باتوجه بهنتایج میتوان چنین استنباط نمود که معلمان معتقدند که تعداد مراجعات معلم راهنما به کلاس آنها میتواند در روند بهبود تدریس آنان موثر باشد و آنان بیشتر در زمینه ارائه روش تدریس مناسب تلاش میکنند. میتوان گفت به عقیده معلمان تعداد مراجعات بالای معلم راهنما توانسته تغییراتی هر چند در حد متوسط بر کارایی روش تدریس آنان داشته باشد. چنین برداشت میشود که معلمان راهنما در ارائه الگوهای تدریس جدید و روش های نوین تدریس و همچنین چگونگی استفاده از وسایل کمک آموزشی به معلمان یاری میدهند و تعداد مراجعات بیشتر آنان احتمالاً موثر بوده است. بهنظر میرسد گروههایی که تعداد مراجعات معلم راهنما بدانها بیش از دو بار در سال بوده وضعیت مناسبتری از نظر روش های تدریس داشتهاند و آنان معتقدند نقش معلم راهنما توانسته در اصلاح و بهبود شیوه تدریس آنان با تعداد مراجعات زیاد موثر باشد. دلیل این نتیجه میتواند ادراک معلمان نسبت به تعداد مراجعات و تغییر در روند تدریس آنان پس از مراجعات معلم راهنما باشد. یافته ها با نتایج پژوهش خدیوی (۱۳۸۹)، حسن پور (۱۳۸۵)، فرخی (۱۳۸۰)، سبحانی جو (۱۳۷۷) و بل مونت ما (۱۹۹۸) هم راستا و با نتایج پژوهش بلامبرگ (۱۹۷۴) نام راستا می باشد.
۵-۲-۲- آیا نقش معلمان راهنما در مرتفع شدن مشکلات خاص به وجود آمده برای معلمان موثر میباشد؟
در بررسی تاثیر نقش معلم راهنما در مرتفع شدن مشکلات خاص به وجود آمده برای معلمان نتایج نشان داد که:
معلمانی که تعداد مراجعات معلمان راهنما به کلاس درس آنها بیش از دو بار در طول یک سال تحصیلی بوده است، میزان تأثیر معلمان راهنما را در مرتفع شدن مشکلات خاص به وجود آمده برای معلمان، بیشتر ارزیابی کردهاند. همچنین باتوجه به مقدار p-value بدست آمـده در آزمون t که از ۰٫۰۵ کمتر است، میتوان نتیجه گرفت که آزمون معنیدار میباشد. بنابراین بین دیدگاه دو گروه از معلمان مدارس ابتدایی شهر لامرد، از نظر میزان تأثیر معلمان راهنما در مرتفع شدن مشکلات خاص معلمان تفاوت معناداری وجود دارد. مضافاً رابطه معناداری میان تعداد مراجعات معلمین راهنما و تاثیر آن بر کارایی آموزشی معلمان مشاهده شد.
باتوجه بهنتایج میتوان چنین استنباط نمود که معلمان معتقدند که تعداد مراجعات معلم راهنما به کلاس آنها میتواند در مرتفع شدن مشکلات خاص به وجود آمده برای آنان موثر باشد. میتوان گفت به عقیده معلمان تعداد مراجعات بالای معلم راهنما توانسته در مرتفع شدن مشکلات خاص به وجود آمده برای آنان مثمرثمر باشد. چنین برداشت میشود که معلمان راهنما راهکارهای مناسبی را به معلمان برای مرتفع شدن مشکلات خاص آنان ارائه میدهند که در این راستا معلمان معتقدند توانسته است بر مرتفع شدن مشکلات خاص آنان موثر باشد. بهنظر میرسد گروههایی که تعداد مراجعات معلم راهنما بدانها بیش از دو بار در سال بوده وضعیت مناسبتری از نظر رفع مشکلات خاصشان داشتهاند و آنان معتقدند نقش معلم راهنما توانسته در آنان با تعداد مراجعات زیاد موثر باشد. دلیل این نتیجه میتواند ادراک معلمان نسبت به تعداد مراجعات و تغییر در روند رفع مشکلات خاص آنان پس از مراجعات معلم راهنما باشد. یافته ها با نتایج پژوهش خدیوی (۱۳۸۹)، حسن پور (۱۳۸۵)، فرخی (۱۳۸۰)، سبحانی جو (۱۳۷۷) و بل مونت ما (۱۹۹۸) هم راستا و با نتایج پژوهش بلامبرگ (۱۹۷۴) نام هم راستا می باشد.
۵-۲-۳ سؤال سوم تحقیق: آیا نقش معلمان راهنما در بهبود روابط انسانی حاکم بر فضای آموزشی موثر میباشد؟
در بررسی تاثیر نقش معلم راهنما در بهبود روابط انسانی حاکم بر فضای آموزشی نتایج نشان داد که:
با مقایسهی میانگینهای بدست آمده در جدول، ملاحظه میشود معلمانی که تعداد مراجعات معلمان راهنما به کلاس درس آنها بیش از دو بار در طول یک سال تحصیلی بوده است، میزان تأثیر معلمان راهنما را بهبود روابط انسانی حاکم بر فضای آموزشی، بیشتر ارزیابی کردهاند. با توجه به مقدار p-value بدست آمـده در آزمون t که از ۰٫۰۵ کمتر است، میتوان نتیجه گرفت که آزمون معنیدار میباشد. بنابراین بین دیدگاه دو گروه از معلمان مدارس ابتدایی شهر لامرد، از نظر میزان تأثیر معلمان راهنما در بهبود روابط انسانی حاکم بر فضای آموزشی تفاوت معناداری وجود دارد. مضافاً رابطه معناداری میان تعداد مراجعات معلمین راهنما و تاثیر آن بر بهبود روابط انسانی حاکم بر فضای آموزشی مشاهده شد.
باتوجه بهنتایج میتوان چنین استنباط نمود که معلمان معتقدند که تعداد مراجعات معلم راهنما به کلاس آنها میتواند در بهبود روابط انسانی حاکم بر فضای آموزشی موثر باشد. میتوان گفت به عقیده معلمان تعداد مراجعات بالای معلم راهنما توانسته در بهبود روابط انسانی حاکم بر فضای آموزشی مثمرثمر باشد. چنین برداشت میشود که معلمان راهنما راهکارهای مناسبی را به معلمان برای بهبود روابط انسانی حاکم بر فضای آموزشی ارائه میدهند که در این راستا معلمان معتقدند توانسته است بر بهبود روابط انسانی حاکم بر فضای آموزشی موثر باشد. بهنظر میرسد گروههایی که تعداد مراجعات معلم راهنما بدانها بیش از دو بار در سال بوده وضعیت مناسبتری از نظر روابط انسانی داشتهاند و آنان معتقدند نقش معلم راهنما توانسته در آنان با تعداد مراجعات زیاد موثر باشد. دلیل این نتیجه میتواند ادراک معلمان نسبت به تعداد مراجعات و تغییر در روند روابط انسانی پس از مراجعات معلم راهنما باشد. یافته ها با نتایج پژوهش خدیوی (۱۳۸۹)، حسن پور (۱۳۸۵)، فرخی (۱۳۸۰)، سبحانی جو (۱۳۷۷) و بل مونت ما (۱۹۹۸) هم راستا و با نتایج پژوهش بلامبرگ (۱۹۷۴) نام راستا می باشد.
۵-۲-۴ سؤال چهارم تحقیق: آیا نقش معلمـان راهنما بر بهبود شیوهی ارزشـیابی دانشآموزان موثر میباشد؟
در بررسی تاثیر نقش معلم راهنما در بهبود شیوهی ارزشـیابی دانشآموزان نتایج نشان داد که:
با مقایسهی میانگینهای بدست آمده در جدول، ملاحظه میشود معلمانی که تعداد مراجعات معلمان راهنما به کلاس درس آنها بیش از دو بار در طول یک سال تحصیلی بوده است، معلمان آن مدارس، میزان تأثیر معلمان راهنما را بر بهبود شیوهی ارزشیابی دانشآموزان بیشتر ارزیابی کردهاند. با توجه به مقدار p-value بدست آمـده در آزمون t که از ۰٫۰۵ کمتر است، میتوان نتیجه گرفت که آزمون معنیدار میباشد. بنابراین بین دیدگاه دو گروه از معلمان مدارس ابتدایی شهر لامرد، از نظر میزان تأثیر معلمان راهنما بر بهبود شیوهی ارزشیابی دانشآموزان تفاوت معناداری وجود داشت. مضافاً رابطه معناداری میان تعداد مراجعات معلمین راهنما و تاثیر آن بهبود شیوهی ارزشـیابی دانشآموزان مشاهده شد.
باتوجه بهنتایج میتوان چنین استنباط نمود که معلمان معتقدند که تعداد مراجعات معلم راهنما به کلاس آنها میتواند در بهبود شیوه ی ارزشـیابی دانش آموزان موثر باشد. میتوان گفت به عقیده معلمان تعداد مراجعات بالای معلم راهنما توانسته در بهبود شیوهی ارزشـیابی دانشآموزان مثمرثمر باشد. چنین برداشت میشود که معلمان راهنما راهکارهای مناسبی را به معلمان برای بهبود شیوهی ارزشـیابی دانشآموزان ارائه میدهند که در این راستا معلمان معتقدند تعداد مراجعات بالای معلمان راهنما توانسته است بر بهبود شیوهی ارزشـیابی دانشآموزان موثر باشد. بهنظر میرسد گروههایی که تعداد مراجعات معلم راهنما بدانها بیش از دو بار در سال بوده وضعیت مناسبتری از نظر روابط انسانی داشتهاند و آنان معتقدند نقش معلم راهنما توانسته در آنان با تعداد مراجعات زیاد موثر باشد. دلیل این نتیجه میتواند ادراک معلمان نسبت به تعداد مراجعات و تغییر در بهبود شیوهی ارزشـیابی دانشآموزان پس از مراجعات معلم راهنما باشد. یافته ها با نتایج پژوهش خدیوی (۱۳۸۹)، حسن پور (۱۳۸۵)، فرخی (۱۳۸۰)، سبحانی جو (۱۳۷۷) و بل مونت ما (۱۹۹۸) هم راستا و با نتایج پژوهش بلامبرگ (۱۹۷۴) نام راستا می باشد.
