ت)بوردیو[۱۰]:
بوردیو اولین کسی است که به زعم پورتر تحلیل منظمی از سرمایه اجتماعی به دست داده است و این مفهوم را چنین تعریف کرده است : سرمایه اجتماعی حاصل انباشت منابع بالقوه و یا بالفعلی است که مربوط به مالکیت یک شبکه بادوام از روابط کم و بیش نهادینه شده در بین افرادی است که باعضویت در یک گروه اجتماعی ایجاد می شود .بوردیو به آسانی به مفهوم سرمایه اجتماعی دست یافت و در حالی که کلمن و پاتنام با سنت آمریکای شمالی مشغول جست و جو در افکار سیاسی و اجتماعی بودند ، بوردیو در واقع یک جامعه شناس اروپایی علاقه مند به مسئله دوام طبقه اجتماعی و دیگر انواع تعدی در مسئله بی عدالتی به شمار می آمد .تعریف واژه ها توسط بوردیو ، با توجه خاصی که به مفهوم سرمایه فرهنگی داشت ، متفاوت از تعریف دیگران بود . وی در تحقیق به یادماندنی خود در مورد ذائقه و تشخیص در میان طبقه متوسط فرانسوی ها ، که توجهی خاص به شاخص های عملی سرمایه اجتماعی کرده بود ،فقط یک شاخص سرمایه اجتماعی را ارائه داد ؛ عضویت در باشگاه های گلف که چرخ های زندگی حرفه ای را روغن کاری می کرد . بوردیو برای نخستین بار در سال ۱۹۷۳ سرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف کرد : سرمایه اجتماعی عبارت است از سرمایه ارتباطات اجتماعی که در صورت لزوم حمایت های مفید را ایجاد می کند ؛ سرمایه ای از مقبولیت و احترام که غالبا زمانی که شخص می خواهد توجه مردم را در یک موقعیت اجتماعی مهم جلب کند ، ضروری است و شاید مانند پول در حرفه سیاسی به کار آید . او بعدا این تعریف را اصلاح کرد و گفت : سرمایه اجتماعی عبارت است از مجموع منابع فیزیکی در دسترس فرد یا گروهی که دارای شبکه نسبتا بادوامی از ارتباطات نهادینه شده با آشنایی های دو جانبه محترم هستند .(ناطق پور و فیروزآبادی :۱۳۸۴) .
بوردیو سه نوع سرمایه را شناسایی نمود ؛این اشکال سرمایه عبارت از شکل اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی بودند و شکل اقتصادی سرمایه بلافاصله قابل تبدیل به پول مانند دارایی های منقول و ثابت یک سازمان است . سرمایه فرهنگی نوع دیگر از سرمایه است که در یک سازمان وجود دارد مانند تحصیلات عالیه اعضای سازمان که این نوع سرمایه نیز در برخی موارد و تحت شرایطی قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی است و سرانجام شکل دیگر سرمایه ،سرمایه اجتماعی است که به ارتباطات و مشارکت اعضای یک سازمان توجه دارد و می تواند به عنوان ابزاری برای رسیدن به سرمایه های اقتصادی باشد (وینتر: ۲۰۰۰) .همانگونه که ملاحظه می شود ، از دیدگاه بوردیو سرمایه اقتصادی شکل غالب سرمایه گذاری است و انواع دیگر سرمایه که شامل فرهنگی و اجتماعی است ، به عنوان ابزاری جهت حصول به سرمایه اقتصادی مفهوم پیدا میکنند . از نظر بوردیو ،سرمایه اجتماعی در ممالک سرمایه داری به عنوان ابزاری برای تثبیت و تقویت جایگاه اقتصادی افراد به شمار می رود ، در این ممالک ، سرمایه اقتصادی پایه است و سرمایه اجتماعی و فرهنگی ابزاری برای تحقق آن محسوب می شود . می توان نتیجه گرفت که دیدگاه بوردیو در زمینه سرمایه اجتماعی یک دیدگاه ابزاری صرف است . به عبارتی اگر سرمایه اجتماعی نتواند موجب رشد سرمایه اقتصادی شود ، کاربردی نخواهد داشت . از دیدگاه بوردیو سرمایه اجتماعی دو شاخص اساسی دارد : ۱- اعتماد ۲- پیوند (الوانی :۱۳۸۷)
ث) جیمز ساموئل کلمن[۱۱] :
نقش سرمایه اجتماعی در ساختار کنش مفهوم سرمایه اجتماعی را که ابتدا اقتصاددانان با توجه خاصی به آن پرداختند کلمن از بعد اجتماعی نگریست . جیمز کلمن جامعه شناسی است که به نقش سرمایه اجتماعی در آفرینش سرمایه انسانی و پیامدهای آموزشی آن توجه کرده است . او یک کارکرد توصیفی از سرمایه اجتماعی ارائه داده است . بدین ترتیب که سرمایه اجتماعی یک جوهره مجرد ندارد بلکه یک گستره متفاوتی از وجودها است که دو ویژگی عام دارد ، اولی جوهره ساختاری و دومی جوهره کنش مندی آن است که دو بعد ساختاری و کنشی را به هم متصل می کند. به عبارتی سرمایه اجتماعی یک شی واحد نیست بلکه انواع چیزهای گوناگونی است که همه آنها اولا: جنبه ای از ساخت اجتماعی هستند و دوماً : کنش های معین افراد را در درون ساختار تسهیل می کنند . کلمن در دسته اندیشمندانی است که پیرو نظریه تلفیقی سطوح خرد و کلان در تبیین پدیده های اجتماعی است . کلمن سازمان اجتماعی را پدید آورنده سرمایه اجتماعی در نظر می گیرد ، وی معتقد است که سرمایه اجتماعی با کارکردش تعریف می شود . همانند بوردیو ، علاقه کلمن به سرمایه اجتماعی ناشی از کوشش های وی در تشریح ارتباطات فی مابین نابرابری اجتماعی و توفیقات در تحصیلات است . کلمن تعریف گسترده تری از سرمایه اجتماعی را در تالیف جامعه شناسی منطقی ارائه کرد . او سرمایه اجتماعی را به قرار زیر تعریف کرد : مجموعه منابعی که همراه ارتباطات فامیلی و موسسات اجتماعی جامعه است و در توسعه اجتماعی و ادراکی کودک یا فرد جوان مفید واقع می شود . این منابع برای افراد مختلف یکسان نبوده و در توسعه سرمایه انسان ، کودکان و جوانان مزیت فوق العاده ای به حساب می آید . کلمن ، اعتماد و تعهد را لازمه سرمایه اجتماعی یک گروه می داند . به نظر او ، سرمایه اجتماعی ترکیبی از ساختارهای اجتماعی مانند اشکال سرمایه مولد است و بدون آن نیل به برخی از اهداف میسر نیست .(ناطق پور،فیروزآبادی :۱۳۸۴) .
