال گردد. و بنابراین، اجرام فلکی که دستخوش غروب میشوند، شایستگی ندارند که اسم «رب» بر آنها اطلاق شود (طباطبایی، ۱۴۱۷، ج۷: ۱۸۵).
-
- یکی از راه های رسیدن به محبت الاهی در تفکر قرآنی، پاک نمودن قلب از دنیا و وابستگی های آنو بریدن از دنیا و حرکت به سوی خداست. این مهم جز با اخراج محبت غیر خدا از قلب حاصل نمی شود؛ چرا که قلب انسان مانند ظرفی است که تا آب را از آن خالی نکنی، ظرفیت قبول سرکه را ندارد و خداوند نیز درون هیچ کس دو قلب قرار نداده است (شبر، ۱۳۸۷، ج۱: ۴۱۴).
آیهی ذیل به همین نکته اشاره دارد: «ذلِکَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَیاهَ الدُّنْیا عَلَی الْآخِرَهِ وَ أَنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ» (نحل، ۱۶/ ۱۰۶-۱۰۷). در این آیه، نخستین علت مجازات کافران مرتد این است که حیات دنیا را بر حیات آخرت ترجیح دادهاند. کافران حیات دنیا را که حیاتی است مادی و مملو از لذات و خواسته های نفسانی و حیوانی، بر حیات واقعی و بزرگ با ارزشهای برتر معنوی که حیاتی است جاویدان که علت، نتیجه و غایت خلقت انسان محسوب میشود، ترجیح و برتری می دهند. آنها تمام نفع و سود را در حیات دنیا میبینند و آن بسیار بیشتر از آخرت دوست میدارند. کافرین کسانی هستند که با پررنگ ترین حجابها پوشیده شده اند و به علت امتناع از قبول هدایت الهی و همینطور تعلق شدید به دنیا و متعلق های ان، خداوند هدایت یا درجه ثبات در ایمان را از ایشان سلب می کند (طباطبائی، ۱۴۱۷، ج ۱۲: ۳۵۴-۳۵۵؛ گنابادی، ۱۴۰۸، ج ۲: ، ۴۳۷).
این آیه و دیگر آیات که موضوع آنها در ارتباط با کفر است نشان می دهند که آغاز یا شروع کفر و بازگشت از ایمان به سمت کفر، دلبستگی یا تعلق خاطر به دنیا میباشد. دنیا و دارائیهای آن از نگاه انسان پراهمیت و پرجاذبه است و آدمی در ارتباط با آن بسیار ضربه پذیر. انسانها چون ارزشهای دنیوی را میبینند، بر حق و حقیقت پرده میگذارند و این پرده مانع دیدن حقیقت برای ایشان می شود در نتیجه دنیا را بر آخرت ترجیح می دهند و حب خود را در عوض اینکه روانهی خدا و اخرت کنند روانهی دنیا و امور مربوطه می کنند.
-
- صبر و شکیبایی؛ صبر در برابر مشکلات، ناملایمات، مصیبت ها و … یکی دیگر از راه های رسیدن به قرب الاهی است که در قرآن و روایات بر آن تاکید فراوان شده است. از این جهت عرفا دارندگان این صفت؛ یعنی صابران را محبوبان خداوند دانسته اند (ابنعربی، بیتا، ج ۲: ۳۳۷).
در آیهذیل، آمده است که خداوند صابران را دوست دارد: «وَ کَأَیِّن مِّن نَّبیٍّ قَتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابهَُمْ فی سَبِیلِ اللَّهِ وَ مَا ضَعُفُواْ وَ مَا اسْتَکاَنُواْ وَ اللَّهُ یحُِبُّ الصَّابرِِین» (آلعمران، ۲/ ۱۴۶)؛ هرچند آیه شریفه درباره کسانی است که در جنگ و جهاد صبر و استقامت کرده و سستی به خود راه ندادهاند، ولی شأن نزول باعث تخصیص آیه نمی شود، بلکه دالّ بر این است که استقامت کنندگان در راه خدا به طور کلّی جزء صابرانند (صالحیزاده، ۱۳۸۸: ۹۰).
در قرآن کریم بیش از نود آیه، درباره صبر سخن به میان آمده، که بیشتر این آیات نشانگر آن است که صابران مورد عنایت ویژه خدا هستند؛ همراه بودن خدا با صابران (بقره، ۲/ ۱۵۳ و ۲۴۹؛ انفال، ۸/ ۴۶ و ۶۶)، دادن بهترین جزا به شکیبایان (نحل، ۱۶/ ۹۶)، پاداش بیحساب داشتن آنها در نزد پروردگار (زمر، ۳۹/ ۱۰). و درود و رحمت پروردگار نسبت به آنان (بقره، ۲/ ۱۵۷). همه اینها نشانه محبت خدا به صابران است.
-
- پیروی و متابعت از پیامبر (ص)؛ محبت به خداوند هنگامی صادق میآید که بنده صراط توحید را طی کند و متدین به دین توحید و اسلام شود؛ همان اسلامیکه انبیاء و سفرای الهی به آن دعوت کردهاند و در آخرین دین آسمانی به نحو اتم و اکمل بیان شده است (طباطبایی، ۱۴۱۷، ج ۳: ۲۹۰). بنابراین پیروی از پیامبر اکرم (ص) در تمام افعال و حرکات که آورنده دستورات این دین است برای دستیابی به محبت خدا ضروری است؛ زیرا عشق به خدا مستلزم عشق به آثار آن است و پیامبر (ص) هم از آثار و آیات خداوند است.
آیهی شریفهی ذیل در تأیید مطلب فوق است: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (آل عمران، ۳/ ۳۱). این آیه از جانب خداوند و از زبان پیامبر خطاب به کافران اعم از اهل کتاب و بتپرستان و مشرکان و همه انسانهائی که ادعای دوستی با خدا را دارند _ از جمله مسلمانان _ چنین میفرماید که: اگر واقعا الله را دوست میدارید از من _ رسول اکرم (ص) _ تبعیت کنید تا خداوند، شما را دوست بدارد (اندلسی، ۱۴۲۰، ج ۳: ۱۰۳-۱۰۴؛ حجازی، ۱۴۱۳، ج ۱: ۲۲۴؛ امین، ۱۳۶۱، ج۳: ۱۹۲).