۵-۳- نتیجهگیری کلی
در نتیجه گیری کلی میتوان گفت که معلمان معتقدند معلمان راهنما و تعداد مراجعات آنان میتوانند بر کارایی آموزشی موثر باشد. چنانچه در یافتهها آمد تعداد مراجعات معلمان راهنما و نقش آن اثر معناداری بر کارایی آموزشی معلمان داشت و بیشترین میانگین کارایی اموزشی در اکثر ابعاد مربوط به معلمانی بود که تعداد مراجعات معلمان راهنما بدانها بیش از دوبار بود. میتوان نتیجه گرفت که حضور مکرر معلم راهنما به اعتقاد معلمان توانسته تغییراتی مثبت در کارایی آموزشی آنان داشته باشد و ابعاد کارایی را تحت تاثیر قرار دهد. در نتیجهگیری نهایی مربوط به رتبه بندی نیز مشاهده نمودید که رتبه بعد بهبود شیوه تدریس معلمان نسبت به دیگر ابعاد بیشتر بود و این می تواند نشان دهنده تاثیر تعداد مراجعات معلم راهنما به معلمان بر بهبود شیوه تدریسشان باشد هر چند بقیه ابعاد نیز تحت تاثیر قرار خواهند گرفت اما در این پژوهش معلمان معتقدند بیشترین تاثیر را بر شیوه تدریس انان داشته است. همچنین در تجزیه و تحلیل ابعاد نشان داده شده که نقش معلم راهنما بر این ابعاد چهارگانه موثر بوده و رابطه معناداری بین تعداد مراجعات معلم راهنما و کارایی آموزشی معلمان وجود دارد. این امر نشان دهنده همبستگی مثبت و معنادار این دو متغیر است. در نهایت و به طور کلی نقش موثر معلم راهنما بر کارایی آموزشی معلمان در پژوهش حاضر بررسی شد که نتایج حاکی از مثبت بودن این نقش بود.
۵-۴- محدودیتهای پژوهش
۵-۴-۱- محدودیت های خارج از اختیار محقق (محدودیتهای کاربردی)
۱- عدم دقت کافی برخی نمونه ها در تکمیل پرسشنامه به دلیل مشغله زیاد که اگر این دقت صورت می گرفت می توانست عواید بهتری برای پژوهش در نظر گرفت.
۲- پراکندگی زیاد نمونه وقت و هزینه زیادی را از پژوهش گر صرف نمود که این وقت می توانست بر روی مقوله های دیگر پژوهش به منظور کیفیت بهتر کار صرف شود.
۵-۴-۲- محدودیت های در اختیار محقق (محدودیتهای پژوهشی)
۱- این پژوهش در شهرستان لامرد انجام شده بنابراین در تعمیم نتایج می بایست جانب احتیاط رعایت شود که خود می تواند محدودیت باشد (اکثر مواقع مکان انجام پژوهش می تواند بر نتایج موثر باشد از جمله اینکه پژوهش حاضر یک پزوهش غیر آزمایشی است و کنترل جامعه در اختیار پژوهشگر نیست).
۲- این پژوهش با رویکرد توصیفی و پیمایشی انجام شده و با توجه به محدودیت این روش قابل مقایسه با پژوهش های شبه تجربی نمی باشد.
۳- این پژوهش به فقط بررسی دیدگاه معلمان مقاطع ابتدایی پرداخته و بررسی دیدگاه معلمان سایر مقاطع لحاظ نشده است که خود یک محدودیت پژوهشی می تواند باشد.
۴- از آنجا که کارایی آموزشی میتواند از سایر متغیرها نظیر ساختار، فرهنگ و جو سازمانی نیز تاثیر پذیرد پژوهش حاضر به دلیل محدودیت زمانی و هزینه بر بودن نتوانسته اثرات آنان را ارزیابی کند.
۵- استفاده از پرسشنامه به عنوان تنها منبع جمع آوری اطلاعات.
۶- نداشتن پرسشنامه استاندارد.
۵-۵- پیشنهادهای پژوهش
۵-۵-۱- پیشنهادهای کاربردی
۱- ارائه نتایج پژوهش پس از اجرای پژوهش و گزارش یافتهها به معلمان مدارس، معلمان راهنما، مدیران مدارس و برنامه ریزان آموزشی.
۲- انجام پژوهش های مشابه برای دیگر مقاطع تحصیلی.
۳- استقرار و تعیین گروه های تخصصی به منظور ارزیابی عملکرد ناظران.
۴- توجه متناسب به ابعاد چهارگانه کارایی آموزشی توسط برنامه ریزان، مجریان، ناظران و معلمان نظام آموزشی.
۵- برنامه ریزی لازم در جهت رفع موانع توسعه کارایی معلمان راهنما و معلمان قلمرو پژوهش.
۵-۵-۲- پینشهادهای پژوهشی
۱- تکرار پژوهش در دیگر شهرستانها و مقایسه آن با نتایج پژوهش حاضر.
۲- ارزیابی میزان و تحلیل انگیزه های کاری معلمان راهنما و معلمان.
۳- ارزیابی و مقایسه کارایی آموزشی معلمان مدارس مختلف.
۴- ارزیابی تأثیرپذیری کارایی آموزشی معلمان از متغیرهای مختلف مانند ساختار، فرهنگ و جو سازمانی.
۵- به پژوهشگران آینده توصیه می شود به غیر از پرسشنامه از مصاحبه در شیوه جمع آوری اطلاعات استفاده کنند
فهرست منابع و مآخذ
منابع فارسی:
اچسون و دامین گال، (۲۰۰۲)، نظارت در مدیریت و راهنمای تعلیماتی، ترجمه محمدرضا بهرنگی، تهران، انتشارات گلچین.
احمدی، محمدجواد، (۱۳۷۶)، بررسی عملکرد راهنما معلمان دوره ابتدایی بر مبنای دستورالعمل شرح وظایف از دید معلمان و مدیران نواحی و مناطق اصفهان، شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان.
احمدیه، ملک سیما (۱۳۸۵). یادگیری به شیوه همیاری در دانش آموزان عادی و تیزهوش، تهران: ناشر شرکت سهامی انتشار.
اشرفی، سیامک و جهان سیر، خسرو، (۱۳۹۰)، تأثیر دو شیوه تدریس استقرایی و قیاسی بر نمرات ریاضی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مراغه، پژوهش در برنامه ریزی درسی، سال هشتم، دوره دوم، شماره ۱و ۲، ص ۷۱-۶۲٫
از آن جایی که یکی از شرایط زوجه برای ثابت شدن لعان، محصنه و پاکدامن بودن اوست و نیز کامله بودن (بالغه و عاقله) چنین استنباط می شود که لعان تدبیری هوشمندانه جهت حل و فصل اختلاف است با تکریم حداکثری زن. همانطور که گفته شد مرد برای زن و زن برای خانواده است . مجرای لعان وضعیتی ست که دیگر عنصر اقتصادی-مدیریتی نمی تواند منجر به کارکرد بهینه ی عنصر فرهنگی شود. در این وضعیت برای این که عنصر فرهنگی بعداً بتواند به نفش خود ادامه دهد، یک راهکار و تدبیر هوشمندانه و سیاست جنایی ویژه با همان ویژگی تناسب و تجانس با زمان و مکان اعمال می شود و آن لعان است. چون در محیط خصوصی خانوداه ست به دنبال تحقیق و بازپرسی و کشف واقع نیستیم. فصل خصومت است بدون وارد شدن به ماهیت اختلاف.
لعان در راستای اعمال مدیریت اخلاق مدار خانواده است چرا که زن بایستی همسر دائمی مرد باشد. لعان در جهت بهینه سازی کارکرد رکن و عنصر اقتصادی نیز است. این شرط از لزوم یقینی بودن ادعای شوهر در خصوص نسبت زنا به زوجه استنباط می شود.یک عبارت به عنوان نمونه ای از عبارت فقها آورده می شود: « اللعان لا یثبت عندنا بالقذف المطلق، إلا إذا ادعى المشاهده أو الانتفاء من الحمل ..اذا…الرجل… ادعى أنه رأى مع زوجه رجلا یفجر بها مشاهده[۱۲۹]..»
گفته شد که فرایند خانواده به این صورت است که فرد برای زن و زن برای خانواده به عبارت دیگر عنصر اقتصادی جهت بهینه سازی کارکرد عنصر فرهنگی و عنصر فرهنگی جهت کارکرد بهینه ی خانواده به عنوان جزئی از نظام سیاست جنایی است.
با یقینی که مرد دارد نمی توان از او خواست در خدمت عنصر فرهنگی باشد چرا که همان طور که فقها تصریح نموده اند کارکرد لعان تجزیه ی عناصر خانواده است؛ اگر اجزا و عناصر یک سیستم کارآمد نباشد تجزیه می شود.
در تایید این که لعان مدیریت اخلاق مدار خانواده است، این که در لعان نفی فرزند، یکی از شرایط آن لزوم نزدیکی با زوجه ای است که به واسطه ی عقد دائم در علقه ی زوجیت است.
در راستای مدیریت اخلاق مدار خانواده با وجود لعان و اماره فراش، قضات اجازه استفاده از آزمایش های پزشکی جهت نفی ولد ندارند.
این که انکار بعد از اقرار در لعان مسموع نیست به این جهت است که عنصر فرهنگی دیگر نمی تواند در موقعیتی که تکریم او خدشه دار شده است کارکرد داشته باشد.
لعان اثر بازدارندگی بیش از طلاق دارد. لعان و به واسطه ی تشریفاتی که دارد، و نیز به دلیل حرمت ابدی ناشی از آن اثر بازدارندگی عمیقی دارد که در استحکام و دوام خانواده، غیر قابل انکار است.
این که لعان از آثار مدیریت تکریم مدار زن است، به دلیل سقوط حد زنا از زن و عدم تحقیق و تفتیش زن است.این که لعان در بهینه سازی کارکرد مرد، تاثیر دارد، سقوط حد قذف از مرد و فسخ نکاح در اثر لعان است.لعان یک سیاست جنایی و یک استراتژی است.
«هر گاه زوجه پس از لعان زوج از انجام آن خود داری نماید، حد زنا بر زن جاری خواهد شد و همانند آن است که زوجه اقرار به زنا کرده باشد و یا آن که زوج بینه بر مدعای خوش اقامه نموده باشد».این امر با هدف شارع از وضع و جعل لعان، سازگار نیست.
این که کارکرد عمده ی لعان بهینه سازی کارکرد عنصر اقتصادی است از این عبارت استنباط می شود: « اللعان حجّه شرعت للزوج من حیث إنه قد یضطرّ إلى القذف و لا تساعده البیّنه، فیحتاج إلى دفع الحدّ عن نفسه و إلى الانتقام منها. و هذا المعنى یقتضی اختصاصه بالنکاح، فلا لعان للأجنبی، لأنه لا ضروره له فی القذف. و الأصل فیه مع ذلک أن اللّه تعالى خصّ الحکم بالزوجه بقوله وَ الَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْواجَهُمْ »[۱۳۰]
مبحث سوم: کارکرد ها ی خانواده
در این قسمت ابتدا کارکردهای خانواده بیان شده و توضیح داده می شوند سپس به کارکرد اختصاصی آن که تامین نیازهای غریزی و عاطفی با تاکید بحث بر نیاز جنسی پرداخته می شود.
گفتار اول: انواع کارکرد های خانواده
خانواده سه کارکرد اساسی دارد:کارکرد جامعه شناختی، جرم شناختی و فرهنگی.
