۲-۲-۱۳-۷ ایمونولوژی
یک علت اتوایمیون برای ابتلا بهMSبه وسیله مدل آزمایشگاهی آنسفالومیلیت آلرژیک تجربی (EAE) و به وسیله بررسی سیستم ایمنی در بیماران مبتلا به MSمورد حمایت قرار گرفته است (۸۵).
۲-۲-۱۳-۸ عوامل برانگیزاننده:MRI مواردی از انفجار فعالیت بیماری به میزان ۷تا۱۰برابر شایع تر از آنچه که از نظر بالینی به وضوح ایجاد می شود را نشان داده است. این یافته نشان می دهد که مخزن بزرگی از فعالیت تحت بالینیMS، بویژه طی مراحل آن وجود دارد. عوامل برانگیزاننده مسبب این موارد انفجاری ناشناخته اند؛ هر چند که این موضوع که ممکن است بیماران پس از ابتلا به عفونت های تنفسی فوقانی غیر اختصاصی دچار عود شوند این احتمال را مطرح می سازد که شباهت میان آنتی ژن های میلین و ویروس ها یا سوپر آنتی ژن های ویروسی فعال کننده سلولهای تی بیماریزا می تواند در پاتوژنز MSنقش داشته باشد (۸۵،۱۲،۱۱).
۲-۲-۱۳-۱۰ شیوع MS در مناطق مختلف جهان:
بیماری ms در سه ناحیه قرار می گیرد:الف) نواحی با ریسک بالا برای بیماری ms:دراین مناطق میزان مواردی از MS که در یک زمان دیده می شود که به آن پری والانس گفته می شود بیش از ۳۰ نفر در هر ۱۰۰هزار نفر جمعیت است. مناطقی همچون اروپای شمالی ومرکزی تا روسیه، شمال ایالات متحده امریکا، کانادا، نیوزیلند واسترا لیای جنوبی در این ناحیه قرار دارند.ب) نواحی با ریسک متوسط برای بیماری MS: در این نواحی میزان پری والانس *بیماری بین ۵تا۲۹ در هر ۱۰۰هزار نفر جمعیت است و شامل جنوب ایالت امریکا، مناطقی از روسیه از کوه های اورال تا سیبری و نیز اکراین، تمامی نواحی شمال مدیترانه از اسپانیا تا اسرائیل (فلسطین اشغالی) بجز ایتالیا که امروزه در زمره نواحی با شیوع بالا قرارگرفته است، مناطقی از استرالیا، نواحی مرکزی امریکای جنوبی و جمعیت سفید پوستان آفریقای جنوبی می باشد.پ) مناطقی که شیوع MS در آن کم است یعنی پری والانس بیماری زیر ۵ در هر۱۰۰هزار نفر جمعیت است و شامل بخش وسیعی از آسیا،آفریقا، نواحی کارائیب شامل مکزیک و احتمالا شامل آمریکای جنوبی می باشد(۸۹،۸۵).
- هر چقدر فاصله از خط استوا بیشتر باشد شیوع مولتیپل اسکلروز افزایش می یابد بطوری که شیوعMS در آسیا، خاورمیانه پایین، شمال آمریکا و اروپا بالاست.
۲-۲-۱۳-۱۱شیوع MS در ایران
مولتیپل اسکلروزیس تقریبا ۱ نفر از هر ۱۰۰۰نفر را میتلا ساخته و میزان شیوع آن در حدود۱/۱ میلیون نفر در جهان می باشد. طبق گزارش انجمن MS ایران، حدود ۴۰تا۶۰هزار نفر بیمار در کشور وجود دارد که ۹۰۰۰نفر آن ها ثبت شده اند و این رقم رو به افزایش است(۹۰).
در ایران شیوع MS در حدود ۱۵تا۳۰ نفر در هر ۱۰۰هزار نفر است. طبق گفته کارشناسان صاحب نظر انجمن MS ایران هر ساله حدود ۵۰۰۰نفر بیمار جدید به جمع بیماران افزوده می شود بطوریکه این مرکز تعدادبیماران مبتلا به MS را در سال ۱۳۸۲، ۲۵۰۰۰نفر و در سال ۱۳۸۳، ۳۰۰۰۰نفر گزارش نموده است (۹۱). هم اکنون آمار افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در جهان(۵/۲میلیون نفر بخصوص در اروپای شمالی و آمریکای شمالی بطوری که در آمریکا ۴۰۰هزار نفر مبتلا به ام اس وجود دارد )و در ایران ۴۰-۶۰ هزار نفر بطوری که به ترتیب اولویت در اصفهان(۷۳نفر در هر ۱۰۰هزار نفر)، تهران(۵۰ نفر در هر ۱۰۰هزار نفر) مشهد واراک (ماهانه ۱۳ نفربه آمار آن می افزاید ) گزارش شده و این که در جهان ایران از لحاظ شمار مبتلایان به ام اس در حد متوسط گزارش شده است(طبق آمار انجمنMS ایران).
۲-۲-۱۳-۱۲تظاهرات بالینی:
شروع مولتیپل اسکلروز(MS) ناگهانی یا تدریجی است. علائم می توانند شدید بوده یا به حدی بی اهمیت باشند که بیمار ماه ها یا سالها بدنبال درمان طبی نباشد. در موارد دیگر در MRI که بدلیل دیگری از فرد گرفته شده است، شواهدی از MSبدون علامت دیده می شود. علائم MSبسیار متغیر هستند و به محل ضایعات در سیستم اعصاب مرکزی بستگی دارند که شامل:
ضعف اندام ها، اسپاستیسیته، نوریت اپتیک (کاهش حدت بینایی، تاری دید، یا کاهش تمایز رنگها درمیدان مرکزی بینایی)، دوبینی، علائم حسی(احساس سوزن سوزن شدن، خراشیدگی یا سوزش دردناک، کاهش حس و کرختی، احساس تورم قسمت های مختلف بدن، خیسی یا محکم بسته شدن آنها)، آتاکسی(ترومور مخچه ای، دیس آرتری مخچه ای (تکلم بریده بریده) )، اختلال عملکرد مثانه و روده، اختلالات شناختی، افسردگی، خستگی، اختلال عملکرد جنسی، ضعف عضلات صورت، سرگیجه.
سایر علائم: حساسیت به گرما، علامت پاروکسیسمال (حمله ای)، نورالژی تری ژمینال (درد خنجری کوتاه مدت صورت)، میوکیمی (انقباضات سریع وپایدار عضلات صورت) (۹۲،۹۱،۸۹،۸۵،۱۲،۱۱).
۲-۲-۱۳-۱۳ سیر بالینی:
چهار شکل بالینی در بیماری شرح داده شده است:
۱-مولتیپل اسکلروز عودکننده / تخفیف یابنده(RRMS ):85% موارد مولتیپل اسکلروز به این شکل شروع می شوند و مشخصه آن حملات مجزای بیماری است که ظرف چند روز تا چند هفته (به ندرت طی چند ساعت) شکل میگیرند.
۲-مولتیپل اسکلروز با پیشرفت ثانویه(SPMS): این شکل بیماری همیشه به صورت مولتیپل اسکلروز(MS) شروع می شود. مولتیپل اسکلروزیس با پیشرفت ثانویه (SPMS) نسبت به شکل اول بیماری ناتوانی عصبی پایدار بیشتری ایجاد می کند.
۳-مولتیپل اسکلروز با پیشرفت اولیه(PPMS): این شکل بیماری تقریبا ۱۵% موارد را تشکیل می دهد. در این بیماران حملات بیماری دیده نمی شود، بلکه از ابتدای شروع بیماری یک سیرعملکردی نزولی پایدار دیده می شود.
-مولتیپل اسکلروز پیشرونده / عود کننده(PRMS): با PPMS و SPMS همپوشانی دارد و ۵% موارد MS را شامل می شود. عملکرد بیمار همانند PPMS از زمان شروع بیماری به طور ثابت وخیم تر می شود و از طرفی مانند SPMSگاهی حملات حاد بیماری بر سیر پیشرونده آن اضافه می شود (۹۲،۸۵).
۲-۲-۱۳-۱۴ تشخیص:
هیچ تست تشخیصی قطعی برایMSوجود ندارد.درمعیارهای تشخیصی مولتیپل اسکلروز بالینی قطعی اثبات حداقل دو مورد از علایم بیماری و حداقل ۲ نشانه بیماری لازم است.مدت علائم بیماری باید بیش از ۲۴ ساعت باشد و به صورت مجزا با فواصل یک ماه یا بیشتر دیده شوند. از دو نشانه مذبور حداقل یکی از آن ها در معاینه عصبی بیمار مشهود باشد و دیگری در تست های پاراکلینیکی
مثل ام ار آی یا پتانسیل برانگیخته[۱۲۵] مشاهده گردد.در بیمرانی که بیماری آن ها طی مدت ۶ماه یا بیشتر به تدریج پیشرفت می کنند و طی این مدت هیچ عودی از بیماری دیده نمی شود، بررسی میزان مایع مغزی نخاعی و پتانسیل برلنگیخته بینایی برای اثبات تشخیص مفید هستند (۸۵).
۲-۲-۱۳-۱۵روشهای تشخیص : ۱-MRI برای مشاهده ی پلاکها در ۹۵% موارد مثبت است. پلاکها بیشتر در پیرامون بطنهای مغزی دیده می شوند.
۲-سی تی اسکن مغز، که در ۲۰% موارد پلاک هایMS را نشان می دهد.