هر بندهای که ادعای دوستی با خدا را دارد باید طبق همین آیه باید تابع رسول اکرم (ص) باشد. تبعیت پشت سر کسی بودن و در عقب کسی راه رفتن است در جهت مادی یا معنوی. و در تعریفی دیگر حر کت یک قوه به سمت فعلیت خویش را تبعیت گویند (طباطبائی، ۱۴۱۷، ج ۳: ۱۶۱؛ مصطفوی، ۱۳۸۰، ج۴: ۵۸-۵۹). و در این آیه اکثریت قریب به اتفاق مفسرین آن را اطاعت و پیروی از دستورات رسول و ائمه در اعمال، اقوال و تقریرات، معنا کرده اند (امین، ۱۳۶۱، ج۳: ۹۵؛ طباطبائی، ۱۴۱۷، ج ۱: ۱۰). هر کس واقعا تابع رسول اکرم شود باطن و قلبش همرنگ باطن و قلب رسول اکرم می شود زیرا به دنبال او رفته است. از آنجا که رسول خدا مظهر محبت خدامیباشد، محبت به خدا از باطن رسول گرامی اسلام بر باطن شخص تابع سرایت می کند و او نیز همانند پیامبر خدا را دوست میدارد(امین، ۱۳۶۱، ج۳: ۹۶). لازم است تا تبعیت از رسول به همراه محبت به او باشد چرا که پیامبر حبیب محبوب عالمیان خدای بیهمتا است و دوستدار معشوق به طبع باید مورد توجه و علاقه عاشق باشد (همان).
در این آیه فقط از تبعیت رسول اکرم سخن به میان آمده است ولیکن از فرمایشات مکرر نبی مکرم اسلام، پیروی ازدستورات ائمه معصوم میباشد که مهمترین گواه آن حدیث ثقلین میباشد به همین دلیل مفسران به همراه رسول اکرم، ائمه را نیز ذکر کرده اند. خداوند پیروی از رسول را با توجه به منطوق آیه و شان نزول آن و پیروی از ائمه را با نظر به عام بودن خطاب آیه و تعلق آن به همه انسانها در زمانهای مختلف از جمله مسلمانان بعد از عهد رسول گرامی که باید امام زمان خویش را تبعیت کنند را، طریق هدایت به سمت جلب محبت خویشتن معرفی کرده است (بلاغی، ۱۴۲۰، ج ۱: ۳۷۵؛ حجازی، ۱۴۱۳، ج ۱: ۲۳۴).
همانطور که در عرفان به تفصیل بحث می شود خداوند را مستقیما و بیواسطه و فقط با به کارگیری عقل نمی توان شناخت. معرفت به خدا از طریق آثار، تجلیات و ظهور او در هستی قابل شناخت است. رسول اکرم وهمینطور اوصیای نبی مکرم (ص)، کسانی هستند که مظهر همه صفات خالق هستی و متخلق به اخلاق الهی و تابع او میباشند. لذا تبعیت از رسول خدا و ائمه در واقع، تبعیت از خدا، دین و شریعتی است که از جانب پروردگار نازل شده است. هر گاه انسانها رسول خدا را تبعیت کنند و دنباله رو او باشند متصف به صفاتی میشوند که خداوند آن صفات و کننده آنها را دوست میدارد از قبیل: احسان، عدل، طهارت و… (امین، ۱۳۶۱ و ج۳: ۹۶؛ فیض کاشانی، ۱۴۱۸، ج۱: ۱۴۶؛ اندلسی، ۱۴۲۰، ج ۳: ۱۰۳؛ طباطبائی، ۱۴۱۷، ج ۳: ۱۶۰). زمانی که تبعیت از رسول (ص) از جانب عبد انجام پذیرفت، محبت خداوند به عبد تحقق میپذیرد و غفران و پوشش گناهان به عنوان نتیجه حب الهی شامل حال بندگان می شود (ابن عربی، ۱۴۲۲، ج ۱: ۲۰۱).
-
- جهاد و مبارزه؛ جهاد و مبارزه در راه خدا از دیگر عوامل دست یابی به محبت الاهی است. مجاهدان در راه خدا از محبوبان راستین خدایند و از محبت خاص خدایی برخوردارند؛ زیرا که آنان از هیچ تلاش و کوششی در راه پیش برد اهداف الاهی دریغ نمی کنند. آنان با جان و مال در تمامی جبهه های نبرد حق و باطل حضور دارند، چه در میدان های رزم و چه در جبهه های فرهنگی به مبارزه با دشمنان دین بر می خیزند و از ارزش های الاهی حفاظت می کنند. مجاهدان و مبارزان در راه خدا همچون سدهایی می مانند که از ورود نقص و خلل در مسیر حق جلوگیری می کنند و راه را بر شیطان می بندند، آنان اجازه نمی دهند دین خدا مورد تهدید واقع شود، بدین سبب محبوب خدایند.
آیهی ذیل: «إِنَّ اللَّهَ یحُِبُّ الَّذِینَ یُقَتِلُونَ فی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنْیَنٌ مَّرْصُوص» (صف، ۶۱/ ۴). از محبوب بودن رزمندگان در پیشگاه خدا حکایت دارد. که البته پیکار در راه خدا به تنهایی محبوب خداوند نیست، بلکه خدواند پیکار کنندگانی را دوست دارد که اولاً: پیکارشان در راه خدا باشد، ثانیاً: در برابر دشمن همانند بنایی آهنین و سدی فولادین باشند، یعنی دارای استحکام، انسجام و یکپارچگی باشند (قرشی، ۱۳۷۷، ج۱۱: ۱۳۹؛ صالحیزاده، ۱۳۸۸: ۹۶).
-
- توبه؛ قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ یحُِبُّ التَّوَّابِین» (بقره، ۲/ ۲۲۲). بازگشت، ندامت و پشیمانی از گناهان و روی آوردن و پناه آوردن به لطف و رحمت بی کران خداوندی موجب جلب محبت خداست. توبه از گناه رشته محبت را گره مجدد خواهد زد و بنده را به خدا نزدیک تر خواهد کرد و ابواب محبت و رحمت ویژه خداوند را باز می کند. با توبه بنده عاصی و گناهکار، از راه لطف و عنایت پروردگار تبدیل به دوست و محبوب خداوند می شود. صاحب تفسیر راهنما معتقد است؛ یکی از اهداف اشاره به محبت الهی نسبت به پاکیزگان و توبه کنندگان، تشویق انسان ها به توبه و پاکیزگی است (هاشمی رفسنجانی، ۱۳۷۳، ج ۷: ۴۸۶).
-
- ایمان و عمل صالح؛ قرآن کریم میفرماید: «فَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُواْ فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا فی الدُّنْیَا وَ الاَْخِرَهِ وَ مَا لَهُم مِّن نَّاصرِِین وَ أَمَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ اللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِین» (آلعمران، ۳/ ۵۶ و ۵۷). بنابراینکه جمله «و اللّه لا یحبّ الظالمین» تعلیل برای جمله «فاما الذین کفروا» و «و اما الذین امنوا» باشد، از آن چنین استفاده می شود که کافران به علّت ظلم، مبغوض خدا هستند و مفهوم آن، این است که مؤمنان دارایِ عمل صالح، محبوب خدایند. پس، ایمان و عمل صالح از دیگر عوامل جلب رضایت و محبوبیت خداست (همان، ج ۲: ۴۶۳). چون پاداش الاهی و نجات، در گرو ایمان توأم با عمل صالح است. بنابراین، ایمان بدون عمل موجب پاداش و نجات نخواهد بود و محبت الاهی را در پی نخواهد داشت (همان).