نقش خانواده در نهادینه کردن ارزشهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی, به عنوان یکی از مولفه های شهروندی این است که به انتقال ارزشهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی می پردازد. محیط خانواده, نحوه تعامل پدر ومادر و فرزندان با یکدیگر، انتخاب محصولات فرهنگی که خانواده ازآنها استفاده میکند مثل فیلم، مجله،پوستر و غیره، طبقه اجتماعی خانواده،علاقه ی اعضای خانواده به دستاوردهای فرهنگی گذشتگان، همانندسازی کودکان با والدبن به عنوان الگوی رفتاری و تصوری که والدین از فرزندانشان در ذهن دارند و بیانگر ایده آل ذهنی آنان است, همگی درانتقال ارزشهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی به کودکان به عنوان شهروندان آینده مؤثراست. برای اینکه والدین درانتقال ارزشهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی موفق شوند باید انسان کامل جامعه را که ریشه در منابع غنی فرهنگی چون مذهب وادبیات دارد به جوانان بشناسانند وخود نیز به ارزشهای اخلاقی و فرهنگی پایبند باشند. مسئله دیگر اینست که خانواده ی امروزی برخلاف خانواده های گذشته یک خانواده ی بسته نیست بلکه کاملا باز است, یعنی با محیط پیرامون خود درارتباط است ورسانه های صوتی وتصویری، اینترنت و غیره خانواده را باپیامهای ارزشی و ضدارزشی متناقض درگیر می کند. بنابر این لازم است تفکر انتقادی در کانون خانواده نهادینه شود و معیارهای لازم برای بررسی پیامها و رفتارهای ارزشمند غیر ارزشمندبه فرزندان خانواده داده شود. یعنی به نوعی فرزندان بتوانند به ارزش سنجی فرهنگی بپردازند تا هر اثر فرهنگی مبتذل را به نام فرهنگ برتر به خورد آنان ندهند. براساس این ارزشها و فهم میراث فرهنگی, با سایر شهروندان رابطه مطلوب و مناسب داشته باشند و درعین حال متناسب با تغییر و تحولات جامعه, ارزشهای جدیدی برپایه ی منابع اصیل آن جامعه(مذهب و ادبیات) بوجودآورند و به توسعه فرهنگ جامعه بپردازند.
منظور از فضای عاطفی و روانی خانواده مجموعه ای از ارتباطات و تبادلات روحی و روانی است که بین افراد خانواده وجود دارد و شکل خاصی از روابط را فیمابین افراد بوجود آورده است. الگوی رشد شخصیت فرزندان ابتدا در چهارچوبی از ارتباطات با والدینش شکل می گیرد و شخصیت وی به یک ثبات و قوامی می رسد واین شخصیت, کودک را در سایر دوره های زندگیتحت تأثیر قرار می دهد. اما فضای عاطفی و روانی خانواده بدین طریق بر مشارکت و مسئولیت پذیری فرزندان تأثیر می گذارد که والدینی که فرزندان خود را طرد, تنبیه و تحقیر میکنند, باعث می شود کودکان آنان دارای تصور ضعیفی از خود شوند.
.در خصوص کارکرد جرم شناختی آن ذکر این پژوهش خالی از فایده نیست.
در شیکاگو مطالعهای روی دختران بزهکار به عمل آمد و به این نتیجه رسیدند که ۸/۶۶ درصد دختران بزهکار و ۸/۴۴ درصد دخترانیکه در سنین تحصیلی دبستانی بودند متعلق به خانوادههای از هم پاشیده بودند یعنی نسبت مزبور بیش از ۴۹/۱ در برابر ۱ بوده است و این نسبت نشان میدهد که از هم پاشیدگی کانون خانواده در روی دختران نسبت به پسران به مراتب انعکاس شدیدتری دارد و این نکته مؤید مطلبی است که در همین مقاله بدان اشاره رفت.
پیش از آنکه نتیجهء تحقیقات دانشمندان فرانسوی را در این زمینه یادآور شویم لازم میداند که تأثیر از هم پاشیدگی کانون خانواده را در بزهکاری سیاهپوستان که بوسیله محققان امریکائی بررسی شده است مطرح سازیم. نتایج بررسی آماری پژوهندگان امریکائی نشان می دهد از هم پاشیدگی خانواده در سیاهپوستان بیش از سفیدپوستان تأثیر سوء دارد و اعلام چنین نکتهای آنهم از ناحیهء محققان آمریکائی،گفتگوی زیاد طولانی را پیش میآورد.اجمال کلام آن که نمیتوان گفت که تعلق به یک نژاد خاص مؤثر در ارتکاب جرائم معینی است زیرا از یک سو به جز آمار امریکائیان.آمار محققان کشورهای دیگر چنین نتیجهای را اعلام نمیدارد و از سوی دیگر محققان با آزمون هایی که به عمل آوردهاند اختلافهای نژادها را اختلاف ساده بدنی یافتهاند و رنگ پوست را موجب تأثیر قابل ملاحظه در ذهن نیافتهاند و اختلافهای ذهنی نژادهای مختلف را قابل قبول ندانستهاند اگر گاهی اختلافی مشاهده گردید آنرا امری عارضی شناختهاند نه ذاتی.مثلا کمی هوش در برخی از دستههای نژادی بیشتر معلول یک محیط ناقص و نامتناسب است نه نقصان استعداد و قوای ذهنی ذاتی.به این ترتیب بین نژاد و شایستگی فردی و هوش و ذکاوت چندان ارتباطی وجود ندارد.نژاد عامل مقوم شخصیت فرد یا زندگی گروهی نیست و نژادگرائی بنیاد علمی ندارد صرفازاده تعصبهای ناروا است.در نیل بشر به تکامل فرهنگی و ترقیات بزرگ علمی و هنری عوامل زیادی مؤثر است که اختلاف نژادی به هیچ روی در آن نقشی ندارد معهذا مسأله تأثیر نژاد در ارتکاب جرم،همانگونه که بدان اشاره رفت،بیشتر در امریکای شمالی در مقایسه نژادهای سفید و سیاه و مطالعه در مهاجرانیکه از نژادهای مختلف در آن سرزمین زندگی میکنند مورد تحقیق واقع شده است و به این نتیجه رسیدهاند نه نسبت جرائم سیاهپوستان در امریکای شمالی بر سفیدپوستان غلبه داردا و بهطور کلی جرائم سیاهپوستان ۳ الی ۴ برابر جرائم سفیدپوستان است سیاهپوستان در مورد قتل و ضرب و جرح ۶ الی ۷ برابر،در مورد راهزنی ۴ برابر،در مورد سرقت با شکستن حرز ۳ برابر،در مورد اخفاه ۴ برابر، در مورد ازاله بکارت ۲ برابر و در مورد جعل اسناد و ضرب سکه قلب،۱۱برابر سفیدپوستان مرتکب جرم میشوند.
در همه جوامع خانواده دو نقش مهم و اساسی را برعهده دارد: نخست تولیدمثل ؛ یعنی خانواده واحدی است که فرزندان در آن متولد می شوند. سپس عملکرد اجتماعی کردن. به گونه ای که خانواده وظیفه آموزش و اجتماعی کردن فرزندان را برعهده دارد. از نظر صاحب نظران مکتب کارکردگرایی، خانواده نهادی است که بقای ان وابسته به وظایف و کارکردهایی است که بر عهده دارد. براساس این دیدگاه مهمترین وظیفه و کارکرد خانواده، اجتماعی کردن اولیه افراد و آماده کردن آنان برای پذیرش قواعد زندگی اجتماعی است.
گفتنی است شخصیت هر فردی در دوران طفولیت پایه ریزی می شود. اگر پایه های شخصیتی که در فرد نهادینه می شود سست باشد، این فرد در آینده ازلحاظ شخصیتی فردی نابهنجار خواهد بود.
درمیان خصوصیات تشکیل دهنده ی شخصیت فرد، عاطفه مهمترین نقش را بازی می کند. از زمان انقلاب صنعتی با پیدایش تکنولوژی و ایجاد زندگی ماشینی هرروز شاهد کاسته شدن عاطفه دربین مردم هستیم . عاطفه و خشونت دوروی یک سکه هستند؛ هرچه از میزان عاطفه کاسته شود بر میزان خشونت افزوده می شود. مهمترین کانون عاطفه خانواده است.خانواده آموزشگاه مقدس محبت است. کانون گرم خانواده است که ارزشهای عالی و عواطف و احساسات درخور شأن انسان را به فرزندان منتقل میکند. ارزشهایی چون ایثار،گذشت، صفا، فروتنی، احترام، عشق، شهامت، رشادت، تواضع، عزت نفس و … که جز در کانون گرم خانواده درجای دیگری نمیتوان آنها را جستجو کرد.
می توان گفت خانواده کانون عاطفه است. به نظر ژرار کورنو قانونگذار فرض بر این دارد که عاطفه حاکم بر خانواده است. و به همین دلیل امار ه عاطفه را میپذیرد. همچنین وی براین باور است که اماره عاطفه مبنای اصلی ارث را تشکیل می دهد. به همین دلیل است که پس از فوت یک شخص اموال وی به نزدیک ترین فرد خانواده اش به ارث می رسد.
اولین نیاز معنوی کودک محبت است. در واقع خانواده حمایت همه جانبه و روانی فرد را تضمین می نماید. فرد در برابر بیکاری ، شکست، ناامیدی، بیماری و ازکارافتادگی به خانواده پناه می برد.بنابراین دراین مورد خانواده نقش بسیا رمهمی را برعهده دارد. وجود محبت در کانون خانواده سبب می شود کودک به طورطبیعی و بدون احساس هیچ گونه کمبودی زندگی خود را طی نموده دارای شخصیتی متعادل باشد درصورتیکه درمحیط خانواده بجای محبت , خشونت بی عاطفگی حاکم باشد, کودک از نظر روانی فردی نامتعادل و ازنظر اخلاقی دچار شخصیتی خشک و یکدنده خواهد بود
ارضای نیازهای عاطفی و روانی مرد و زن، تداوم نسل انسانی و پرورش و اجتماعی کردن فرزندان از دیگر کارکرده های انحصاری خانواده هستند. به دنبال تحولات بنیادین در زمینه های اقتصادی و اجتماعی، شاهد دگرگونی هایی در ساختار خانواده و به تبع آن، کارکردهایش در سراسر جهان و کشور خود بوده ایم. کارکردهایی که روزی در انحصار خانواده ها بود، امروزه به نوعی به بنگاه های دیگری در سطح اجتماعی سپرده شده است. حال می خواهیم ببینیم در صورتی که خانواده نتواند کارکردهای خود را اعمال کند چه وضعیتی در نظام سیاست جنایی رخ خواهد داد.امروزه یکی از خطراتی که خانواده در اجرای کارکردهای مهم و انحصاری خود با آن مواجه است، جهانی شدن است.
