۲-۳-۴ الگوهای نظری آمادگی پذیرش مشتریان
۲-۳-۴-۱ آموز ش آمادگی پذیرش مشتریان از فناوری
مهمترین عامل در آمادگی پذیرش مشتریان از این خدمات آموزش لازم است. در واقع برای بهره مندی از خدمات فناوری خویش خدمت همچون استفاده از دستگاه های خودپرداز و پایانههای فروش. آن طور که باید فرهنگ سازی شود . در حال حاضر، بانکها برای ارائه خدمات خود پرداز ، از هم پیشی گرفته و رقابت میکنند اما برای ارائه خدمات اینترنت بانک بدین شکل عمل نمیکنند و هنوز در خانوادهها ، تاکید بر استفاده از سیستم سنتی بانکها میباشد. .(Nasution,2011 )
۲-۳-۴-۲ تبلیغات و آمادگی پذیرش مشتریان از فناوری
بانکها از طریق تبلیغات مناسب اطلاع رسانی میکنند و از این طریق ادراکات مشتریان را تحت تاثیر قرار میدهند. استفاده مشتریان از این کانال جدید به کاهش زمان انجام تراکنشهای بانکی ، ساده تر شدن انجام تراکنشهای بانکی و افزایش عملکرد بانک منجر میشود. در تبلیغات بانکی میتوان این مزایا را برای مشتریان تشریح و یاد آوری کرد تا آمادگی پذیرش از این فناوری در آنها بوجود آید.( Nasution ,2011 ).
۲-۳-۴-۳ سطوح مشتریان و آمادگی پذیرش آنان از فناوری
مشتریان دارای سطوح متفاوت آمادگی و یا تمایل به استفاده از فناوریهای جدید سطوح متفاوتی از کنترل یا راحتی استفاده از فناوریهای نوین دارند. لین و پنگ[۵۲](۲۰۰۵) این امر را مورد اشاره قرار دادند که مشتریان دارای سطوح متفاوت آمادگی در استفاده از فناوری جدید دارای رضایت یا ارزش منتج از کیفیت خدمات متصور متفاوتی در تعاملات انسان با ماشین هستند.مشتریان دارای سطوح بالاتر آمادگی و اشتیاق در مورد فناوری , ارزیابی ارزشی بالاتری دارند. برخلاف این, مشتریان دارای سطوح پایین تر آمادگی دچار مشکل میشوند و ارزش کمتری برای فناوری جدید قائل هستند.(Lin & ping, 2005).
۲-۳-۴-۴ اهمیت پذیرش فناوری خویش خدمت توسط مشتریان
صنعت بانکداری تحت تاثیر انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات قرار گرفته و کانالهای توزیع خدمات خود را متحول و متنوع ساخته اند این تغییرات دنباله دار، ضرورت استفاده از کانالهای توزیع خدمات مدرن را بر جسته کرده است. از این رو، تحولات فناوری برای بانکها اهمیت ویژه ای خواهد داشت.( Chul Gu,2009).بنابراین بانکها باید این تغییرات را مدیریت کرده و سعی کنند اثر مثبتی بر رفتار و نگرش مشتریان داشته باشند ( Akinci, 2014).
۲-۳-۴-۵ عوامل پذیرش آمادگی مشتریان از فناوری
به دلیل سرمایه گذاریهای کلان بانکها در فناوریهای مدرن، عدم استفاده مشتریان به معنی زیان مالی گسترده بانکها است. به طور کلی ، عوامل گوناگونی در زمینه پذیرش بانکداری الکترونیکی از سوی مشتریان موثر است که از آن جمله میتوان به جمعیت شناختی ، انگیزه ، توانایی و نگرش مشتریان اشاره کرد. همچنین مواردی نظیر تجربه قبلی در کار با رایانه و فناوری جدید نیز موثر است. علاوه بر این موارد، پاسخ کامل به نیاز مشتری نیز اهمیت بسیاری دارد.( Sathye, 2012).
بخش چهارم
تداوم استفاده از فناوری
۲-۴-۱ مقدمه
امروزه ، اینترنت بزرگترین شبکه اختصاصی شبانه روزی بانکی است که در آن ، شبکههای وسیع جهانی از : کامپیوترهای شخصی[۵۳] و شبکههای کامپیوتری [۵۴] متصل شده به وسیله مودم [۵۵]ها و خطوط تلفن با سرعت بالا، تشکیل شده است. از جمله نخستین موارد وب سایت بانکی بر روی اینترنت ، همان مواردی را داشته اند که بروشورهای تبلیغاتی شان ذکر کرده بودند و مشتریان میتوانستند با پست الکترونیک [۵۶] ارتباط برقرار کنند و اطلاعات حساب شان و نرخهای جدید را کنترل نمایند (Eric & Nilson, 2007).
۲-۴-۲ تعاریف استفاده مداوم از فناوری
استفاده مداوم از فناوری توانایی انجام کار در تمامیسطوح و زمینهها را گویند که فرد بیشترین استفاده را در کمترین زمان از این خدمات داشته باشد.( Shu- Hsume etal,2012).
در تعریف دیگر از استفاده مداوم از فناوری آمده ، گرایش و رفتار نهادی شده ی مشتری در استفاده از فناوری خویش خدمت به نحوی است که جایگزیندیگری برای آن متصور نبوده و بطور منظم استفاده از این خدمات را مد نظر قرار دهد.( Shu- Hsume etal, 2012).
۲-۴-۳ تاریخچه استفاده مداوم از فناوری
در شرایط رقابتی امروزی، کشف نیازها و خواستههای مشتریان و برآورده ساختن آنها قبل از رقبا از شروط اساسی موفقیت شرکتهاست. در زمینه نظریههای رضایت مشتری، کار جدی تحقیقاتی از اواسط دهه ۱۹۷۰ در غرب ( عمدتا امریکا ) شروع شده و در دهه ۱۹۸۰ پایههای اساسی نظری این مقوله بنا شده است. به طور کلی رضایت احساسی مثبت است که زمانی مورد استقبال مشتری قرار خواهد گرفت که ارزش مورد انتظارش را برآورده سازد. اگر رضایت مشتری در بانکداری الکترونیکی زیاد شود ، امکان مراجعه دوباره اش از این فناوری برای استفاده از خدمات بیشتر میشود( Hsu & Chiu, 2014).
در میان رویکردهای نوین بانکی در دهههای اخیر ، شاید پیدایش فناوری خویش خدمت اثر گذارترین تحول نظام بانکداری باشد. بدین روی در عصر رقابت کنونی، بانکی را نمیتوان یافت که از ظرفیتهای فناوری خویش خدمت غافل باشد. طی سالیان گذشته نظام بانکی کشور نیز همگام با تحولات بازارها و همگام با دستاوردهای جهانی با شتابی چشمگیر به سوی بانکداری الکترونیک حرکت کرده و دستاوردهای بسیاری نیز به ارمغان آورده است. با این حال هنوز از تمام ظرفیتهای آن بهره لازم را نبرده است( Eric & Nilson, 2007).
۲-۴-۴ الگوهای نظری تداوم استفاده از فناوری
۲-۴-۴-۱ جایگاه تداوم استفاده از فناوری در بانکداری نوین
۱) افزایش بهره وری
بانکداری خرد[۵۷] ارائه خدمات به اشخاص عادی و کسب و کارهای کوچک را هدفگذاری کرده است. ویژگیهای اصلی این بخش از مشتریان ، گستردگی و محدودیت فعالیتهای بانکی آنها است. این بدان معنا است که برای رسیدن به بهره وری لازم در این بخش باید از فناوری خویش خدمت مدد گرفت تا انجام حجم وسیعی از عملیات محدود بانکی را سود آور نگه داشت . بدین دلیل است که ۷۰ تا ۸۰ درصد خدمات حوزه بانکداری خرد بر دوش فناوری خویش خدمت نهاده شده است. (Shu – Hsum etal, .2012).
