شکل ۵-۴) مقایسه کالوسزایی حاصل از ریزنمونههای گرهای در حضور غلظتهای گوناگون هورمون Picoloram. (A) غلظت mg.l-11. (B) غلظت mg.l-12. © غلظت mg.l-13. (D) غلظت mg.l-14. (E) غلظت mg.l-15. (F) غلظت mg.l-16.
۵-۷- آزمایش ۷: بررسی اثر NAA بر روی رشد و نمو گیاهچه:
یکی از فاکتورهای مهم در در انتخاب گیاهچه مطلوب وضعیت مناسب ریشه در گیاهچه میباشد که این مهم با بهره گرفتن از هورمونهای خانواده اکسین قابل حصول میباشد. هورمون NAA یکی از مهمترین هورمونهای خانواده اکسین میباشد که باعث افزایش تعداد و طول ریشه میگردد.
نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که حضور هورمون NAA در محیط سبب افزایش معنیدار تعداد و طول ریشه نسبت به محیط کشت فاقد این هورمون گردیده و نوع رقم تاثیر بر آن نداشت. با توجه به این که بین محیطهای کشت دارای غلظتهای مختلف هورمون NAA تیمارهای دوم و ششم به لحاظ تعداد و طول ریشه برتر میباشند و نظر به اینکه تیمار دوم از لحاظ سایر صفتهای اندازه گیری شده نسبت به تیمار ششم دارای برتری میباشد به عنوان غلظت برتر معرفی میگردد. همچنین به منظور امکان بررسی اثرهای متقابل بین دو هورمون در مرحله تاثیر متقابل محیط کشت فاقد هورمون نیز به عنوان تیمار دیگر انتخاب و برای رعایت تناسب کران بالا و پایین برای اجرای طرح رویه پاسخ در مرحله بعد به عنوان سومین غلظت مطلوب محیط کشت دارای غلظت هورمون ۰۶/۰ میلیگرم در لیتر NAA (تیمار سوم) انتخاب گردید.
شکل ۵-۵) مقایسه ریشهزایی ریزنمونههای گرهای بین محیط کشت فاقد هورمون و محیط کشتهای دارای هورمون NAA. از سمت راست به چپ به ترتیب محیط کشت فاقد هورمون، غلظت ۰۳/۰ میلیگرم NAA و غلظت ۰۶/۰ میلیگرم NAA.
۵-۸-آزمایش ۸: بررسی اثر متقابل هورمونهای برتر بر روی رشد و نمو گیاهچه:
با توجه به نتایج بهینهسازی تیمارهای آزمایش، محیط کشت مناسب برای تولید گیاهچه از ریزنمونههای گرهای برای رقم ساوالان محیط کشت MS همراه با غلظت ۱۹/۱ میلی گرم در لیتر GA3 و ۰۶/۰ میلیگرم در لیتر NAA (نمودار ۵-۱)، برای رقم سانته محیط کشت MS همراه با غلظت ۲۰/۱ میلی گرم در لیتر GA3 و ۰۶/۰ میلیگرم در لیتر NAA (نمودار ۵-۲)، برای رقم آگریا محیط کشت MS همراه با غلظت ۲۰/۱ میلی گرم در لیتر GA3 و ۰۶/۰ میلیگرم در لیتر NAA (نمودار ۵-۳) و برای رقم مارکیز محیط کشت MS همراه با غلظت ۰۶/۰ میلیگرم در لیتر NAA (نمودار ۵-۴) پیشنهاد میگردد.
نتایج حاصل از این آزمایش با نتایج تاور و همکارانش (۱۹۸۵) مطابقت نداشت. در آزمایش تاور و همکارانش استفاده از محیط کشت حاوی ۵/۰ میلیگرم در لیتر BAP، ۴/۰ میلیگرم در لیتر GA3 و ۰۱/۰ میلیگرم در لیتر NAA به عنوان محیط کشت بهینه برای تولید گیاهچه معرفی شده بود این در حالی است که در آزمایش انجام شده استفاده از سه هورمون داخل محیط کشت موجب گیج شدن گیاه و نداشتن رشد مطلوب آن گردید. همچنین تاور و همکارانش محیط کشت بهینه برای رشد گیاهچه سیبزمینی را محیط فوق معرفی نمودند در صورتی که در آزمایش انجام شده هر رقم برای رشد بهینه نیاز به محیط کشت جداگانه مخصوص به خود داشت.
