حفظ و مراقبت از همهی مشتریان موجود
نرخ پاسخگویی
میزان سود حاصل از حضور یک دورهای مشتری
رضایتمندی مشتری
انتقال ترافیک به وبسایتهای خردهفروشی
افزایش ترافیک موجود
منبع آگاهی[۷۱]
استخدام کارمندان جدید
کاهش هزینههای استخدام
استخدام موفق
مزیتهای ذکر شده، امکاناتی است که رسانه جدید در اختیار بازاریابان قرار میدهد تا آنها بتوانند از این مزایا برای بررسی اثربخشی تبلیغات تجاری شرکت مطبوعشان استفاده نمایند. (حنفیزاده، ۱۳۸۸)
۲-۲-۵-۱۰- معایب تبلیغات در اینترنت
معایبی نیز بر تبلیغات در اینترنت مترتب است که به اختصار به آنها میپردازیم.
مشکلات اندازهگیری[۷۲]
با توجه با تازگی ظهور این رسانه، معیارهای دقیق و جهانی، برای سنجش اثربخشی تبلیغات اینترنتی هنوز به وجود نیامده است.
مشخصات و ویژگیهای مخاطبان
اکثر کاربران به محصولات و تکنولوژی مربوط به رایانه علاقمند هستند و از این رو اکثر تبلیغات شبکه برای محصولات مرتبط با رایانه است. تنها ۱۴ درصد تبلیغات برای سایر محصولات مصرفی و کمتر از ۱۰ درصد آن برای اتومبیل، مسافرت و خدمات مالی است.
دشواری شبکه[۷۳]
یکی از شکایات عمده مربوط به شبکه، زمان مورد نیاز برای دسترسی به اطلاعات است. با ورود هر چه بیشتر مردم به این شبکه، این مساله وخیم تر میشود.
ازدحام[۷۴]
با زیاد شدن آگهیهای تبلیغاتی، احتمال این که یک آگهی مورد توجه قرار گیرد، به شدت کاهش مییابد و متاسفانه ممکن است آگهی شرکت ما در میان آگهیهای عدیدهای اصطلاحا گم بشود.
قابلیت فریب دادن[۷۵]
مرکز آموزش ارتباطات رسانهای آمریکا، اینترنت را «شبکه فریب» نامیده است. چرا که برخی از تبلیغ کنندگان با هدف قرار دادن کودکان با پیامهای تبلیغاتی زیرکانه، سعی در فریب آنان دارند.
هزینه
بسیاری از تبلیغ کنندگان معتقدند که شبکه اینترنت رسانه موثری برای اقلام با قیمت بالا است. اما برای محصولات مصرفی ارزان قیمت مثل صابون یا بیسکوییت کمتر اثربخش است. هزینههای نسبتا زیاد تبلیغات و تحویل کالا، جاذبه شبکه را محدود میکند.
کیفیت تولید محدود
تبلیغات در شبکه اگر چه در حال بهبود و پیشرفت است اما قابلیتهای بسیاری از رسانههای رقیب را از لحاظ تولید ندارد. سایتهای شبکه، کیفیت بالای تلویزیون یا تصاویر چاپی را ندارند. (منصوریمؤید، ۱۳۸۳)
۲-۲-۶- روشهای تبلیغات اینترنتی
روشهای زیادی برای معرفی و قرار دادن یک تبلیغ در محیط اینترنت وجود دارد و انتخاب نوع تبلیغ و روش نشر یک تبلیغ آنی به عوامل زیادی، مانند نوع کالا یا خدمت، نوع استراتژی، نوع تبلیغ، وضعیت فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور، مشخصههای ذهنی تبلیغ و مشخصههای عینی تبلیغ، وابسته است. در این این جا در ابتدا، روشهای تبلیغات اینترنتی را از نظر حنفیزاده بررسی میکنیم و سپس دستهبندی دیگری که در این پژوهش از آن استفاده شدهاست و از نظر تای و چانگ میباشد.
۲-۲-۶-۱- روشهای تبلیغات اینترنتی (حنفیزاده)
حنفیزاده (۱۳۸۸) در کتاب خود، ۲۰ شکل از روشهای تبلیغات اینترنتی را بیان میکند که به قرار زیر میباشد. ۸ روش اول، جزء متداول ترین اشکال میباشد و ۱۲ روش بعدی، جزء روشهایی هستند که کمتر مورد استفاده قرار میگیرند.
۲-۲-۶-۱-۱- بنرها
متداول ترین روش تبلیغات اینترنتی، بنرها هستند. بنر یک صفحهی گرافیکی به عرض ۲/۱ سانتی متر تا ۵/۲ سانتی متر و طول ۵/۱۲ سانتی متر تا ۵/۱۵ سانتی متر میباشد، که با مقیاس پیکسل مورد ارزیابی و محاسبه قرار میگیرد. یک بنر معمولا حاوی نام شرکت، نام محصول و یک پیام کوتاه از طرف تبلیغکننده برای مشتری بالقوه است.
انواع بنرها
بنرهای کلیدواژه ای: این گونه از بنرها وقتی یک واژه یا کلید واژهای در موتورهای جستجوگر مورد جستجو قرار میگیرد، نمایان میشوند.
بنرهای اتفاقی: این گونه از بنرها برای این منظور ایجاد میشوند که محصول جدید شرکت را معرفی نمایند و معمولا از قابلیت اتصال برخوردار نیستند و به طور اتفاقی در صفحات وب نمایان میگردند و از مدل خاصی پیروی نمیکنند.
بنرهای ثابت: این گونه از بنرها به طور دایمی در یک صفحه از صفحات وبسایت ثابت شدهاند و قابلیت حرکت به صفحات دیگر وبسایت را ندارند.
