عوامل ایجادکنندهی نابرابری
ساختارهای برخوردی و نگاه بیرونی به تفاوتها
نادیدهگرفتن تفاوتها
تفکیک و تعدد مدارس
نادیده گرفتن توانمندیها
نابرابری در ارزیابی
توجه به کمیّت به جای کیفیت
مشخص نبودن اهداف
پیامدها
تحت تاثیر قرار گرفتن اعتماد به نفس و عزت نفس دانشآموزان
تک بعدی شدن افراد
بازتولید فرهنگی و اجتماعی
هدر رفت هزینه ها و انرژی
عدم شناسایی توانمندیهای افراد
مشخص نبودن جایگاههای واقعی در آموزش و پرورش
۴-۱-۳-۱- تعریف نابرابری آموزشی
ت۳م۳: زمانی که در ساختار آموزشی، تجهیزات و امکانات به لحاظ سختافزاری و نرمافزاری به صورت عادلانه به همهی مدارس و فضاهای آموزشی تخصیص داده نمیشود، نابرابری آموزشی صورت خواهد گرفت.
۴-۱-۳-۲- عوامل ایجادکنندهی نابرابری آموزشی
ن۱م۳
ساختارهای برخوردی و نگاه بیرونی به تفاوتها: اگر تفاوتهایی که میان افراد در یک مجموعهی آموزشی لمس میشود به دیدهی تبعیض و برتری عدهای بر عدهی دیگر ندانیم و در واقع در نگاهمان به تفاوتها تعدیل داشته باشیم و همچنین از القابی که خود منجر به بیعدالتیها میشود بپرهیزیم، مسلماً در جهت عدالت گام برداشتهایم به عنوان مثال چرا باید دایماٌ بر یک شخص یا یک فضای آموزشی تاکید داشته باشیم؟. از سوی دیگر افراد خارج از نظام آموزشی برخورد معقولی با تفاوتها ندارند بنابراین، همین نگاه به تفاوتها افراد را به سوی نابرابری سوق میدهد.
ن۲م۳
نادیده گرفتن تفاوتها: برخی از دانشآموزان خیلی توانمند و مستعد هستند ولی انتظاراتمان یکسان است؛ یعنی توانمندی افراد را تنها در یک بعد میبینیم و رشد میدهیم.
ن۳م۳
تفکیک و تعدد مدارس: امروزه در جهان بحث از نرمالیزیشن و عادیسازی مطرح میشود به این معنا که دانشآموزان با استعدادهای مختلف و متفاوت در کنار هم قرار گیرند و برای افراد با توانمندیهای خاص کلاسهای ویژه و تکمیلی برگزار کنیم.
ن۴م۳
نابرابری در ارزیابی: در ساختار آموزشی ارزیابی به درستی صورت نمیگیرد مثلاً ارزیابی غلط در هوش که منجر به تاسیس مدارس نمونه دولتی، تیزهوش و غیره میگردد. چرا در نظام آموزشی ما هوش را تحسین میکنند آن هم فقط هوش شناختی؟. و یا ارزیابی اشتباه از معلم نمونه که ملاک . معیار و استاندارد مشخصی نداریم. ما باید جایگاههای ارزیابی را تغییر دهیم چراکه ارزیابی اشتباه از افراد ملاکی است که هرکس در جایگاه واقعی خود قرار نگیرد.
ن۵م۳
نادیده گرفتن توانمندیها: در نظام آموزشی اگر به افراد بر اساس توانمندیشان مسیولیت دهیم، بیعدالتی و نابرابری ایجاد نمیگردد. آنچه که اهمیت چندانی در نظام آموزشی ما ندارد این است که به توانمندی افراد توجهی نمیشود و فقط مدرکگرایی در مرکز توجه قرار دارد.
ن۶م۳
کیفیت قربانی کمیّت: کیفیت در آموزش و پرورش اهمیت ندارد و فدای کمیّت میشود. اگر نظام آموزشی کیفیت مورد نیاز برای هر فرد را داشت دیگر نیازی به کلاسهای کنکور، کلاسهای خصوصی و غیره که تنها عدهای برخوردار از از آنها هستند نبود. از سوی دیگر اگر ملاک ارزیابی کنکور و شیوهی تستزنی نبود، کلاسهای کنکور، کلاسهای خصوصی و حتی کتابهای متعدد تست نیز برچیده میشد.
ن۷م۳
مشخص نبودن اهداف: چون در اهداف انواع استعدادها، تواناییها و تفاوتها در نظر گرفته نشدهاند بنابراین اجرایی نیستند به همین دلیل برخی برخوردار از امکانات و آموزش میشوند و برخی به دلیل درک نکردن اهداف محروم از همه چیز میمانند و زمانی که بخواهند اهداف برایشان عملی شود دچار بسیاری از تعارضها و تضادها میگردند.
۴-۱-۳-۳- پیامدهای نابرابری آموزشی
پ۱م۳: تحت تاثیر قرار گرفتن اعتماد به نفس و عزت نفس دانشآموزان
پ۲م۳: تک بعدی شدن افراد
پ۳م۳: بازتولید فرهنگی و اجتماعی
پ۴م۳: هدر رفت هزینه ها و انرژی
پ۵م۳: عدم شناسایی توانمندیهای افراد
پ۶م۳: مشخص نبودن جایگاههای واقعی در آموزش و پرورش
۴-۱-۴- نکات کلیدی مطرح شده در متن مصاحبه شماره چهار