۲) کاهش هزینه
تحقیقات داخلی نشان میدهد هزینه نیمه مکانیزه خدمات بانکی در شعب به طور متوسط ۴۳۴۶ ریال است. این عدد از طریق خودپرداز ۱۱۲۶ ریال و از طریق اینترنت ۴۰ ریال است. تحقیقات جهانی در این حوزه ، هزینه حضور در شعبه را یک دلار ، بانکداری موبایلی را ۶۰ سنت و اینترنتی را ۲ سنت برآورد کرده است. بدین ترتیب یکی از مهمترین دلایل بانکداران در استفاده از این ظرفیت ، قابلیت بی نظیر آن در کاهش هزینهها است. اهمیت بیشتر این کاهش هزینه آنجا پایدار میشود که بدانیم ۶۰ تا ۷۰ درضد مراجعات مشتریان به بانکها برای انجام عملیات دریافت و پرداخت است. عملیاتی که به راحتی از طریق فناوری خویش خدمت قابل انجام است.( Shu- Hsum etal,2012).
۳) بهبود کانال توزیع ( خدمت رسانی)
یکی از آمیختههای بازاریابی که تصمیمات در دسترس قرار دادن محصولات و خدمات را مدیریت میکند، به کانالهای توزیع معروف است. ارائه خدمات در هر مکان و زمان که از آن به عنوان خدمات ۲۴/۷ یعنی ارائه خدمات در هر ۲۴ ساعت و هر روز هفته، یاد میکنند، موضوعی است که تنها با بهره گیری از قابلیتهای بانکداری الکترونیک امکان پذیر است Mytvr &Walker,2010)).
۴) مدیریت عرضه و تقاضا
چالش همیشگی بانکها به عنوان سازمانهای خدماتی هماهنگ کردن عرضه خدمات با تقاضای مشتری است. این چالشی روزانه و پویاست. بدان دلیل که برخلاف کالاهای تولیدی ظرفیتهای خدماتی کم دوام و زایل شدنی هستند Eric & Nilsson,2007) ).
بدین معنی که ما قدرت ذخیره سازی آن را نداریم. از سویی همزمانی عرضه و تقاضا مسائل مربوط به ارائه خدمات را با پیچیدگیهای خاصی مواجه میکند. یک خدمت تجربه ای است شخصی و ناملموس که نمیتوان آن را از فردی به فرد دیگر منتقل کرد. معنی این گفته آن است که هر زمان که تقاضای یک خدمت کمتر از ظرفیت خدمات باشد ارائه کنندگان خدمت بی کار خواهند بود و زمانی هم که تقاضا بر عرضه پیشی بگیرد فرصتهایهای ارائه خدمت برای سازمان از میان میرود و اثرات نامطلوب برای مشتری نیز رقم خواهد خورد. فناوری خویش خدمت یکی از استراتژیهای کارآمد شناخته شده در مدیریت عرضه و تقاضا به حساب میآید.( ۲۰۰۷ Eric & Nilsson, ).
۵) توسعه محصولات و خدمات
فناوری خویش خدمت چون دیگر صنایع همواره با چالش نوآوری در محصولات و خدمات روبروست. از این رو چون دیگر صنایع در پی بهره گیری از فرصتهای تکنولوژیک برای توسعه محصولات و خدمات خود است.فناوری خویش خدمت با تکیه بر ظرفیتهای تکنولوژیکی بیشمار خود یکی از راه های موثر در ارائه محصولات و خدمات است. شاهد این مدعا تنوع، گستردگی و تعداد خدمات و محصولاتی است که بانکها در این حوزه ابداع و به مشتریان خود عرضه میکنند. تحولات چشم گیر و سریع نظام پرداختها، بهره گیری از به روز ترین تکنولوژی های حوزه فناوری اطلاعات مانند NFC، RFID و … از جمله پیشرفتهای تکنولوژیکی هستند که بانکها به سرعت آن را در خدمت گرفته و محصولاتشان را بر پایه آنها باز تعریف و ارائه میکنند. به عنوان مثال بر اساس این توسعه است که در بانک ING هلند تنها ۶ درصد مشتریان به بانک مراجعه میکنند بقیه از فناوری خویش خدمت استفاده میکنند(۲۰۱۰,Mytvr&Walker).
۶) افزایش درآمد
بانکها دو استراتژی کلان برای خلق سود دارند. اول درآمد زایی و دوم کاهش هزینهها. در بخش درآمد زایی بانکهای کشور رویکرد اصلی خود را حرکت از درآمد مشاع به سوی درآمد غیر مشاع که حاصل خدمات کارمزدی است قرار داده اند. درآمدهای حاصل از فناوری خویش خدمت یکی از اجزای اصلی پرتفوی درآمدهای کارمزدی است که مستقیما بر EPS[58] بانکها اثر میگذارد. این درآمد طیفهای مختلفی را شامل میشود که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر درآمد بانکها اثر میگذارند (Eric & Nilsso, 2007،).
درآمدهای کارمزدی شبکه شتاب که به صورت مستقیم حاصل میکنند یا درآمدهای غیرمستقیمیکه به واسطه نگهداری منابع ارزان قیمت در حسابهای کاربران خدمات فناوری خویش خدمت به دست میآید. بخشی از درآمدهای کارمزدی در این بخش نیز مربوط به ارائه خدمات اعتباری میشود که از طریق ابزارهای کارت اعتباری به عنوان یک ابزار رایج در فناوری خویش خدمت حاصل میشود.( Eric & Nilsson, 2007).
۷) توسعه بازارها
همانگونه که اشاره شد بانکها به جز توسعه محصولات و خدمات خود از فناوری خویش خدمت برای توسعه بازارها نیز استفاده میکنند. دستیابی به بخشهایی از بازارها که دسترسی به آنها از طریق شبکه شعب وجود ندارند چون مشتریان خارج از کشور، جمعیت روستایی و …، بازارهای مجازی، بازارهای مشتریان بی بانک یعنی کسانی از خدمات بانکی استفاده نمیکنند، بازارهای نوظهور، بازارهای بین المللی و … از این جمله است. مزیت فناوری خویش خدمت در ارائه خدمات به بازارهای مورد اشاره عدم نیاز به سرمایه گذاریهای بسیار زیاد و دسترسی به بازارهای دور از دسترس است. این مزیت را میتوان در برداشتن محدودیتهای بعد مکان جستجو کرد. آمارها در کشورهای توسعه یافته نیز موید این نکته است. دسترسی بیش از ۳ میلیارد نفر به اینترنت در جهان در سال ۲۰۱۰ زمینه ای را مهیا میکند تا نظام فناوری خویش خدمت به مشتریانش در هر نقطه ای از جهان خدمات ارائه نماید . همانگونه که در سال ۲۰۱۱ حدود ۸۰ درصد مردم انگلیس عملیات بانکی خود را از طریق اینترنت انجام داده اند (Bobbitt & Dobholkar, 2011).
۸) بهبود کیفیت خدمات
یکی دیگر از چالشهای همیشگی سیستمهای خدماتی موضوع کیفیت خدمات و نحوی ارائه آنها است . از سوی دیگر رابطه مستقیم کیفیت بر رضایت مشتریان بر کسی پوشیده نیست.فناوری خویش خدمت از طریق کاهش خطا، ایجاد سرعت، دسترسی سریع، هزینههای کم، تنوع محصولات و خدمات، ایجاد کنترل، کارایی بسیار بالا، امنیت، شخصی سازی و …. نقش عمده ای در بهبود کیفیت خدمات و ایجاد رضایت و خدمات آن دارد. به عنوان مثال در بحث امنیت به عنوان یکی از موضوعات اثرگذار بر درک کیفیت خدمات بانکداری تحقیقات نشان میدهد که سوء استفاده از طریق فناوری خویش خدمت ۰٫۰۰۱۶ درصد گردش مالی است که از طریق فناوری خویش خدمت انجام میشود. ( ۲۰۱۰,Mytvr &Walker).