مزایا و معایب بنرها
مزایای بنرها: از مزایای بنرها میتوان به ظرفیت بالای آنها برای سفارشی سازی و انطباق کاربر آنی نام برد. دیگر مزیت این بنرها این است که وقتی کاربر در انتظار بارگذاری صفحهای باشد، به دلیل این که بنرها از حجم پایینی نسبت به صفحه و متعلقات آن برخوردار هستند زودتر بارگذاری میشوند. از این روی، چون هنوز صفحه وب بارگذاری نشده است، در این بنرها حالت نقش مجذوب کنندگی را دارند و کاربر را محو تماشای خود میکنند. بدین ترتیب از آمار در معرض نمایش بودن بالایی برخوردار میشوند. مهمترین مزیت بنرها این است که این قابلیت را دارند که با کلیک بر روی آنها به اتصال سایت مرتبط خود وصل شوند و اطلاعات جامع تر درباره محصول و مؤسسه صاحب بنر به کاربر ارائه مینمایند.
معایب بنرها: قرار دادن بنر در یک وبسایت موفق در امر بازاریابی ممکن است تمام بودجه تبلیغات را در برگیرد. از طرف دیگر محدودیتهای اعمالشده از طرف وبسایت میزبان نیز یکی از موانعی است که در امر رساندن پیام از طریق بنر به مشتریان آنی خلال ایجاد مینماید.
۲-۲-۶-۱-۲- پاپآپ و پاپآندر
پاپآپ: یکی از مشهورترین اشکال تبلیغات اینترنتی، پاپآپها هستند. پاپآپها که بعضا از آنها به عنوان پاشنده تبلیغ[۷۶] یاد میشود، نوعی از تبلیغات اینترنتی هستند که به طور خودکار در پنجره جدید بر روی مرورگر ظاهر میشوند. این گونه از تبلیغات در جلوی صفحهی باز وب قرار میگیرند و خود را نمایش میدهند.
پاپآندر: این گونه از تبلیغات در زیر صفحه بازشده قرار دارند و به محض بسته شدن صفحه جاری نمایان میگردند.
تاکتیکهای انتشار پاپآپها
تاکتیکهایی وجود دارند که با بهره گرفتن از این تاکتیکها تبلیغ کنندگان به صورت پیشرونده یا تجاوزی، اقدام به انتشار این گونه از تبلیغات مینمایند.
از کار انداختن موس: با این تکنیک توانایی کاربر را برای برگشت، خروج و بستن صفحه از کار میاندازند و تا زمانی که نمایش تبلیغ خاتمه پذیرد یا زمان حضور آنها پایان یابد به این عمل ادامه میدهند.
دانلود بدون اجازه: با این تاکتیک تبلیغات در پشت باسک نرم افزارهایی که از احتمال دانلود بالایی برخوردار هستند پنهان میشوند و یا حتی در بعضی مواقع با آنان انطباق پیدا میکنند و در هنگام دانلود نرم افزار بدون هیچ پرسش اجازه ورود یا عدم اجازه ورود، وارد مرورگر و صفحه در جریان کاربر میشوند.
نگهداری کاربر در سایت اصلی: با بهره گرفتن از این تاکتیک تبلیغات کاربر را برای هر چه بیشتر در معرض نمایش بودن در صفحه اصلی نگاه میدارند، در حالی که کاربر میخواهد از دیگر صفحات سایت دیدن نماید. تاکتیکهای دیگری نیز برای انتشار این گونه از تبلیغات وجود دارد از قبیل پاشیدن آشکارای تبلیغات، پاشیدن مخفیانه تبلیغات و اختیار عنوان جعلی.
۲-۲-۶-۱-۳- تبلیغات بر روی ایمیلها
تبلیغات بر روی ایمیلها، فعالیتهای تجاری را در بر میگیرد که در آنها بازاریابان و بازرگانان اطلاعات مربوط به محصول یا خدمت خود را بهای دی آدرس ایمیلهای مشتریان بالقوه خود میفرستند. پیام فرستادهشده بر روی ایمیل افراد میتواند حاوی تصویر، انیمیشن و کلیپهای تصویری باشد که مشتری در صورت علاقمندی به محصول یا خدمت جهت خرید یا کسب اطلاعات بیشتر بر روی آن کلیک کند.
برخوردار و غیر برخوردار
هویت فرهنگی ذهنی
برابری واریانسها
۲۸٫۷۸۰
.۰۰۰
۵٫۵۸۳
۳۹۸
.۰۰۰
۱۱٫۶۹۲۳۶
عدم برابری واریانسها
۷٫۸۰۸
۱۷۹٫۸۰۲
.۰۰۰
۱۱٫۶۹۲۳۶
برخردار و غیر برخوردار
هویت فرهنگی
برابری واریانسها
۲۸٫۴۴۱
.۰۰۰
۹٫۴۷۹
۳۹۸
.۰۰۰
۱۷٫۰۹۲۰۳
عدم برابری واریانسها
۱۲٫۶۳۷
۱۶۱٫۷۰۳
.۰۰۰
۱۷٫۰۹۲۰۳
طبق نتایج بدست آمده آزمون مقایسه میانگین های هویت فرهنگی برخورداران و غیر برخورداران از شبکه های ماهواره ای نشان می دهد که در هر سه مورد فرض صفر مبنی بر عدم تفاوت معنی دار میانگین ها، رد شده است. و در سطح اطمینان ۹۹٫۹ درصد نشان داده شده است که میانگین هویت فرهنگی برخورداران از ماهواره به میزان ۱۷ درصد کمتر از میانگین هویت فرهنگی کسانی است که از ماهواره تلویزیونی برخوردار نبوده اند. همچنین درمورد دو بعد فرهنگ عینی و ذهنی نیز باید گفت که این تفاوت میانگین معنی دار بوده است. اما تفاوت میانگین در بعد عینی ۱۰ درصد بیشتر از بعد ذهنی بوده است لذا برخورداری از شبکه های ماهواره ای بیشتر بر بعد عینی هویت فرهنگی اثر منفی می گذارد. همچنین بررسی تاثیر برخورداری بر ابعاد یازده گانه هویت فرهنگی نیز نشان داده است که تنها درمورد بعد گذشته تاریخی بین برخورداران و غیر برخورداران از ماهواره تفاوت معنی داری مشاهده نشد یعنی داشتن ماهواری تاثیری بر این بعد ندارد. درحالی که درمورد ده بعد دیگر داشتن ماهواره باعث ضعف در وضعیت این ابعاد می شود. این ضعف مخصوصاً در ابعاد تعالیم دینی، تربیت فرزندان و پوشش ایرانی اسلامی بیشتر از ابعاد دیگر است. درحالی که درمورد ابعاد اداب و سنن ایرانی، مفاخر و نحوه گذران اوقات فراغت تاثیر وجود ماهواره بر ضعف هویت فرهنگی کمتر از دیگر ابعاد بوده است.