جهانی شدن نه تنها کارکردهای خانواده بلکه اصل و تمامیت آن را به چالش کشیده است. افزایش طلاق، شکل گیری خانواده تک والدی، ازدواج های قراردادی غیر سنتی و تضعیف فرهنگ حتی بومی، فردگرایی و مصرف گرایی و همچنین پیشرفت های شگرف در زمینه فن آوری و اطلاعات و ارتباطات، روابط انسان ها را بیش از پیش تحت تأثیر ابزارهای رسانه ای و ارتباطی نظیر اینترنت و شبکه های رادیویی و تلویزیونی قرار داده است. مثلاً در ایران مردم به طور متوسط ۶ ساعت تلویزیون نگاه می کنند. اگر انسجام و وحدت اعضای خانواده را مهم ترین کارکرد عاطفی مؤلفه کارآمدی خانواده محسوب کنیم، مهم ترین آسیب استفاده افراطی از تلویزیون، خدشه دار شدن این امر در اثر کاهش روابط و از بین رفتن فرصت گفتمان مناسب است. واقعیت این است که اکنون در جامعه ما، رسانه های ارتباطی و اطلاعاتی و به خصوص ماهواره و اینترنت، مهم ترین عضو خانواده شده است؛ عضوی که بیشترین توجه را به خود جلب می کند، در روابط از همه فعال تر است و در عین حال رابطه غالب یک طرفه دارد که در این رابطه از هیچ یک از اعضای خانواده تأثیرپذیری ندارد.
گفته شد که یکی از کارکردهای خانواده، انتقال دادن فرهنگ است.فرهنگ هر ملتی از عناصر مختلف تشکیل شده است که این عناصر شامل زبان, مذهب , آداب و رسوم واعتقادات مذهبی, ارزش ها وهنجارها هستند.از سویی از دیدگاه جرمشناسی عوامل ارتکاب جرم به دو دسته تقسیم می شوند: دسته اول عوامل مربوط به شخصیت فرد بزهکار و دسته دوم عوامل اجتماعی بزهکاری است.محیط اجتماعی به دو دسته تقسیم می شود: محیط اجتماعی عمومی و محیط اجتماعی خصوصی.خانواده مهمترین محیط اجتماعی خصوصی است که نقش مهمی را در زمینه جرم زایی بازی می نماید.
در دوره جدید خانواده با جامعه رابطهای تعاملگرایانه پیدا کرده است. اگرچه بعضی از کارکردهای خانواده در کل به دیگر نهادهای اجتماعی واگذار شده، ولی هنوز خانواده کارکردهای بسیاری دارد. این معنی در مورد خانواده ایرانی اهمیت بیشتری دارد و عمده کارکردهای آن عبارتاند از: تولیدمثل تربیت فرزندان حمایت آموزشی و پرورشی از فرزندان حمایت از پدارانن و مادران مشارکت در ازدواج فرزندان ایجاد حس مشارکت لازم در فرد.خانواده به عنوان تنها قلمرو شناخته شده و قابل اعتماد زندگی اجتماعی محلی برای بروز علایق و نیازها محل استراحت و رفع خستگی انسان امروز تحقق فردیت اجتماعی خانواده در دورهی جدید به منزله بهترین نهاد اجتماعیکننده فرد است. با وجود کارکردهای متعدد برای خانواده ایرانی، تشکیل شخصیت اجتماعی و فرهنگی و تولید فردیت جدید به عهدهی خانواده است.[۱۳۱]
از طرف دیگر با به وجود آمدن سازمانهای جدیدی چون تامین اجتماعی و آموزش و پرورش جدید، تعلیم و تربیت و حمایت از کودکان و بزرگسالان تنها به عهدهی خانواده نبود.
یکی ازاصلیترین مشکلات خانواده ایرانی، تلاش نسلهای گذشته در بقای کارکردهای سنتی است در حالی که یکی از گرایشهای درونی خانواده تقلیل سهم و نقش آن در مقابل تقویت نهادهای اجتماعی دیگر است. در دورهی جدید خانواده بار حمایت افراد و نسلهای متعدد را به دوش کشیده است، ولی تا حدود زیادی سعی دارد تا تمایز و تفاوت نسلی را نیز به رسمیت نشناسد و با مشکلات ناشی از این نوع تمایز و تفاوت روبرو شود.
گفتار دوم: کارکرد اختصاصی خانواده
در این قسمت توضیح داده می شود که تامین نیاز جنسی فقط بایستی در حوزه خانواده صورت پذیرد. در غیر این صورت نهاد خانواده به سرعت با اظمحلال و فروپاشی مواجه خواهد شد. اهمیت این کارکرد خانواده از تدابیر شدید سیاست حنایی شارع در خصوص ارتکاب اعمال منافی عفت قابل استنباط است. در مباحث پیشین در خصوص واگذاری کارکرد های خانواده به سایر نهادها گفتیم. از میان کارکردهای مختلف حانواده آن چه موجب دوام و استحکام خانوداه می شود انحصاری و اختصاصی کردن کارکرد مورد بحث تنها از طریق ازدواج و در حوزه خانواده بودن آن است.
دین اسلام نیز باتوجه به اهمیت بنیادی و خاص خانواده ارتکاب اعمال منافی عفت رابه شدت نهی کرده است.ابتدا رابطه نامشروع و سپس زنا توضیح داده می شود. به طورکلی نظر حقوقدانان و محاکم درمورد مفهوم رابطه نامشروع را به دو گروه عمده می توان تقسیم کرد: در این قسمت به نظریه گروه دوم که منطقی تر و مستدل تر است اشاره می شود.این گروه معتقدند که با توجه به ذکر مصادیق رابطه نامشروع که عبارت از تقبیل و مضاجعه است این ماده صرفا شامل هر نوع رابطه مبتنی بر تماس جسمی زن و مرد نامحرم که بین آنها علقه ی زوجیت وجود ندارد می شود, زیرا سایر مصادیق این ماده نیز باید دارای همان ویژگیها و شرایط مصادیق ذکرشده باشد و ازجمله خصوصیات این مصادیق وجود تماس جسمی بین زن ومرد نامحرم است.بنابراین اگر موارد دیگری باشد که در آنها هیچگونه تماس جسمیبین زن و مرد نامحرم وجود نداشته یاشد رابطه، رابطه نامشروع تلقی نمی گردد.صرفا شامل هرنوع رابطه و تماس جسمی همراه با شهوت زن و مرد است که بین آنها علقه زوجیت وجود ندارد.
ارتکاب زنا نیزجرم و مستوجب مجازات است. ازنظر اسلام آن چنان عملی زشت نفرت برانگیز است که قرآن کریم می فرماید:” و نزدیک زنا مشوید که زنا همیشه فاحشه بوده و روش زشتی است". و نیز می فرماید:” آنانی که با الله خدای دیگری را نمی خوانند و کسی را که خداوند خونش را حرام داشته جز به حق نمی کشند و زنا نمی کنند و هر کسی این کارها را انجام دهد گناهی کرده است که روز قیامت عذابش زیاد می شود و همیشه در آن به خواری می ماند” همچنین قابل ذکر است که پیروان همه مذاهب اسلامی بر حرمت این امر شنیع اتفاق نظر دارند از منظر مجازات نیز اسلام شدیدترین مجازاتها را برای ارتکاب زنا وضع نموده است.از دیدگاه قرآن کریم دو دلیل عمده برای جرم انگاری زنا می توان ملاحظه نمود:
الف: ارتکاب زنا موجب اختلاط نسل میگردد.
ب: ارتکاب زنا موجب ازبین رفتن کیان خانواده و پاشیدگی آن می شود.
خداوند کریم در سوره مبارکه الاسراء اولا آن را فاحشه خوانده و در ثانی به راه بد توصیفش کرده که مراد از آن( و خدا داناتر است) سبیل بقاء است.همچنان که از آیه” اعئنکم لتاتون الرجال و تقطعون السبیل” نیز برمی آید که مقصود از راه همان بقاء نسل است و معنایش اینست که آیا شما در آمیختن با زنان را که راه بقای نسل می باشد و نظام جامعه خانوادگی را که محکم ترین وسیله است برای بقای مجتمع مدنی به وجود می آورد, ازهم می گسلد” .
شیوع فحشا باعث انقطاع نسل فساد جامعه خانواده است و با فساد خانواده ها, جامعه کبیر انسانی ازبین می رود.از طرف دیگر ارتکاب زنا موجب طلاق و جدایی بین زوجین می گردد. خداوند کریم در آیه ی ۱ از سوره مبارکه طلاق میفرماید:” آنان را(زنان را) از خانه هایشان بیرون مکنید, خودشان هم بیرون نشوند مگر اینکه گناهی علنی مرتکب شوند.” لا تخرجوا من بیوتهن ولا یخرجن ال ان یاتین بفحشه مبینه”
اگر جرم زنا توسط زن و مردی صورت گرفته باشد که خویشاوندی نسبی دارند و به سبب این خویشاوندی ازدواج آنان باهم حرام باشد قانون مجازات اسلامی مجازات قتل را برای مرتکبین آن درنظرگرفته است. در مباحث گذشته توضیح داده شد که فلسفه اصلی جرم انگاری زنا به دلیل ایجاد فساد در نسل می باشد حال اگر ارتکاب این نوع جرم درمیان محارم که اصولا اعضای خانواده را تشکیل می دهند, صورت بگیرد کیان خانواده ها در معرض آسیب جدی قرار می گیرد. ازطرف دیگر از آنجایی که محارم نسبی اصولا در کنار همدیگر زندگی می نمایند درصورت اشاعه این نوع جرم امکان ارتکاب آن بسیار قوی و امکان کشف بسیارضعیف می نماید, لذا قانونگذار شدیدترین برخورد با این نوع جرایم را داشته است.
در مورد فلسفه جرم انگاری رابطه نامشروع نیز باید گفت ازآنجایی که آزادگذاشتن روابط زن ومرد تا حد تماس جسمی زمینه را برای جرم زنا فراهم می آورد و زنا نیز ازجمله اعمالی است که کیان خانواده را با خطر جدی مواجه می سازد، بنابراین روابط نامشروع نیز درجهت حمایت از کیان خانواده جرم انگاری شده است. به عبارتی این ممنوعیت تنها ممنوعیتی فیزیکی نیست, بلکه حرمت رابطه نامشروع بدلیل حرمت آسیبی است که چنین رابطه ای می تواند به اساس خانواده وارد نماید. به عبارتی رابطه نامشروع تمرکز روانی و جسمانی زن و مرد را نسبت به هم از بین می برد. درواقع رابطه نامشروع به این دلیل نامشروع است که مشروعیت روانی و جسمانی رابطه زن و مرد را با تردید و آسیب مواجه می سازد.
مبحث چهارم: اصل دوام و استحکام خانواده
در این قسمت به سیاست هایی پرداخته می شود که موجب تداوم خانواده ی شکل گرفته شده است.