۳-آزمون های پتانسیل های برانگیخته به ویژه برای عصب بینایی.
۴- آزمایش مایع مغزی نخاع
امروزه بهترین راه دیدن پلاکهایMS انجام ام ارآی است.گرچه ارتباطی بین تعداد پلاکها و شدت علائم بیماری وجود ندارد (۸۵،۱۲،۱۱).
۲-۲-۱۳-۱۷ درمان:
۱-درمان دارویی: اینترفرون بتا(بتا سرون،آوونکس،ربیف)، گلاتیراستات(کوپاکسون)، کورتیکواستروئیدها، آمانتادین، مودافیلین، پمولین و…
۲-درمان تغذیه ای: مصرف امگا۳ و امگا۶، اسیدهای چرب اصلی، مصرف ویتامین های B,D.
۳- درمان های فیزیکی : فیزیوتراپی، ورزش های هوازی، شنا و یوگا را می توان نام برد (۸۵،۱۲،۱۱).
۲-۳ بخش دوم مروری بر متون تجربی:
این بخش شامل دو قسمت می باشد: ۱) مروری بر تحقیقات انجام شده در داخل کشور ۲) تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
۲-۳-۱ تحقیقات انجام شده در داخل کشور:
عذرا احمدی وهمکاران در سال ۱۳۸۸به بررسی تاثیر تمرینات یوگا بر روی تعادل افرادی با مولتیپل اسکلروزیس پرداختند،این تمرینات بر روی ۲۱زن مبتلا به ام اس بادامنه سنی بین ۵۹-۱۹سال با درجه ناتوانی (EDSS) 34/38 به صورت ۸ هفته، هفته ای ۳ جلسه و در هر جلسه ۶۰-۷۰ دقیقه در دو گروه کنترل(۱۰نفر) وگروه آزمایش(۱۱نفر) و با بهره گرفتن از روش تمرینی یوگا هاتا انجام شد. بعد از ۸ هفته تعادل بیماران با بهره گرفتن از تست برگ اندازه گیری شد و بعد از تجزیه تحلیل آماری با بهره گرفتن از آزمون tوspss16 با فرض سطح معنی دار۰۵/۰>p در گروه کنترل و آزمایش پیشرفت قابل ملاحظه ای در تعادل بیماران مبتلا به ام اس مشاهده کردند(۲۲).
احسان قاسمی و همکاران در سال۱۳۸۸به بررسی تاثیر تمرینات نوروماسکولار (Swiss ball و Frankel)بر روی بیماران مولتیپل اسکلروزیس پرداختند. این تمرینات بر روی ۲۴ بیمار مبتلا به ام اس باشرایط سنی ۳۰ تا۴۰سال و با مدت زمان ابتلا ۶۴/۶ سال به این بیماری در ۱۰ جلسه به صورت یک روز در میان به مدت ۴۵تا۶۰دقیقه انجام شد. بررسی تعادل با بهره گرفتن از تست برگ و تجزیه تحلیل آماری از نرم افزار spss13وآزمون t زوج شده در سطح معنی داری۱ ۰/۰>p.پیشرفت قابل ملا حظه ای در تعادل این بیماران دیده شد. انجام تمرینات Swiss Ball و Frankel به صورت مداوم و با فرض ثابت بودن شرایط بیمار باعث بهبودی در تعادل و افسردگی بیماران مبتلا به MS شد. همچنین تمرینات Frankelدر بهبود تعادل مؤثرتر از تمریناتSwiss Ball است (۱۳).
سپیده جنتی وهمکارن (۱۳۸۸) به بررسی ((اثربخشی تمرین های هاتایوگا بر تعادل ایستا و پویای زنان سالمند)) پرداختند که این تمرینات بر روی ۲۹ زن سالمند در محدوده سنی ۷۲-۵۶سال در۲۴ جلسه (۸هفته هفته ای ۳جلسه) به مدت یک ساعت انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که برنامه تمرینی هاتا یوگا به مدت ۲۴ جلسه تأثیر معناداری بر تعادل ایستا ثبات کلی(p=0/0001)، تعادل قدامی خلفی(p=0/0002)، تعادل داخلی-خارجی(p=0/0006)، وهمچنین تعادل پویای زنان سالمند داشت(p=0/01). این تحقیق نشان داده که با توجه به اثر بخشی برنامه تمرینی هاتایوگا بر تعادل ایستا و پویا به نظر می رسد برنامه تمر ینی با بهبود قدرت عضلانی زنان سالمند به ویژه استقامت و قدرت عضلات در اندام تحتانی واحتمالاً با افزایش کارایی سیستم حرکتی و عصبی و تقویت سازوکار گیرنده های عمقی عضلات و مفاصل بر تعادل اثر داشته و به کاهش خطر زمین خوردن در زنان سالمند منجر شده است )۹۴).
مریم خورشید سخنگو وهمکاران در سال به بررسی ((مقایسه تمرینات استقامتی ومقاومتی بر شدت خستگی وتعادل زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس)) پرداختند.این تمرینات بر روی ۲۰ نفر از زنان مبتلا به ام اس با میانگین سنی ۹۵/۶±۹/۳۰و EDSS≤۴ به مدت ۸ هفته هفته ای ۲ جلسه پرداختند.که بیماران در دو گروه تجربی(۱۰نفر تمرینات استقامتی و ۱۰نفر تمرینات مقاومتی) قرار گرفتند. این تحقیق نشان داد تفاوت بین نمره شدت خستگی وتعادل بیماران مبتلا به ام اس قبل وبعد از دوره تمرین در هر دو گروه معنادار است(P=0/05). ولی بین دو گروه تمرینی تفاوت معنادار وجود ندارد(P=0/5). و تمرینات استقامتی ومقاومتی می تواند شدت خستگی وتعادل این بیماران را بهبود بخشد. عدم تفاوت معنادار بین نمره شدت خستگی و تعادل دو گروه بعد از تمرین تاثیر یکسان این دو نوع تمرین را بر بهبود خستگی وتعادل بیماران مبتلا به ام اس را نشان می دهد (۹۵).
فاطمه سروری وهمکاران به بررسی ((رابطه بین قدرت عضلات اندام تحتانی وتعادل پویا در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس)) پرداختند.این تمرینات برروی ۳۳ نفر از افراد مبتلا به ام اس توسط آزمون تعادلی برگ، آزمون بلند شدن و رفتن زمان دار و تست رسیدن عملکردی سنجیده شد.همچنین قدرت عضلات اندام تحتانی دو طرف با بهره گرفتن از دینامومتر و تست ۳۰ثانیه نشست و برخاست اندازه گیری شد. این تحقیق نشان داد که کاهش قدرت عضلات اندام تحتانی می تواند بر تعادل دینامیک بیماران مبتلا به ام اس اثر گذار باشد (۹۶).
شهلا نجفی دولت آبادی وهمکاران در سال ۱۳۸۸ به بررسی تأثیر یوگا بر سلامت عمومی و احساس به زندگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس پرداختند. این تمرینات به مدت ۳ ماه و هر ماه ۸جلسه یک ساعته بر روی ۶۰بیمار مبتلا به ام اس با دامنه سنی بین ۴۵-۱۸سال که در دو گروه کنترل وآزمایش قرار داشتند انجام شد.اطلاعات این تحقیق از طریق پرسشنامه دموگراف بیماران و پرسشنامه ۵۴کیفیت زندگی نشان داد که انجام تکنیکهای یوگا باعث بهبود وضعیت سلامت عمو می و احساس به زندگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس میشود )۹۷).
محمود سلطانی وهمکاران در سال (۱۳۸۷) به بررسی تاثیر تمرینات منتخب در آب بربهبود تعادل بیماران مولتیپل اسکلروزیس پرداختند.این تمرینات بر روی ۲۵ بیمار با درجه بیماری۱تا۴ و دامنه سنی ۲۰تا۵۰ سال به مدت ۸هفته و هفته ای ۳ جلسه انجام شد.که بیماران به طور تصادفی در دو گروه تجربی(۱۵نفر) وگروه کنترل(۱۰نفر) تقسیم شدند.که تعادل بیماران با تعادل سنج در قبل وبعد از تمرین اندازه گیری شد.این تحقیق نشان داد که تمرینات هوازی منتخب در آب، باعث بهبود تعادل بیماران مولتیپل اسکلروزیس می شود.(۹۸).
فروزان آتش زاده شوریده وهمکاران در سال ۸۱-۱۳۸۰ به بررسی تأثیرتمرینات ورزشی بر توانایی انجام فعالیتهای روزمره زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس پرداختند.این تحقیق بر روی ۲۸ بیمار در گروه سنی ۲۰تا ۴۵ سال دریک دوره ۸ هفتهای تمرینات ورزشی انجام شد که شامل ۴ مرحله گرمکننده، دو تفریحی، هوازی سوئدی و خنککننده بود. و بر اساس اطلاعات بدست آمده از پرسشنامهای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک، اطلاعات مربوط به بیماری، اطلاعات در زمینه توانایی انجام فعالیتهای زندگی روزانه و شدت خستگی، توسط هر نمونه در قبل وبعد از تمرینات نشان داده شد که ورزش منجر به بهبود فعالیتهای زندگی روزانه میشود. این یافتهها نشان داد بیمارانی که به طور منظم در فعالیتهای ورزشی هوازی شرکت میکردند به اثرات مفید ورزش دست یافتند (۹۹).