۹) بهبود جایگاه رقابتی
یکی از زمینههای اصلی رقابت در نظام بانکی حول محور فناوری خویش خدمت است. بر اساس دلایل بر شمرده شده هر یک از بانکها با استراتژیهای متفاوتی به بهره برداری از فرصتهای فناوری خویش خدمت مشغول اند. برخی با محور قرار دادن فناوری خویش خدمت برای متمایز سازی برند خود، بعضی برای به بهره برداری از مزیتهای ایجاد بسترهای نظام پرداخت، دیگری برای استفاده از فرصتهای سودآور در پرداختهای خرد، گروهی با توسعه کارتهای اعتباری و …. . به هر جهت فناوری خویش خدمت یکی از منابع مطمئن و قابل اتکا برای تصاحب و بهبود جایگاه رقابتی است. این در حالی است که بانکها نه تنها با رقبای بانکی خود بلکه با رقبای خارج از صنعت چون شرکتهای ارائه دهنده خدمات ارتباطی مانند محصول جرینگ شرکت همراه اول با یک میلیون و پانصد هزار کاربر، یا با محصولات جایگزین مانند سایت ZOPA که یک سایت ارائه دهنده خدمات اعتباری شخص به شخص با ۱۵۰ هزار کاربر است نیز در این زمینه در حال رقابت هستند.(Eric& Nilsson, 2007).
۲-۴-۵ خودکنترلی [۵۹]
خود کنترلی بر حسابهای بانکی انعطاف لازم برای موفقیت در نیل به اهداف را فراهم میآورد. خودکنترلی سبب میشود که فعالیتهای بانکی بدون وابستگی به خدمات و یا ارائه اطلاعات فردی انجام شوند. در این مورد فرد دارای کنترل شخصی برای تخمین ، برداشتها ، دریافتها و … امور بانکی خود داشته باشد و به راحتی بر روی حسابهای شخصی خود کنترل لازم را دارد.(Lie & Alovi, 2012).
گالیلیوت [۶۰]ودیگران (۲۰۰۷) به تعریف کنترل شخصی به عنوان توانایی کنترل و غلبه بر افکار ، احساسات و رفتارهای فردی پرداخته است، با وجود کنترل بالا, مصرف کنندگان تمایل بالایی برای استفاده از خدمات دارند( ۲۰۰۷ . ( Galylyvt,
استفاده مداوم از خدمات فناوری خویش خدمت برای مشتریان این امکان را فراهم میآورد که بر روی حسابهای شخصی بانکی ، پرداختها و دریافتها کنترل لازم را اعمال نمایند تا از خدمات مالی بهره مند گردند.( طالقانی ، ۱۳۹۳).
لَنَــا مَعَ اللهِ حَــالاتَــهْ مَــا چِان | اَوْمِــن وَمِــن اَوْ، اَوْ وَ مِـن بِـزَان |
۱) ترجمه بیت: برای من با خداوند حالتی است که من با او و او با من است و از آن حالت هیچ فرشته مقرب درگاه خداوند و پیامبری خبر و اطلاع نداشت، یعنی دستورات من را از خداوند بدان و مرا فرستادی خداوند بدان.
۲) نکات بلاغی: اشاره دارد به حدیث معروف پیامبر: «لِی مَعَ اللهِ وَقْتٌ لَا یَسَعُنِی فِیهِ مَلِکٌ مُقَرِّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ»، مرا با خداوند ـ تعالی ـ وقتی است که درآن هیچ ملک مقربی نگنجد و نه پیغمبرمرسلی و اشاره به سوره القصص آیه(۸۸)که می فرماید: (وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ). (ر. ک، همان، ۱۳۸۹: ۱۰۷و۱۱۸)، تلمیح به حدیث فوق داشت، چَان وبِزان قافیه، واج آرایی(ن، م و الف)، اَوْ مِنْ مِنْ اَوْ: صنعت قلب و تکرار.
لِـی مَـعَ اللـه وقت بـود آن دَم مــرا | لایَسَــعْ فِیـــه نَبــــیٌّ مُجتبـــی[۱۱] | |
(مثنوی۴/۲۹۸۱) | ||
گِشْتِ سَایِه یِ حَقِن سَایِه مَثْنَوِی | نَـه سَـایِه یِ بـَدَن غَلـَط نَشـْنَوِی |
۱) ترجمه بیت: تمام اشعار این سروده نشانه هایی ازحق است و زیر نظر خداوند است، آن را به اشتباه نشانه هایی از این جسم مادی ندانی بلکه آن سروده عقل و فطری است که مادی نیست.
۲) نکات بلاغی: مَثْنَوی با نَشْنَوی قافیه، مثنوی کنایه از دیوان خود شاعر ملاپریشان است، تصدیر و تکرار. تلمیح به آیات سوره یس آیه (۶۹)که می فرماید: (وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِینٌ) و سوره شعرا آیه(۲۲۴): (وَالشُّعَرَاء یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ) و«حضرت رسول می فرمایند: «أنَّ مِنْ ألْبَیَانِ لَسِحْراً، وَ إِنَّ الشِّعْرِ لَحِکَماً، وَ إِنَّ مِنَ الْقَوْلِ عَیاً، وَ إِنَّ مِنْ طّلَبِ الْعِلْمِ جَهْلاً»». (فتح الهی و سپه وندی، ۶۰:۱۳۸۹)
گفت پیغمبــرکـــه: اِنَّ فـیِ الْبَیــان | سِحْراً وحق گفت آن خوش پهلوان | |
(مثنوی ۳/ ۴۰۸۲) |
۳) شرح مفاهیم عرفانی: در آیات و احادیث وحی را از شعر مبرا میداند، امّا در فرموده های پیامبر از شعر حکیمانه و متعهدانه تجلیل شده است. و شاعران متعهد اشعار خود را با آیات و ادحادیث متبرک
کردهاند. و مولانا استفاده از آیات را آمیخته شدن به روان انبیاء میداند، و شاعران عارف مسلک ایرانی به خوبی از روایات و احادیث استفاده نموده اند و مایه فخر خود دانستهاند. (ر. ک، فتح الهی علی وسپه وندی، ۱۳۸۹: ۵۹-۶۲)
سایــه ی حــق بـر سـر بنـده بــود | عــاقبت جــوینـده یـابنـده بـود | |
۸- سنجش درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان آذربایجان شرقی به روش شاخص توسعه انسانی یا شاخص ترکیبی توسعه (HDI)
زیاری و دیگران( ۱۳۸۹) که روش آنها توصیفی- تحلیلی با بهره گرفتن از مدل انسانی است در آن از ۳۱ شاخص تقلیل یافته به هفت عامل اقتصادی- اجتماعی، جمعیتی، تسهیلات مسکن، بهداشتی- درمانی، اشتغال و زیرساخت های طبیعی- اقتصادی، کشاورزی و عامل تلفیقی متشکل از۱۳۷۵ و ۱۳۸۵ استفاده شده است. ، هفت عامل در سه مقطع زمانی ۱۳۶۵پس از تجزیه تحلیل مدل نتایج بدست آمده بیانگر این است که میان شهرستان های استان به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه تفاوت اساسی وجود دارد و این شهرستان ها قابل رتبه بندی در سه گروه برخوردار، نیمه برخوردار و محروم هستند که با گذشت زمان بر میزان برخورداری آن ها افزوده شده است.[۷]
۹- بررسی سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان به تفکیک بخشهای مسکن و خدمات رفاهی-زیربنایی ، کشاورزی و صنعت
جمال محمدی، اصغر عبدلی و محمد فتحی بیرانوند (۱۳۹۰) در پژوهش عنوان شده با بهره گرفتن از ۶۱ شاخص مربوط به بخش های مسکن و خدمات رفاهی-زیربنایی ، کشاورزی و صنعت به دنبال سنجش سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان و تعیین سطوح برخورداری آنها می باشند. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی بوده وداده های تحقیق به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که نابرابری بین شهرستانهای استان طی دوره زمانی مورد بررسی در بخش مسکن و خدمات رفاهی-زیربنایی افزایش و در بخش کشاورزی وصنعت کاهش یافته است . همچنین بایستی بیشترین توجه را به شهرستانهای محروم دلفان، الیگودرز و پلدختر داشت. [۸]
۱۰- مطالعه تطبیقی سطح توسعه یافتگی شهرستانهای استان لرستان به تفکیک بخشهای اقتصادی و اجتماعی
عبدالمجید آهنگری و مسعودسعادت مهر(۱۳۸۶) با بهره گرفتن از ۹۰ شاخص و بکار گیری روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی به تجزیه و تحلیل آمار جمع آوری شده پرداخته اند. نتایج آن حاکی از افزایش نابرابری در میانبخش های مختلف به جز بخش کشاورزی در طی دوره مورد بررسی می باشد. [۹]
۱۱- رتبه بندی کشورهای عضو سازمان اسلامی بر اساس عواملی که سرمایه گذاری مستقیم خارجی برآنان موثر است
The ranking of the OIC member countries based on factors influencing their inward foreign direct investments
رضا نجار زاده و وحید شقاقی شهری(۲۰۰۸) سعی کرده اند کشورهای عضو سازمان کشورهای اسلامی بر اساس عوامل موثر بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی رتبه بندی نمایند ابتدا موضوعات مربوط به عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی معرفی کرده اند سپس بااستفاده از روش تاکسونومی عددی کشورهای عضو سازمان اسلامی طبقه بندی نموده اند.. بر اساس مطالعات تجربی مهمترین عواملی( منفرد و ترکیبی )که بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر اهداف رتبه بندی موثر بوده اند انتخاب شده اند این عوامل عبارت هستند از شاخص باز تجاری ، شاخص حجم بازار و ثبات اقتصادی . بر اساس نتایج به دست آمده مالزی کشوری است که بیشترین شانس را برای جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی دارا می باشد زیرا نرخ بالای اقتصادی این کشور و تحقق سیاست های باز تجاری در سالهای اخیر این کشور را قادر ساخته که موقعیتی ممتاز را در مقابل سایر کشور عضو سازمان اسلامی بدست آورد .و کشور هایی که در پایین فهرست رتبه بندی قرار دارند نظیر لیبی و ازبکستان شاخص آزادی اقتصادی که توسط بنیاد میراث انجام شده نمایانگر این است که این کشور ها وقتی که از لحاظ شاخص آزادی اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته اند . درمیان کشورهای اسلامی در سالهای گذشته دارای بدترین موقعیت بوده اند . سیاست های نامناسب بخش های عمومی در کنترل بازارهای مالی ، بازار کالاها و خدمات ، بازار کار و بخش خارجی تاثیر منفی بر جریانهای سرمایه گذاری مستقیم خارجی داشته است.این نتایج همچنین نشان می دهد که میان ۴۶ کشور عضو کشورهای اسلامی ، کشور ایران در جایگاه ۴۴ قرار دارد.[۱۰]
۱۲- رتبه بندی کشور های در حال توسعه بر اساس شاخص اقتصاد باز
Ranking of developing countries based on the economi freedom index.