گفتار اول: شرط کفائت در نکاح
در مبحث بهینه سازی کارکرد عنصر فرهنگی از کفائت صحبت کردیم و گفته شد کفائت عنصر تضمین دوام نکاح است دوام خانواده است. بسیاری از فقهای اهل سنت بر این عقیده اند که کفائت فقط در جانب مرد معتبر است به این معنا که زن بایستی همواره با کفو ازدواج کند و شرط است که مرد کفو زن باشد اما مرد می تواند با هر کسی ازدواج کند و او این که کفو نباشد… دلیل این امر این است که اولاً عدم کفائت فقط از ناحیه ی زن و اولای او موجب عار است… ثانیا… عرفاً نیز مرد در اثر ازدواج با کسی که شان او پایین تر از اوست مورد طعن قرار نمی گیرد ولی زن این طور نیست و لذا شان زن این است که مرد متناسب با شان وی یا بالاتر از شان او به ازدواجش در آید ولی مرد. می تواند با کم تر از شان خود هم ازدواج کند.این امر که کفر زوج هم ابتدائاً و هم استداماً مانع نکاح است این شرط را از چمله سیاست های ایجاد دوام خانواده نیز قرار می دهد.
گفتار دوم: هماهنگ سازی نظام شغلی با سیاست ترویج ازدواج
در کنارتحولات نظام ارزشی در سال های اخیر، جامعه ی ایرانی با تغییرات اجتماعی و ساختاری دیگری نیز در این سال ها دست به گریبان بوده است. یکی از این موارد، تغییر ساختار اقتصادی کشور و تبعات اجتماعی مختلف آن بر رفتارهای جوانان است. اکنون فاصله ی بین بلوغ جنسی و بلوغ اقتصادی در ایران به بیش از ده سال رسیده است؛ فاصله ای که روز به روز در حال افزایش است. این همه در حالی است که ازدواج تنها راه مشروع رابطه جنسی در ایران است و اکنون این راه با موانع زیادی رو به رو شده است. افزایش سن ازدواج، فشارهای زیادی به جوامع با ساختار سنتی وارد کرده است. در حال حاضر، ایران بیش از دوازده میلیون جوان در سن ازدواج دارد که هنوز ازدواج نکرده اند. مسئله ی اشتغال نیز بر این مشکلات می افزاید. اشتغال، مقدمه ی ازدواج است و مشکلات اقتصادی بر سن ازدواج در شهرهای بزرگ افزوده است. از سوی دیگر، میزان ورود به دانشگاه ها نسبت به چند دهه ی گذشته نیز بسیار بیشتر شده است و اکنون با چندین میلیون فارغ التحصیل بیکار مواجه ایم که در عمل شانس چندانی برای ازدواج در سنین مناسب ندارند. طبق گزارش های رسمی دولت، بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی در ایران ده برابر بیکاری غیردانشگاهیان است.
در این میان، افراد مختلف با فشارهای ناشی از بلوغ جنسی از یک سو و افزایش سن ازدواج از سوی دیگر شکاف رو به گسترش میان این دو، به گونه های متفاوتی برخورد می کنند. شکل گیری نگرش های آنومیک [۱۳۲] و پیدایش ارزش های جدید با ریشه هایی فراملی و در ابعاد جهانی، یکی از تبعات این گسست فزاینده است. تغییرات نظام ارزشی و تغییر ساختار اقتصادی ایران نیز به تدریج زمینه را برای بروز الگوهای نوینی از رفتارهای جنسی در میان بخشی از جوانان ایرانی فراهم کرده است؛ شکل گیری ارزش هایی نوین و پیدایش الگوهای جدیدی از رفتار که به عنوان پاسخ هایی به نیازهای درونی ارضا نشده ی آنان عمل می کنند. تحقیقات اندک نشان می دهند که روابط جنسی پیش از ازدواج در ایران در حال افزایش است .گسترش این گونه روابط، از جمله موضوعات حساس و عموماً مغفول در امر سیاست گذاری و مطالعات آکادمیک در ایران است. امروزه تفاوت در نگرش به نحوه ی رابطه با جنس مخالف به یکی از اصلی ترین کانون های مناقشه ی بین نسلی در خانواده های شهری بدل شده است. اکثر این روابط، پنهانی و دور از چشم والدین شکل گرفته و تداوم می یابد. در این بین، جوانی جمعیت و رفتارهای پر خطر آنان در این سن به یکی از عوامل هشدار دهنده در ایران تبدیل شده است. مسئولان ذیربط از احتمال گسترش فزاینده ایدز در میان جوانان سخن می گویند و تلویحاً گسترش روابط جنسی پر خطر در این سنین را عاملی برای آغاز شکل گیری موج سوم ایدز[۱۳۳]در ایران می دانند. مسئله ای بغرنج در حال رخ دادن است و سیاست غالب نیز نادیده گرفتن آن است. در این میان، بسیاری از والدین هم از ماجرا با خبر نیستند. بسیاری از جوانان، والدین خود را محرم اسرار جنسی شان تلقی نمی کنند. بی اطلاعی خانواده ها، کنترل آنها بر فرزندانشان را با مشکلی جدی مواجه کرده است.
۱- گردشگران ورودی به بخش ، « نمایندگان فرهنگهای گوناگون هستند و تماس رودرروی این نمایندگان ، تماس رودرروی فرهنگهاست » ( رضوانی ، علی اصغر ، ۱۳۷۴ ، ص ۵ ) که به دنبال خود برکت را برای بخش به ارمغان می آورد .
مردم منطقه از فرهنگ و تمدنها ، شهرها و کشورهای دیگر شناخت نسبی پیدا
می کنند .
ذهنیت منفی مردم منطقه نسبت به گردشگران و متقابلاً گردشگران از مردم منطقه و کشور زدوده می شود .
پیوند و روابط عاطفی بین مردم بخش و گردشگران به وجود خواهد آمد .
مردم منطقه از ارزشهای فرهنگی گردشگران خارجی از قبیل قناعت ، صبر و بردباری ، ادب ، نظم و دقت ، ارزش گذاری به بناها و آثار بهره مند خواهند شد .
۲-۷جاذبه های طبیعی و اکوتوریستی ایران
با نگاهی به نقشه طبیعی ایران براحتی می توان به موقعیت آب و هوایی و توپوگرافیک منحصر به فرد آن پی برد «بهره مندی از آفتاب، داشتن سرزمین کوهستانی ، وجود دشت ها، به علاوه داشتن دو دریا در شمال و جنوب، اقلیم ایران را استثنایی کرده است. » ( کردوانی ، ۱۳۷۶ ، ص ۴۹ ) در قلمرو جغرافیایی ایران منطقه ساحلی شمال دارای آب و هوای مطبوع ، جنگل های سرسبز و سواحل خزر با چشم انداز طبیعی و مناظر بدیع می باشد . نوار ساحلی جنوب نیز با آب و هوای گرم و مرطوب امکانات خاصی برای تفریحات تابستانی فراهم آورده است . داشتن آبهای معدنی، مناظر زیبا در امتداد رشته کوه زاگرس در غرب کشور و بیابانها و کویرهای شرقی ایران ، چشم اندازهای بکری را با آسمان دلفریب که از دیرباز آوای ملکوتی حرکت به سوی واقعیت و نهان جان را در دل هر ببینده صاحب ذوق برانگیخته ، خود به تنهایی باعث جذب تعداد بی شماری از مشتاقان خواهد بود. ( دهقانی ، ۱۳۷۸ ، ص ۸۱ )
«به علت چنین تنوعی است که از کشور ایران به عنوان یک کشور بلکه به عنوان قاره ای کوچک نام می برند. » ( روزنامه همشهری ، ۲۹ خرداد ۱۳۷۹ ، ص ۵ )
بطور کلی چنین موقعیت جغرافیایی سبب زایش چشم اندازهای طبیعی می شود که می تواند در رونق اکوتوریسم به عنوان یکی از انواع توریسم در توسعه این فعالیت در ایران مفید واقع شود . «امکان سنجی جاذبه های اکوتوریستی ایران و مقایسه آن با درآمد توریستی کشورهایی که محور این فعالیت را در سرزمین خود اکوتوریسم قرار داده اند نشان می دهد ، دستیابی به درآمد ۵۰ میلیارد دلاری در سال ۲۰۲۰ چندان رویایی نیست. ضمن آنکه می بایست توجه داشت گسترش اکوتوریسم در ایران با محدودیت اجتماعی و اخلاقی و مذهبی دیگر شاخه های توریستی رو به رو نیست و از سوی دیگر به تصریح کارشناسان ، قرن آینده از آن اکوتوریسم است و در دهه های آینده بیشترین درصد رشد و توسعه این فعالیت در بخش اکوتوریسم روی خواهد داد. » ( روزنامه بهار ، ۲۹ خرداد ۱۳۷۹ ، ص ۱۲ )
باید توجه داشت که براستی آنچه از نظر جاذبه های طبیعی در ایران وجود دارد می تواند یکی از بزرگترین پارامترهای توسعه توریسم باشد . «بزرگترین دریاچه شور جهان (دریاچه ارومیه) ، بهترین پیستهای اسکی دنیا با بیش از هفت ماه پوشش برفی قابل استفاده برای اسکی، بزرگترین کویر دنیا (دشت کویر) یکی از بزرگترین دریاچه های آب شیرین دنیا (دریاچه هامون)، خوش آب و هواترین سواحل دنیا در جنوب کشور با آب و هوایی مطلوب در فصل سرد (همان زمانی که فعالیتهای توریستی در مهمترین مناطق توریستی از رونق می افتد) و صدها جاذبه طبیعی دیگر در ایران وجود دارد. » ( خالدی ، ۱۳۸۱، ص ۲۱ )
۲-۸- اشکال عمده گردشگری
با توجه به طول مدت مسافرت ، تأسیساتی که به خدمت گرفته می شود ، فصل و چگونگی سازماندهی مسافرت و همچنین انگیزه های گوناگون که موجب پیدایش یک جریان گردشگری
می شوند ، می توان اشکال مختلف گردشگری را از یکدیگر تمیز داد ، لیکن عواملی که برای طبقه بندی اشکال مختلف گردشگری مورد استفاده قرار می گیرند یکسان نیستند.
با توجه به طول مدت مسافرت می توان گردشگری کوتاه مدت و دراز مدت را از یکدیگر تفکیک کرد .بر طبق زمان یا فصل سال مسافرت ، دو نوع گردشگری به نام گردشگری زمستانی و تابستانی به وجود می آید .
بر اساس نوع وسیله نقلیه که مورد استفاده گردشگران قرار می گیرد ، شکل خاصی از گردشگری به نام های گردشگری زمینی ، دریایی و هوایی شکل می گیرد .
انگیزه و هدف می تواند عاملی برای گردشگری و مسافرت باشد . گردشگران در آمارگیری ، با توجه به هدف از سیر و سفر ، طبقه بندی می شوند چرا که اطلاع از علت سیر و سفر، به سیاستگذاران و برنامه ریزان در طرحهای توسعه اقتصادی توریسم کمک قابل توجهی می کند( قره نژاد ، حسن ، ۱۳۷۴ ، ص۴۸ ) بدین ترتیب با توجه به اهداف مورد نظر در سیر و سیاحت ، اشکال متنوعی از گردشگری ( به صورت شخصی یا گروهی ) به وجود می آیند ، که به شرح مختصر هر یک می پردازیم :
۱- گردشگری تفریحی و استفاده از تعطیلات :
این نوع گردشگری شامل افراد یا گروههایی است که جهت استفاده از تعطیلات ، تفریح ، استراحت ، استفاده از آب و هوای گرمتر یا خنک تر از محل اقامت خود به مسافرت می روند .