۲-۳-۲ تحقیقات انجام شده در خارج از کشور:
کراپس و همکاران در سال۲۰۰۱) اثر یک دوره برنامه تقویت ناحیه مرکزی با تاکید برانقباض ایزومتریک عضلات ناحیه پایین کمر و لگن بر کمردرد و تعادل بدن را مورد ارزیابی قرار دادند.که در این تحقیق ۶ زن جوان مبتلا به کمردرد غیر اختصاصی و بدون سابقه جراحی با میانگین سنی ۱±۲۳ شرکت کردند.آزمودنی ها به مدت ۲۰جلسه و هفته ای ۳جلسه و جلسه ای ۵۰ دقیقه تمرینات مربوطه را انجام دادند.پروتکل تمرینی شامل ۲ نوبت و هر نوبت ۱۲ تکرار از انقباضات عضلات ناحیه کمری و لگنی بود که با انقباضات ۵ ثانیه ای شروع می شد و به تدریج مدت انقباض به ۱۰،۱۵،۲۰ ثانیه پیشرفت کرد.تعادل به وسیله اندازه گیری جابجایی مرکز فشار در جهت قدامی _خلفی و داخلی_ خارجی بوسیله صفحه نیرو اندازه گیری شد. بعد از تمرینات، تفاوت در جهت قدامی خلفی در دو حالت چشم باز و بسته و همینطور در جهت داخلی وخارجی در هر دو حالت تفاوت معنا داری مشاهده شد(۱۰۰).
ساتو وهمکاران(۲۰۰۱) به بررسی اثر ۶ هفته برنامه تمرینی ثبات مرکزی بر سینماتیک دویدن ، ثبات اندام تحتانی و اجرای دویدن در دوندگان آماتور و رقابتی پرداختند. ۲۸ دونده با میانگین سنی۹/۳۶ سال بطور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه کنترل تمرینات رایج خود را انجام دادند و برنامه تمرینی ثبات مرکزی گروه تجربی شامل ۵ تمرین بود که به مدت ۶ هفته و ۴جلسه در هفته انجام می دادند. پروتکل تمرینی شامل: حرکت فلکشن تنه بر روی توپ سوئیسی، اکستنشن پشت بر روی توپ سوئیسی، حرکت چمباتمه و بالاآوردن دست وپای مخالف، بالا آوردن تنه ویک پا از روی زمین در وضعیت طاقباز و خوابیدن بر روی توپ سوئیسی و چرخاندن بدن به طرفین بود. قبل و بعد از برنامه تمرینی سینماتیک حرکت بوسیله نیروی واکنش زمین،ثبات اندام تحتانی بوسیله آزمون تعادلی ستاره در سه جهت قدامی، خلفی وخارجی و اجرای دویدن بوسیله دوی ۵۰۰۰ متر ارزیابی شد.نتایج تحقیق ساتو نشان داد که برنامه تمرینی ثبات مرکزی بر سینماتیک حرکت و ثبات اندام تحتانی در هیچ جهتی اثر معنی داری ندارد اما بر زمان دویدن اثر معنی داری داشت(۱۰۱).
کاسیولیما و همکاران(۲۰۰۳) به بررسی ممقایسه اثر برنامه تمرینی بر روی توپ سوئیسی و بر روی زمین، بر تعادل زنان پرداختند.در این تحقیق گروه تجربی (۱۵ نفر) به مدت ۵ هفته تمرینات فلکشن اکستنشن تنه را بر روی توپ سوئیسی انجام دادند و گروه کنترل (۱۵نفر) نیز تمرینات مشابه را بر روی زمین انجام می دادند. قبل از تمرینات فعالیت الکترومایوگرافی عضلات شکمی و راست کننده ستون فقرات وهمچنین تعادل ایستا به وسیله آزمون ایستادن بر روی یک پا ارزیابی شد. گروه تجربی افزایش معناداری در الکترومایوگرافی عضلات فلکسور اکستنسور و تعادل نسبت به گروه کنترل را نشان دادند. در مورد اندازه های قدرت عضلات تفاوت معناداری دیده نشد(۱۰۲).
پیگارو وهمکاران (۲۰۰۳) در تحقیقی به بررسی اثر دو نوع برنامه تمرینی تعادل نیمه پویا وپویا پرداخت.۳۹ آزمودنی در ۴ گروه (تمرینات ثبات مرکزی ، تمرینات ثبات مرکزی –تعدلی، تمرینات تعادلی و گروه کنترل) قرار گرفتند.برنامه تمرینی گروه های تجربی ۴هفته و هر هفته ۲ جلسه انجام می شد. تمرینات ثبات مرکزی بر اساس وضعیت طاقباز بود. گروه کنترل تمرینات خود را بر روی یک پا و روی تخته تعادلی انجام می دادند. ارزیابی تعادل آزمودنی ها قبل وبعد از تمرینات بوسیله آزمون تعادلی ستاره انجام شد. نتایج نشان داد که تعادل پویا در گروهی که تمرینات ثبات مرکزی وتعادلی را انجام داده اند افزایش یافت(۷).
با اینکه فرمول ۴-۲ برای محاسبه وزن کلمات روش مناسبی است ولی رابطه نرمالی نیست. به عنوان مثال در بعضی از سندها مشاهده میشود که یک کلمهای Tf بالایی دارد که صرفاً به خاطر طولانی بودن سند اتفاق میافتد. برای نمونه اگر سندی به اسم D داشته باشیم و سند D’ را از افزودن D به خود آن به دست آوریم (D’ = D + D)، طبیعتاً Tfای که کلمه t در سند D’ میگیرد دو برابر Tf کلمه t در سند D خواهد بود. برای رفع مشکل مطرح شده از فرمول ۴-۴ استفاده میشود که مقادیر انتساب داده شده به کلمات را نرمال سازی میکند.
رابطه ۴-۴ | |
رابطه ۴-۵ |
مفاهیم پارامترهای مورد استفاده در معادلات عبارتند از :
: بیشترین مقدار Tf انتساب داده شده به یک کلمه در یک سند
: به عنوان تصفیهکننده عمل میکند که معمولاً بر روی Tf های خیلی کوچک و Tf های خیلی بزرگ تأثیر میگذارد.
هر چند که روشهای فوق از لحاظ دقت وزن دهی به کلمات کارایی خوبی دارند ولی از نظر محاسبه وزن وقتگیر هستند. چون که محاسبه df هر کلمه کار بسیار وقتگیری هستند. یک روش خلاقانه با زمان محاسبه خیلی کمتری وجود دارد که رابطه آن :
رابطه ۴-۶ |
در بسیاری از مواقع، وقوع ۱۰ بار کلمه t در یک سند معادل با وقوع ۱ بار در سند اهمیت دارد که برای اعمال این نکته به وزن کلمات میتوانیم از فرمول فوق استفاده کنیم.
۴-۳-۱-۲ محاسبه میزان تشابه
با فراهم شدن بردارهای وبسرویسها و درخواست کاربران، تنها مرحله محاسبه میزان مشابهت بین درخواست کاربر با وبسرویسها باقی میماند که برای این کار کسینوس زاویهای که بردار درخواست کاربر با بردار وبسرویس میسازد، محاسبه میشود که فرمول مورد استفاده به این صورت است:
و : بردارهای سند d و درخواست q
: ضرب نقطهای[۱۳۲] دو تا بردار
: طول اقلیدسی[۱۳۳] بردار
با بهره گرفتن از فرمولهای فوق میزان مشابهت هر کدام از سندها با درخواست کاربر محاسبه میشود و در نهایت سندهایی که میزان مشابهت بیشتری به درخواست کاربر دارند به عنوان نتیجه به کاربر برگردانده میشوند. الگوریتم بردار فضای حالت معایبی نیز دارد که در بخشهای بعدی همراه با راه حل بیان خواهند شد.
۴-۳-۲ خوشهبندی وب سرویسها
با توجه به مطالبی که در بخش ۲-۳ بیان شد، فرایند خوشهبندی اطلاعات باعث کاراتر شدن سیستمهای بازیابی اطلاعات و موتورهای جستجو میشود. با توجه به شباهتی که بین الگوریتمهای کشف وبسرویس و موتورهای جستجو و توصیفات متنی وبسرویسها با اسناد متنی وجود دارد، استفاده از این فرایند در الگوریتم پیشنهادی امری ضروری است. الگوریتمهای خوشهبندی مختلفی در بخش ۲-۳ تشریح شد که روند کلی آنها به این صورت بود که:
مجموعه ای از اشیاء(به عنوان مثال تعدادی فایل WSDL وب سرویسها) را به عنوان ورودی میگیرند.
خوشههایی از اشیاء را به صورت خودکار میسازند که با توجه به نوع الگوریتم، خوشهها میتوانند گسسته یا همپوشان باشند.
استفاده از این الگوریتمهای خوشهبندی در الگوریتم پیشنهادی معایبی دارد که به شرح زیر میباشند.
ایجاد نشدن خوشههای مورد نظر کاربران: همانطور که گفته شد این الگوریتمها با بهره گرفتن از وبسرویسهای موجود خوشههایی را به صورت خودکار ایجاد میکنند که در این حالت ممکن است خوشههای مورد نظر کاربران ایجاد نشوند. استفاده از این نوع الگوریتمها در محیطهایی که کاربران به صورت فعال در آنها (همانند شبکهی اجتماعی تخصصی) حضور دارند، مناسب نیست. برای اینکه کاربران در این نوع محیطها مایلند که خوشههای با مفهومی را انتخاب و یا ایجاد کنند.