محسن مهرآرا و معصومه زیرک (۲۰۱۳ ) کشورهای در حال توسعه را بر اساس شاخص آزادی اقتصادی رتبه بندی کرده اند تلاش بر این است که این رتبه بندی را بر اساس روش تاکسونومی عددی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند برای این کار عوامل تعیین کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی در بین ۱۲۳ کشور در حال توسعه طی سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۰ مورد بررسی قرار گرفته اند و نتایج بدست آمده نشان می دهد که در مورد رتبه آزا دی اقتصادی یا اقتصاد باز جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در هر یک از کشورهای در حال توسعه متفاوت است در این تحقیق کشور های چین، اکوادور، لیبریا، آذربایجان ، آنگولا، ترکمنستان، کیپ ورد، قزاقستان، پاناما، ویتنام، بلغارستان، کنگو، مالدیو، بحرین، کامبوج، اردون، مالزی، مغولستان، سودان، ترینیداد، بلاروس ، لزوتو و روسیه ۲۳ کشور ممتاز هستند که در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و سیاستهای ساختاری و مناسب اقتصادی موفق بوده اند.[۱۱]
جو و همکاران ( ۲۰۰۰) یک روش برای طبقه بندی مناطق مختلف کشور بلژیک به منظور حمایت از سیاست توسعه منطقهای ارائه داده اند. این رتبه بندی با بهره گرفتن از تکنیک های آماری چند متغیره تحلیل و تحلیل خوشه ای و با استفاده ۳۳ شاخص های اقتصادی، بهداشتی، آموزشی، اجتماعی و اجتماعی و غیره انجام شده است. ۲
تاتل و همکاران (۲۰۰۵) در پژوهشی باعنوان “طبقه بندی گونه ها با بهره گرفتن از روش تاکسونومی عددی” با ترکیب کاربرد این رو و روش تحلیل خوشه ای و استفاده از ۳۶ شاخص مورفولوژیکی و زیست محیطی به طبقه بندی مذکور پرداخته و درپایان به تشابه نتایج دو روش اشاره کرده اند.۳
نیلسن (۲۰۱۱) در مطالعه ای تحلیل می کند که چگونه UNDP ، بانک جهانی و IMF کشورهای جهان را بر اساس سطح توسعهشان رده بندی می کنند. این مقاله استدلال می کند که اگر یک سیستم ردهبندی مبتنی بر داده شکل گرفته باشد، مطلوبتر از آن سیستمی است که مبتنی بر قضاوت یا قوانین از پیش تعیین شده باشد. ۱
گیفینگر، فرتنر، کرامر و میجرز[۱۲](۲۰۰۷) در مقالهای با عنوان رتبه بندی شهری شهرهای متوسط اروپا به مسائل شهرهای متوسط و چشم اندازهای آنها برای توسعه پرداختند. تاکید این مقاله بر نقشی است که رتبه بندی شهری می تواند در تشخیص انجام بهترین استراتژی توسعه منطقه ای برای شهرهای متوسط داشته باشد.۲
فصل سوم: مبانی نظری
۳-۱٫ مقدمه
مقایسه مناطق جغرافیایی از نظر ارزش یک یا چند شاخص توسعه، به دو صورت ممکن است: اول مقایسه موردی، یعنی هر بار از نظر یکی از شاخص ها میزان توسعه هر منطقه را مشخص کنیم که این کار نه منطقی است و نه بصورت واقعی میزان توسعه را در یک منطقه نشان می دهد و دوم اینکه با یک مقایسه عمومی و انتخاب چندین شاخص که نمایانگرآثار توسعه در مناطق باشند، ابتدا کمیتی را برای هر منطقه مشخص کنیم و بعد بر طبق این کمیت به رتبه بندی مناطق بپردازیم. برای این کار به روشهای علمی نیاز داریم تا مجموع شاخص ها را با هم تلفیق کرده و موقعیت هر منطقه را نسبت به مناطق دیگر بدست بیاوریم. روشهای علمی متعددی در این زمینه وجود دارد که عبارتند از:روش تاکسونومی عددی، تحلیل پوششی داده ها، تاپیس، ساو، uمعکوس .که از بین این روش ها، روش آنالیز تاکسونومی عددی یکی از متداولترین روشهای رتبه بندی است و در سالهای اخیر مورد توجه و استفاده زیاد برنامه ریزان قرار گرفته است.
۳-۲٫ روش تحلیل عاملی یا فاکتور آنالیز
یکی از مسایل و مشکلاتی که در بررسی و ارزیابی سطوح توسعه مناطق وجود دارد، وجود هم خطی و وابستگی متقابل شاخص هایی است که ارزیابی میزان بررخورداری و یا محرومیت مناطق و شهرستانها از امکانات بر اساس آنها صورت میگیرد. وجود هم خطی بین شاخص ها ، کارایی برآوردها را تحت تاثیر قرار میدهد و به واسطه اطلاعات اضافی مربوط به ارتباط شاخص ها، نتایج تا حدودی گمراه کننده خواهند بود. به این مفهوم که اگر شاخص ها کاملا مستقل از هم نباشند، میتوان با داشتن اندازه یک شاخص، شاخص دیگری را پیش بینی و محاسبه نمود. مثلا در بخش آموزش و پرورش، همبستگی میان فضای آموزشی، کادر آموزشی و کیفیت آموزش به نحوی است که با داشتن یکی از این شاخص ها میتوان استنباط نمود که بقیهی موارد در چه سطحی هستند. لذا منطق حکم می کند، وقتی دو یا چند شاخص همگی یک واقعیت را بیان می کنند و وارد کردن کلیه شاخص ها مشکل ایجاد می کند، نماینده شاخص ها را وارد کنیم. به بیان دیگر شاخصی بسازیم که بتواند تا حد قابل قبولی نماینده شاخص های دیگر باشد و به این ترتیب تجزیه و تحلیلها را نیز با اطلاعات خلاصهتری انجام دهیم. روشی که برای این منظور به کار گرفته می شود، “تحلیل عاملی” خوانده می شود.