-
- احسان؛ احسان و نیکوکاری از دیگر راه های پیمودن مسیر محبت الاهی است: «وَ أَنفِقُواْ فی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لَا تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلی التهَّْلُکَهِ وَ أَحْسِنُواْ إِنَّ اللَّهَ یحُِبُّ الْمُحْسِنِین» (بقره، ۲/ ۱۹۵). دادن صدقه و انفاق موجب جلب محبت خداوند است و خداوند انفاق کنندگان را دوست دارد. صدقه و انفاق در حقیقت سپاس گزاری در برابر نعمت های الاهی و پیروی از فرمان اوست (همان: ۲۷۴). در آیات دیگری نیز احسان، به عنوان یکی از مواردی معرفی شده است که زمینه محبت خداوند به انسان را فراهم می کند. نظیر: «الَّذِینَ یُنفِقُونَ فی السَّرَّاءِ وَ الضرََّّاءِ وَ الْکَظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یحُِبُّ الْمُحْسِنِین» (آلعمران، ۳/ ۱۳۴)، «فََاتَئهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْیَا وَ حُسْنَ ثَوَابِ الاَْخِرَهِ وَ اللَّهُ یحُِبُّ المُْحْسِنِین» (آلعمران، ۳/ ۱۴۸)، «فَاعْفُ عَنهُْمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یحُِبُّ الْمُحْسِنِین» (مائده، ۵/ ۱۳)، «لَیْسَ عَلی الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِیمَا طَعِمُواْ إِذَا مَا اتَّقَواْ وَّ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَواْ وَّ ءَامَنُواْ ثُمَّ اتَّقَواْ وَّ أَحْسَنُواْ وَ اللَّهُ یحُِبُّ المُْحْسِنِین»مائده، ۵/ ۹۳) و … .
-
- طهارت و پاکی؛ خداوند متعال پس از بیان عبادت هایی؛ مانند غسل، وضو و تیمم می فرماید: « إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ» (بقره، ۲/ ۲۲۲). راز این دستور (دستور به انجام عبادات) آن است که انسان ها پاک و طاهر شوند: «… ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج و لکن یرید لیطهرکم… » (مائده، ۵/ ۶). بنابراین، هر فرمانی که خدای سبحان صادر می کند، اعم از فرامین و دستورهای عبادی و … سرّش همان طهارت روح و باطن است (جوادی آملی، ۱۳۷۸: ۸۶ – ۸۷).
-
- توکل؛ قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلین» (آلعمران، ۳/ ۱۵۹). توکل محبوب خداست و متوکل هم به دلیل این که توکل دارد محبوب خداست (جوادی آملی، ۱۳۶۳، ج ۱۲: ۲۵۴). البته ممکن است، انسان اهل توکل یا صابر، اوصاف دیگری داشته باشد که محبوب خدا نباشد، اما توکل، صبر او محبوب خداست. اما اگر انسان طوری شد که جز خدا چیزی نخواست و تمام مسیرهای کمال را پیمود، آن وقت ذات این انسان محبوب خداوند واقع می شود و پس از آن همه اوصاف و افعالش محبوب خدا می گردد (همان: ۲۵۶). اگر چنین شد و خدای متعال نسبت به انسانی محبت داشت همه نظام آفرینش به او مهر می ورزند؛ چرا که همه آنها تابع اراده الاهی هستند. این مقام از برجسته ترین مقام های انسانی است. خداوند محبوب کسی باشد مهم نیست، آنچه بسیار مهم است این است که انسانی محبوب خدا بشود (همان: ۲۵۴). بنابراین، اگر چنین شد که انسان حبیب الله شد، آن وقت کار او کار خداست، حرف او حرف خداست و … و آثار خدایی در او ظهور پیدا می کند.
-
- تقوا؛ قرآن کریم پرهیزکاران را از دوستان خدا شمرده است: «أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یحَْزَنُونَ* الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ کَانُواْ یَتَّقُون» (یونس، ۱۰/ ۶۲-۶۳) و در موارد دیگری میفرماید: خداوند پرهیزکاران را دوست دارد. نظیر: «بَلی مَنْ أَوْفی بِعَهْدِهِ وَ اتَّقَی فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِین» (آلعمران، ۳/ ۷۶)، «فَأَتِمُّواْ إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلی مُدَّتهِِمْ إِنَّ اللَّهَ یحُِبُّ الْمُتَّقِینَ» (توبه، ۹/ ۴)، «فَمَا اسْتَقَمُواْ لَکُمْ فَاسْتَقِیمُواْ لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ یحُِبُّ الْمُتَّقِینَ» (توبه، ۹/ ۷) و … .
۴-۱-۲- محبت در عهد عتیق
در قاموس کتاب مقدس محبت چنین معنا شده است: محبت صفتی ذاتی است و اگر موافق آن عمل نمائیم تکالیف خود را درباره خدا و انسان به نیکوترین وضعی انجام دادهایم از جمله لوازم محبت پاکی و نیت خالص می باشد که از عظیمترین صفات حضرت واجب الوجود است و این صفات در مسیح ظاهر بود، محبت دلیل عمده و عظیم برای داشتن ایمان و اطاعت از دستورات الهی به شمار آمده است (هاکس، ۱۳۸۳: ۷۸۵). عشق و محبت را به تعبیری میتوان «تکامل اخلاقی»معنی کرد و در زندگی اخلاقی نیز نیاز به یاری عشق امری محسوس است که البته توان و ثمردهی آن همیشه بارز نیست و چه بسا اکثرا مخفی باقی میماند (Strahahn, 1908, P167). در تعریفی دیگر از عشق مجدداً آن را یک صفت الهی معرفی نموده است که به واسطه آن انسان خدایش را برتر از همه چیز و همه کس مییابد و او را ستایش میکند و متقابلاً به علت وجود همین صفت خدا بندهاش را از نظر دور نمیدارد (Sollier, 1917, P397).
واژه «محبت»یا «دوست داشتن»در زبان عبری: احب (ahab) و در زبان یونانی (agapan) است. مترجمین «ترجمه سبعبنه»از میان لغات بسیاری که در یونانی برای مفهوم محبت وجود دارد، این فعل (یعنی آگاپان) را انتخاب کرده اند (لیون دوفر الیسوعی، ۱۹۸۶: ۴۵۳؛ هاروی، ۱۳۹۰: ۶).
«اِرُس» (Eros)، اصطلاح یونانی دیگری برای نشان دادن اشتیاق و میل است. اما با کلمهی آگاپه مغایر است؛ اِرُس از احساس نقصان، یعنی اشتیاق موجود سافل به موجود عالی سرچشمه میگیرد. اما آگاپه پیوند موجود کامل به موجود ناقص، یعنی ترحم موجود عالی نسبت به موجود سافل است (هاروی، ۱۳۹۰: ۶).