زمانبر بودن ایجاد خوشههای جدید با افزایش تدریجی وبسرویسها به سیستم: در محیط پویای سیستمهای کشف وبسرویس که هر روز ممکن است تعدادی وبسرویس به سیستم اضافه شود، به روز کردن خوشههای موجود یا ایجاد خوشههای جدید با بهره گرفتن از این نوع الگوریتمها زمان بر است.
با توجه به مطالب و مشکلات بیان شده، باید الگوریتمی ارائه شود که هم مزیتهای الگوریتمهای خوشهبندی قبلی را داشته باشد و هم معایب مطرح شده فوق را نداشته باشد. روش ارائه شده برای خوشهبندی وبسرویسها در این تحقیق، تحت تأثیر مؤلفههایی همانند شبکهی اجتماعی تخصصی و رویکرد آگاه از زمینه مورد استفاده در الگوریتم کلی است که باعث میشوند کاربران نقش زیادی در خوشهبندی مناسب وبسرویسها داشته باشند. روند کلی الگوریتم خوشهبندی پیشنهادی به شرح زیر میباشد:
ایجاد خوشه: همانطور که بیان شد، هر کدام از کاربران با توجه به نیاز خود و سیستم میتوانند خوشههای مورد نظر خود را ایجاد کنند که این کار به آسانی با وارد کردن نام و توصیفی از خوشه صورت میپذیرد. با اینکه کاربران توانایی ایجاد خوشههای مختلفی را دارند، با این حال همه خوشههای ایجاد شده نمیتوانند به یک اندازه در الگوریتم کشف وبسرویس تأثیرگذار باشند. انتخاب شدن خوشهها توسط کاربران دیگر از نکات کلیدی است که باعث میشود تنها خوشههایی که مورد توجه افراد گوناگون قرار گرفتهاند تأثیر بیشتری بر روی الگوریتم کشف وبسرویس داشته باشند.
شکل ۴-۳ : واسط کاربری ایجاد خوشه
اضافه شدن وب سرویسها به خوشهها: کاربران در سه موقعیت وبسرویسهای خود را به خوشه اضافه میکنند که عبارتند از:
زمان ایجاد خوشه: در این موقعیت هم کاربر و هم سیستم میتوانند وبسرویسهایی را به خوشهها اضافه کنند. بدین صورت که کاربر از بین وبسرویسهایی که خود انتشار داده است، وبسرویسهایی را که بنا به تشخیص خود میتوانند در این خوشه قرار بگیرند به خوشه اضافه میکند. روش دوم نیز این است که سیستم وبسرویسهای کاربری را که خوشهای ایجاد کرده است، با توصیفات خوشه جدید مقایسه میکند که با هر کدام از وبسرویسها مشابه باشند به خوشه اضافه میکند.
زمان انتشار وبسرویس جدید: زمانی که وبسرویس جدیدی توسط کاربر انتشار داده میشود با خوشههای پسندیده توسط کاربر مقایسه میشود و هر کدام از وبسرویسها که شباهت بیشتری با این خوشه ها داشته باشند به آن اضافه میشوند.
زمان پسندیده شدن خوشه جدید : زمانی که کاربر خوشه جدیدی را میپسندد همه وبسرویسهای انتشار یافته توسط کاربر با خوشه مقایسه میشود تا وب سرویسهای مشابه به خوشه اضافه شوند.
ویرایش توصیفات خوشهها : توصیف خوشه انعکاسی از محتوای داخلی (وبسرویسهای متعلق به خوشه) خوشه است که با اضافه شدن هر وبسرویسی به آن باید به روز شود. به روز بودن توصیف خوشه هم بر الگوریتم کشف وبسرویس پیشنهادی و هم در اضافه شدن وبسرویسهای جدید به خوشه تأثیر میگذارد. هر اندازه که توصیف خوشه انعکاس خوبی از وبسرویسهای متعلق به خوشه را داشته باشد، به همان اندازه بر دقت افزودن وبسرویس جدید به خوشه افزایش مییابد و یا در الگوریتم کشف وب سرویس، زمانی که درخواست کاربر با توصیفات خوشهها مقایسه میشود، تأثیر زیادی دارد.
راهکار خوشهبندی مطرح شده، بنا به دلایلی، مشکلات الگوریتمهای خوشهبندی قبلی را ندارد: یکی از مشکلات الگوریتمهای قبلی ایجاد نشدن خوشههای مورد نظر کاربران است. در این روش چون کاربران خودشان خوشه های مورد نیاز را ایجاد میکنند، چنین مشکلی وجود نخواهد داشت. مشکل دوم، زمان بر بودن ایجاد خوشه های جدید با افزایش تدریجی وبسرویسها به سیستم است. با توجه به اینکه افزودن وبسرویسهای جدید تنها در خوشههایی که کاربر پسندیده است تغییراتی اعمال میکند، زمانبر نخواهد بود، اما در الگوریتمهای قبلی با افزایش تدریجی وبسرویسها کل ساختار خوشهبندی تغییر میکند.
۴-۴ معماری الگوریتم پیشنهادی
۲-۵-۱ تاریخچه شرکت نفت فلات قاره ایران:
شرکت نفت فلات قاره ایران، اوائل شهریورماه ١٣۵٩ جهت برآوردن اهداف مطالعاتی، عملیاتی، طرحهای توسعه، استخراج و بهرهبرداری از نفت خام و گاز طبیعی در خلیجفارس تأسیس گردید.
خلیجفارس که ٢۴٠ هزار کیلومترمربع مساحت دارد جزء دریاهای کمعمق بوده و اکثرا عمق آن از ٣٠ تا ۶٠ متر تجاوز نمینماید. طول آن از دهانه کارون تا ساحل دریای عمان حدود ٨٠٠ کیلومتر و عرض آن در تنگه هرمز ۵٣ کیلومتر است که حوزه عملیاتی شرکت نفت فلات قاره ایران شامل ١٨٠٠ کیلومتر طول در خلیجفارس و دریای عمان و به عرض متغیر از ٢٧ تا ١٢٠ کیلومتر میباشد.
شرکت نفت فلات قاره ایران از ادغام پنج شرکت منحل شدهی زیر تشکیل گردیده است:
-
- شرکت نفت ایران و ایتالیا (سیریپ) - فعالیت در میدانهای نفتی هندیجان، بهرگان سر و نوروز.
-
- شرکت نفت ایران و پان آمریکن (ایپاک) - فعالیت در میدانهای فروزان، سروش، ابوذر و درود.
-
- شرکت نفت لاوان (لاپکو) - فعالیت در میدانهای سلمان و بلال.
-
- شرکت نفت بینالمللی دریایی ایران (ایمینوکو) - فعالیت در میدانهای رسالت و رشادت.
-
- شرکت نفت سوفیران - فعالیت در میدانهای نفتی جزیره سیری.
۲-۵-۲ حوزه اصلی فعالیت شرکت نفت فلات قاره ایران در خلیجفارس:
حوزه اصلی فعالیت شرکت نفت فلات قاره ایران در خلیجفارس به شش منطقه زیر تقسیم میگردد:
-
- منطقه بهرگان: این منطقه شامل میدانهای هندیجان، بهرگان سر، نوروز، سروش (سکوی موردمطالعه) و ماهشهر میباشد.
-
- منطقه خارک: این منطقه نیز شامل میدانهای فروزان، ابوذر، درود، اسفندیار، آرش و فرزاد است.
-
- منطقه سیری: که میدانهای الوند، اسفند، سیوند، دنا، نصرت، فارو B و A در این منطقه واقعشدهاند.
-
- منطقه لاوان: شامل میدانهای رسالت، رشادت، سلمان، بلال و آلفا است.
-
- منطقه جدید کیش در ۱۸ کیلومتری کرانه جنوبی خلیجفارس واقع و شامل میدان بزرگ گازی کیش است.
-
- منطقه جدید قشم که اقدامات اجرایی آن از سال ۱۳۸۶ شروع به کارکرد هماکنون مرغوبترین نفت صادراتی ایران با درجه ۷/۴۳ API در این منطقه تولید میگردد.
۲-۵-۳ اهداف و خطمشیهای شرکت نفت فلات قاره ایران:
-
- اکتشاف، توسعه و تولید از میادین نفت و گاز با اولویت دادن به بهرهبرداری از میادین مشترک با کشورهای همسایه (بهاستثناء میادین گاز پارس شمالی و جنوبی)
-
- تولید صیانتی از ذخایر نفت و گاز و افزایش ضریب برداشت.
-
-
- مطالعات مستمر برای شناخت بهتر مخازن با بهره گرفتن از فناوریهای روز ازجمله: لرزهنگاری سهبعدی و چهاربعدی.
-
-
- جلوگیری از مهاجرت نفت و گاز در میادین مشترک.
-
- توسعه نیروی انسانی و بالا بردن سطح کار آیی کارکنان از طریق اعمال شیوههای مدیریت علمی و تخصصی.
-
- بروز سازی و نوسازی تأسیسات.
-
- نگهداری و استفاده مطلوب از تأسیسات.
-
- بهینهسازی روشهای بهرهبرداری و جلوگیری از سوزاندن گازهای همراه.
-
- انطباق فعالیتهای تولید نفت با کنوانسیونها و پروتکلهای زیستمحیطی بینالمللی.(سایت علمی دانشجویان ایران ۱۳۹۳)
۲-۵-۴ منطقه بهرگان:
منطقه بهرگان که در کنار بندر امام حسن، از توابع استان بوشهر در حدفاصل بندر گناوه به بندر دیلم (۴۰ کیلومتری شمال غربی گناوه و ۲۸ کیلومتری بندر دیلم) واقعشده است با اکتشاف نفت در خلیجفارس در اواسط دهه ۱۳۳۰ و فعال شدن شرکت نفتی سیریپ، استخراج نفت برای اولین بار از این منطقه آغاز شد.