۳-۳٫ روش Topsis
این روش در سال ۱۹۸۱ توسط هوانگ و یون ارائه گردید. در این روش m گزینه به وسیله n شاخص مورد ارزیابی قرار می گیرند و هر مسئله را می توان به عنوان یک سیستم هندسی شامل mنقطه در یک فضای n بعدی در نظر گرفت . این تکنیک بر این مفهوم بنا شده است، که گزینه انتخابی باید کمترین فاصله را با راه حل ایده آل مثبت (بهترین حالت ممکن ، Ai + ) و بیشترین فاصله را با راه حل ایده آل منفی(بدترین حالت ممکن ، Ai - ) داشته باشد فرض بر این است که مطلوبیت هر شاخص بطور یکنواخت افزایشی و یا کاهشی است.
۳-۴٫ روش SAW
در این روش پس از تعیین ضریب اهمیت شاخص ها بر اساس نظرات تصمیم گیرنده یا استفاده از روش های تعیین وزن مثل آنتروپی شانون و بردار ویژه کمترین مجذورات با بهره گرفتن از میانگین موزون ضرایب اهمیت هر یک از گزینه ها را بدست می آوریم و بیشترین تعداد آنها را به عنوان گزینه بهینه در نظر می گیریم
یعنی چنانچه بردار W (وزن اهمیت یک شاخص) مفروض باشد و مناسبترین گزینه (A*) باشد در این صورت (A*) به صورت زیر بدست می آید .
۳-۵٫ روش تاکسونومی عددی
تاکسونومی، نامی است کلی و به تمام روشهایی اطلاق می شود که موارد مشابه را از موارد غیر مشابه جدا ساخته به صورت شهرستانهای جدا گانهای عرضه می کنند.یکی از مهمترین این روشها، تجزیه و تحلیل تاکسونومی عددی است. این روش قادر است دو عمل را در کنار یکدیگر انجام دهد. یکی آن که یک مجموعه را بر اساس شاخص های داده شده، به زیر مجموعههای همگن تقسیم کند و دیگر آنکه اعضاء مجموعه را رتبه بندی نماید.
اگر بخواهیم گزینه های مختلف را بر اساس یک شاخص عددی معین رتبه بندی کنیم، کافی است گزینه هارا بر اساس سیر صعودی یا نزولی شاخص مورد نظر طبقه بندی کنیم. حال اگر برای این رتبه بندی چندین شاخص وجود داشته باشد، حل مسأله به آسانی گذشته نیست. برای این منظور روشهای زیادی مورد استفاده قرار میگیرند که یکی از آنها آنالیز تاکسونومی است.
آنالیز تاکسونومی برای طبقه بندیهای مختلف در علوم به کار برده شده است و در واقع یک روش طبقه بندی میباشد که نوع خاص آن تاکسونومی عددی است و یکی از بهترین روشهای درجهبندی مناطق از لحاظ درجه توسعه یافتگی میباشد. این روش در برنامه ریزیهای منطقهای و ملی و بررسی دوگانگیهای اقتصادی، فرهنگی و توسعه کاربرد فراوان دارد. این روش اولین بار توسط آدانسون[۱۳] در سال ١٧۶٣ پیشنهاد شد. استفاده ما از این روش از توسعه های اخیر آن است که توسط دستهای از ریاضی دانان لهستانی در اوائل دهه ١٩۵٠ بسط داده شد و در سال ١٩۶٨ به عنوان وسیلهای برای طبقه بندی و درجه توسعه یافتگی بین ملل مختلف توسط پروفسور زیگمونت هلوینگ [۱۴] از مدرسه عالی اقتصاد روکلاو در یونسکو مطرح شد. این روش یک روش عالی درجهبندی، طبقه بندی و مقایسه کشورها یا مناطق مختلف با توجه به درجه توسعه ومدرن بودن آنها میباشد.
۳-۵-۱٫ مراحل اجرای روش تاکسونومی عددی
مجموعه x را در نظر میگیریم که شامل n عضو بوده و بیانگر مناطق مختلف ١و ٢و ٣و….. n میباشد. اینها دارای یک گروه از متغیرهای ١و ٢و ٣و…..m عبارت از m شاخص (خصوصیت) میباشند که به شکل ماتریس زیر نشان داده میشوند.
(۱-۳)
بدین ترتیب هر منطقه توسط یک بردار در یک فضای دو بعدی نشان داده می شود که xij نشان دهنده خصوصیت j ام منطقه i ام می باشد به دست آوردن ماتریس شهرستانها به صورت زیر:
( ۲-۳) .
با توجه به این که تمام خصوصیات دارای مقیاسهای متفاوتی میباشند، باید کاری کردکه دخالت مقیاسهای متفاوت را از داخل مدل از بین برد، بدین ترتیب میانگین ستونها را بدست میآوریم و در قدم بعدی انحراف معیار برای هر ستون از ماتریس xij را پیدا میکنیم.
(۳-۳)
قدم سوم این است که عضوهای استاندارد شده ماتریس در قالب ماتریس جدیدی به نام z را تشکیل دهیم .
(۴-۳)
حال ماتریس z خالی از هر گونه مقیاس میباشد. میانگین هر ستون برابر صفر است. و انحراف استاندارد هر ستون برابر با یک خواهد بود.
داشتن میانگین صفر و انحراف استاندارد یک برای هر ستون کمک به کنترل صحت ماتریس z می کند. با داشتن ماتریس استاندارد z، قدم بعدی بدست آوردن اختلاف یا فاصله دو نقطه از نقاط دیگر برای هر کدام ازm متغیر یا خصوصیات میباشد.
فاصله مرکب بین شهرستانها از طریق رابطه زیر محاسبه می شود:
(۵-۳)
اگر b و a دو شهرستان باشند فاصله بین این دو شهرستان خواهد بود.
این ماتریس اولاً قرینه بوده و ثانیا قطر اصلی آن معادل صفرمیباشد. عضوهای ماتریس جدید فاصله ترکیبی هرمنطقه را از مناطق دیگر نشان میدهد. به عبارتی در هر ردیف یا سطر کوچکترین فاصله از آن منطقه تا مناطق دیگر را میتوان پیدا کرد که شاخصی است برای نشان دادن شباهت آن منطقه با مناطق دیگر.
در این مرحله شهرستانهای همگن تعیین میشوند. برخی از شهرستانها نسبت به بقیه فاصله کمتری دارند و با به دست آوردن فاصله بالا و فاصله پایین شهرستانهای که بین این دو حد قرار دارند، همگن خواهد بود.
(۶-۳)
= میانگین و فاصله پایین یا حد پایین برابر است با:
۱- قرار موقوفی تعقیب مشمول قاعده فراغ دادرس میشود اما قرارهای اعدادی مشمول قاعده فراغ دادرس نمیشود.
منظور از قاعده فراغ این است که قاضی با اعلام رای، توانایی قضاوت خود را در آن دعوا از دست میدهد و دیگر در آن پرونده قاضی محسوب نمیشود.
۲- قرار موقوفی تعقیب دارای اعتبار امر قضاوت شده میباشد اما قرارهای اعدادی دارای اعتبار امر قضاوت شده نمیباشد.
۳- قرار موقوفی تعقیب قابل اعتراض در مرجع صالح است اما قرارهای اعدادی قابل اعتراض نمیباشد.
۴- قرار موقوفی تعقیب از قرارهای نهایی است و قاطع دعوا اما قرارهای اعدادی نقطه مقابل قرارهای نهایی و قاطع دعوا نمیباشند.