هورمون BAP زمانی که به عنوان تنها هورمون مورد استفاده در آزمایش بکار گرفته می شود سبب افزایش رشد گیاهچه و شاخهزایی میگردد اما هنگامی که به صورت اثر متقابل با دیگر هورمونها از آن استفاده شد موجب کاهش در رشد گیاهچه گردید. اثرات متقابل هورمون GA3 و هورمون NAA سبب افزایش رشد و شاخهزایی در گیاهچه گردید. ریشهزایی در محیط حاوی هورمونهای NAA و GA3 نسبتا مطلوب ولی حضور هورمون BAP در محیط کشت مانع ریشهزایی شد (شکل ۵-۶ و ۵-۷).
مقایسه رشد گیاهچه در محیطهای بهینه شده بین ارقام مختلف نشان میدهد که رقم ساوالان با مطلوبیت ۸۱۳/۰ بیشترین رشد گیاهچه را در بین ارقام مختلف دارا میباشد. پس از رقم ساوالان ارقام آگریا با مطلوبیت ۶۸۳/۰، مارکیز با مطلوبیت ۵۶۸/۰ و در آخر رقم سانته با مطلوبیت ۵۲۲/۰ قرار دارند (شکل ۵-۸).
شکل ۵-۶) مقایسه رشد ریشه رقم آگریا. A: محیط کشت حاوی GA3 و NAA، B: محیط کشت حاوی BAP، GA3 و NAA، C: محیط کشت حاوی BAP و NAA، D: محیط کشت حاوی BAP و GA3.
شکل ۵-۷) مقایسه رشد گیاهچه رقم ساوالان. A: محیط کشت حاوی GA3 و NAA، B: محیط کشت حاوی BAP، GA3 و NAA، C: محیط کشت حاوی BAP و NAA، D: محیط کشت حاوی BAP و GA3.
شکل ۵-۸) مقایسه رشد و نمو گیاهچه ارقام مختلف سیبزمینی. A: رقم ساوالان، B: رقم سانته، C: رقم آگریا و D: رقم مارکیز.
نمودار۵-۱) نمودار بهینهسازی اثر متقابل هورمونها بر روی رشد و نمو گیاهچه رقم ساوالان
نمودار۵-۲) نمودار بهینهسازی اثر متقابل هورمونها بر روی رشد و نمو گیاهچه رقم سانته
نمودار۵-۳) نمودار بهینهسازی اثر متقابل هورمونها بر روی رشد و نمو گیاهچه رقم آگریا
نمودار۵-۴) نمودار بهینهسازی اثر متقابل هورمونها بر روی رشد و نمو گیاهچه رقم مارکیز
۵-۹- آزمایش ۹: بررسی اثر ۲iP بر روی تولید ریزغده:
از بین صفتهای اندازه گیری شده مرحله ریزغده مهمترین صفت جهت انتخاب محیط کشت برتر مربوط به تعداد ریزغده در هر گیاهچه میباشد و سایر صفتها در جایگاه بعدی اهمیت قرار میگیرند. نتایج بدست آمده از آزمایش بررسی اثر ۲iP بر روی تولید ریزغدههای حاصل از کشت گیاهچه نشان داد که محیط کشت فاقد هورمون ۲iP از نظر صفت تولید تعداد ریزغده در هر گیاهچه دارای برتری نسبی نسبت به محیطهای کشت دارای هورمون ۲iP بود و همچنین از نظر سایر صفات نیز تفاوت معنیداری با محیطهای کشت دارای هورمون ۲iP نداشت. بنابراین نتایج هورمون ۲iP هورمون مناسب برای ورود به مرحله تاثیر متقابل تشخیص داده نشد.
پیشنهاد میگردد محققین گرامی یا دانشجویان عزیزی که میخواهند در این زمینه فعالیت داشته باشند اقدام به بررسی غلظتهای یالاتر این هورمون بر روی ریزغدهزایی گیاه سیبزمینی نمایند. غلظتهای پیشنهادی (۰، ۵/۲، ۵، ۵/۷، ۱۰، ۵/۱۲ و ۱۵ میلیگرم در لیتر) میباشند.