قبل از تأسیس شرکت نفت فلات قاره ایران، این ناحیه توسط شرکت نفت ایران ایتالیا (سیریپ) اداره میگردید. در شهریور ۱۳۳۶ قراردادی جهت اکتشاف و تولید نفت بین شرکت ملی نفت ایران (طرف اول) و شرکت سهامی ایتالیایی آجیپ مینراریا (طرف دوم) منعقد گردید و درنتیجه شرکت سهامی نفت ایران و ایتالیا به وجود آمد این منطقه که شامل میدانهای نفتی هندیجان، بهرگان سر، نوروز و سروش است همچنین این منطقه شامل دو بخش خشکی و منطقه دریایی میباشد در ادامه بخش خشکی بهاختصار و بخش دریایی سکوی سروش با توجه به موضوع مطالعه موردنظر به تفضیل توضیح دادهشدهاند. (سایت علمی دانشجویان ایران ۱۳۹۳)
همانطور که گفته شد بخش خشکی این منطقه واقع در میانه راه ارتباطی دو شهرستان دیلم و گناوه (مجاور بخش امام حسن) از استان بوشهر میباشد. بخش خشکی وظیفه تدارکات و پشتیبانی از سکوهای تابعه را عهدهدار است مضاف بر اینکه نفت بهرهبرداری شده در سکوی بهرگان سر به خشکی منتقل و بعد از تصفیه توسط خط لوله به جزیره خارک برای صادرات see line نیز توسط منتقل میگردد. توابع این منطقه عبارتاند از:
۱- سکوی بهرگان سر قدیم: اولین و قدیمیترین سکوی نفتی خلیجفارس میباشد که توسط شرکت ایتالیایی سریپ احداث شد و از زمان انقلاب به بعد تاکنون به دست نیروهای متخصص کاملاً ایرانی اداره میشود.
۲- سکوی بهرگانسرجدید: سکویی پیشرفته که توسط نیروهای ایرانی طراحی و ساخت شده است و بهزودی در کنار سکوی بهرگان سر قدیم شروع به کار خواهد کرد.
۳- سکوی نفتی نوروز قدیم: از سکوهای قدیمی خلیجفارس میباشد.
۴- سکوی نفتی نوروز جدید: با همکاری شرکت شل حدود ۵ سال قبل ساختهشده است و هماکنون به دست نیروهای متخصص کاملاً ایرانی استفاده و نگهداری میشود. نفت این سکو بعد از فراوری اولیه به spp2 سروش برای تصفیه کامل و آماده صادرات شدن منتقل میگردد. این سکو با همکاری شرکت شل shell حدود ۵ سال قبل ساختهشده است و هماکنون به دست نیروهای متخصص کاملاً ایرانی استفاده و نگهداری میشود.
۵- سکوی نفتی سروش: از بزرگترین سکوهای جهان و ازنظر انجام مراحل پالایش نفت خام از پیشرفتهترین سکوهای جهان میباشد.
۶- بارج سورنا (fsu) یک شناور نفتکش میباشد که با انجام تغییراتی در ساختمان آن بهعنوان یک مخزن و پایانه صادراتی از آن استفاده میشود.
نفت سکوهای نوروز جدید که به سروش آمده همراه با نفت سکوی سروش توسط SEE LINE به آن منتقل میشود و در مخازن آن ذخیره شده و با نظارت نمایندگان وزارت نفت جهت صادرات به کشتیهای نفتکش تحویل داده میشود.
عمدهترین پروژههای انجامشده و در دست اقدام عبارتاند از:
پروژه نوسازی تأسیسات دریایی شامل سکوهای مسکونی و بهرهبرداری و تأسیسات خشکی شامل کارخانه تا ظرفیت فرآورش ۶٠ تا ٧٠ هزار بشکه در روز.
با حفاری چاههای اولیه در میدان سروش، بهرهبرداری اولیه از آن به میزان ۶٠ هزار بشکه محقق گردیده است.
اتمام مراحل ساخت دو مخزن ۵٠٠ هزار بشکهای در منطقه که با بهرهبرداری از این دو مخزن ظرفیت ذخیرهسازی در منطقه بهرگان به ۲/۲ میلیون بشکه افزایشیافته است.
راهاندازی کامل مجتمع فرهنگی - ورزشی شامل استخر شنا، سینما، بدنسازی و … (پورتال شرکت نفت فلات قاره ایران، ۱۳۹۲).
۲-۵-۵ سروش، سکوی آرامش:
میدان نفتی سروش، در سال ۱۹۶۲ میلادی کشف شد و با حفر اولین چاه ۲-S با تولید روزانه حداکثر ۱۴ هزار بشکه نفت از لایه Burgan به مرحله بهرهبرداری رسید. مساحت تقریبی این میدان حدود ۲۶۰ کیلومترمربع است که در فاصله ۸۳ کیلومتری جنوب غربی جزیره خارک قرار دارد. تولید نفت از این میدان به علت آسیبهای وارده در طول جنگ تحمیلی، بهطور کامل متوقف شد.
گزارش شورای عالی مالیاتی مبنی بر مشکلات مبتلا به موسسات و باشگاه های ورزشی گزارش شماره ۷۴۸۳-۴/۳۰ مورخ ۲۷/۷/۱۳۷۷ ریاست محترم جمهور منضم به تصویرنامه شماره ۲۲۱۲۵/۱ مورخ ۶/۷/۱۳۷۷ ریاست محترم سازمان تربیت بدنی راجع به مشکلات مبتلا به موسسات و باشگاه های ورزشی به لحاظ وجود بوفه و نفی معافیت مالیاتی آن ها از طرف برخی حوزه های مالیاتی عنوان محترم درآمدهای مالیاتی تهیه شده است، حسب ارجاع آن مقام در جلسه مورخ ۱۷/۸/۱۳۷۷ هیأت عمومی شورای عالی مالیات مطرح است. گزارش مذکور مشعر بر این است که اصولا تأسیس موسسات و باشگاه های ورزشی با توجه به ضرورت رفع خستگی و تأمین شرایط مطلوب برای ادامۀ فعالیت های ورزشی توسط علاقمندان، با داشتن بوفه ای برای ارائۀ چای، آبمیوه، نوشابه و امثالهم ملازمه دارد و به نظر نمی رسد مقصود مقنن از حصر امر موسسات و باشگاه های مزبور به فعالیت ورزشی به لحاظ اعطاء معافیت مالیاتی محروم نمودن آنها از داشتن بوفه باشد و در خاتمه گزارش پیشنهاد طرح موضوع در هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی شده است.
هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی در اجری بند ۳ ماده ۲۵۵ قانون مالیات های مستقیم مصوب اسفندماه ۱۳۶۶ و اصلاحیه های بعدی آن پس از بحث و تبادل نظر راجع به مسئله مطروحه به شرح زیر اعلام رأی می نماید:
چنانچه در تأسیس و فعالیت موسسات و باشگاه های ورزشی وجود بوفه ای به طور متعارف و در حدود رفع نیازهای مربوط به امور ورزشی داخلی باشگاه یا مؤسسه لازمۀ امر بوده و ایجاد آن خارج از چارچوب مجوز سازمان تربیت بدنی نبوده باشد، صرف وجود چنین بوفه ای باشگاه یا مؤسسه مورد نظر را از قید و حصر مذکور در قسمت اخیر ماده ۱۳۴ قانون مالیات های مستقیم مصوب اسفندماه ۱۳۶۶ و اصلاحیه های بعدی آن خارج ننموده ، سبب نفی معافیت مالیاتی موضوع آن ماده نخواهد بود و چنانچه فعالیت بوفه خارج از حدود مجوز مذکور باشد، تنها درآمد حاصل از بوفه برابر مقررات مشمول مالیات شده، وجود آن نافی اصل معافیت باشگاه یا مؤسسه نمی گردد.
آیین نامۀ اجرایی مادۀ (۱۶۹) قانون برنامه سوم و توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
مادۀ۱- وجوهی که توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی جهت احداث، تکمیل، توسعه و تجهیز فضاها، اماکن و باشگاه های ورزشی و ارائۀ خدمات ورزشی هزینه می گردد، با درخواست متقاضی و ارائۀ مدارک مستند، حسب مورد پس از تأیید از طریق ادارات کل تربیت بدنی استان ها و یا سازمان تربیت بدنی به ادارات کل امور اقتصاد و دارایی محل اعلام خواهد شد.
مادۀ۲- بخش خصوصی از وجوه موضوع مادۀ (۱) این آیین نامه بهره مند می گردد، موظف است حسب نظر سازمان تربیت بدنی و واحدهای تابعه متناسب با وجوه استفاده شده خدمات لازم را به بخش تربیت بدنی و ورزش ارائه نماید.
تبصره_نوع و نحوۀ ارائۀ خدمات توسط بخش خصوصی بر اساس دستورالعمل خواهد بود که توسط سازمان تربیت بدنی صادر و ابلاغ خواهد شد.