بخش دوم:
موارد صدور قرار موقوفی تعقیب کیفری و مجازات
فصل اول: فوت متهم یا محکومٌ علیه، گذشت شاکی خصوصی در جرایم قابل گذشت، نسخ قانون و عفو
موارد صدور قرار موقوفی تعقیب و مجازات در ماده ۶ ق.آ.د.د.ع.ا.ک و مواد ۹۶ الی ۱۲۱ ق.م.ا احصاء شده است که عبارتند از:
-
- فوت متهم یا محکومٌ علیه در مجازاتهای شخصی
-
- گذشت شاکی یا مدعی خصوصی در جرایم قابل گذشت
-
- مشمولان عفو
-
- نسخ مجازات قانونی
-
- اعتبار امر مختومه
-
- مرور زمان در مجازتهای بازدارنده
-
- توبهی مجرم
-
- اعمال قاعدهی درأ
هر یک از موارد فوق در این بخش در دو فصل جداگانه در حد ضرورت این تحقیق بحث خواهند شد.
فصل اول، در دو مبحث ارائه شده است. در مبحث اول، فوت متهم یا محکومٌ علیه و گذشت شاکی خصوصی در جرایم قابل گذشت بررسی شده است. با این توضیح که منظور از فوت، مرگ قطعی است. به دنبال آن تأثیر فوت بر انواع مجازاتها بیان شده است.
درخصوص گذشت شاکی خصوصی به این نکته اشاره رفت که قرار موقوفی تعقیب، بیشتر در صورت گذشت متضرر از جرم صادر میگردد و متعاقب آن، راه های شناسایی جرایم قابل گذشت از غیرقابل گذشت بررسی شده است.
در مبحث دوم، نسخ قانون و عفو به تفکیک ارائه شده است. در این مبحث ضمن تعریف نسخ قانون، آثار نسخ بر مراحل دادرسی، بحث شده است. سپس عفو، تعریف گردیده است و انواع عفو که شامل عفو عام و عفو خاص بوده، توضیح داده شد.
مبحث اول: فوت متهم یا محکومٌ علیه و گذشت شاکی خصوصی در جرایم قابل گذشت
گفتار اول: فوت متهم یا محکومٌ علیه
در جهان امروزی محاکمه و مجازات، برای انسانهای زنده است. تعقیب و یا مجازات کردن اجساد، ارواح، حیوانات و اشیاء ممنوع میباشد.
در سیستمهای گذشته به روایت تاریخ، مردگان را نیز محاکمه میکردند و آنان را به مجازات محکوم
میکردند. گاهی جسد را در آتش میسوزاندند و گاهی شلاق میزدند. در حقوق اسلامی از ۱۴ قرن قبل و
در کشورهای غیر اسلامی از حدود ۳ قرن پیش محاکمه علیه مردگان و اجساد ممنوع شده است. مقام تحقیق همین که از فوت اطمینان حاصل کرد، مکلف به صدور قرار موقوفی تعقیب میباشد. به همین لحاظ است که بند اول ماده ۶ ق.آ.د.د.ع.ا.ک فوت متهم یا محکومٌ علیه در مجازاتهای شخصی را از علل صدور قرار موقوفی تعقیب معرفی مینماید.
اما به راستی معنای فوت چیست و کدام یک از انواع مرگ مورد نظر قانونگذار میباشد و منظور از مجازاتهای شخصی کدام است؟
بند اول: تعاریف
الف- معنای فوت
در این جا منظور از فوت مرگ قطعی میباشد، مرگ قطعی عبارت است از توقف قطعی و غیرقابل برگشت اعمال قلبی، عروقی و تفسی، جسمی و حرکتی که مرگ سلولهای مغزی بر وجود آن صحه میگذارد (گودرزی و کیانی، ۱۳۹۱، ص۸۲).
در این که منظور از فوت موجب صدور قرار موقوفی تعقیب مرگ قطعی است هیچ گونه شک و شبههای وجود ندارد اما آیا مرگ ظاهری، حالت کما، مرگ مغزی و حکم موت فرضی میتوانند از موجبات صدور قرار موقوفی تعقیب باشد؟
۱- مرگ ظاهری: در سر حد زندگی و مرگ حالتی پیش میآید که طی آن اعمال تنفسی و حرکات قلبی بینهایت خفیف شده، در ظاهر به نظر میرسد که متوقف شدهاند، در حالی که هنوز به طور ضعیف به کار خود ادامه میدهند و با اقدام درمانی مناسب و به موقع از جمله ماساژ قلبی و اقدامات احیاء، میتوان بیمار را نجات داد و از مرگ قطعی وی جلوگیری کرد (همان، صص ۸۲ و ۸۳)
این نوع مرگ نمیتواند موجب صدور قرار موقوفی تعقیب باشد زیرا، این افراد درحقیقت زنده هستند و فوت بر این افراد در اصطلاح پزشکی صدق نمیکند و از طرف دیگر چون موقوفی امر جزایی با توجه به صدر ماده ۶ ق.آ.د.د.ع.ا.ک امری خلاف قاعده است و در موارد مواجهه با خلاف اصل باید به قدر متیقن اکتفا کرد. بنابراین این مرگ موجب صدور قرار موقوفی تعقیب کیفری نیست.
۲- کما: اختلال شدید هوشیاری است. فردی که دچار کما شده ممکن است رو به بهبودی رود یا اینکه فوت نماید (همان، ص ۸۳).
این حالت هم باتوجه به استدلالات مربوط به مرگ ظاهری نمیتواند موجبات صدور قرار موقوفی تعقیب باشد.
۳- مرگ مغزی: عبارتست: ازبین رفتن غیرقابل برگشت اعمال عالیه مغز انسان. در هنگام مرگ مغزی سایر اعضای بدن به کار خود ادامه میدهند، اما به تدریج بر اثر عفونتها و برهم خوردن تعادل املاح و مواد حیاتی بدن، دچار اشکار شده لذا با مرگ مغزی، مرگ قطعی فرد محتوم است (همان، صص ۸۳ و ۸۴).
در این مورد باتوجه به این که باوجود مرگ مغزی، مرگ قطعی انسان محتوم است و از طرف دیگر در ماده ۳۷۲ ق.م.ا که مقرر میکند: «هرگاه کسی آسیبی به شخصی وارد کند به گونهای که وی را در حکم مرده قرار دهد و تنها آخرین رمق حیات در او باقی بماند و در این حال دیگری با انجام رفتاری به حیات غیرمستقر او پایان دهد نفر اول قصاص میشود و نفر دوم به مجازات جنایت بر میت محکوم میگردد».
شارحان قانون مجازات اسلامی یکی از مصادیق این ماده را فردی میدانند که دچار مرگ مغزی شده است و فرد را درواقع مرده میدانند، این مرگ میتواند از موجبات صدور قرار موقوفی باشد.
۴- حکم موت فرضی: دادگاه با انقضای مدتی که شخص غایب مفقودالاثر عادتاً در آن زنده فرض
نمیشود اقدام به صدور حکم موت فرضی میکند و انقضای این مدت اماره بر موت تلقی میشود. اما آیا صدور حکم موت فرضی میتواند موجب صدور قرار موقوفی تعقیب دانست؟ در این مورد اختلاف نظر وجود دارد برخی (مهاجری، ۱۳۸۲، ج۱، ص ۵۸) معتقدند این حکم میتواند از موجبات صدور قرار موقوفی تعقیب باشد به این ترتیب که یکی از فلسفه های تعقیب و صدور حکم و اجرای مجازات، تنبیه و تنبه متهم است. این تنبیه مستلزم وجود فیزیکی هیأت و جسم انسانی است و موضوع تنبیه جسم انسان و موضوع تنبیه افکار انسان است. تا تنبیه جسم نباشد تنبیه افکار و روحیات حاصل نخواهد شد. در حکم موت فرضی مدت مدیدی گذشته با سپری شدن این مدت شخص زنده نمیباشد و دسترسی به تن متهم امر محال است، لذا عقلانی به نظر نمیرسد چنین کسی تحت تعقیب باشد چون صدور حکم و اجرای مجازات هدف تعقیب است و در این مورد حکم چه کسی میخواهد اجرا شود.