از دیدگاه عهدعتیق، محبت میان خدا و انسان، اساس دیانت است (صموئیل و دیگران، ۱۹۰۰، ذیل واژه محبت). در عهد عتیق، خداوند از روی محبّت جهان خلقت را آفریده و به خاطر محبّت قوم اسرائیل را به رهبری موسی (ع) از ظلم وستم فرعونیان نجات داد. مقولهی محبت طیف وسیعی از محبت انسانها به یکدیگر، محبت دو طرفه خدا و انسان را دربرمیگیرد. عشق الهی در عهدعتیق به گونهای به تصویر کشیده شده است که حاضر است برای معشوق خود رنج بکشد (هوشع ۱-۳). و عمیقتر از حتی محبت مادر به فرزند خویش است (اشعیا ۴۹: ۱۵). عشق الهی ریشه در شخصیت خدا دارد و مانعی را در برابر خویش نمیشناسد. از اینرو نااطاعتی انسان نمیتواند خدا را از عشق خویش باز دارد (هوشع ۱۱: ۱-۴ و آیات ۷-۹ و ارمیا ۳۱: ۳). بنابراین نقطه ی آغاز محبت و عطوفت الهی خود خداست (تثنیه ۴: ۳۷ و ۱۰: ۱۵ و اشعیا ۴۳: ۴). محبت خدا امری خودجوش است و نیروی محرکه ی آن نه جاذبه و ارزش ذاتی معشوق بلکه خلاقیت بیپایان خود خداست که به معشوق ارزش میبخشد (تثنیه ۷: ۷). نتیجه اخلاقی این اصل مهم این است که «همنوعت را مانند خود دوست بدار» (لاویان۱۸: ۱۹) زیرا که دیگران هم به مانند خود انسان در صورت خدا آفریده شده و شایسته ی احترام اند (پیدایش، ۱: ۲۷).
بر اساس تحقیقات به عمل آمده از جمله مخمرهای پروبیوتیک میتوان به جنس Saccharomyces اشاره داشت. گونه های Saccharomyces boulardii و Saccharomyces cerevisiae بعنوان پروبیوتیک معرفی شده اند (Gatesoupe , 2007).
۱-۴ بخش چهارم: ماهی قزلآلا
۱-۴-۱ تاریخچه پرورش ماهی قزلآلای رنگین کمان
اگر چه نظریاتی وجود دارد که نشان میدهد پرورش ماهی قزلآلا را نخستین بار سرخ پوستان آمریکا با انتقال تخمهای لقاح یافته از یک رودخانه به مراکز اولیه پرورش آغاز نمودند ولی با این وجود ماهی قزلآلای رنگین کمان[۲۱]و فرم مهاجر آن، قزلآلای سر فولادی[۲۲] از زیستگاه طبیعی خود یعنی نیمه غربی آمریکای شمالی به تمام نقاط جهان منتقل شده است (فروزانفر،۱۳۸۴ )، سپس در مدت کوتاهی بعد از جنگ جهانی دوم، اولین مزرعه پرورش ماهی قزلآلای رنگین کمان در دره هگرمن[۲۳] ایالت آیداهو[۲۴] در آمریکا تاسیس شد (Stickney , 2001). شروع پرورش ماهی قزلآلای رنگین کمان در مقیاس وسیعتر به سال۱۹۳۰ در اروپا برمیگردد که در استخرهای خاکی دانمارکی صورت گرفت، که به عبارت دیگر دانمارکیها پیشتاز پرورش ماهی قزلآلای رنگین کمان برای تغذیه انسانی بودند و سپس در اواخر دهه ی۱۹۶۰ پرورش ماهی قزلآلا در کانال، توسط آمریکایها ابداع شد و در کشورهای دیگر گسترش یافت (فروزانفر، ۱۳۸۴).
۱-۴-۲ مشخصات ماهی قزلآلای رنگینکمان
قزلآلای رنگین کمان نخستین گونه از آزاد ماهیان است که به عنوان غذای اصلی انسان رام شد و پرورش یافت. این ماهی در حال حاضر سهم با ارزشی در تأمین غذای انسان دارد. علت این امر فقط ارزش غذایی بالای این ماهی و کمیاب و گران شدن ماهیان وحشی که از طبیعت صید میشوند نیست، بلکه به این دلیل است که این ماهیها غنی از چربیهای اشباع نشدهای هستند که وجودشان در غذا ضروری است (پاشاپور، ۱۳۸۹) (شکل ۱-۶).
شکل ۱- ۶ ماهی قزلآلای رنگین کمان (پاشاپور، ۱۳۸۹؛ uk.m.wikipedia.org)
ماهی قزلآلای رنگین کمان که قبلاً تحت عنوان نام علمی salmo gairdneri خوانده میشد، به خاطر ویژگیهای ریختشناسی خود از جنس salmo جدا و به جنس Oncorhynchus پیوسته و به نام علمیOncorhynchus mykiss خوانده می شود که به انگلیسی Rainbow trout میباشد. انکورینکوس به معنای قلابدار بودن پوزه ماهیان نر است که در اثر رشد عضو قلاب مانند بسیار مشخصی در پوزه این ماهیان در فصل تولید مثل ایجاد می شود (پاشاپور، ۱۳۸۹).
۱-۴-۳ جایگاه ماهی قزلآلا در رده بندی جانوران
ماهی قزلآلای رنگین کمان از لحاظ رده بندی جزء خانواده آزاد ماهیان[۲۵]، راسته آزاد ماهی شکلان[۲۶] ، زیر رده ماهیان استخوانی حقیقی و رده ماهیان استخوانی است (پاشاپور، ۱۳۸۹).
۱-۴-۴ زیستگاه اصلی ماهی قزلآلای رنگین کمان
ماهی قزلآلای رنگین کمان، بومی حوضه آبریز بخش شرقی اقیانوس آرام از آلاسکا تا مکزیک است. زیستگاه اصلی آن از رودخانه کاسکوکوئیم در آلاسکا شروع شده و به سمت جنوب ادامه یافته و به منطقه باجا در کالیفرنیا میرسد.
۱-۴-۴-۱زیستگاه ماهی قزل آلای رنگینکمان در ایران
تکثیر و پرورش ماهی قزلآلای رنگین کمان، که یکی از سه گونه خانواده آزاد ماهیان حاضر در ایران میباشد، از سال ۱۳۳۸ در ایران آغاز شده است و گونه ای است که بصورت مصنوعی در آبهای ایران وارد شده و گسترش پیدا نموده است.
ماهی قزلآلای رنگین کمان در حوضه آبریز دریای خزر، رودخانههای دجله، کارون، تجن، دریاچه نمک و بعضی از نقاط انتشار دارد. بطور کلی قزلآلای رنگین کمان متعلق به آبهای سرد و شفاف، بستر سنگی، سنگلاخی و شنی است. این ماهی در شرایط طبیعی در رودخانهها و دریاچههای سرد و خنک زیست میکند ((www.fishbase.ir.