مادۀ۳- وجوهی که توسط اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی به عنوان کمک به سازمان تربیت بدنی، کمیتۀ ملی المپیک ایران، فدراسیون ها، هیأت ها و انجمن های ورزشی و تربیت بدنی نیروهای مسلح پرداخت می گردد. در مورد سازمان تربیت بدنی و تربیت بدنی نیروهای مسلح به حساب های خاصی که به همین منظور نزد شعب یکی از بانک های مجاز توسط خزانه با درخواست ذی حساب مربوط افتتاح می شود واریز و وجوه مذکور پس از واریز حداقل دو امضای مجاز که یکی از آنها ذی حساب می باشد قابل استفاده می باشد و در مورد سایر دستگاه ها وجوه مورد بحث مستقیما به حساب تعیین شده در دستگاه مربوط واریز میگردد تا در جهت اهداف دستگاه ها به مصرف برسد.
سازمان تربیت بدنی مکلف است بر مصرف وجوه مورد بحث در دستگاه های اخیر الذکر نظارت لازم اعمال و دستگاه های مذکور نیز مکلفند گزارش عملکرد استفاده از وجوه مزبور را هر سه ماه یکبار به سازمان تربیت بدنی ارسال نمایند.
مادۀ۴- وجوه موضوع مادۀ (۳) این آیین نامه پس از درخواست کتبی متقاضی و گواهی ذیحساب و یا مسئول مالی دستگاه های ذیربط به سازمان تربیت بدنی و یا ادارات کل تربیت بدنی استان ها حسب مورد گزارش می شود تا پس از بررسی و تأیید مراتب به ادارات کل امور اقتصاد و دارایی مربوط اعلام گردد.
تبصره_حوزه های مالیاتی موظفند موارد تأیید شده از سوی سازمان تربیت بدنی و ادارات کل تربیت بدنی استان ها را به حساب هزینه های قابل قبول پرداخت کنندگان موضوع این آیین نامه و در همان سالی که پرداخت صورت گرفته است منظور نمایند.
مادۀ۵- کلیۀ وجوه و کمک های دریافتی موضوع این آیین نامه باید دقیقا در راستای هدف پرداخت کنندگان و این آیین نامه هزینه گردد.
مطالعات انجام شده
تحقیقات انجام گرفته در داخل کشور
چشمی (۱۳۸۱) در پایان نامۀ کارشناسی ارشد خود با عنوان مالیات بر شرکت ها و تأثیر آن بر سرمایه گذاری بخش خصوصی و تحلیل علل آن تأثیر عامل مالیات برابر نرخ سرمایه گذاری بخش خصوصی در ایران را برآورد نموده است. نتایج این تحقیق حکایت از آن داشت که اثر مثبت معافیت های مالیاتی بر سرمایه گذاری بخش خصوصی از نظر آماری معنادار است.
طالبیان نیا (۱۳۸۲) با بررسی نظام بودجه بندی و سرانه های ورزشی سپاه و ارائه الگوی مناسب گزارش کرد که بیشتر وزارت خانه ها و ارگان ها به روش بودجه بندی سنتی اعتبارات مورد نیاز برنامه های خود را تأمین میکنند و تنها وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری و همچنین وزارت آموزش و پرورش نرم های تجربی را برای برآورد هزینههای برنامه های مصوب تدوین کرده اند که فقط برنامه های کلان آنها را در بر میگیرد و هیچ کدام دارای بودجه بندی نوین یعنی روش علمی و منطقی نیستند.
کریمیان و تندنویس (۱۳۸۳) با مطالعه روابط بین نیروی انسانی، بودجه هزینه شده، مساحت اماکن و تاسیسات بر افزایش فعالیت فوق برنامه ورزشی دانشگاهها بیان کردند که بین تعداد نیروی انسانی، مدرک تحصیلی مدیران فوق برنامه و کل بودجه هزینه شده با تعداد کل دانشجویان شرکت کننده رابطه معناداری وجود دارد.
رضوی و همکاران (۱۳۸۳) با اجرای مطالعه ای با عنوان خصوصیسازی در ورزش با تاکید بر ورزش قهرمانی نشان دادند که حدود ۹۰ درصد از مدیران، خصوصیسازی را موجب افزایش کارایی در بخش های مدیریتی می دانند و ۹۰ درصد مدیران نیز با واگذاری خدمات بخش های غیردولتی موافق بودند. ۹۴ درصد نیز اعمال خصوصیسازی را مستلزم اصلاح قوانین در زمینه تسهیلات بانکی، مالیات و عوارض می دانستند.
میردار و همکاران (۱۳۸۴) با تحلیل وضعیت منابع انسانی، بودجه و تاسیسات ورزشی مراکز اموزش عالی استان مازندران گزارش کرد بین فضاهای ورزشی دانشگاهی استان مازندران، منابع انسانی و بودجه ورزشی و تعداد ورزشکاران شرکت کننده در مسابقات رابطه معناداری وجود دارد.
مهرانفر (۱۳۸۴) و فرزین فر (۱۳۸۴) ارائه تسهیلات حمایتی به موقع و به اندازه را به عنوان یک عامل اصلی در شکل گیری تعاونیها بویژه برای کسانی که از توانمندی های مالی برخوردار نیستند مورد تأکید قرار دادند.
عارفیان (۱۳۸۵) اظهار میدارد ۹۰ درصد مدیران استان مازندران بهشدت در نیل به اهداف خصوصیسازی، با اصلاح قوانین و مقررات اعم از اعطای تسهیلات بانکی، بخشودگی مالیاتی، تعدیل عوارض و واگذاری زمینهایی با کارایی ورزشی و…، درراه رفع موانع و مشکلات خصوصیسازی موافق بودهاند. بایستی قوانین حقوق مالکیت معنوی، قانون مالیاتی و قانون کار بهمنظور خصوصیسازی باشگاههای ورزشی و ضمانت اجرایی آنها اصلاح شوند و در نهایت اینکه بر اساس اولویتهای حاصل با طی کردن مسیر مستمر و پیوسته پیشزمینههای لازم برای خصوصیسازی باشگاههای ورزشی ایجاد شود (پاداش، سلطان حسینی و خبیری، ۱۳۹۰).
طالب پور (۱۳۸۶)، اعلام کرد با توجه به سرانه ای شدن بودجه دانشگاهها، سرانۀ بودجۀ هر دانشجو برای انجام فعالیت های ورزشی در طول سال ۳۰۰ هزار ریال است و صرفاً ۱۰ درصد بودجه دانشگاه ها صرف فعالیتهای ورزشی دانشجویان میشود. وی در پژوهشی به بررسی بودجه ریزی عملیاتی در سازمان های ورزشی پرداخت. نتایج این تحقیق نشان داد که از لحاظ برنامه های مدیریتی مالی در سازمان های ورزشی، بودجه ریزی عملیاتی منجر به صدور محصولات ورزشی که در واقع ممکن است به طور عمده جنبه های بازاریابی داشته باشد، شود.
کریمی (۱۳۸۷)، در پژوهش خود پیشنهاد میکند میزان بودجه مربوط به ورزش با توجه به تعداد دانشجو هر دانشگاه از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تعیین و فوق برنامۀ دانشگاهها را ملزم به اجرای مصوبه نمایند.
الهی و همکاران (۱۳۸۸) با شناسایی موانع موجود در توسعه جذب درآمد حاصل از حمایت مالی در صنعت فوتبال جمهوری اسلامی ایران عنوان کردند که مهم ترین موانع موجود در توسعه درآمدزایی حاصل از حمایت مالی صرفاً در ساختار مدیریت صنعت فوتبال قرار نداشته و موانع محیطی نیز در عدم توسعه درآمدزایی حاصل از حمایت مالی نقش مهمی دارند. مهم ترین موانع شناسایی شده ریشه در ساختار اقتصادی کشور، برخی مشکلات حقوقی و قانونی، مالکیت دولتی باشگاهها، ساختار و نیروی انسانی صنعت فوتبال، مدیریت بازاریابی، برنامه ریزی مسابقات فوتبال، امکانات و تسهیلات صنعت فوتبال و… دارند.
آذر و وفایی (۱۳۸۹) با بررسی عوامل مؤثر بر اثربخشی نظام بودجه ریزی عملیاتی در سازمان های عمومی بیان کردند که دو مدل در خصوص عوامل مؤثر بر اثربخشی بودجه ریزی عملیاتی ارائه شده است که عبارت اند از: مدل عوامل مؤثر قبل از اجرا و مدل عوامل حین اجرا. طبق نتایج پژوهش حاضر، توانمندی، اختیار در اجرای بودجه ریزی عملیاتی و پذیرش از عوامل مؤثر بر اثربخشی بودجه ریزی عملیاتی قبل از اجرای آن و کیفیت ارتباطات در سطح سازمان و تخصیص منابع مبتنی بر عملکرد، از عوامل مؤثر بر اثربخشی بودجه ریزی عملیاتی در حین اجرای آن هستند.
ناصح و همکاران (۱۳۸۹) در پی شناسایی عوامل موثر بر توسعۀ تعاونی های ورزشی در ایران به این نتیجه رسیدند که سیاست های حمایتی و تشویقی دولت در توسعۀ تعاونی های ورزشی نقش دارد. راهکارهایی چون اعطای تسهیلات ویژه مثل تخفیف و معافیت های مالیاتی به تعاونی های ورزشی برتر، انتخاب و تجلیل از تعاونی های برتر ورزشی و پایین بودن نرخ سود تسهیلات بانکی می تواند بیشترین اهمیت را در بین عوامل حمایتی و تشویقی در جهت توسعۀ تعاونی های ورزشی داشته باشد.