برخی دیگر بدین استدلال که موارد صدور قرار موقوفی تعقیب خلاف اصل است (آخوندی، ۱۳۸۸، ج ۵، ص ۲۸۶) و در مواردی که امری خلاف اصل است باید به قدر متیقن اکتفا کرد و از طرفی حکم موت فرضی اماره است و اماره تا زمانی پایدار است که خلاف آن اثبات نشود و در صورتی که خلاف آن اثبات شد قابلیت اجرایی ندارد و احتمال اثبات خلاف حکم موت فرضی وجود دارد که قانونگذار در ماده ۱۰۲۷ ق.م این احتمال را فرض کرده است و به علاوه استدلال مخالفان در مورد مرور زمان کاربرد دارد و اگر مجازات مشمول مرور زمان شود و از آن دسته از مجازاتها باشد میتوان به استناد مرور زمان قرار موقوفی تعقیب صادر کرد. بنابراین حکم موت فرضی دلیلی برای صدور قرار موقوفی تعقیب نیست که به نظر
میرسد نظر اخیر ارجح باشد. اداره حقوقی دادگستری نیز در نظریه ۱۱۱۵۰/۷-۱۰/۱۲/۱۳۸۱ همین نظر را پذیرفته و اعلام میدارد که :«باتوجه به ماده ۶ ق.آ.د.د.ع.ا.ک مصوب ۱۳۷۸ که تصریح نموده تعقیب امر جزایی که طبق قانون شروع شده موقوف نمیشود، مگر در موارد زیر:
کلید واژه ها: اختلال شخصیت، مدیریت بدن
فصل اول:
کلیـات تحقیق
۱-۱- مقدمه
نگاه بر بدن به عنوان سنتی متناوب از چیزی که امروزه میشناسیم بوده، تا همین سالهای پیش از انقلاب در ایران فربگی نشانه دارا بودن یا ثروتمند بودن بوده است.
زیبایی شناسی بدن آنقدر متناوب بود که می توان گفت بدن زیبا در دوره سابق با آنچه هم اکنون با عنوان زیبا می شناسیم بسیار متفاوت بوده است. امروزه بدن های ما خواه نا خواه تأثیر بسیاری در روابط اجتماعی ما دارند.
مدیریت بدن به معنای دست کاری در صورت ظاهری بدن است که با ظهور سبز فایل جامعه مصرفی، نما و صورت ظاهری بدن برای افراد جامعه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار شده است. امروزه بدن به صورت جزئی از بازتابندگی دنیای امروزی در آمده است و رژیم های ویژه بدن سازی و توجه به آراستگی و نظافت جسم در دوره ی اخیر تجدد بدن را در برابر گرایش های بازتابی مداوم خاصه در شرایطی که کثرت انتخاب وجود داشته باشد، تأثیر پذیر ساخته است؛ هم برنامه ریزی و تنظیم زندگی و هم پدید آمدن گزینه هایی برای انتخاب شیوه زندگی با روش های غذایی در هم آمیخته اند (گیدنر ۱۳۷۸، ۱۴۹).
پوشش ممکن است تصویر دوست داشتنی تری از فرد به جامعه و دیگران القاء کند و از این رو دیگران را تحت تأثیر قرار دهد با بهره گرفتن از تغییر در بدن و تغییر ظاهر فردی، با بهره گرفتن از شیوه های خاص، افراد می توانند دیدگاه دیگران را نسبت به خود تغییر دهند و خود را جذاب تر نشان دهند (اکسیر ۱۹۹۷، ۲۰).
این ارزیابی مطلوب و مساعد از سوی دیگران ممکن است به این منجر شود که شخصیت فرد در زندگی دچار مشکلاتی شود.
۱-۲- بیان مساله
جذابیت جسمانی و توجه به زیبایی ازجمله موضوعاتی است که از بدو زندگی انسان به عنوان یک نیاز فطری و روحی روانی مطرح بوده در طول تاریخ در جوامع مختلف به اشکال گوناگون بوجود داشته و در تمامی جوامع بخشی از عناصر فرهنگی جامعه را به خود اختصاص داده است اما با گذار جوامع از سنتی به مدرن مسئله جدابیت جسمانی و توجه به زیبایی تحت عنوان مدیریت بدن استاندارد های جدیدی پیدا کرده و از عوامل شکل دهنده روابط افراد محسوب می شود بطوری که مدیریت بدن و تمایل به داشتن جذابیت جسمانی ازجمله موضوعاتی است که دردوران مدرن استانداردهای جدیدی پیدا کرده و از عوامل شکل دهنده روابط افراد محسوب می شود بطوری که مدیریت بدن در دوران مدرن اهمیت بیشتری پیداکرده و رفتارهای گوناگون بهداشتی نظیر تمایل به داشتن اندامی متناسب، حساسیت زنان و دختران به ویژگیهای اندام و چهره، گسترش انواع جراحی های پلاستیک و زیبایی به عنوان مثال درمورد بینی، واندام های دیگر و نیز اقدامات دیگری همچون خالکوبی روی چهره در مورد ابروها، لبها و اطراف چشم، استفاده روز افزون از انواع لوازم آرایشی، بدن سازی رژیم غذایی وتجهیزات ورزشی و … را به منظور نظارت و تغییرمستمر ویژگی های ظاهری و مرئی متناسب با آنچه که مقبول جامعه و نظام اجتماعی است صورت گرفته (آزاد ارمکی ۱۳۸۱، ۴۱).
در خصوص مدیریت بدن و شناخت چرایی و علل تمایل و علاقه افراد به آن، اندیشمندان علوم اجتماعی و بویژه جامعه شناسان به تبیین عوامل اجتماعی و جامعه شناختی موثر بر این پدیده پرداخته و آن را در حیطه پدیده های اجتماعی قرار داده اند و بر این باورند که تغییر در ساختار ها و روابط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه به علل مختلف از جمله مدرنیته، رشد و توسعه وسائل ارتباط جمعی، توسعه مصرف گرایی، گسترش شهر نشینی و صنعتی شدن جوامع، زمینه های تمایل و گرایش افراد جامعه بویژه زنان را به مدیریت بدن فراهم ساخته است بعنوان مثال برایان ترنر جامعه شناس آمریکای بر این باور است که بدن در نظام اجتماعی مدرن زمینه اصلی فعالیت های فرهنگی و سیاسی گردیده است و صنعت زیبایی ضمن ارائه دانش و مهارت های ویژه به کارفرمایان واشخاص به اهمیت رو به رشد آن دسته از اشکال هویت بدنی که از نظر اجتماعی پذیرفته شده اند دامن می زند (آزاد ارمکی ۱۳۸۱، ۴۵).
در این میان روانشناسان نیز تقریبا متفاوت با جامعه شناسان مدیریت بدن را یک پدیده روانی تعریف نموده، که باید در حیطه روان شناسی به جستجوی علل و عوامل آن پرداخته شود و در این میان به عوامل روانی مختلفی از جمله اختلالات روانی، اختلالات شخصیتی، خودپنداره، عزت نفس، نیاز روحی و روانی فرد به کمالگرایی، هویت روانی، آسیب های روانی و … را بعنوان عوامل مهم و تاثیرگذار بر گرایش و تمایل روز افزون افراد بویژه زنان به پدیده مدیریت بدن اشاره نموده اند (ذکائی ۱۳۸۶، ۲۲).
در میان عوامل روان شناختی مختلفی که از سوی روان شناسان در خصوص علل تمایل و گرایش افراد بویژه زنان به مدیریت بدن مطرح و بیان گردیده است می توان به نقش و تأثیر اختلالات شخصتی در این خصوص اشاره کرد که بنظر می رسد نسبت به سایر مولفه ها و متغییر های روان شناختی ارتباط نزدیکتری با این پدیده دارد (رضایی ۱۳۸۹، ۱۱).
با توجه به آنچه که ذکر شد از آنجا که جامعه در مرحله گذار از جامعه سنتی به مدرن بوده و این مسئله باعث ایجاد دگرگونی های ارزشی ورفتاری و تولید هنجارها و ارزش های جدید از جمله توجه بیش از حد و در پاره ای از مواقع بیمارگونه افراد بویژه زنان به بدن و تمایل به جلوتوجه و نشان دادن خود شده و هر روز نیز در سراسر کشور و بخصوص مراکز استان ها و شهر های بزرگ در حال گسترش میباشد. حال این سوال مطرح میشود که عوامل مختلف تاثیر گذار بر این پدیده (مدیریت بدن) بویژه از دیدگاه روان شناختی چیست؟ چه متغییرها و مولفه های روان شناختی در این خصوص تاثیر گذار میباشند؟ و تأثیر هر یک از آنها به چه میزان است؟ که قطعا پاسخ دادن به آنها نیازمند انجام پژوهش های علمی میباشد.