۱-۵ بخش پنجم: روشهای شناسایی مخمرها
۱-۵-۱ محیط های کشت کابردی برای تشخیص مخمرها
الف- محیط سابورود[۲۷] آگار (s): حاوی پپتون، دکستروز یا گلوکز و آگار است. ب- محیطSC: با اضافه کردن کلرامفنیکل[۲۸] به میزان ۰٫۰۵ درصد به محیط S حاصل می شود که با این غلظت مانع رشد باکتری ها در آن محیط میگردد و لذا رشد قارچ ها در محیط خالص صورت میگیرد. پ- محیطSCC: با اضافه کردن سیکلوهگزامید[۲۹] به محیط SC حاصل میگردد. برخی از قارچ های ساپروفیت ممکن است بعنوان آنتاگونیست رشد در مقابل قارچ های بیماریزا عمل کنند که سیکلوهگزامید مانع رشد قارچ های ساپروفیت علاوه بر باکتری های مزاحم می شود. قارچ های پاتوژن نظیر: درماتوفیتها، برخی گونه های مخمر کاندیدا و قارچهای دوشکلی بیماریزا معمولاً در محیطSCC قادر به رشد هستند (دیبا، ۱۳۹۰). ت- محیط CHA[30] که حاوی سوبستراهای کروموژنیک میباشد، رنگهای منحصر به فرد و مخصوصی برای شناسایی تولید می کند.
بر اساس مطالعات انجام شده در محیط کشت CHA رنگ کلنیهای Candida albicans سبز روشن، dubliniensis Candida سبز تیره، Candida tropicalis آبی تیره مایل به بنفش (Coleman et al., ۱۹۹۷; Kirkpatrick et al., ۱۹۹۸; Sullivan et al.,1998) و کلنیهای Candida krusei به رنگ قرمز روشن با حاشیه های سفید میتوانند تظاهر یابد (larone , 1939). حصول نتایج موفق در شناسایی مخمرهای فوق با بهره گرفتن از محیطهای کشت اختصاصی موجب شده است که بتوان با اطمینان بیشتری جهت شناسایی تعدادی از مخمرهای تک سلولی با بهره گرفتن از محیطهای کشت، بدون استفاده از روشهای مولکولی اقدام نمود. به طور مثال Candida glabrata می تواند در محیط کشت CHA کلنی های صورتی مایل به بنفش تشکیل میدهد اما نمیتواند با این روش به صورت قطعی جهت شناسایی آنها از دیگر جنسها و یا گونه های مخمر اقدام نمود.
بسیاری از محققان دریافتند که استفاده از محیط کشت CHA برای شناسایی احتمالی مخمر Candida albicans، Candida tropicalis و Trichosporon به کار میرود (Odds&Bernaerfs, 1994؛San-Millan et al, 1996). Pfaller و همکارانش نیز دریافتند که این محیط می تواند برای شناسایی Candida glabrata روش قابل اعتمادی باشد. این در حالی است که تعدادی از محققین با بیان این نکته که Candida glabrata توسط کشت در محیط CHA به تنهایی قابل شناسایی نیست و ظاهراً شبیه به Candida parapsilosis، Saccharomyces cerevisiae، P. wickerhamii، Cryptococcus neoformans وC.guilliermondii ایجاد می کند با نظر فوق موافق نبودند (Odds&Bernaerfs, 1994 ؛San-Millan et al, 1996). به هر حال وجود ویژگیهای خاصی از جمله تولید رنگدانه آنچنانکه در کلنیهای C. tropicalis درمحیط CHA دیده می شود می تواند در شناسایی موثر باشد (Odds&Bernaerfs, ۱۹۹۴).
ج- محیط اختصاصی [۳۱]CMAنیز برای شناسایی بیشتر مخمرها استفاده می شود. مخمرها به روش جوانه زدن تولید مثل می کنند. ادامه عمل جوانه زنی از یک طرف یا دو طرف مخمر منجر به ایجاد مجموعه هایی از سلولهای متصل به هم می شود و نهایتاً اشکال خوشهمانند بنام بلاستوکونیدی یا بلاستوسپور را میسازد. گاه در نتیجه رشد و طویل شدن برخی جوانه ها، اشکال هایفمانند بدون تیغههای میانی ایجاد میگردد و هایف کاذب یا سودوهایف نامیده می شود؛ در محیط CMA ظاهر میکروسکوپی این اشکال بسته به گونه مخمر بسیاراختصاصی میباشد. البته شناسایی قطعی گونه های مخمرها نیازمند تستهای بیوشیمیایی و مورفولوژیک مفصلتری است (دیبا، ۱۳۹۰) (شکل ۱-۷ و ۱-۸).
شکل۱- ۷ سودوهایف مخمر ()
شکل ۱- ۸ کلنی های رشد یافته در محیط CHA و CMA
(D) T. beigelii. (E) C. krusei. .(A) C. albicans. (B) C. dubliniensis. © C. tropicalis
(F) C. glabrata. (G) C. parapsilosis. (H) C. neoformans. (I) C. guilliermondii.
(et al., ۱۹۹۹ Koehler) (J) S. cerevisiae. (K) P. wickerhamii.
۱-۵-۲ بررسی رشد کلنی مخمرها در محیط کشت جامد و مایع
مطالعات متعددی درباره کلنی باکتری ها و قارچهای رشتهای صورت گرفته اما توجهات بسیار ناچیزی به کلنیهای مخمرها شده است. Pirt در سال۱۹۶۷ فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی موثر در سرعت رشد کلنیها را در محیط کشت جامد مشخص کرده است (Cooper et al, 1968؛ Wimpenny , 1979؛ Wimpenny&Parr, 1979).
مطابق با تحقیقات Pirt، زمانیکه مواد مغذی انتشار طولانی در مسیر رو به بالای کلنی داشته باشند، رشد به مناطق بیرونی (محیطی) کلنی محدود می شود. Reyrolle و Letellier در سال ۱۹۷۹ دو منطقه رشد، منطقه محیطی (مسئول افزایش قطر) و یک منطقه مرکزی (مسئول افزایش ارتفاع) را یافتند. در منطقه محیطی عامل اصلی برای رشد، تحرک بود. افزایش تقریباً خطی در ارتفاع کلنیها که بعدها پایین میآیند، در طول دوره قبل از رشد گزارش شده است (Wimpenny , 1981).
Wimpenny و Lewis در سال ۱۹۷۷ میزان مصرف واقعی اکسیژن را برای پیش بینی عمق نفوذ اکسیژن به داخل کلنیها بررسی کردند. میزان اکسیژن در کلنیها و محیط کشت جامد با بهره گرفتن از میکرو الکترودها اندازه گیری شد (Wimpenny&Coombs, 1983؛ Bungay et al, 1983).
Wimpenny در سال ۱۹۸۱گزارشی مبنی بر تنوع در اندازه و میزان رشد کلنیها با توجه به در دسترس بودن اکسیژن و شرایط مختلف تغذیهای ارائه داد. همچنین Fraleigh و Bungay در سال ۱۹۸۶میزان اکسیژن و شیب سوبسترا را در کلنیها طراحی کردند (Cooper et al, 1968). کلنی سویههای هوازی مصرف کننده گلوکز (منبع کربن و انرژی) محیط کشت بوده، در حالی که اکسیژن (گیرندهی نهایی الکترون) از فاز گازی منتشر مییابد.