۲- گردشگری فرهنگی ـ آموزشی :
این گردشگری برای آشنایی با مواریث فرهنگی ، هنری ، آداب و رسوم ، بناها و آثار تاریخی با اهداف آموزشی ، تحقیقاتی و پژوهشی صورت می گیرد .
۳- گردشگری مذهبی :
این نوع از گردشگری ، از رایج ترین اشکال گردشگری در سراسر جهان است . جاذبه های مذهبی ، زیارتگاهها و اماکن مقدسه هر سال تعداد زیادی از گردشگران را به سوی خود جلب می کنند .
۴- گردشگری اجتماعی :
در این نوع از توریسم ، عمدتاً هدفهای اجتماعی ، مردم شناسی ، جامعه شناسی و امثال آن مورد نظر است . دیدار دوستان ، آشنایان و خویشاوندان نیز از نوع گردشگری اجتماعی به شمار
می روند . ( رضوانی ، علی اصغر ، ۱۳۷۴ ، ص۱۸و ۱۹ )
۵- گردشگری اقتصادی :
سیر و سفرهایی که در ارتباط با فعالیتهای شغلی و کاری انجام می گیرد جزء گردشگری اقتصادی مورد مطالعه قرار می گیرند .
۶- گردشگری سیاسی :
مسافرت به منظور شرکت در اجلاس و مجامع بین المللی ، کنگره ها و سمینارهای سیاسی ، جشنهای ملی و مذهبی ، مراسم ویژه سیاسی مانند تدفین رهبران و شخصیت های سیاسی ، پیروزی رهبران احزاب و به حکومت رسیدن آنها و نظایر آن گردشگری سیاسی خوانده می شود .
گردشگری ورزشی :
سیر و سیاحتهایی که جهت شرکت در مسابقات ورزشی و یا تماشای مسابقات ورزشی انجام می گیرد ، جزء توریسم ورزشی مورد مطالعه جغرافیدانان و اقتصاد دانان قرار می گیرد . ( قره نژاد ، حسن ، ۱۳۷۴ ، ص ۵۳ )
۸- گردشگری درمانی :
این نوع گردشگری شامل افراد و گروههایی است که برای استفاده از تغییرات آب و هوا ( با هدف پزشکی و درمانی ) ، استفاده از آبهای معدنی ، گذران دوره نقاهت ، معالجه و نظایر آن اقدام به مسافرت می کنند .
۹- توریسم چشم انداز ( بازدیدهای یکروزه ):
سیر و سفرهایی است که در طول یک روز برای دیدار مکانهای باستانی و نقاط تاریخی از طرف مؤسسات توریستی برگزار می گردد . ( قره نژاد ، حسن ، ۱۳۷۴ ، ص ۵۴ )
۲-۱۰- نتیجه گیری و پیشنهاد
با توجه به انواع مختلف گردشگری و رابطه آن با مطالعات علوم مختلف به طور کلی برای رسیدن به یک توسعه ی پایدار در جهانگردی ما نیازمند ساماندهی و مدیریت فضاهای گردشگری و همچنین انجام مطالعات تفصیلی و تعیین اهداف و برنامه های توسعه ی منابع گردشگری و اکتوریستی به نحو جامع هستیم تا بتوانیم با ایجاد امکانات زیربنایی و برقراری یک رابطه بین بخشهای مختلف این صنعت ، گردشگری را در این بخش به سمت پایداری هر چه بیشتر سوق دهیم .
فصل سوم
آشنایی با خصوصیات جغرافیایی بخش باغبهادران
۳-۱) شهرستان لنجان :
شهرستان لنجان یکی از شهرستانهای استان اصفهان است که با مساحت ۳۷۵/۱۰۹۳ کیلومتر مربع تقریباً ۱/۱ درصد از مساحت استان اصفهان را در بر گرفته است .این شهرستان بین ۵۰ درجه و ۵۶ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۲۸ دقیقه طول شرقی و ۲۲ درجه و ۱۲ دقیقه تا ۳۲ درجه و ۳۲ دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است . این شهرستان از طرف شمال به شهرستان تیران و کرون و از جنوب و جنوب غرب به استان چهار محال و بختیاری و از سمت شرق به شهرستان مبارکه و فلاورجان محدود می گردد . ارتفاع متوسط آن از سطح دریا ، بین ۱۷۳۰ تا ۲۴۰۰ متر می باشد . این شهرستان طبق آخرین سرشماری سال، ۱۳۸۵ دارای ۲۲۶۷۵۶ نفر جمعیت بوده است .(سرشماری عمومی نفوس ومسکن سال ۱۳۸۵). این شهرستان دارای ۸ شهر به نامهای باغبهادران ، چرمهین ، چمگردان ، زرین شهر ، سده لنجان ، ورنامخواست ، فولادشهر و شهر جدید زاینده رود می باشد . این شهرستان دارای ۲ بخش به نامهای باغبهادران (بخش مورد مطالعه) و بخش مرکزی و۵ دهستان ،۵۳ آبادی دارای سکنه و ۲۵۰ آبادی خالی ازسکنه می باشد
۳-۲ ) بخش باغبهادران :
منطقه باغبهادران ناحیه ای است از بلوک لنجان علیا ؛ که در فاصله ۶۰ کیلومتری جنوب غربی شهرستان اصفهان مابین ۵۰ درجه و ۵۶ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۱۸ دقیقه طول شرقی و ۳۲ درجه و ۴۱ دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است . ( فتحی باغبهادرانی ، مسعود ، ۱۳۷۲ ، ص۹ )
این بخش در نیمه غربی شهرستان لنجان در غرب بخش مرکزی قرار گرفته و از شمال به شهرستان تیران و کرون و از شرق و جنوب به بخش مرکزی و از غرب با استان چهارمحال و بختیاری هم مرز است .
رودخانه زاینده رود در نواحی مرکزی آن و از غرب به شرق جریان داشته و دهستانهای چم رود و زیرکوه در جنوب رودخانه و چم کوه در بخش شمالی آن قرار دارند .
این بخش در مجموع دارای ۵/۵۴۲ کیلومتر مربع وسعت است ؛ که ۶/۴۹ درصد از وسعت شهرستان لنجان را در بر گرفته است . همچنین کل جمعیت این بخش در مجموع ۴۵۹۷۳ است که ۲/۲۲ درصد از جمعیت شهرستان را شامل می شود .
بخش باغبهادران که جزء یکی از دو بخش شهرستان لنجان می باشد و منطقه مورد مطالعه ما را تشکیل می دهد ، دارای ۲شهر ( باغبهادران و چرمهین ) و سه دهستان ( چم کوه ، چم رود و زیرکوه ) و ۳۷ آبادی دارای سکنه است . همچنین تراکم نسبی جمعیت آن ۶/۸۵نفر است . (سرشماری عمومی نفوس و مسکن ، سال ۱۳۸۵ ، ص۳۹ )( نقشه شماره ۳-۲)
اینک به مشخصات کلی هر یک از شهرها و دهستانهای واقع در محدوده بخش در ذیل
می پردازیم : جدول شماره — تعداد شهرها و دهستان های دارای سکنه شهرستان لنجان
تقسیمات اداری – سیاسی | تعداد شهر | تعداد دهستان | دارای سکنه |
لذا مستند به ماده ۱۱۸ قانون امور جسمی که اعلام می دارد کسی که به عنوان عجز از اداره اموال برای او امین معین شده باشد اگر تصرفی در اموال خود بنماید نافذ است و امین نمی تواند او را ممانعت نماید .
۴- به استناد ماده ۱۲۳ قانون امور جسمی امین که برای اداره اموال عاجز معین میگردد به منزله وکیل عاجز و احکام وکیل نسبت به او جاری است پس در مورد وکالتنامه متنازع فیه که ضمن عقد خارج لازم وبعد عزل صورت پذیرفته است به عقد لازم آن ( عقد بیع ) مستندبه ماده ۱۱۸ ق امور حسبی بعد اثر است و احکام عقد بیع در مورد معامله جاری است .
۵- ضایعات و صدمات ناشی از جنگ به حدی نبوده که خواهان دچار اختلال حواس و عدم تعادل روانی گردد .
موید ادعا نظریه شماره ۲۲۶۸۸/۱۶۴۵ مورخه ۹/۹/۸۲ می باشد که اظهار می دارد از نامبرده معاینه به عمل آمده در حال حاضر علائمی دال بر جنون و سفاهت ندارد که موید کذب بودن ادعای خواهان است از طرفی به استناد همین نظریه پزشکی خواهان کاملا از اهلیت قانونی معامله برخوردار است .
مبایعه نامه در مورخه ۱/۷/۸۱ صورت پذیرفته و به طبع وکالتنامه متنازع فیه نیز به جهت در رهن بودن منزل در مورخه ۳/۷/۸۱ تنظیم گردیده در صورتی که نظریه پزشکی قانونی در مورخه ۹/۹/۸۲ صادر و دادنامه نصب امین نیز درمورخه ۱۵/۸/۸۴ بوده لذا :
الف ) اختیارات امین از تاریخ نصب می باشد و عطف به ما سبق ندارد .
بیماری خواهان به ما سبق خود مرتبط نمی باشد .
وکیل محترم خوانده را به سوء استفاده از وضعیت روانی خواهان متهم نموده و وی را در حالیکه اهمیت قانونی انجام معامله نداشته اند با تدلیس اقدام به اخذ وکالتنامه و معامله نموده که این اتهام خود از جرائم کیفری بوده و این در صورتی است که موکل ایشان اهلیت قانونی معامله را دارا می باشد .
لذا به جهت عدم اثبات سوء استفاده و سوء نیت خاص علیه مشار الیه شکایت داشته و درخواست دعوی تقابل مستند به ماده ۱۴۱ و ۱۸ آ. د. را دارد حالیه با توجه به شرح فوق تقاضای رد ادعای خواهان مبنی بر ابطال وکالتنامه متنازع فیه را دارم .
لایحه آقای حجت اله بخشی به شماره ثبت ۲۶۶۰ -۸/۱۱/۸۴ :
مضمون لایحه :
۱- موکل از جانبازان جنگ تحمیلی است که به استناد صورت وضعیت مجرمیت بنیاد شهید مشهدمشارالیه به دلیل اصابت موج انفجار در مناطق جنگی دچار اختلال حواس و عدم تعادل روانی گردیده .
لذا با عنایت به نظریه پزشکی قانونی استان خراسان رضوی تحت شماره ۲۲۶۶۸-۱۶۴۵ مورخ ۹/۹/۸۲ موکل دارای درجاتی از اختلال اضطرابی پس از ضربه PTSD موج انفجار بوده و می بایست در امور مالی خود از مشاور امین استفاده نماید .