۴-۲-۲-۲- ۲- رابطه بین میزان استفاده از تلویزیون ماهواره ای (مواجهه) و پایبندی به هویت فرهنگی
همچنانکه قبلاً ذکر شد این متغیر نیز از سه گویه برساخته و در سطح فاصله ای می باشد و چون متغیر وابسته نیز در سطح فاصله بوده لذا برای آزمون این فرضیه از آزمون همبستگی پیرسون استفاده می شود اما قبل از آن باید درمورد رابطه بین مدت زمان حضور ماهواره در منزل و نیز مدت زمان تماشای شبکه های فارسی زبان ماهواره ای
جدول(۴-۳۴) رابطه میزان مواجهه با شبکه های فارسی زبان ماهواره ای و میزان هویت فرهنگی
منابع انگلیسی ۱۱۵
چکیده و صفحه عنوان به انگلیسی
فهرست جدولها
عنوان صفحه
جدول ۴-۱ میزان آلفای کرونباخ برای پرسشنامه عوامل مرتبط با ناهنجاری پوششی
دختران دبیرستانی در شیراز ۵۹
جدول ۵-۱:توزیع فراوانی سن پاسخگویان ۶۵
جدول ۵-۲:توزیع فراوانی محل تولد پاسخگویان ۶۵
جدول ۵-۳:توزیع فراوانی محل مدرسه پاسخگویان ۶۶
جدول ۵-۴:توزیع فراوانی تعداد اعضای خانواده پاسخگویان ۶۷
جدول ۵-۵:توزیع فراوانی شغل پدر پاسخگویان ۶۷
جدول ۵-۶:توزیع فراوانی شغل مادر پاسخگویان ۶۸
جدول ۵-۷:توزیع فراوانی قومیت پاسخگویان ۶۸
جدول ۵-۸:توزیع فراوانی میزان درآمد خانواده پاسخگویان ۶۹
جدول ۵-۹:توزیع فراوانی تحصیلات پدر پاسخگویان ۶۹
جدول ۵-۱۰:توزیع فراوانی تحصیلات مادر پاسخگویان ۷۰
جدول ۵-۱۱:توزیع فراوانی پس انداز ماهیانه خانوار پاسخگویان ۷۰
جدول۵-۱۲:توزیع فراوانی گویه های مربوط به طیف نظارت خانواده ۷۲
جدول۵-۱۳:توزیع فراوانی گویه های مربوط به طیف رسانه های جمعی ۷۴
جدول۵-۱۴:توزیع فراوانی گویه های مربوط به طیف توجه به فرائض مذهبی ۷۶
جدول۵-۱۵:توزیع فراوانی گویه های مربوط به طیف نظارت مدرسه ۷۸
جدول۵-۱۶:توزیع فراوانی گویه های مربوط به طیف وابستگی به دوستان ۸۰
جدول۵-۱۷:توزیع فراوانی گویه های مربوط به طیف ناهنجاری پوششی ۸۱
جدول ۵-۱۸:ضریب همبستگی پیرسون بین بروز ناهنجاری پوششی و نظارت خانواده ۸۳
جدول ۵-۱۹:ضریب همبستگی پیرسون بین بروز ناهنجاری پوششی و نظارت مدرسه ۸۴
جدول ۵-۲۰:ضریب همبستگی پیرسون بین بروز ناهنجاری پوششی و وابستگی به دوستان ۸۵
جدول ۵-۲۱:ضریب همبستگی پیرسون بین بروز ناهنجاری پوششی و تاثیر رسانه های
جمعی ۸۶
جدول ۵-۲۲:آزمون تفاوت میانگین بروز ناهنجاری پوششی بر حسب تحصیلات پدر
افراد نمونه(۴۰۰ نفر) ۸۷
جدول ۵-۲۳:آزمون تفاوت میانگین بروز ناهنجاری پوششی بر حسب تحصیلات مادر
افراد نمونه(۴۰۰ نفر) ۸۸
جدول ۵-۲۴:ضریب همبستگی پیرسون بین بروز ناهنجاری پوششی و بعد خانوار ۸۹
جدول ۵-۲۵:ضریب همبستگی پیرسون بین بروز ناهنجاری پوششی و در آمد خانواده ۹۰
جدول ۵-۲۶:ضریب همبستگی پیرسون بین بروز ناهنجاری پوششی و پس انداز
خانواده ۹۱
جدول ۵-۲۷:آزمون تفاوت میانگین بروز ناهنجاری پوششی بر حسب شغل پدرافراد
نمونه(۴۰۰ نفر) ۹۲
جدول ۵-۲۸:آزمون تفاوت میانگین بروز ناهنجاری پوششی بر حسب شغل مادرافراد
نمونه(۴۰۰ نفر) ۹۳
جدول ۵-۲۹:آزمون تفاوت میانگین بروز ناهنجاری پوششی بر حسب قومیت افراد
نمونه(۴۰۰ نفر) ۹۴
جدول۵-۳۰: ضریب همبستگی پیرسون بین بروز ناهنجاری پوششی و توجه به
فرائض مذهبی ۹۵
اگر فراز و نشیب زندگی نبود ، زندگی خسته کننده و بی روح می شد.
۷)زمینه ساز اعتماد است:
همه انسانها دارای هیجان هستند بنابراین وجه مشترکی میان آنها وجود دارد که می تواند اعتماد سازی بوجود آورد.