Fraleighدر سال ۱۹۸۵ به دنبال غلبه بر مدل Gray and Kirwan شبیه سازی اکسیژن و شیب گلوکز در یکی از کلنیهای میکروبی با بهره گرفتن از روش دوبعدی و همچنین با توجه به دو بستر (گلوکز و اکسیژن)، سنتیکهای رشدی محدود می شود. او همچنین از بخش کروی شکل کلنی استفاده کرد.
۱-۵-۳ محیط کشت جامد یا مایع اختصاصی مخمرها
مخمرها میتوانند در محیط کشت مایع و یا سطح آگار جامد رشد کنند. سلولهای مخمر در محیط کشت حداقل حاوی دکستروز (گلوکز) به عنوان منبع کربن و نمک، که تامین کننده نیتروژن، فسفر و مقدار کمی از فلزات است، رشد می کنند.
سلولهای مخمر به سرعت در حضور محیط کشت غنی که شامل معرفهایی مانند عصاره مخمر و پپتون میباشند، رشد می کنند. این موضوع بسیاری از متابولیتها را زمانیکه سلول تحت شرایط رشد حداقل است، سنتز مینماید (www.springer.com).
در فاز لگاریتمی رشد در محیط کشت غنی، سلولهای مخمر تقریباً هر ۹۰ دقیقه یکبار تقسیم میشوند. اوایل فاز لگاریتمی، دورهای است که تراکم سلول کمتر از ۱۰۷ سلول بر میلی لیتر است. اواسط فاز لگاریتمی دورهای است که در این زمان تراکم سلولی بین ۱×۱۰۷ و ۵ ×۱۰۷سلول بر میلی لیتر است و فاز لگاریتمی تاخیری (نهایی) زمانی اتفاق میافتد که تراکم سلولی بین ۱۰۷×۵ و ۱۰۸×۲ سلول بر میلیلیتر است (www.springer.com).
تیپ وحشی مخمر در دمای ۳۰ درجه با هوادهی خوب و گلوکز بعنوان منبع کربن رشد می کند همچنین می تواند از انواع منابع کربن بجز گلوکز استفاده کند. بطور خاص از رافینوز و گالاکتوز تحت شرایطی برای از بین بردن سرکوب گلوکز (در مورد رافینوز) و یا برای القاء بیان پروموتر وابسته به Gal4p مانند GAL1 و GAL10استفاده می شود. همه آنها در غلظت (wt/vol) (20 g/L)2% استفاده شده و برای جایگزینی دکستروز محیط کشت مشخص یا غنی کاربرد دارد (www.springer.com).
۱-۵-۴ تعیین تراکم سلولی (بهترین روش برای اندازه گیری تعداد سلول های مخمری)
تعداد تقریبی سلولها در یک محیط کشت را می توان با دستگاه اسپکتروفتومتر با اندازه گیری چگالی نوری (OD) درطول موج ۶۰۰ نانومتر بدست آورد. محیط کشت باید رقیق شود بطوریکه مقدار مشاهده شده (OD600) کمتر از ۱ شود. در این محدوده یعنی OD600 = ۱٫۰تقریباً برابر با ۳×۱۰۷ سلول بر میلی لیتر است. با این حال، دراین اندازه گیری تنوع سویهای وجود دارد و یا ممکن است بیان محصول ژن خاص در یک سویه تحت تاثیر قرار بگیرد.
بهترین کار برای تعیین نمودار OD600 به عنوان تابعی از سلولهای واقعی، شمارش با هموسیتومتر است. بسیاری از روش های استفاده از ترانسفورماسیون و رشد مخمر در محیط کشت به تراکم سلولی خاص قبل از برداشت (محصول دادن) بستگی دارد (www.springer.com).
۱-۵-۵ حفظ و تقویت سویه
سویههای مخمر را میتوان در دمای ۷۰- درجه در گلیسرول ۱۵% ذخیره سازی نمود و برای مدت طولانی (بیش از ۳ سال) نگه داشت. به صورت متناوب، می توان آنها را در دمای ۴ درجه بر سطح محیط کشت غنی به مدت ۶ ماه تا ۱ سال نگه داشت (www.springer.com).
۱-۵-۶ اسپور زایی بر روی پلیت یا محیط کشت مایع
احتیاج سلولهای دیپلوئید به منبع نیتروژن و کربن سبب انجام میوز و تشکیل اسپور خواهد شد. اسپورزایی را میتوان در سلولهای رشد یافته در محیط کشت جامد و یا مایع مشاهده نمود. با این حال ممکن است سویههای خاصی در محیط کشت جامد یا مایع سبب تشکیل اسپورهای بهتری شوند.
سلولهایی که در محیط انتخابی رشد کرده اند، به مدت ۳ تا ۵ روز در دمای ۲۵ درجه انکوبه شده چراکه اسپورزایی معمولاً در دماهای بالاتر کارایی چندانی ندارد. بطور کلی تشکیل اسپور بدلیل وجود تتراد (خوشههای چهارتایی داخل آسک) با میکروسکوپ (۴۰۰-۲۵۰×) دیده شد. نسبت اسپورزایی از گونه ای به گونه دیگر متفاوت است.
همانگونه که گفته شد برخی گونه ها در محیط کشت مایع، بهتر اسپورزایی می کنند. اغلب اسپورزایی در محیط کشت مایع در مدت زمان ۴۸ ساعت به اتمام میرسد. به طور خلاصه سلولها در محیط کشت انتخابی تا اواخر فاز لگاریتمی یا اوایل فاز ثابت، رشد می کنند (www.springer.com).
۱-۵-۷ فرمولاسیون محیط های کشت در سیتم های دی هیبریدی
سازمانها بنا بر ایده اندرسون(اندرسون[۹۹]،۲۰۰۴) به چهار دسته از دلایل ممکن است سرمایه های فکری خود را مورد سنجش قرار دهند که عبارتند از :
بهبود مدیریت داخلی
بهبود گزارشدهی به خارج سازمان
مبادلات این سرمایه
دلایل قانونی بهبود حسابداری
در این میان شکاف بین ارزش بازار سازمان و ارزش خالص دارایی های مشهود که در واقع سهام ناشی از دارایی های نامشهود تلقی می شود روز به روز بیشتر توجه سرمایه گذاران را جلب مینماید. زمانی که این شکاف کوچک باشد بازگشت سرمایه از طریق درآمد سازمان یا دست کم دارایی های مشهود آن به شکل منطقی قابل پیش بینی خواهد بود. اما دارایی هایی به شکل دانش و نشان تجاری بسیار بیشتر در معرض تهدید قرار دارند و تحقق آنها دشوارتر است. ولی به هر حال سرمایه گذاران جهت درک بهتر وضعیت سازمان به شاخص هایی نیاز دارند که قابل اطمینان باشند.