از طرفی به موجب حکم شماره ۱۱۳۸/۶۹ شعبه ۹ دادگاه عمومی خانم صغری حسینیان ( زوجه موکل ) به عنوان امین بر اموال مشار الیه تعیین گردیده است .
۲- خواهان با بهره گرفتن از امتیاز جانبازی موفق به دریافت یک قطعه زمین مشاعی از مسکن و شهر سازی خراسان طی قرارداد شماره ۱۱۷۹۹-۳/۵/۷۸ شده که تا مرحله سفت کاری اقدام به احداث بنا نموده است.
۳- خوانده پرونده با سوء استفاده از وضعیت روانی موکل و در حالیکه نامبرده فاقد صلاحیت انجام معامله بدون نظر مشاور و امین بوده با اخذ وکالت ۱۰۵۸۸۲ مورخ ۳/۷/۸۱ دفتر اسناد رسمی شماره ۴۷ و همچنین وام ۴% ساخت مسکن و دریافت وام بلاعوض موکل مبادرت به تکمیل ساختمان و تصرف ملک کرده و اینک تصمیم به انتقال سند رسمی و تصاحب ملک متنازع و انجام فروش دارد در حالیکه خوانده مزبور وجوهات متعلق به موکل را بعنوان ثمن معامله محسوب و بدون پرداخت وجه و یا مغبون نمودن خواهان ، اموال موکل را حیف و میل کرده و اینک با ثمن نجس و سوء استفاده از وکالتنامه غیر شرعی و قانونی قصد تنظیم سند رسمی ملک مزبور را دارد .
علی هذا نظر به مراتب یاد شده و مدارک تقدیمی تقاضای صدور حکم مبنی بر ابطال وکالتنامه فوق الذکر که از نظر حقوقی و قانونی فاقد وجاهت می باشد و نیز رفع تصرف و خلع ید از خوانده یاد شده و محکومیت مشارالیه به پرداخت کلیه خسارات دادرسی از باب تعبیر و مستندا به ماده ۵۱۹ آ. د. م مورد استدعاست .
به تاریخ ۸/۱۱/۸۴ در وقت مقرر شعبه ۳۱ دادگاه عمومی مشهد به تصوی جناب قابل تشکیل وکیل خواهان حاضر است آقای شفیعا نماینده بنیاد جانبازان به همراه خوانده حضور دارند .
وکیل خواهان اظهار داشت دعوی به شرح دادخواست و لایحه تقدیمی به شماره ۱۶۶۰-۸/۱۱/۸۴ می باشد ، وکیل خوانده نیز اظهار می دارد مطالب و دفاعیات به شرح لایحه شماره ۲۶۶۲ مورخه ۸/۱۱/۸۴ می باشد .
سپس وکیل خواهان اظهار میدارد : در پاسخ به لایحه دفاعیه وکیل خوانده به عرض می رساند که برابر نظریه پزشکی قانونی اختلال اضطرابی موکل را پس از ضربه PSTD انفجار را برابر گواهی شماره ۲۴۵۶/۴۴/۸۱ – ۲۵/۱۲/۷۲ سپاه پاسداران تاریخ مجروحیت مشار الیه را ۲۹/۷/۶۳ بوده و لذا موکل از سال ۶۳ دچار این بیماری بوده و لذا با توجه به وضعیت روانی موکل و در حالیکه فاقد صلاحیت انجام معامله بدون نظر مشاور امین بوده و لذا با مغبون نمودن موکل ملک موصوف را متصرف و قصد انتقال آن را به نام خود دارد .
وکیل خوانده اظهار می دارد ک احتراما ضمن ارسال لایحه شماره ۲۶۶۲ -۸/۱۱/۸۴ نظر حضرتعالی را به شرح ذیل معطوف می دارد :
۱- وکیل محترم دعوی سعی بر این دارد که علی رغم نظر صریح پزشکی قانونی که اعلام نموده علائمی دال بر جنون و سفاهت که از ارکان اهمیت معامله است را اعلام نموده موکل خود را فاقد سفاهت دانسته در صورتی که ایشان هم اکنون نیروی نظامی سپاه پاسداران دارای مسئولیت بود .
در صورت عدم وجود رشد عقلانی درنیروی نظامی که بسیار حساس است اشتغال نداشتند .
۲- درخواست خلع ید از در صلاحت شورای حل اختلاف است و موضوع مربوط و مرتبط با ابطال وکالتنامه متنازع فیه نمی باشد .
۳- موکل اینجانب در مورخ ۱/۷/۸۱ طی بیع در مبایعه نامه عادی در حضور ۲ شاهد ملک مذکور را خریداری نموده که یکی از شهود نیز برادر خواهان که روحانی نیز می باشد هستند .
۴- ثمن معامله کلا به میزان ۰۰۰/۰۰۰/۶۳ ریال طی چک شماره ۹۱۰۲۹۰/۱۹۰ سپه جاری طلایی و یکدستگاه اتومبیل پیکان به مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۲۶ و الباقی به میزان ۰۰۰/۰۰۰/۷ ریال نقدی در محضر پرداخت شده است که پس از وکالت در مبذول شماره ۱۰۵۸۸۲ مورخ ۳/۷/۸۱ تنظیم گردیده . مستند به ماده ۱۱۸ قانون امور حسبی که اعلام میدارد کسی به عنوان عجز از اداره اموال اموال برای او امین معین شده است اگر تصرفی در اموال خود بنماید نافذ است و امین نمی تواند او را ممانعت کند .
مشخص می شود که عمال عاجز نافذ است و از طرفی نصب امین پس از ۳ سال وقوع عقد بیع انجام شده است .
لذا اظهار نظر نمی تواند به ما سبق نماید . در نظریه پزشکی اعلام گردیده بهتر است مشاور امین داشته باشد که مفهوم مخالف آن این است در صورت عدم پذیرش امین یا مشاور نیاز مبرم نیست .
وکیل محترم موکل اینجانب را متهم به سوء استفاده از احوالات محصور نموده که به اثبات نرسانده لذا دعوی مقابل را در اولین جلسه دادرسی علیه مشار الیه دارد .
لذا از آن دادگاه محترم خواهشمند است ضمن رسیدگی به ایرادت شکلی ثبتی پرونده از قبیل مقوم بدون کارشناسی – دعوی خلع ید و رسیدگی به امورات ماهوی پرونده ادعای خواهان رانسبت به وکالتنامه متنازع فیه خواستارم .
وکیل خواهان اظهار میدارد با توجه به اینکه وکالتنامه ۱۰۵۸۸۲ مورخ ۳/۷/۸۱ دفترخانه ۴۸ مشهد استناد نموده اند لذا لایحه تکمیلی تقدیم ریاست محترم دادگاه خواهد شد .سپس طرفین از استماع تصمیم دادگاه اسقاط حق حضور نمودند .
دستور دادگاه : دفتر وقت مراجعه تعیین پس از وصول لایحه وکیل خواهان بهنظر برسد .
تمایل حقوقی کارآموز :
وکیل خواهان به استناد اینکه موکلش به علت بیماری اختلال حواس در هنگام معامله مجبور بوده درخواست ابطال وکالتنامه و رفع تصرف ازپلاک ثبتی موجود در ستون خواسته را خواستار گردیده است .
وکیل خوانده در تمام دفاع بیان نموده که برابر مبایعه نامه خارج لازم خواهان باصحت و سلامت معامله فوق را انجام داده و همچنین به میزان تقویم خواسته و عدم صلاحیت دادگاه عمومی در بحث خلعیت استناد جسته که باید گفت :
برابر ماده ۲۱۰ از قانون مدنی متعالمین باید برای معامله اهلیت داشته باشندکه این عدم اهلیت برای معامله کردن ممکن است عام باشد ( مانند عدم اهلیت دیوانه یا کودک) یا خاص ( مانند عدم اهلیت معامله قیم یا صغیر ).
ماده ۲۱۰ ناظر به عدم اهلیت عام است و برای اینکه متعملین اهل محسوب شوند باید بالغ و عاقل و رشید باشند ( مطابق رای هیات عمومی به شماره ۳۰-۳/۱۰/۶۴ دیوان کشور لزوم اثبات رشد کودک بالغ شده را محدود به امور مالی کرده و رسیدن به سن بلوغ را برای احراز رشد درباره امور غیر مالی کافی می داند ).
در پرونده فوق وکیل خواهان هیچ گونه دلیلی بر این مدعای خود که مولکش دارای جنون ( ادواری – دائم ) بوده ارائه نداده است و آنان با تمسک به نظریه شماره ۲۲۶۸۸ استناد جسته اند که حتی در آن نظر هم علائمی دال بر جنون و سفاهت وی مشاهده نگردیده است .
لذا با صراحت و قطعیت ادعای خواهان وکیل ایشان محکوم به رد بوده و قابل رسیدگی نیست اما در خصوص ایراد وارده ازسوی وکیل خوانده نسبت به بهای خواسته و صلاحیت دادگاه باید گفت برابر ماده ۶۳ ق . آ. د .م چنانچه نسبت به بهای خواسته بین اصحاب دعوا اختلاف حاصل شود و اختلاف موثر در مراحل بعدی رسیدگی باشد دادگاه قبل از شروع رسیدگی با جلب نظر کارشناس بهای خواسته را تعیین می کند .
به موجب این ماده ، ماده ۲۷ ق تشکیل دادگاههای عمومی انقلاب مصوب ۵۸ نسخه شد . چنانچه اگر خواهان خواسته را مبلغ ۲۱ میلیون ریال تعیین می نمود اختلاف طرفین در مورد بهای خواسته در مراحل بعدی رسیدگی موثر نبوده .
لذا مستندا به ماده ۶۳۰ دلیل برای ارجاع امر به کارشناس نداده است که نظریه شماره ۲۴۳۳/۷ – ۲/۴/۸۲ اداره حقوقی قوه قضائیه موید این امر می باشد .
همچنین برابر مقررات چنانچه خوانده در اولین جلسه دادرسی به میزان خواسته ایراد نماید و این اختلاف موثر در مراحل بعدی باشد تغییر عنوان خواسته موثر در مقام نبوده دادگاه می باید طبق ماده ۶۳ با جلب نظر کارشناس بهای خواسته را تعیین نماید .
منظور از ارجای امر به کارشناس مقرر در این ماده جلب نظر کارشناس به منظور تعیین واقعی ارزش خواسته و رفع اختلاف طرفین است .
لذا ایراد خوانده موثر بوده و واردمی باشد اما برابر تقسیم بندی مرجع صالح به رسیدگی به موضوع خلع ید از اماکن مسکونی در صلاحیت شورای حل اختلاف بوده و دادگاه عمومی صالح به رسیدگی ابتدایی به موضوع نبوده و این شورا می باشد که صالح به رسیدگی است .
مرجع تجدید نظر از رای شورا، دادگاه عمومی می باشد لذا در این مورد دادگاه باید قرار عدم صلاحیت به شایستگی شورای حل اختلاف صادر تا پرونده در آن دادگاه رسیدگی گردد .