شکل ۵-۹) ریزغدهزایی در حضور هورمون ۲iP
۵-۱۰- آزمایش ۱۰: بررسی اثر BAP بر روی تولید ریزغده:
بر طبق نتایج بدست آمده هورمون BAP دارای اثر مثبت بر ریزغدهزایی ارقام سیبزمینی به کار رفته در آزمایش میباشد. تمامی ارقام بیشترین میزان ریزغدهزایی را در تیمار شماره سه (غلظت ۵ میلیگرم در لیتر BAP) نشان دادند، بررسیهای آماری نیز حاکی از وجود تفاوت معنیدار بین این تیمار و سایر تیمارهای بکار رفته در این آزمایش بود. نتایج حاصل از این آزمایش با نتایج عبادی و ایرانبخش (۲۰۱۱) مطابقت داشت.
با توجه به افزایش معنیدار تعداد ریزغده توسط هورمون BAP این هورمون برای بررسی اثر متقابل با سایر هورمونها انتخاب گردید. غلظت ۵ میلیگرم در لیتر BAP به عنوان غلظت برتر و غلظت ۱۰ میلیگرم در لیتر هورمون BAP به همراه محیط کشت فاقد هورمون به عنوان سایر سطوح تیماری برتر به مرحله بررسی اثر متقابل برده شدند.
شکل ۵-۱۰) ریزغدهزایی در حضور هورمون BAP
۵-۱۱- آزمایش ۱۱: بررسی اثر CCC بر روی تولید ریزغده:
بر طبق نتایج بدست آمده هورمون CCC دارای اثر مثبت بر ریزغدهزایی ارقام سیبزمینی به کار رفته در آزمایش میباشد. تمامی ارقام بیشترین میزان ریزغدهزایی را در تیمار شماره سه (غلظت ۵۰۰ میلیگرم در لیتر CCC) نشان دادند، بررسیهای آماری نیز حاکی از وجود تفاوت معنیدار بین این تیمار و سایر تیمارهای بکار رفته در این آزمایش بود. نتایج این تحقیق با نتایج حسین[۱۵۰] و همکارانش (۲۰۰۶) مطابقت نداشت، علت این امر این بود که حسین و همکارانش از غلظتهای بیش از ۲۵۰ میلیگرم در لیتر در تحقیقاتشان استفاده نکرده بودند.
با توجه به افزایش معنیدار تعداد ریزغده توسط هورمون CCC این هورمون برای بررسی اثر متقابل با سایر هورمونها انتخاب گردید. غلظت ۵۰۰ میلیگرم در لیتر CCC به عنوان غلظت برتر و غلظت ۱۰۰۰ میلیگرم در لیتر هورمون CCC به همراه محیط کشت فاقد هورمون به عنوان سایر سطوح تیماری برتر به مرحله بررسی اثر متقابل برده شدند.
شکل ۵-۱۱) ریزغدهزایی در حضور هورمون CCC
۵-۱۲- آزمایش ۱۲: بررسی اثر GA3 بر روی تولید ریزغده:
نتیجه آزمایش بیانگر نقش منفی اثرات هورمون GA3 در تشکیل ریزغده سیبزمینی است. نتایج آزمایش توسط تحقیقات اطرشی و همکاران (۱۳۸۹) و وانگ و هو (۱۹۸۲) تایید میگردد. غلظتهای مختلف هورمون GA3 در شرایط تاریکی سبب تحریک افزایش شاخهزایی در گیاهچه گردید. شاخه های تولید شده به علت عدم وجود نور فاقد کلروفیل به رنگ سفید دیده شدند (شکل ۵-۱۲).
شکل ۵-۱۲) تحریک شاخهزایی در محیط کشت حاوی هورمون GA3 و شرایط تاریکی
۵-۱۳- آزمایش ۱۳: بررسی اثر NAA بر روی تولید ریزغده:
بر طبق نتایج بدست آمده هورمون NAA دارای اثر مثبت بر ریزغدهزایی ارقام سیبزمینی به کار رفته در آزمایش میباشد. تمامی ارقام بیشترین میزان ریزغدهزایی را در تیمار شماره دوم (غلظت ۵/۰ میلیگرم در لیتر NAA) نشان دادند، بررسیهای آماری نیز حاکی از وجود تفاوت معنیدار بین این تیمار و سایر تیمارهای بکار رفته در این آزمایش بود.