اگر چه، روشهای سنتی حسابداری به طور قابل ملاحظهای به درک ارزش کسب و کار کمک می کنند، با این وجود در یک سازمان دانش محور، که در آن دانش بخش بزرگی از ارزش یک محصول و همچنین ثروت یک سازمان را تشکیل میدهد، روشهای سنتی حسابداری که مبتنی بر دارایی های ملموس و نیز اطلاعات مربوط به عملیات گذشته سازمان هستند، برای ارزشگذاری سرمایه فکری، که بزرگترین و ارزشمندترین دارایی برای بسیاری از سازمانها است، ناکافی هستند.(سالیوان و همکاران، ۲۰۰۰)[۱۰۰] دیدگاه اندازه گیری سرمایه فکری بر چگونگی ایجاد مکانیزم های اندازه گیری جدید برای گزارشدهی متغیرهای غیرمالی یا کیفی سرمایه فکری در کنار داده های سنتی، کمی یا مالی تمرکز دارد(جوهانسن و دیگران، ۱۹۹۹)[۱۰۱]. در مقایسه با حسابداری مالی سنتی، اندازه گیری سرمایه فکری موضوعات مهمی، مثل سرمایه انسانی، رضایت مشتری و نوآوری را در برمیگیرد. بنابراین، رویکرد سرمایه فکری برای سازمانهایی که میخواهند از ارزش عملکردشان به خوبی آگاهی داشته باشند، جامعتر است. تفاوتهای بین این دو رویکرد معنیدار هستند، در حالیکه حسابداری مالی به گذشته گرایش دارد، اندازه گیری سرمایه فکری آیندهنگر است. اندازه گیری سرمایه فکری واقعیتهای نرم (کیفیتها) را در برمیگیرد، در حالیکه حسابداری مالی واقعیتهای سخت (کمیتها) را اندازه گیری می کند. اندازه گیری سرمایه فکری بر ایجاد ارزش تمرکز دارد، در حالیکه حسابداری مالی بازدهی عملیات گذشته و جریان نقدینگی را منعکس میسازد. به تدریج مشخص شده است که اندازه گیری مالی سنتی در هدایت تصمیم گیری استراتژیک ناکافی است ( واترهاوز و سونسن[۱۰۲]،۱۹۹۸) و باید با اندازه گیری سرمایه فکری تکمیل یا حتی جایگزین شود. در اینصورت، مدیران به خوبی میتوانند از وضعیت موجود (نقاط قوت و ضعف) مدیریت سرمایه فکریشان مطلع شوند. بطور مشخص، اندازه گیری سرمایه فکری در تصدیق توانایی سازمان برای تحقق اهداف استراتژیک، نمایش تحقیق و توسعه، فراهم ساختن اطلاعات پشتیبانی برای بهبود پروژه ها و تأیید اهمیت برنامه های تحصیلی و آموزشی مفید است. اندازه گیری سرمایه فکری به عنوان یک روش مهم مدیریت بازاریابی و کسب و کار استراتژیک نیز، بیش از اینکه یک ابزار ارتباط با سهامداران یا سرمایه گذاران باشد، به عنوان یک ابزار مدیریت درون سازمانی مفیدتر خواهد بود(بونیتس و همکاران، ۲۰۰۰) بنابراین، چون شناسایی سرمایه فکری یک مسأله استراتژیک کلیدی است، در نتیجه، وضعیت موجودش بایستی به طور منظم به هیئت مدیره گزارش داده شود. در یک جمله، اندازه گیری سرمایه فکری برای مدیریت سرمایه فکری مهم است؛ بدین معنی که مدیریت موثر سرمایه فکری به اندازه گیری موثر آن بستگی دارد. بر اساس گزارشات ارائه شده، یک تعداد از شرکتها شروع به پیگیری، ارزشگذاری و ایجاد ابزارهایی برای حمایت از سرمایه فکریشان کرده اند.(هاروی و لوچ[۱۰۳]، ۱۹۹۹) با این وجود، شاید هنوز نیمی از مدیران شرکتها برای کسب مزیت از این دانش آمادگی ندارند. یک بانک فکری سوئیسی در نتیجه مطالعات خود درباره سرمایه فکری دریافت که به دلیل فقدان اندازه گیری سرمایه فکری، تنها ۲۰ درصد از دانش موجود یک سازمان در عمل مورد استفاده قرار میگیرد. (بروکینگ،۱۹۹۶) اندازه گیری سرمایه فکری از اواسط دهه ۱۹۹۰ یک حوزه تحقیقاتی برای محققان و دست اندرکاران سازمانها شده است. هر دو گروه تلاش های زیادی برای اندازه گیری و ارزشیابی سرمایه فکری انجام دادهاند.
از طرف دیگر اکثر شرکتهایی که سرمایه فکریشان را اندازه گیری می کنند، بر مبنای نتایج حاصل از اندازه گیریهای خود گزارش سرمایه فکری را تهیه می کنند. برخی از شرکتهای پیشرو شروع به انتشار این گزارشها کرده اند، بسیاری از آنها با درصدی از خطا، با ایجاد شاخص های جدید، سرمایه فکری را اندازه گیری می کنند. این شرکتها گزارشهای سرمایه فکری خود را در پرتو تجربه خود در زمینه مدیریت دانش و نیز اندازه گیری سرمایه فکری یا تجربه سایرین، تهیه می کنند. شرکتهای اروپایی به طور مشخص در بحث اندازه گیری و گزارش دهی سرمایه فکری پیشرو هستند. این روند در شرکت های سوئدی و دانمارکی شروع شد، سپس به جنوب اروپا گسترش یافت. واقعیت مهم دیگر این است که بسیار قبل از اینکه انجمنهای حسابداری درباره این منبع سازمانی مبتنی بر دانش ابراز نگرانی کنند، ابتکار عمل اندازه گیری و گزارشگری سرمایه فکری از دنیای مدیریت ظهور پیدا کرد. در این مورد ابتکار عمل یک گروه از شرکتهای پیشرو آغازگر اقدام مشابه سایر شرکتها شد و همچنین باعث بیداری انجمنهای حسابداری و دانشگاهها گردید.
اکثر شرکتها بر روی این واقعیت که سرمایه فکری به سه جزء : سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی و سرمایه ساختاری تقسیم می شود، توافق دارند. با این وجود، هر گزارش سرمایه فکری یک مورد خاص است.
۲-۲-۵-۲) اهداف اندازه گیری سرمایه فکری
کمک به سازمان ها در جهت فرموله کردن استراتژی هایشان
ارزیابی نحوه اجرای استراتژی ها
کمک به گسترش و تنوع تصمیم گیری های شرکت
ارزیابی سرمایه های فکری می تواند به طرحهای بازپرداخت و پاداشهای مدیران ارتباط داده شود
جهت ایجاد رابطه با سهامداران خارج از شرکت که سرمایه فکری را در اختیار دارند .
گزارشگری شاخص های مرتبط با سرمایه های فکری
اندریسن (۲۰۰۲) اعتلای مدیریت داخلی، بهبود گزارشگری خارجی و انگیزه های قانونی و معاملاتی را از جمله دلائل اندازه گیری سرمایه فکری بر می شمرد .