۸)موجب شکل گیری هنر می شود:
اگر زیباییهای هنر وجود نداشت ، زندگی فاقد جنب و جوش بود.
۹)انرژی بخش است:
وقتی در معرض خطر قرار می گیریم هیجان ، موجب افزایش توان جسمی و روانی می گردد.
۱۰)باعث انجام کارهای خوب می شود:
بسیاری از کارها را به آن دلیل انجام می دهیم که نیروی هیجان در آن نهفته باشد(آقایار ، شریفی درآمدی ، ۱۳۸۶ : ۴۵-۴۳)
۲-۱-۱۲-زیانهای هیجان
۱)موجب بروز اعمال ناپسند و در نهایت باعث پشیمانی می شود:
در روزنامه ها حوادث ناگواری را مطالعه کرده اید که منشا آن هیجانات منفی بوده است.
۲)موجب اغفال می شود:
اگر نتوانید کسی را با دلایلی منطقی وادار به انجام کاری کنید با تاثیر گذاشتن بر او بوسیله کلمات می توانید حالت هیجانی منفی در او ایجاد کنید تا او را به انجام کاری وادار کنید که دلخواه شماست.
۳)عقل و منطق را تحت تاثیر قرار می دهد:
این حالت وقتی بوجود می آید که هیجان بصورت شدید و ناگهانی ظاهر شود(آقایار ، شریفی درآمدی ، ۱۳۸۶ : ۴۵)
۲-۱-۱۳-سرچشمه هیجانها
هیجانات در مغز بویژه از سیستم لیمبیک (Limbic System)[28] سرچشمه می گیرد.
سیستم لیمبیک ساختار کوچکی دارد که در وسط مغز پایین تر از مرکز یا قشر مخ قرار دارد.
ساقه مغز،هوشیاری را کنترل و تحریک می کند و پیامهای حسی را از طریق دستگاه لیمبیک به قشر مخ ارسال می کند.بیشترین افکار و یادگیریها در قشر مخ شکل می گیرد.
حافظه نقش مهمی در یادگیری دارد و دستگاه لیمبیک را درگیر می کند.دستگاه لیمبیک هیجانات و رفتارها را تفسیر و جهت می دهد(آقایار ، شریفی درآمدی ، ۱۳۸۶ : ۴۶)
۲-۱-۱۴-چگونگی شکل گیری هیجانها
هیجانها از حافظه و واکنش ما نسبت به شرایط جاری پدیدار می شوند.شکل گیری هیجانات ما با توجه به اندیشیدن درباره تجربیات و حوادث حال و گذشته است.همه ما تلاش می کنیم رفتارهای خود را در رابطه با دیگران توصیف کنیم.راههایی که می خواهیم علت رفتار را بیان کنیم ، اسناد (Attributions) می نامند.(آقایار ، شریفی درآمدی ، ۱۳۸۶ : ۴۸)
۲-۱-۱۵-علت اهمیت هیجانها در محیط کار
هیجانها می توانند عامل کاهش بهره وری ، ضعف قضاوت ، تصمیم گیری غلط ، جذب کارکنان نامناسب ، از دست دادن کارکنان لایق ، بی انگیزگی کارکنان ، فقدان کارگروهی و خود مدیریتی شوند و در عوض عامل افزایش بهره وری ، قضاوت صحیح ، تصمیم گیری هوشمند ، استخدام افراد شایسته و حفظ آنها ، ایجاد انگیزه در دیگران ، کارگروهی قوی و خود مدیریتی نیز محسوب می شوند(آقایار ، شریفی درآمدی ، ۱۳۸۶ : ۶۶)
۲-۱-۱۶-مفهوم هوش هیجانی
تمامی جوامع برای مهارتها و رفتارهای خاص ارزش قائلند.این که هر جامعه از کدام استعدادها تجلیل می کند ، بستگی دارد به این که جامعه برای بقا و تداوم خود چه نیازها و خواسته هایی دارد ، از نظر غالب مردم داشتن هوش ، توانایی سازش موفقیت آمیز با نیازها و خواسته های فرهنگی و محیطی است.آزمونهای هوش شبیه یکدیگر نیستند ، بعضی از تفاوتهای میان آنها ، ناشی از نظریه مرتبط با هوش است که آزمون مبتنی بر آن است .
هوش از قدیمی ترین مفاهیم روان شناسی است که در متون علمی بحثهای متعددی درباره آن شده اما هنوز هم نظریه پردازان بر سر تعریف آن توافق نظر ندارند.برای نمونه ، آیا هوش نوعی توانایی با کیفیت واحد و یا حاصل جمع مجموعه ای از مهارتهاست ؟ هنوز به پاسخ روشنی منجر نشده است .آنچه مسلم است ، هوش از جذابترین نیروهای روانی است که جلوه های آن در موجودات مختلف به مقادیر متفاوت قابل مشاهده و رویت است.هر چه موجودات از تکامل بیشتری بهره مند بوده و به همان نسبت از پیچیدگی بیشتری برخوردار باشند ،از نظر هوش نیز پیشرفته تر خواهند بود. چرنیس(۲۰۰۰) اظهار داشته ، هیجان را بطور ساده می توان تحرک در مرکز احساسات معنی کرد بعلاوه توان سامان دادن به احساسات و مهار تنشها جنبه ای از هوش هیجانی و لازمه موفقیت در کار و زندگی است .
ثرندایک[۲۹] هوش هیجانی را توانایی درک و شناخت دیگران تعریف می کند .
مایر و سالووی[۳۰] (۱۹۹۰) هوش هیجانی را مجموعه ای از توانایی ها دانسته اند که به فرد کمک می کنند تا احساسات خود و دیگران را شناخته ، درک نموده و در نهایت بتوانند احساسات خود را اداره و تنظیم کنند.
در تعریف دیگر مایر و سالووی (۱۹۹۳) معتقدند هوش هیجانی امکان تفکر با خلاقیت بیشتر و استفاده از احساسات و هیجانات برای حل مشکلات را فراهم می کنند.آنها بر این باورند که هوش هیجانی نوعی از هوش اجتماعی است که مستلزم توانایی نظارت بر هیجانات خود و دیگران ، تمایز گذاری میان آنها و استفاده از اطلاعات برای راهنمایی تعقل و اقدامات شخصی است .