اما برخلاف بوردیو ، کلمن از واژگان مختلفی برای تعریف سرمایه اجتماعی کمک گرفت ،وی مفهوم سرمایه اجتماعی را از ابعاد مختلف بررسی کرد . کلمن برای تعریف سرمایه اجتماعی از نقش و کارکرد آن کمک گرفت و تعریفی کارکردی از سرمایه اجتماعی ارائه داد و نه تعریف ماهوی . براین اساس، سرمایه اجتماعی عبارت از ارزش آن جنبه از ساختار اجتماعی که به عنوان منابعی در اختیار اعضاء قرار می گیرد تا بتوانند به اهداف و منافع خود دست پیدا کنند . تعاریف بوردیو و کلمن تا حدودی شبیه به هم هستند . هم بوردیو و هم کلمن قائل به مشارکت و عضویت فرد در گروه بودند و ماحصل آن را به عنوان سرمایه تلقی می نمودند .بوردیو برای این مفهوم از واژه “چسبندگی ” و کلمن از واژه ” ساختار اجتماعی ” کمک گرفتند . برخلاف بوردیو که سرمایه اقتصادی را به عنوان هدف غایی در نظر گرفت ، کلمن ، سرمایه انسانی را به عنوان هدف غایی مطرح و سرمایه اجتماعی را به عنوان ابزاری برای حصول به سرمایه انسانی به کار برد . به عبارتی ، کلمن با بهره گرفتن از مفهوم سرمایه اجتماعی سعی در شناخت نقش هنجارها و ارزش ها در داخل خانواده یا شبکه های اجتماعی بود تا از این طریق بتواند موجب تقویت سرمایه انسانی شود( الوانی : ۱۳۸۷) . سرمایه اجتماعی منبعی برای کنش افراد است . برای مثال ، گروهی از افراد که واقعاً به یکدیگر اعتماد دارند در قیاس با گروهی که فاقد چنین اعتمادی در بین خود هستند از قوای همکاری بیشتری با یکدیگر برخوردارند . کلمن تاکید میکند که سرمایه اجتماعی ضرورتاً از بافت ویژه ای برخوردار است . در واقع سرمایه اجتماعی در رابطه اجتماعی و هنجارهای اجتماعی موجود بین گروه هایی که کار مشارکتی را تسهیل می کنند وجود دارد اما این ضرورتاً قابل انتقال به دیگر بافت ها نیست . کلمن بر سودمندی سرمایه اجتماعی به عنوان منبعی برای همکاری ، روابط دو جانبه و توسعه اجتماعی تاکید می ورزد . به نظر کلمن ، عواملی چون کمک، ایدئولوژی ، اطلاعات و هنجارها به ایجاد و گسترش سرمایه اجتماعی کمک می کنند . کلمن شاخص های زیر را برای سرمایه اجتماعی در نظر میگیرد :
تعهدات ایجاد شده
دسترسی اطلاعات
هنجارهای اجتماعی
اقتدار
بر مبنای نظر جیمز کلمن عوامل ساخت سرمایه اجتماعی از چهار دسته زیر خارج نیست (کلمن :۱۹۹۸)
عوامل نهادی
عوامل خودجوش
عوامل بیرونی
عوامل طبیعی
هر یک از این عوامل خود به گروه های کوچکتری قابل تقسیم هستند که آنرا در جدول زیر میتوان مشاهده کرد:
ردیف | گروه های کلی | گروه های جزئی |
۱ | عوامل نهادی | عقلانی غیر عقلانی |
۲ | عوامل خودجوش | عقلانی غیر عقلانی |
۳ | عوامل بیرونی | دین ایدئولوژیک فرهنگ و تجربه تاریخی مشترک |
۴ | عوامل طبیعی | خویشاوندی نژاد و قومیت |