شناسنامه پرونده
پرونده ۲ ماه پنجم کار آموزی
تاریخ : ۱۱/۱۱/۸۴
دادگاه رسیدگی کننده : شعبه ۳۱ دادکاه عمومی مشهد
موضوع : مطالبه خسارت
نتیجه پرونده
شماره پرونده : ۸۴/۱۳۸۷-۳۱
خواهان: شرکت ساختمانی دنیاز خراسان با نمایندگی آقای علی اکبر حسن زاده به سمت مدیر عامل
خوانده: سازمان محترم مسکن و شهرسازی خراسان رضوی
انواع معانی “ب"؛ حذف “ب".
ــــــ . “انواع و معانی مفردات زبان فارسی «تا»". نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، س۲۸. پیاپی ۱۱۸. تابستان ۲۵۳۵=۱۳۵۵، ص ۲۶۳ـ۲۷۶.
استعمال “تا".
ــــــ . “معانی و انواع مفردات زبان فارسی “را"". نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز. س۲۱. ش۲ـ۳. پیاپی ۹۰ـ۹۱، ص ۱۱۳ـ۱۲۰.
“را"؛ الف ـ انواع “را” ب ـ معانی “را".
ــــــ . “معانی و انواع مفردات زبان فارسی «م»". نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز. س۲۴. پیاپی ۱۰۲. تابستان ۱۳۵۱، ص ۲۰۸ـ۲۱۱.
انواع “م".
ــــــ . “معانی و انواع مفردات فارسی «و»". نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز. س۲۳. پیاپی ۹۷ـ۱۰۰. ۱۳۵۰، ص ۲۷۶ـ۲۸۸.
تلفظهای “و"در زبان فارسی؛ انواع “و".
بهزادی، حسین [بهزادی اندوهجردی]. “تفسیر کشف الاسرار و سبک نگارش آن". فرهنگ خراسان. دوره ۶. ش۷. مهر ۱۳۴۶، ص ۱۴ـ۱۹.
چند نکته دستوری درباه فعل و ترکیبات کشفالاسرار.
ــــــ . “سبک نگارش تفسیر کشفالاسرار"، در: زبان اهل اشارت، مجموعه مقالات درباره تفسیر کشفالاسرار و عده الابرار. بهکوشش یدالله جلالی پندری. تهران: یزد، ۱۳۵۴، ص ۱۳۰ـ۱۳۶.
این مقاله با عنوان دیگری در نشریه فرهنگ خراسان، دوره ۶. ش۷، چاپ شده است.
بهنیا، محمدرضا. “سخنی درباب گویش محلی بیرجند"، در: از شمار دو چشم… یادنامه استاد احمد احمدی بیرجندی. بهکوشش مرکز خراسانشناسی، بنیاد پژوهشهای اسلامی. مشهد: آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۷، ص ۱۱۵ـ۱۲۲؛ نیز: نامه فرهنگ. دوره ۳.ش۴. پیاپی ۳۴. ۱۳۷۸، ص ۱۴۰ـ۱۴۳.
چهلوهفت واژه برای بیان صداهای مختلف.
بیجنخان، محمود. “کسره اضافه از دیدگاه معانی"، در: جشننامه دکتر علی اشرف صادقی. به اهتمام امید طبیبزاده. تهران: هرمس، ۱۳۸۲، ص ۲۲۹ـ۲۵۳.
الگوی نوایی؛ معنی مصداقی؛ صورت منطقی؛ رابطه معنایی؛ بحث و بررسی.
بیرشک، احمد. “نظری درباره حرف اضافه «به» و «ی» در آخر واژههای مختوم به «ا» و «و» “. فروهر. س۱۸. ش۵. پیاپی ۲۸۱. ۱۳۶۲، ص ۵۶۹ـ۵۷۲.
چسباندن حرف اضافه “به” به واژهها؛ “ی".
بینش، تقی. “رنگ". فرهنگ خراسان. س۲. ش۸ . اردیبهشت ۱۳۳۸، ص ۱۷ـ۱۸.
انواع کلمه برای بیان رنگ؛ همانندی مستقر در کلمات مختوم به (ی)؛ قهوهای (رنگ، طعم، بو)؛ گون و فام برای بیان رنگ در گذشته.
ــــــ . “لهجه مشهدی"، در: نامه مینوی، مجموعه سیوهشت گفتار در ادب و فرهنگ ایران. زیرنظر حبیب یغمایی و ایرج افشار، با همکاری محمد روشن. تهران: سنایی، [بیتا]، ص ۶۰ـ۷۶.
چند نکته دستوری در لهجه مشهدی؛ …
بیهقی، حسینعلی. “سبک و سیاق غزلیات عطار"، در: از شمار دو چشم… یادنامه استاد احمد احمدی بیرجندی. بهکوشش مرکز خراسان شناسی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، مشهد: آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۷، ص ۱۲۳ـ۱۴۴.
ویژگیهای زبانی؛ ویژگیهای ادبی.
پارسادانیان، ورژ. “نگاهی به روند تحول و تکامل واژگان زبان دری معاصر". سخن عشق. س۵. ش ۲. پیاپی ۱۷. بهار ۱۳۸۲، ص؟.*
پارسی، افشین. “پژوهشی در یک گونه غیررسمی زبان فارسی". [نقد کتاب فرهنگ لغات زبان مخفی، اثر مهدی سمایی]. جهان کتاب. س۸ . ش۱۰. پیاپی ۱۷۸. بهمن ۱۳۸۲، ص ؟.*
پاشایی، ع. “آوانویسی واژگان و نامهای سنسکریت و پالی". هفت آسمان. س۲. ش۷. پاییز ۱۳۷۹، ص ۱۸۳ـ۱۸۸.
(این مقاله بحث کامل تری است از همین نام در ش۶، تابستان ۱۳۷۹ در مجله هفت آسمان.)*
واکههای ساده؛ واکههای مرکب؛ پیشنهاد، برای یک دستشدن فارسینوشتهای نامها و واژگان فارسی و ادبی سنسکریت و پالی.
پاکروان، حسین. “نگرشی ویژه به نمود مجهول در زبان فارسی". مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز (ویژهنامه زبان انگلیسی و زبان شناسی). دوره ۱۸. ش۱. پیاپی ۳۵. تابستان ۱۳۸۱، ص ۳۵ـ۵۲.
۱ـ مقدمه ۲ـ مرور آرای موجود ۳ـ تحلیل نقشگرایانه مجهول در فارسی ۴ـ جمعبندی مطالب
پانوسی، استفان. “تبدیل دو همخوان “دد"dd به “ند"nd درزبانهای دیگر و در زبان فارسی". مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تهران (جشننامه استاد محمد مقدم). س۲۳. ش۴. زمستان ۱۳۵۵، ص ۴۲ـ۴۷.
گردآوری برخی واژهها در زبانهای گوناگون در مورد موضوع موردنظر، ریشهیابی آن واژههایی که گنگ و مبهم به نظر میرسیدند.
ــــــ . “چند مورد دیگر از تبدیل «رد» و «رت» در فارسی". فرهنگ (نشریه مؤ سسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی). بهار ۱۳۶۹. کتاب ششم، ص ۱۳۷ـ۱۴۶.
تبدیل “ر"به “ل"؛ تبدیل “د"به “ل"؛ مواردی از تبدیل “رد"و “رت"به “ل"از فارسی باستان و پهلوی به فارسی دری.
پدرام، علیاکبر. “زبان فارسی و برخی نکتهها “اطلاعات. ش۲۰۱۷۴. ۳۱ فروردین ۱۳۷۳، ص ۶.
گرتهبرداری و خطر دستور زبان فارسی؛ اشکالات موجود در ترجمه ترکیبهای خارجی؛ چند نمونه از گرتهبرداری نادرست؛ نقد مقاله “آیا زبان آسیبپذیر است؟".
پرتو اعظم، غلامحسین. “کدام دستور زبان فارسی؟". بنیاد. س۱. ش۲. اردیبهشت ۲۵۳۶=۱۳۵۶، ص ۶ـ۸، ۷۲.
عنوانهای تازی در کتابهای دستور زبان فارسی؛ بررسی “رابطه"یا “فعل"در دستور زبان فارسی؛ برخی از نوشتههای استادان دربارهبخشهای مختلف دستور.
پرتوی، زیبا؛ جهانگیری، نادر. “گسترش زبان برپایه طبقه اجتماعی، در کودکان دبستانی"، در: یاد بهار: یادنامه دکتر مهرداد بهار. تهران: آگاه، ۱۳۷۶، ص ۶۶۳ـ۶۷۵.
رابطه اجتماعی و گونه زبانی کودک؛ گونه زبانی “مرتبهای"یا موضعی؛ گونه زبانی “شخص محور"؛ استفاده از اسم و ضمیر در طبقات اجتماعی کودکان.
پروشانی، ایرج. “پسوند صفت سازِ “ـ ناک"در فارسی و پیشینه آن در فارسی میانه (پهلوی)". نامه فرهنگستان. س۲. ش۲. پیاپی ۶. تابستان ۱۳۷۵، ص ۳۲ـ۴۰.
ترکیب و معانی پسوند “ـ ناک"در نوشته دستورنویسان و فرهنگهای فارسی؛ دستهبندی واژههایی که در پسوند “ـ ناک"میچسبند؛ برداشتهای لفظی معنایی این واژهها.
پرویزی، فرنگیس. “دستور زبان فارسی"[نقد اثر طلعت بصاری]. راهنمای کتاب. س۱۰. ش۵. دی ۱۳۴۶، ص ۴۹۹ـ۵۰۴.
ــــــ . “یک منظومه ناشناخته سامنامه". رشد آموزش ادب فارسی. س۷. پیاپی ۲۷. زمستان ۱۳۷۰، ص ۶۴ـ۶۷.
خلاصه داستان؛ کاربرد دستوری.
پروین گنابادی، محمد. گزینه مقالهها: “برخی از خصوصیتهای صرف و نحوی و لغوی و جز اینها در منشآت خاقانی". تهران: شرکت سهامی کتابهای جیبی، ۱۳۵۶، ص ۳۴۵ـ۳۵۰.
خصوصیات صرفی و نحوی؛ برخی ترکیبات مختص نثر خاقانی؛ گونههای مختلف فعل پیشوندی؛ ابدالها.
ــــــ . “برخی از خصوصیتهای مثنوی مولوی"، در: محیط ادب (مجموعه سی گفتار به پاس پنجاه سال تحقیقات و مطالعات سیدمحیط طباطبایی). بهکوشش حبیب یغمایی و دیگران. تهران: یغما، ۱۳۵۷، ص ۲۰۰ـ۲۱۷.
یازده ویژگی دستوری در مثنوی مولوی.
ــــــ . “تاریخ زبان فارسی"[نقد جلد دوم پرویز ناتل خانلری]. یغما. س۲۶. ش۸. پیاپی ۳۰۲. آبان ۱۳۵۲، ص ۵۰۳ـ۵۰۵.