۲-۲-۵-۳) منافع و مزایای اندازهگیری سرمایه فکری
شناسایی دارایی های نامشهود
شناخت الگوهای جریانهای دانشی در درون سازمان
اولویتبندی مباحث دانشی حیاتی و سرنوشتساز
تسریع و شتاب دادن به الگوهای یادگیری درون سازمانی
شناسایی بهترین عملیات[۱۰۴]۱ و اشاعه آن در سرتاسر سازمان
تحت نظارت داشتن مستمر ارزش دارایی ها و پیدا کردن راه هایی برای افزایش ارزش آنها
درک شبکههای اجتماعی سازمان و شناسایی عاملان تغییر
افزایش نوآوری
درک بیشتری از این موضوع که چگونه دانش، یکسری روابط متقابل را بوجود میآورد.
افزایش فعالیتهای همکاری و فرهنگ تسهیم دانش در نتیجه افزایش آگاهی از منافع و مزایای مدیریت دانش
افزایش خود ادراکی کارکنان از سازمان و افزایش انگیزش آنها
ایجاد و خلق فرهنگ عملکردگرا
افزایش شفافیت
افزایش قیمت سهام
بهبود خط مشیگذاری در سطح ملی و کاهش شکاف اطلاعاتی در بازارهای مالی و موفقیت شرکتها در زمینه اجرای استراتژی های خود . و …
چرا با وجود اینکه اندازهگیری سرمایه فکری دارای این چنین مزایایی است، تلاش های کمی در این زمینه صورت گرفته است ؟
شاید یکی از مهمترین دلایل این امر، بخاطر عدم اجماع در مفهوم، طبقهبندیها و اجزای سرمایه فکری و گوناگونی و تعدد روشهای اندازهگیری سرمایه فکری است که شرکتها را به اندازهگیری سطح سرمایههای فکری خود، راغب نمیکند.
اندازهگیری و گزارشدهی سرمایه فکری هزینههای عملیاتی را افزایش میدهد که محصول قوانین جدید است.
اندازهگیری و گزارشدهی سرمایه فکری موجب میشود که برخی از اطلاعات حساس رقابتی که قبلاً فاش نشده بود در قلمرو عمومی افشا شود که ممکن است به ضرر سازمان تمام شود.
ارزشگذاری سرمایه فکری برخلاف دارایی های مشهود، خیلی ذهنی است یک نمونه کوچک از این موضوع اندازهگیری مهارت های فنی شرکتهای با تکنولوژی پیشرفته و بالا است.
استانداردهای اندازهگیری و گزارشدهی هنوز در مراحل ابتدایی خود بسر میبرند و مبهم و ساختار نیافته هستند(سیتارامان و دیگران، ۲۰۰۲)[۱۰۵]۱
با افزایش پیچیدگی طبقهبندی سرمایه فکری، عملیات حسابداری سنتی نمیتواند برای شناسایی و اندازهگیری دارایی های نامشهود جدید در سازمان، بویژه در سازمانهایی که مبتنی بر دانش هستند، کاری انجام دهد(پتی و دیگران، ۲۰۰۰).
مطالعه و اندازهگیری سرمایه فکری بیشتر به عنوان یک هنر توصیف میشود تا یک علم و دربرگیرنده عوامل روانی و خلاقیت و شامل ترکیبی از مطالعات رفتاری است.(لیم و همکاران،۲۰۰۴)
بیشتر تحقیقات انجام شده در زمینه سرمایه فکری، پیمایشی و مطالعه موردی بوده است و برای درک بهتر از روشهای اندازهگیری سرمایه فکری باید از سایر روشهای تحقیق نیز استفاده کرد. استفاده از رویکرد اقدام پژوهشی و رویکردهای چند روشی و متعدد در این زمینه بسیار مفید است.
اما یکی از مهمترین مشکلات در زمینه اندازهگیری سرمایه فکری به روشها و سیستمهای ناکارآمد و ناکارای حسابداری و پارادایم حسابداری سنتی مربوط میشود.
تسلط به موضوع و بحث سرمایه فکری و اندازهگیری سرمایه فکری مستلزم وجود افرادی است که در زمینه استراتژی، مدیریت دانش، منابع انسانی و جامعهشناسی و سایر علوم انسانی تخصص داشته باشند که این موضوع در جهانی که به تخصصگرایی در یک زمینه خاص توجه دارد متناقض است.
۲-۲-۶) مدلها و روشهای اندازه گیری سرمایه فکری
مدیریت سرمایه فکری نیازمند بکارگیری متدها و روشهایی است که بتواند بر اساس شاخص های بیان شده، سهم مدیریت دانش را در تحقق استراتژی و برنامه مدیریت دانش ارزیابی نماید(روس، ۲۰۰۴) در ادبیات سرمایه فکری، مدلهای مختلفی برای اندازه گیری سرمایه فکری پیشنهاد شده است. برخی از آنها مدل های خاصی هستند که در یک شرکت خاص طراحی و اجرا شده اند. برخی دیگر صرفاً مدلهای نظری هستند که بیشتر آنها به عنوان یک مدل اندازه گیری سرمایه فکری پذیرفته شده و معتبر مطرح نیستند(استوارت و همکاران، ۱۹۹۷) به عبارت دیگر، هیچ یک از این مدلها بطور نظام مند برای اندازه گیری سرمایه فکری در سطح ملی و بین المللی بکار برده نمیشوند. در محیط تجاری کنونی اندازه گیری ارزش سازمانی با بهره گرفتن از روشهای سنتی با ارزش اقتصادی امروز آنها نامربوط میباشد. روشهای سنتی، ارزش نهفته در مهارت، تجربه، قابلیت های یادگیری افراد و همچنین ارزش موجود در شبکه ارتباطات میان افراد و سازمانها را نادیده میگیرد.
تلاش های زیادی جهت تشریح تفاوت میان ارزش بازاری شرکتها انجام گرفته است. مشهورترین این روشها، روش ترازنامه نامرئی، کنترل دارایی های ناملموس و کارت امتیازی متوازن میباشد. روش ارزش افزوده اقتصادی، روش شاخص سرمایه فکری، روش کارگزار تکنولوژی، روش نرخ بازده دارایی ها، روش تشکیل سرمایه بازار، روش سرمایه فکری مستقیم، روش جهتیابی تجاری اسکاندیا، روشهای مالی و مدل مدیریت سرمایه فکری، VAIC، روش جویا و روش کیوتوبین که در زیر به تحلیل ویژگیهای هر یک از این روشها خواهیم پرداخت.(رادو و للیارت[۱۰۶]۱، ۲۰۰۲)
بطور کلی مدلهای سنجش سرمایه فکری را میتوان در دو گروه طبقه بندی کرد(تان و دیگران، ۲۰۰۷)[۱۰۷]۲
الف– مدلهایی که سرمایه فکری را بصورت غیر پولی ارزیابی می کنند.