فروغی پور و همکاران (۱۳۹۰) وجود بودجه و امکانات مالی کافی و استفاده بهینه و مناسب از بودجه موجود در اختیار، از عوامل مؤثر در رسیدن سازمان ها به اهداف برنامه ریزی شده خود می دانند. اثرگذارترین مؤلفه ها در این زمینه به ترتیب اولویت عبارت اند از: میزان اعتبارات مربوط به نگه داری اماکن و تأسیسات ورزشی، میزان اعتبارات مربوط به تجهیز اماکن و تأسیسات ورزشی، استفاده بهینه و مناسب از بودجه موجود، میزان اعتبار برای برگزاری دوره های آموزشی، میزان اعتبارات مربوط به تعمیر اماکن و تأسیسات ورزشی، دارا بودن سود اقتصادی حاصل از فعالیت اماکن و تأسیسات ورزشی.
مقصودی ایمن و همکاران (۱۳۹۰) تحلیل وضعیت هزینه کرد بودجه در برنامه های فوق برنامۀ ورزشی دانشگاه های ایران بیان کردند که از مجموع ۱۸,۹۰۳,۰۰۰,۰۰۰ ریال کل بودجۀ هزینه شده، ۴/۴۴ درصد برای دختران و ۶/۵۶ درصد به پسران اختصاص یافته و همچنین از مجموع کل بودجۀ هزینه شده ۸/۲۶ درصد به برنامه های آموزشی، ۲/۲۹ درصد به همگانی و تفریحی و ۴۴ درصد به ورزش قهرمانی اختصاص یافته است. میانگین سرانۀ بودجۀ هزینه شده هر دانشجو ۱۳۴۲±۵۵۷۲۹ ریال است.
سالاری (۱۳۹۰) تحقیقی با عنوان «بررسی تأثیر نظام مالیاتی بر فضای کسب و کار» به انجام رسانید و در این مقاله اذعان دارد که فضای کسب و کار، از متغیرهای موءثر بر کسب و کار بنگاه های اقتصادی است که خارج از تسلط و قدرت آن بنگاه ها بوده اما بر نتیجه تلاش آنها بسیار مؤثر است مطالعات بین المللی نشان میدهند عوامل محیطی (فضای کسب و کار) در برخی از کشورها هزینههای تولید را نزدیک به ۳۰ درصد افزایش میدهند، اما در کشورهایی که فضای کسب و کار آنها مناسب تر است هزینههای محیطی به حدود ۵ درصد کاهش می یابد. در بررسی های صورت گرفته درخصوص علل ضعف اقتصاد ملی ایران معمولاً بر مشکلات ساختاری و نامساعد بودن شرایط تولید تأکید شده است. امروزه فضای کسب و کار کشور ما تحت تأثیر تحریم های بین المللی، رکود تورمی و عوامل دیگر به ضعف دچار شده و نیاز به سیاستگذاری مناسب برای تقویت دارد تا بتوان مزیت های نسبی کشور را به مزیت رقابتی تبدیل نمود و بدینوسیله درفضای پر رقابت کنونی بیشترین منافع اقتصادی را برای کشور به ارمغان آورد.
اسدی و همکاران (۱۳۹۱) با مطالعه عوامل مؤثر بر دیدگاه مسئولان فدراسیون های ورزشی در ارتباط با توزیع عادلانه بودجه توسط سازمان تربیت بدنی گزارش کردند که تأثیر معنادار دو متغیر بودجه و مدال و همچنین عدم تأثیر سه متغیر جنسیت، موقعیت شغلی پاسخ دهندگان و تعدا د تماشاگران بر دیدگاه مسئولان فدراسیون ها بود. همچنین در حالی که مسئولان فدراسیون ها اولویت خود در وضع مطلوب را توزیع بودجه بر مبنای شانس کسب مدال عنوان کرده اند، توزیع فعلی بودجه را بر اساس مدال های کسب شده در مسابقات پیشین می دانند.
وارث و همکاران (۱۳۹۱) تحقیقی با عنوان «ارتقای فضای کسب و کار جهت دست یابی به چشم انداز اقتصادی: کاربستی بر اساس تکنیک های تاپسیس و آنتروپی» به انجام رسانیدند و در این مقاله با تعیین شکاف موجود میان وضعیت حاضر کشور با وضعیت آرمانیِ ترسیم شده در هر یک از شاخص ها و زیر شاخص ها به ارائه اصلاحات مورد نیاز برای رسیدن به وضعیت آرمانی در منطقه پرداخته تا بهعنوان راهنمای عملی پیش روی متصدیان عالی رتبه کشور قرارگرفته و با بهبود فضای کسب و کار گام های بلندی در راستای فتح قله اقتصادی منطقه بهمنظور دست یابی به اهداف اقتصادی مندرج در سند چشم انداز بیست ساله، برداشته شود.
جلالی فراهانی و علی دوست قهفرخی (۱۳۹۲) با تحلیل موانع اقتصادی مؤثر بر اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی در ورزش حرفهای ایران نشان دادند که می توان این موانع را در دو دسته کلی “موانع اقتصادی و مالی” و ” موانع سرمایهگذاری و حمایت مالی” طبقه بندی کرد. مهم ترین موانع شناسایی شده در این زمینه عبارت بودند از: بی ثباتی در سیاستهای پولی و مالی کشور، مشارکت نکردن سرمایه گذاران خارجی در بازارهای سرمایۀ داخل، مالکیت دولتی بسیاری از صنایع، کارخانجات، نهادها و سازمان های ورزشی و غیرورزشی، کم بودن سرانۀ درآمد ملی در کشور، نبود امنیت اقتصادی و خطر زیاد سرمایهگذاری در ورزش حرفهای، عدم تخصیص حق پخش تلویزیونی مناسب به باشگاهها، وجود رقابت ناعادلانه بین باشگاههای دولتی و باشگاههای خصوصی، ساختار بلیت فروشی متمرکز در سازمان لیگ حرفهای، شفاف نبودن اطلاعات مالی و اقتصادی باشگاهها، سازمان لیگ و فدراسیون.
مرادی چالشتری و همکاران (۱۳۹۲) با بررسی موانع اقتصادی اثرگذار بر جذب سرمایه گذاری خارجی در صنعت فوتبال جمهوری اسلامی ایران نشان دادند که بین عامل اقتصادی و جذب سرمایه گذاریهای خارجی در صنعت فوتبال ایران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و در بین عوامل اثرگذار بر بهبود وضعیت موجود، برحسب مقدار بار عاملی به دست آمده خصوصی سازی و حضور در بازار بورس بیشترین بارعاملی را به دست آوردند. براساس یافته های تحقیق، موانع اقتصادی اثرگذار بر جذب سرمایه گذاری خارجی را به سه دسته کلی می توان تقسیم کرد: دسته اول موانعی اند که ریشه در ساختار اقتصادی کشور دارند؛ دسته دوم موانعی که ریشه در ساختار صنعت ورزش کشور دارند؛ دسته سوم موانعی که ریشه در ساختار نهادهای فوتبال دارند.
مشتاقیان و همکاران (۱۳۹۲) با بررسی تجارب مدیران، کارشناسان و ورزشکاران در مورد دلایل ناکامی ایران در مسابقات المپیک ۲۰۰۸ پکن در حیطه منابع انسانی و مالی گزارش کردند که در حیطه منابع انسانی عمده ترین مشکل غیر ورزشی بودن و چند شغله بودن مدیران و در حیطه منابع مالی اختصاص یافته، کفایت لازم را برای مسابقات المپیک داشته است و عمده ترین مشکل در این حیطه، مدیریت ناکارامد منابع مالی بوده است.
تحقیقات انجام گرفته در خارج از کشور
هیومس و چالادورای[۲۰] (۱۹۹۴) پس از طراحی ابزاری برای سنجش دیدگاه های افراد پیرامون عدالت توزیعی در حوزه ورزش، در تحقیقی به بررسی دیدگاه های مربیان زن و مرد و مدیران شاغل در هر یک از سه بخش مؤسسه ملی ورزش دانشگاهی آمریکا درباره توزیع سه عامل منابع مالی، تسهیلات و خدمات حمایتی در ورزش دانشگاهی پرداختند. نتایج تحقیق آن ها نشان داد با در نظر گرفتن تمام زیرگروه های پاسخ دهندگان در سه بخش مؤسسه ملی ورزش دانشگاهی، توزیع بر مبنای نیاز و پس از آن تساوی در رفتار و تساوی در نتایج، نسبت به سایر روش های توزیع عادلانه تر ارزیابی شده اند.
ماهونی و پاستور[۲۱] (۱۹۹۸) گزارش های درآمد و هزینه در NCAA را از سال ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۷ به دقت بررسی کردند و آن ها دریافتند
۱) علی رغم یافته های تحقیق هیوم و چالادورای (۱۹۹۴) که در آن اصل نیاز بهعنوان یکی از اصول توزیع عادلانه انتخاب شده بود، در عمل اغلب اوقات توزیع منابع بر اساس نیاز انجام نشده است.
۲) دانشکده های ورزشی در اکثر اوقات منابع مالی را صرف چند ورزش خاص کرده و به سایر ورزش ها بی توجه بودهاند.
۳) توجه خاص مسئولان مؤسسه به ورزش فوتبال آن را مهم ترین مانع برای سایر رشته های ورزشی در دست یابی به سهمی عادلانه از فرصتها و منابع تبدیل کرده است.