در همین راستا این پژوهش از میان مجموع عوامل و متغییر های روان شناختی به دنبال پاسخ دادن به این مسئله است که آیا بین انواع اختلالات شخصیتی و میزان تمایل و گرایش زنان به مدیریت بدن رابطه معنا داری وجود دارد؟ هریک از انواع اختلات شخصیتی به چه میزان بر تمایل و گرایش زنان به مدیریت بدن خود تاثیر دارند؟
۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش
مدیریت بدن به معنای نظارت و دستکاری مستمر ویژگیهای ظاهری و غیر ظاهری بدن است که در مجموع معرفهای همچون زیبایی اندام و کنترل وزن (از طریق ورزش، رژیم غذایی و دارو)، دستکاری پزشکی (جراحی بینی و پلاستیک) و اهمیت دادن افراطی و بیمارگونه به مراقبتهای بهداشتی و آرایشی (استحمام روزانه، آرایش مو، آرایش یا اصلاح صورت، استفاده از عطر و ادوکلن و دئودورانت زیر بغل، آرایش ناخن و لنز رنگی برای خانمها)، را در بر می گیرد (آزاد ارمکی ۱۳۸۱، ۵۲).
اهمیت یافتن بدن انسان و متعاقب آن، مقبولیت اجتماعی افراد، از پیامدهای اساسی ظهور جامعه مدرن و مصرفی می باشد که در آن افراد با تغییر ویژگی های ظاهری بدن مبادرت به ساخت بدن اجتماعی، مورد پذیرش جامعه می کنند. تغییرات اعمال شده روی بدن از نظر آرایش و پوشش ظاهری، جراحی های زیبایی، رویه های لاغری، ورزش و نگهداری بدن تحت عنوان کلی «مدیریت بدن» امروزه بصورت نسبتا گسترده ای در حال رشد می باشد (آزاد ارمکی ۱۳۸۱، ۵۳).
گروگن (۲۰۰۰، ۳۵۶) با ارجاع به تحقیقی از بوردو (۱۹۹۳) مینویسد: در جوامع غربی باریک اندامی صفت با ارزشی برای زنان تلقی میگردد که با جذابیت، کنترل بر نفس، مهارت اجتماعی، موفقیت شغلی، و جوانی تداعی میشود.
در چند دههی اخیر لاغری در ایران نیز به عنوان معیار زیبایی اندام مورد توجه دختران و زنان جوان قرار گرفته است و اقدام برای رعایت رژیم غذایی لاغری جهت دستیابی به تناسب اندام به دغدغهی بسیاری از دختران و زنان ایرانی تبدیل شده است. در حالیکه در مورد نسلهای پیشین چنین تاکید شدیدی بر لاغری موجود نبوده است و حتی میتوان ادعا نمود که ادبیات عامیانه با کاربرد اصطلاحاتی چون ضرورت وجود “یک پرده گوشت” سلیقهی ایرانی را در مورد معیار زیبایی اندام برای زنان تا حدی در تضاد با لاغری افراطی آنچنان که در کشورهای غربی در حال حاضر تبلیغ میشود، نشان میدهد. باید دانست حتی در غرب نیز همچنانکه گروگن یادآور گردیده، تغییر سلیقه عمومی مبنی بر ترجیح لاغری بر چاقی در واقع پدیدهی نسبتاً جدیدی است که ظهورآ ن به آغاز قرن بیستم باز میگردد (گروگن۲۰۰۰، ۳۵۶).
در کشور ما نیز اگرچه تمایل به انجام اینگونه رفتار ها از جمله جراحیها در سالهای اخیر روزافزون بوده است، اما مباحث پیرامون آن عمدتاً بر پایهی تخمینها و گزارشات ژورنالیستی بوده است. ولی در مجموع عطف به آمارهای غیررسمی نشان میدهد کشور ما یکی از بالاترین ارقام انجام جراحی زیبایی را حداقل در کشورهای منطقه دارد که هر ساله هزینه های بسیاری را بر افراد ، خانواده ها و جامعه تحمیل میکند (فاضلی ۱۳۸۲، ۸۳).
توجه به مدیریت بدن و مصادق مختلف آن بویژه در میان بانوان از فراوانی بیشتری برخوردار است به گونه ای که در پاره ای از موارد بصورت بیمار گونه رشد کرده و اندک اندک به شکل یک چالش فردی روانی، خانوادگی خود را نشان داده است و اگر در این خصوص راهکارهای علمی و عملی اندیشده نشود در آینده ای نه چندان دور میتوان بعنوان یک آسیب روانی بسیارمهم در جامعه تبدیل گردد بر همین اساس با توجه به اینکه جمعیت قابل توجه دختران و زنان وافزایش مشارکت اجتماعی آنان در همه سطوح اجتماعی و کم توجه ای به برخی از پیامدهای منفی خودآرایی زنان در عرصه عمومی جامعه ایران مانند تشدید اختلالات هنجاری در فرهنگ رسمی جامعه و رشد روز افزون مصرف گرایی جامعه و پیامدهای منفی اقتصادی آن، انجام مطالعات و پژوهش های علمی که بتواند زمینه های شناسایی علمی علل و عوامل بویژه از ابعاد فردی و روانی بروز این مسئله را فراهم آورد و به دستیابی برنامه های علمی و عملیاتی در خصوص را فراهم آورد بسیار حائز اهمیت بوده و نتایج حاصل از آن میتواند برای مسئولین کشور، خانواده ها و والدین و حتی خود دارای ضرورت باشد.
۱-۴- اهداف پژوهش
۱-۴-۱ هدف کلی
بررسی رابطه بین اختلالات شخصیتی و مدیریت بدن (جراحیهای زیبایی، مصرف مواد آرایشی و …) در بین زنان می باشد.
۱-۴-۲ اهداف جزیی
بررسی رابطه بین اختلال بدبین(پارانویید) و مدیریت بدن در بین زنان
بررسی رابطه بین اختلال وابسته و مدیریت بدن در بین زنان
بررسی رابطه بین اختلال اسکیزوئیدی ( منزوی - اسکیزویید) و مدیریت بدن در بین زنان
بررسی رابطه بین اختلال اسکیزوتایپال و مدیریت بدن در بین زنان
بررسی رابطه بین اختلال وسواسی و مدیریت بدن در بین زنان
بررسی رابطه بین اختلال نمایشی(هیستریک) و مدیریت بدن در بین زنان
بررسی رابطه بین اختلال خوشیفته(نارسیستیک) و مدیریت بدن در بین زنان
بررسی رابطه بین اختلال دوری گزین(اجتنابی) و مدیریت بدن در بین زنان
بررسی رابطه بین اختلال ضداجتماعی و مدیریت بدن در بین زنان
بررسی رابطه بین اختلال شخصیت مرزی یا بردرلاین (بینابینی) و مدیریت بدن در بین زنان
۱-۵- فرضیه های پژوهش
۱-۵-۱ فرضیه اصلی
بین اختلالات شخصیتی و تمایل زنان به مدیریت بدن رابطه معناداری وجود دارد.
۱-۵-۲ فرضیه های فرعی
بین اختلال بدبین (پارانویید) و تمایل زنان به مدیریت بدن رابطه وجود دارد.
بین اختلال وابسته و تمایل زنان به مدیریت بدن رابطه وجود دارد.
بین اختلال اسکیزوئیدی (منزوی - اسکیزویید) و تمایل زنان به مدیریت بدن رابطه وجود دارد.
بیناختلال اسکیزوتایپال و تمایل زنان به مدیریت بدن رابطه وجود دارد.
بین اختلال وسواسی و تمایل زنان به مدیریت بدن رابطه وجود دارد .
بین اختلال نمایشی (هیستریک) و تمایل زنان به مدیریت بدن رابطه وجود دارد.
بین اختلال خوشیفته (نارسیستیک) و تمایل زنان به مدیریت بدن رابطه وجود دارد.
بین اختلال دوری گزین (اجتنابی) و تمایل زنان به مدیریت بدن رابطه وجود دارد.