۲-۱-۱۷-مفهوم شناسی هوش هیجانی
هوش هیجانی با سه معنی بررسی شده است :
۱)طرز تفکر یک عصر :
اولین و کلی ترین معنی هوش هیجانی را می توان در حوزه فرهنگی یا طرز تفکر یک عصر یا دوره یا روح زمان جستجو کرد.یعنی گرایش هوشمندانه یا احساساتی که حرکت فرهنگی و سیاسی زمان را مشخص می کند. شاید اوج گسترش هوش هیجانی با انتشار مقاله هایی در خصوص اهمیت هوش هیجانی در موفقیت تحصیلی و حرفه ای باشد (گلمن ، ۱۹۹۵)
بحث اصلی در این گزارشها توجه به بخش نادیده گرفته شده شخصیت بود که شانس خود را برای دستیابی به هدف افزایش می دهد .
دلیل این توجه ، اتفاق نظر مولفان با دو بخش فرهنگی در تفکر غرب بود : کشمکش میان هیجان با تعقل و کشمکش میان نخبه سالاری و مساوات طلبی.
۲)هوش هیجانی و شخصیت:
موضوع روان شناسی شخصیت ، مطالعه بخشهای مختلف روان شناختی ، سازماندهی و رشد آن با هدف برقراری ارتباط قسمتهای مختلف ذهن نظیر مکانیزمهای دفاعی ، عملکردها و فرآیندها با پیامدهای زندگی می باشد.
سوالی که مطرح است این است که آیا اصطلاح هوش هیجانی برای توصیف کل شخصیت بکار می رود ؟ پاسخ به این سوال به چگونگی تصور شخصی از سیستم شخصی انسان بستگی دارد (مایر و سالووی ، ۱۹۹۷)
عبارتی که افراد گاهی از تصور هوش هیجانی بکار می برند :
(انگیزش ، هیجان ، شناخت و هوشیاری ) در روان شناختی به عنوان چهار فرایند اساسی که تقریباً پایه فیزیولوژیکی شخصیت را شکل می دهند مورد توجه است :
الف)پایه انگیزش:
درونی است و برای تکامل علایق ، دلبستگی و ایمنی ضروری است.
ب)سیستم هیجان:
شامل تجارب درونی در پاسخ به روابط بیرونی است.
ج)شناخت:
یکی از اهداف شناخت ، کمک به ایجاد اطمینانی رضایت بخش از انگیزشها و حفظ هیجانات خوشایند و نیز تفکر درباره طرح علایق درونی مانند خیال پردازی است از طرف دیگر شناخت، در خدمت ترسیم طرحهایی از دنیای خارج ، آزمایش و تجربه آنها ، استدلال موثر ، جدایی واقعیت از خیال و پردازش اطلاعات است.
د)هوشیاری :
با وجود افزایش پیچیدگی، خود رهبران جوامع و سازمانهای محلی برای اقدامات سازمانی و شهری پاسخگو تلقی میشوند. این رهبران به منظور مدیریت تغییر و پیچیدگی نیازمند مساعدت میباشند. برنامه ریزی استراتژیک میتواند مفاهیم لازم روش های کاری و ابزار لازم برای اجرا را فراهم سازد. (مرادی مسیحی، ۱۳۸۱، ص ۱۸)
در اروپا، برنامه ریزی استراتژیک با اهداف عمومی بار دیگر در دستور جلسه سیاسی و حرفهای قرار دارد. در حالی که شهرهای اروپایی نسبتاً رشد جمعیتی پایینی را تجربه میکنند، اما تغییرات بیسابقه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که در حال وقوع است، موضوعات جدیدی را مطرح ساخته که برنامه ریزی استراتژیک میتواند جهت مقابله با مشکلات فوق در کشورهای توسعهیافته نقش به سزایی را ایفا نماید. (مرادی مسیحی، ۱۳۸۱، ص ۱۵) رویکردی نوین به برنامه ریزی استراتژیک اندکی متفاوت از شیوه برنامه ریزی استراتژیک سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میباشد. اولا، کاملا بر پایه اقتصاد و به کارگیری منابع کمیاب به صورت موثر بنا نهاده شده است. دیگر اینکه، گزینشی عمل کرده و تمرکز خود را بر تحقق اهداف معدود قرار داده است. در این رویکرد بر اجرا و دستیابی به نتایج تاکید بیشتری میشود. (همان، ص ۱۷)
ویژگی دیگر این رویکرد مشارکت جامعه محلی و گروه های ذینفع در فرایند برنامه ریزی استراتژیک میباشد. در سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ برنامه ریزی کاملا در انحصار حرفهای برنامهریزان بوده است. امروزه مشورت نه تنها یک امر صوری و تزئینی تلقی نمیشود، بلکه شیوهای است که بر اساس آن میتوان به نیازهای جامعه محلی، سازمانها و بخش خصوصی که نهایتا در امر اجرای برنامهها نیز دخیل میباشند، پیبرد. (مرادی مسیحی، ۱۳۸۱، ص ۱۷)
۵-۲-۲-۲ فعالیت هاى بین المللى مدیریت شهرى
همزمان با برنامه ها و اقدامات کشورها در زمینۀ نظام مدیریت شهرى، از چند سال پیش، فعالیت هایى بین المللى در زمینۀ مدیریت شهرى آغاز شده که هستۀ آن، برنامۀ مدیریت شهرى است.این برنامه از سازمان ملل حمایت می کند، مرکز سکونتگاه هاى بشرى U.N.D.P از (UMP) نیز با هدف کمک به شهرهاى بزرگ (world Bank) و بانک جهانى (Habitat) این سازمان و کوچک کشورهای درحال توسعه، حامى آنند. این برنامه در واقع یک برنامه همکارى هاى فنى براى پشتیبانى از شهرها و شهرک هاى موجود در حال توسعه به شمار مى رود. مقصود از اجراى آن تقویت ظرفیت ها در زمینه هاى زیر است:
بسیج منابع مالى شهرى براى بهره مندی کشوردر مجموع و جوامع شهرى به طور خاص.