با توجه به افزایش معنیدار همه صفات توسط تیمار دوم (غلظت ۵/۰ میلیگرم در لیتر NAA)، این تیمار به عنوان تیمار برتر برای آزمایشهای مرحله اثر متقابل انتخاب گردید. علاوه بر تیمار دوم، تیمارهای اول و سوم نیز برای بررسیهای بیشتر و دقیقتر جهت حضور در آزمایشهای اثر متقابل هورمونهای برتر بر روی ریزغدهزایی ارقام سیبزمینی انتخاب گردیدند.
شکل ۵-۱۳) ریزغدهزایی در حضور هورمون NAA
۵-۱۴-آزمایش ۱۴: بررسی اثر متقابل هورمونهای برتر بر روی تولید ریزغده:
با توجه به نتایج بهینهسازی تیمارهای آزمایش، محیط کشت مناسب برای تولید ریزغده و سایر صفات موثر بر آن (اندازه و وزن ریزغده و تعداد چشم در آن) برای رقم ساوالان محیط کشت MS همراه با غلظت ۱۰۰۰ میلیگرم در لیتر CCC (نمودار ۵-۵)، برای رقم سانته محیط کشت MS همراه با ۱۰۰۰ میلیگرم در لیتر CCC با مطلوبیت ۷۴۳/۰ (نمودار ۵-۶)، برای رقم آگریا محیط کشت MS همراه با غلظت ۹۵/۹۹۹ میلیگرم در لیتر CCC نمودار (۵-۷) و برای رقم مارکیز محیط کشت MS همراه با غلظت ۱۰۰۰ میلیگرم در لیتر CCC و ۰۲/۰ میلیگرم در لیتر NAA (نمودار ۵-۸) پیشنهاد میگردد.
نتایج حاصل از آزمایش با نتایج تاور و همکارانش (۱۹۸۵) مطابقت نداشت. این محققین محیط کشت مناسب جهت ریزغدهزایی را محیط کشت MS همراه با ۵ میلیگرم در لیتر BAP و ۵۰۰ میلیگرم در لیتر CCC معرفی نمودند این در حالی است که در این آزمایش پس از بهینهسازی تیماری محیط کشت متناسب با هر رقم برای تولید حداکثری ریزغده معرفی گردید.
عبادی و ایرانبخش (۲۰۱۱) بیان داشتند بیشترین میزان تولید ریزغده برای رقم در محیط کشت MS حاوی ۵ میلیگرم در لیتر BAP حاصل می آید که با نتایج این آزمایش تطابق نداشت. علت این عدم تطابق عدم حضور هورمون CCC در آزمایشهای این محققین بود. اطرشی و همکارانش (۱۳۸۹) بیان داشتند که حضور هورمون CCC در محیط کشت سبب افزایش تعداد و وزن ریزغده میگردد که با نتایج حاصل از این آزمایش مطابقت دارد.
نمودار۵-۵) نمودار بهینهسازی اثر متقابل هورمونها بر روی تولید و رشد ریزغده رقم ساوالان
نمودار۵-۶) نمودار بهینهسازی اثر متقابل هورمونها بر روی تولید و رشد ریزغده رقم سانته
نمودار۵-۷) نمودار بهینهسازی اثر متقابل هورمونها بر روی تولید و رشد ریزغده رقم آگریا
نمودار۵-۸) نمودار بهینهسازی اثر متقابل هورمونها بر روی تولید و رشد ریزغده رقم مارکیز
مقایسه تولید ریزغده در محیطهای بهینه شده بین ارقام مختلف نشان میدهد که رقم سانته با مطلوبیت ۷۴۳/۰ بیشترین رشد تولید ریزغده را در بین ارقام مختلف دارا میباشد. پس از رقم سانته ارقام آگریا با مطلوبیت ۵۹۶/۰، ساوالان با مطلوبیت ۵۳۷/۰ و در آخر رقم مارکیز با مطلوبیت ۲۸۱/۰ قرار دارند (شکل ۵-۱۴).
شکل ۵-۱۴) ریزغدهزایی توسط ارقام مختلف. A: ساوالان، B: سانته، C: آگریا و D: مارکیز.
مقایسه اندازه ریزغده تولیدی توسط ارقام مختلف نشان داد که رقم مارکیز تولید ریزغده با اندازه بزرگتر نسبت به سایر ارقام می نماید. پس از رقم مارکیز به ترتیب ارقام سانته، آگریا و ساوالان قرار دارند (شکل ۵-۱۵).
شکل ۵-۱۵) مقایسه اندازه ریزغدههای تولیدی. A: ساوالان، B: سانته، C: آگریا و D: مارکیز.