تأمین، به کارگیرى و توسعه زیرساختها و خدماتمورد نیاز فعالیتهاى شهرى.
اداره منابع زیست محیطى شهرها که براى توسعه پایدار جنبۀ حیاتى دارد.
حمایت از تعداد فزاینده تهیدستان شهرى.
مهمترین ابزار این برنامه، افزایش ظرفیت ها در مواردی است که به پیشبرد هدف های فوق کمک کند . بدین معنی که اقداماتی را براى فعال کردن روابط میان دولتهاى مرکزى و محلى و روابط بین شهرداری ها در صدر کار خود قرار داده است تا به بهبود روندهاى زیر بینجامد:
سازماندهى مؤسسات و سازمان هاى شهرى و نظام مدیریتى آنها.
بسیج، تخصیصو اداره منابع.
توسعه منابع انسانى و آموزشى.
توجه مبتکران این برنامه بر چهار جنبۀ خاص متمرکز است:
اول؛ بعد سیاسى مدیریت شهرى که مشارکت، نحوه افزایش حمایت ها از تغییرات در سیاست گذارى و تعیین سهم برنامه ریزى و نیروهاى بازار در اقتصاد شهرى را شامل می شود. دوم؛ موفقیت اجرایى سازمان هاى شهرى که به ساختار مدیریتى و روشهاى هماهنگى آنها، میزان و نقش بخش خصوصى رسمى و غیر رسمى در فعالیتها و چارچوب قانونى آنها بستگى دارد.
سوم؛ منابع مالى که خود تابع سیاست هاى مالى و پولى، درآمدهای مالیاتى و عوارض، مشارکت هاى خصوصى و عمومى و برنامه ریزى و اداره منابع مالى است.
چهارم؛ توسعۀ انسانى که به کیفیت زندگى شهری، مشارکت جوامع در امور شهرى، ایجاد کار و توسعه پایدار وابسته است.
به اعتقاد دست اندرکاران این برنامه، هدف هاى فوق، زمانى متحقق مى گردد که در قدم اول اقدامى براى پشبرد روند بهبود مدیریت شهرى، در سیاست گذارى و عمل صورت پذیرد.
یکى دیگر از ویژگی هاى این برنامه آن است که براى حمایت از ابتکارات درون کشورى، به کسانى که در مرتبۀ اول به بهبود وضع خود کمک مى کنند، یارى رساند. دفتر منطقۀ آسیا و اقیانوسیه این برنامه درکوالالامپور، پایتخت مالزى قرار دارد. (جامعه آرمانی، ص۱۵۹)
۶-۲-۲-۲ گزاره های فرآیندی برنامه ریزی استراتژیک شهری
برنامه ریزی استراتژیک در چارچوب شهرداریها
از سال ۱۹۶۰ تاکنون برنامه ریزی استراتژیک به شکل وسیعی از سوی شرکتهای بخش خصوصی جهت مدیریت تعییرات و افزایش کارآیی در امر تصمیمگیری بکار گرفته شده است. در سالهای اخیر سازمانهای بخش عمومی بسیاری اقدام به انجام برنامه ریزی استراتژیک نمودهاند که در صورت موفقیت، موجب تغییرات مثبتی شده است.
بدون برنامه ریزی استراتژیک احتمال مذاکرات ناتمام، تصمیمات ضعیف و پتانیسلهای تحقق نیافته بسیار زیاد میشود. برنامه ریزی استراتژیک شهری به سوالات زیر پاسخ میگوید:
چه حیطهها و چگونه باید رشد یابند؟
چگونه میتوان پایه اقتصاد موجود را حفظ و گسترش دارد؟
چگونه میتوان کیفیت زندگی را حفظ و ارتقا داد؟
باید خاطر نشان شد که برنامه ریزی استراتژیک، جایگزین برنامه ریزی کالبدی و یا کاربردی اراضی نمیباشد. اما، میتوان آنرا چتری پنداشت که تمامی برنامهها را از جمله مسکن، حمل و نقل، بهداشت، آموزش، محیط زیست و یا موضوعات اقتصادی پوشش میدهد. (مرادی مسیحی، ۱۳۸۱، ص ۲۰۹)
برنامههای استراتژیک و برنامههای رسمی بسیار متفاوت میباشند. اما، با وجود این یکدیگر را تکمیل مینمایند. برنامههای رسمی، برنامههای کاربردی اراضیاند، که شامل سیاستهای میشوند که تاثیرات عمدهای بر زندگی اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و محلی میگذراند. به علاوه برنامههای استراتژیک بالفطره مبتکرانه و آرمانگرا بوده و کمک مینمایند تا اهداف کوتاهمدت محلی و درازمدت و همچنین برنامههایی جهت تحقق اهداف مذکور، شکل گیرند.
برنامه ریزی استراتژیک شهرداریها میتواند برای روییارویی با طیف وسیعی از موضوعات، مورد استفاده قرار گیرد. برنامه ریزی استراتژیک همکاری بین سطوح سازمانی، اجتماعات محلی و منطقهای را مورد توجه قرار میدهد. و میتواند منابع را بسیج کرده و فعالیتهای متنوعی را هماهنگ سازد. (همان، ص ۲۱۰)
فرایند برنامه ریزی استراتژیک شهری
مشخص ساختن موضوعات استراتژیک برای فرایند برنامه ریزی استراتژیک جنبه حیاتی دارد. هرچه پیچیده شدن توسعه شهری و منطقهای و افزایش تعامل در درون حکومت بین سطوح حکومتی جوامع محلی و بخش خصوصی، برنامهریزان استراتژیک بخش عمومی را با طیف وسیعی از موضوعات مواجه میسازد. با این وجود، تمام این موضوعات ارزش و اهمیت برابر نداشته و از سوی دیگر نمیتوان به تمامی آنها پاسخ داد. در نتیجه بررسی مضمون استراتژیک و اهمیت نسبی این موضوعات از اهمیت حیاتی برخوردار است. آنچه که شرایط را به “موضوع” تبدیل میسازد موافقت نهاد برنامه ریزی و یا گروه های ذینفع میباشد (گروه های ذینفع درصدد هستند تا نهاد برنامه ریزی را به انجام اقداماتی وادارند). (مرادی مسیحی، ۱۳۸۱، ص ۳۹)
فرایند برنامه ریزی استراتژیک معمولا ۴ تا ۱۰ موضوع اولویتدار را جهت ملاحظه و مدیریت، مشخص میسازد بدین ترتیب موضوعات دستور کار را تعیین مینمایند. اکثر سازمانهای عمومی به این نتیجه رسیدهاند که محدود ساختن تعداد موضوعات استراتژیک مخصوصا در تهیه اولین برنامه استراتژیک روش درستی است. یک فهرست خلاصه، تعهد به اجرای اقدامات آسانتر میکند. باید خاطرنشان ساخت که ویژگی پویایی سازمانهای عمومی شهر و یا منطقه حاکی از این است که در طول ۲ تا ۳ سال موضوعات در دستورکار استراتژیک، ممکن است تغییر موارد جدیدتر اضافه شوند و یا تعدادی از موضوعات قدیمی حذف شوند. به همین دلیل سیستم برنامه ریزی استراتژیک باید بهطور تناوبی موضوعات در دستورکار خود را در چارچوب استراتژی کلی موارد بازنگری قرار داده و به هنگام سازد. (همان، ص ۴۱)
محدودیتها و مشکلات برنامه ریزی استراتژیک شهری
برنامهریزی ساختاری-راهبردی، در اصل با اتکا به نظریه عمومی سیستمها و سیبرنتیک، بر این پیش فرض استوار گردید که از طریق تحلیل و شناخت سیستم شهر و مدلسازی برای آن میتوان تحولات شهر را در حال و آینده تحت انتظام و نظارت درآورد. اما به زودی معلوم شد که سیستم شهر، بر خلاف سیستمهای طبیعی یا ماشینی، بسیار پیچیدهتر و پویاتر از آن است که بتوان به آسانی آن را شناخت و در آن دخالت کرد. برخی از آموزههای مهم در این زمینه به قرار زیر است:
الف- ماهیت شهرها و زندگی جمعی انبوه انسانها و روابط آنان با محیط خود، بسیار پیچیدهتر و بغرنجتر از آن است که قبلاً در نظریههای شهرسازی ترسیم شده است.
ب- امکانات شناختی، علمی، فنی و اجرایی ما برای دخالت در حیات شهر و تغییر و اصلاح آن بسیار محدودتر از تصورات و باورهای پیشین است.
پ- مداخله در امور شهری امری بسیار حساس و دارای بازتابهای گسترده است و در بسیاری موارد از بروز عوارض پیشبینی نشده و ایجاد مسائل جدید همراه خواهد بود.
ت- شهرها بزرگترین کانون زندگی اجتماعی انبوه انسانها محسوب میشوند و بنابراین برنامهریزی و طراحی شهری با انواع نظرات، خواستها و منافع متضاد گروههای اجتماعی روبرو است.
(مهدی زاده، ۱۳۸۶ ص ۳۲۴)
تجارب کاربرد رویکرد سیستمی، اگرچه در حوزه علوم طبیعی، تکنولوژی و مدیریت اقتصادی و نظامی، با دستاوردهای مثبتی همراه بوده است، ولی کاربرد آن در قلمرو سیستمهای اجتماعی، از جمله سیستم شهر، با موانع و محدودیتهای زیاد روبرو شده است. در واقع سیستم شهر، به دلیل وابستگی آن به عوامل مختلف محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره، آنقدر پیچیده و پیشبینی ناپذیر است که نمیتوان آن را در چارچوب قوانین سیبرنتیکی توضیح داد و تحت نظارت درآورد.
برخی از مهمترین محدودیتهای رویکرد سیستمی در برنامهریزی شهری به قرار زیر است:
شهر یک سیستم بسیار پیچیده و پویا است که با شتاب زیاد در جریان زمان تغییر میکند و بنابراین به آسانی نمیتوان رفتار آن را شناسایی کرد. کمبود «اطلاعات» در مورد سیستم شهر، یکی از مهمترین موانع شناختی در توسعه و عمران آن محسوب میشود.
سیستم شهر ارتباط گوناگونی با سیستمهای فراتر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مقیاس ملی و بینالمللی دارد و از این نظر تعیین مرز سیستمی و کنترل بسیار دشوار و گاه غیر ممکن است.
به دلیل پیچیدگی و پویایی سیسیتم شهر و کمبود اطلاعات در مورد آن، دامنه «مدلسازی» و «شبیهسازی» در عرصه شهرسازی بسیار محدود است. طبق تجارب حاصله، مدلسازی برای کل شهر تقریباً ناموفق بوده و فقط در حوزههای فرعی و محدود مثل جمعیت، ترافیک و مانند آن میتوان از آن استفاده کرد.
هنجارها و ارزشهای انسانی شهروندان به سرعت در جریان زمان تغییر میکند و بنابراین نمیتوان به آسانی اهداف کلان توسعه و عمران شهری را برای درازمدت تشخیص داد و تعیین کرد.
برنامهریزی و طراحی شهر با منافع و مسائل گروههای ذینفع متعدد و کشاکش نیروهای سیاسی و اقتصادی درگیر است و بنابراین تصمیمسازی و تصمیمگیری در مورد اهداف و سیاستهای توسعه و عمران شهری ارتباط مستقیم با عوامل سیاسی پیدا میکند.
موضوع مشارکت در برنامهریزی با تعارضات و مشکلات مختلف مثل تعارضات بخشهای مختلف، تعارضات بخش عمومی و خصوصی، تعارضات دولت مرکزی و دولتهای محلی، تعارضات تشکلهای مختلف مردمی و مانند اینها روبرو است، بنابراین تحقق امر مشارکت در فرایند برنامهریزی و طراحی شهری خود به تمهیدات و تأمین پیششرطهای مختلف نیاز دارد. (مهدی زاده، ۱۳۸۶ ص ۳۲۴)
تفاوت میان بخش خصوصی و عمومی
در طراحی و اجرای استراتژیها سازمانهای عمومی مشکلات متفاوتی نسبت به شرکتهای بخش خصوصی وجود دارد. دو تمایز عمده میان بخشهای عمومی و خصوصی آنها از اهداف و محیط کاری ناشی میشود. در یک شرکت تجاری برنامهریز استراتژیک میتواند هدف نهایی خود را همان دستیابی به سود فرض کند. اصولا اکثر روش های برنامه ریزی استراتژیک به منظور انتخاب زمینه فعالیتهای خود به نوعی از ارزیابیهای سود و زیان بهره میگیرند. در بخش عمومی، اهداف غالبا مبهم و نامشخص بوده و بدون بیان مقصد سازمانی، ارزیابی گزینه بسیار دشوارتر میباشد. تمایز دوم در ارتباط با محیط کاری میباشد. شرکتهای تجاری استراتژی خود را با در نظر گرفتن بازار و شرایط صنعتی که در آن مستقر است (برای مثال صنعت رسیدگی و یا تولید خودرو) انتخاب مینماید. برنامهریزان استراتژیک این شرکتها میتوانند با نظارت بر سود حاصل از فروش، مناسب بودن استراتژیها مشخص خود را تعیین نمایند. درحالی که در سازمانهای عمومی باید نسبت به نظرات و منافع سیاستمداران و جامعه محلی خود پاسخگو باشند. نگرش استراتژیک سازمانهای عمومی از وابستگی ساده به بازار به یک دسته عوامل پیچیده سیاسی، اجتماعی-اقتصادی و مسائل حقوقی تغییر مییابد. (مرادی مسیحی، ۱۳۸۱، ص ۳۰)
۷-۲-۲-۲ توسعه تفکر استراتژیک در شهر و شهرداری ها
شهرداریها در اقصی نقاط جهان، محیط فعالیت خود را در شرایط تغییرات روزافزون، پیچیدگی و تناقضات اداره میکنند. در عرصه های گوناگون قدرت تصمیمگیری قابل ملاحظهای به سطوح شهرداری واگذار شده و این در دوران تغییرات بیسابقه صورت میپذیرد. اختلافات طبقاتی در حال افزایش است، محیط زیست بهطور فزاینده در حال تخریب است انتظارات مردم افزایشیافته و خواهان سیستمهای مدیریتی و برنامه ریزی شهری هستند که در دسترس بوده و در مقابل نیازهای آنان پاسخگو باشد. منابع مالی و دیگر منابع شهرداریها هر روز محدودتر میشوند. نوآوری در فنآوری تغییرات متعددی به محیط فعالیت شهرداریها تحمیل نموده است. افزایش پویایی و تحرک سرمایه و شرایط مربوط به آن (مثلا مقررات زیست محیطی) و نیز ظهور بازارهای جدید حکایت بر این امر دارد که شهرداریها دیگر نمیتوانند خود را از چارچوب عملکرد جهانی به دور نگاه دارند. (مرادی مسیحی، ۱۳۸۱، ص ۲۰۴)
تغییر تحولات سریع در عرصه سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و فنآوری، ناتوانی رویکردهای موجود به امر مدیریت و برنامه ریزی توسعه شهری که جانب شهرداریها و شوراهای شهر جهت رویارویی با این تغییرات اتخاذ میشوند، را هر چه بیشتر آشکار میسازد. رویکرد کنونی شهرداریها به امر برنامه ریزی توسعه شهری، غالبا راهحلهایی برای مسائل ارائه میکنند. در حالیکه این راهحلها زمانی از اعتبار نسبی برخورد بودهاند اکنون اعتبار خود را از دست داده و به میزان زیادی بر افزایش مشکلات فعلی به طور مستقیم تاثیر میگذارند. تشکیلات شهرداریها به طور عمده بر اساس ساختارهای هرمی و سلسله مراتبی قرار دارند. این ساختارها معمولا با توجه به فعالیتها و دپارتمانهای گوناگون تا حد زیادی به شکل مجزا فعالیت میکنند. بسیاری از شهرداریها به دلیل وجود موانع از جمله قوانین و مقررات دیوانسالار در ابداع شیوه های جدید که بتوانند پاسخگوی بهتری برای شرایط متغیر کنونی باشد، بسیار کند عمل مینمایند. به علاوه سیستمهای شهرداری غالبا بدور از مردم، سازمانهای غیردولتی و یا بخش خصوصی تدوین میشوند. این امر موجب اتخاذ رویکردهایی برای برنامه ریزی توسعه شهری شده که از فرآیندهای زندگی واقعی و مشکلات ملموس آن به دور است. اکثر نظامها برنامه ریزی و مدیریت شهرداریها قادر نیستند که چارچوب و مکانیسمهای مناسب جهت مواجهه با شرایط متحول را فراهم سازد شدیدا احساس میشود . (همان، ص ۲۰۵)
پیامدهای برنامه ریزی ضعیف شهرداریها مشکلات نامیمونی همچون موارد زیر را شامل میشود:
افرایش ترافیک و و ازدهام در شهرهای برزگتر.
افزایش آلودگی هوا، که موجب معضلات جدی بهداشتی برای بسیاری از افراد شده است.
افزایش بزهکاری، مخصوصا بزهکاری خشونتآمیز و بزهکاری در مدارس که در شهرهای بزرگ در حال افزایش است.
پراکندگی کنترب شهری، که موجب معضلات حمل و نقل و افزایش قشربند اجتماعی میشود.
بیکاری به علت وابستگی بیش از حد به کمکهای اجتماعی دولت منتج از برنامه ریزی ضعیف مالی و عملکرد ناکارای حکومتی.