جکسون (۱۹۹۸) پس از تحقیقاتی بیان داشت که نگرش دولتها به ورزش و باشگاههای ورزشی ممکن است از حمایت فعالانه تا نادیده گرفتن آن در نوسان باشد. باشگاههای ورزشی نیز به دلایل مختلف نیاز مبرم به حمایت دولت دارند، ولی مسئله با اهمیت، این است که رابطه دولت و باشگاه باید به طور روشن و صریح تعریف و تبیین شود.
میناقان (۲۰۰۱) در پژوهشی گزارش کرد که حمایت مالی چهار مزیت دارد که تبلیغات رسانه ای فاقد آنند. این مزیتها عبارتند از: تلقی شدن حامیان مالی بهعنوان خیر و نیکوکار برای مشتریان، عملکرد غیرمستقیم و زیرکانه حمایت مالی، پوشش حمایت مالی در تبلیغات رسانه ای و آگاهی کم مشتریان در مورد حامیان مالی موجب کاهش مخالفت بینندگان با آنها میشود.
هودا[۲۲] (۲۰۰۱) اصل انتظار از سود حاصل سرمایه گذاری را مهمترین عامل اثرگذار بر جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی در ورزش دانسته است. وی بیان می کند که سرمایه گذاران سرمایه گذاری در ورزش را قبول نمیکنند، مگر اینکه انتظار داشته باشند از گزینه انتخابی آنها نسبت به دیگر گزینه های قابل انتخاب، سود بیشتری حاصل شود.
ورگارا[۲۳] (۲۰۰۴) نیز در یک مطالعه تجربی که در کشور شیلی به انجام رسیده است، تاثیرات سیاست کاهش نرخ مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی را بر عملکرد سرمایه ای آن کشور مورد بررسی قرار داده است. وی هم در تحلیل کلان و هم در تحلیل خرد به این نتیجه معنادار رسیده که کاهش نرخ مالیات بر شرکت ها یکی از دلایل رشد سرمایه گذاری بخش خصوصی در طی اواخر دههء ۱۹۸۰ در کشور شیلی بوده است. داده های کلان مربوط به دوره زمانی ۲۰۰۳-۱۹۷۵ موید آن بوده است که اصلاح ساختار مالیاتی کشور شیلی و کاهش نرخ مالیات بر اشخاص حقوقی، نرخ سرمایه گذاری بخش خصوصی را ارتقاء بخشیده است. همچنین داده های خرد مربوط به ۸۸ شرکت در دوره زمانی ۱۹۸۸ لغایت ۲۰۰۳ نیز موید این نتیجه گیری بوده است.
کشاک[۲۴] (۲۰۰۴) وجود اطلاعات شفاف و کامل اقتصادی در مورد یک ورزش خاص را یکی از مهم ترین ابزارهای تصمیم گیری شرکت ها برای ورود به حمایت مالی از ورزش می داند.
لاپچیک[۲۵] (۲۰۰۵) در بررسی اخیر در خصوص بودجۀ دانشگاههای امریکا (فلوریدای مرکزی) اعلام کرد که وضعیت تحصیلی و آمار فارغ التحصیلی زنان ورزشکار دانشجو نسبت به گذشته بسیار بهتر شده است و یکی از دلایل این بهبودی را اصلاحات صورت گرفته از سوی انجمن ملّی ورزش دانشگاه ایالات متّحده دانسته است که بر اساس آن، بورسیه و کمک هزینه دانشگاهی به آن دسته از برنامه های ورزشی که ملاحظات علمی و تحصیلی ورزشکاران را در نظر نگرفته است و از لحاظ آکادمیک خوب عمل نمی کنند، تعلق نمیگیرد. دانشگاههای ضعیف در ورزش از بودجه محروم میشوند.
لنین و نیکو[۲۶] (۲۰۰۷)، در پژوهشی به مشکلات مالی ورزش دانشگاهی و نحوه جستجوی منابع مالی جدید از طریق متقاعد ساختن سازمانها و مؤسسات غیر انتفاعی، اقتصادی برای اختصاص بودجه ای برای ورزش دانشگاهی پرداخته اند واعلام کردند که از تجربیات دانشگاه آخن آلمان در رابطه با جمع آوری کمک مالی استفاده کردند تا از این طریق با کاهش مستمر بودجه ورزش دانشگاه مقابله شود.
فصل ۳
روش شناسی تحقیق
یکی از مزایای اصلی تکالیف کوتاه این است که به منزله قالب ترکیبی، این تکالیف میتوانند در آموزش مهارتهای مؤلفه یک فرایند بزرگتر تفکر انتقادی به کار روند.
-
- انجام تمرینات حل مسأله با بهره گرفتن از رسانههای عمومی:
یکی از جنبههای چالش انگیزتر آموزش تفکر انتقادی کمک کردن به شاگردان در درک مفاهیم و اصول انتزاعی مناسب است. استادان با ایجاد ارتباط بین افکار عینی هر روزه و مفاهیم انتزاعیتر و علمیتر باعث پرورش تفکر انتقادی میشوند. تمرینات حل مسأله موجود در مقالات مجله و روزنامه یکی از خلاقترین و بارآورترین شکلهای ایجاد چنین ارتباطی است.
-
- اجرای پروژههای خارج از کلاس:
طریقه دیگر کمک به شاگردان در استفاده از نظریه کلاس درس در تجربه عملی، تعیین پروژههای کوتاه برای انجام دادن در خارج از کلاس است. چنین تمریناتی به شاگردان فرصت میدهد که درباره تجربیات عینی فرد فکر و آنها را ارزیابی کنند.
-
- توجه به شبیهسازی:
یکی از ضعف های تکالیف نوشتاری فقدان دنیای واقعی آنهاست.خیلی از رشتههای تحصیلی به ایجاد شبیهسازی پرداختهاند. هرچه وضعیت شبیهسازی شده واقعگرایانهتر باشد. شاگردان بیشتر مجبور میشوند که با مشکلات واقعی دست به گریبان شوند(همان،۸۴)
۲-۱-۶- سنجش تفکر انتقادی
با توجه به نبود یک اجماع نظر روی تعریف تفکر انتقادی، تعیین مقیاس ها و معیارهای لازم برای سنجش تفکر انتقادی، کاری دشوار است. تاریخچۀ موجود دربارۀ سنجش تفکر انتقادی عمدتاً مباحث فلسفی و پداگوژیکی هستند تا مطالعات کاربردی و قابل اندازه گیری. از ۱۱ ابزار موجود که مدعی اندازه گیری تفکر انتقادی هستند، ۱۰ تا از آنها مهارت های عمومی تفکر انتقادی را اندازه می گیرند و فقط یک مورد، تمایلات و عادت های ذهنی تفکر انتقادی را مورد ارزیابی قرار می دهد.
در سنجش تفکر انتقادی، همسو با مبانی نظری لازم است هر دو مؤلفۀ آن یعنی مهارت ها و نگرش ها سنجیده شود. آرترز، بولن و دورکس (۱۹۹۷) سنجش جامعی را پیشنهاد کردند که شامل سه مؤلفه اصلی است: دانش، مهارت ها و تمایلات تفکر انتقادی. بلانتر و فرازیر (۲۰۰۲)، آزمون های استاندارد شدۀ چند گزینه ای تفکر انتقادی را همراه با سنجش مبتنی بر عملکرد پیشنهاد کردند. همچنین آنجلو (۱۹۹۵) ارزشیابی مداوم یادگیری های دانش آموزان را مطرح ساخت که طی آن رشد توانایی های تفکر انتقادی ویژه مانند فراشناخت، تجزیه و تحلیل، ترکیب، استنباط و حل مسأله مورد بررسی قرار می گیرد.
با وجود این، همواره این پرسش مطرح است که کدامیک از ابزارها می تواند برای سنجش بهتر کیفیت مهارت های تفکر سطح بالا مورد استفاده قرار بگیرد. آزمون های تفکر انتقادی، معمولاً یکسان نیستند و برخی از این آزمون ها برای کاربردهای خاص مناسب تر از بقیه هستند. انیس و نوریس در راستای کمک به انتخاب آزمونی مناسب برای هدفی ویژه، راهنمای هفت مرحله ای را فرمول بندی کرده اند:
به طور دقیق به دستورالعمل، مقوله ها و راهنمای نمره گذاری توجه نمایید.
از خودتان آزمون بگیرید و پاسخ های خودتان را با راهنمای آزمون مقایسه کنید.
متقاعد شوید که راهنمای نمره گذاری آزمون معقول و منطقی است، اما انتظار نداشته باشید که به طور کامل به همۀ مقوله های آزمون هم رأی و موافق باشید.
مکرراً از خود بپرسید که این آزمون جنبه های تفکر انتقادی را می سنجد.
برای انتخاب آزمون های تفکر انتقادی موضوع ـ خاص، از خودتان بپرسید که آیا این آزمون به قدر کافی آن جنبه را پوشش می دهد.
برای انتخاب آزمون های تفکر انتقادی جامع، از خود بپرسید که آیا این آزمون به یک شیوۀ متعادل و متوازن تفکر انتقادی را پوشش می دهد که به آن آزمون تفکر انتقادی جامع گفته می شود.
دستورالعمل آزمون را بخوانید و به اطلاعات آماری آن توجه کنید، اما به خاطر داشته باشید که ناشران آزمون ها در تصمیم گیری دربارۀ اطلاعاتی که منتشر شوند و اطلاعاتی که نباید منتشر شوند، همواره تعارض منافع دارند. اگر چه ممکن است خود شخص آزمون تفکر انتقادی بسازد، ولی احتمالاً از نظر کیفیت پایین تر از آزمون های تجاری موجود خواهد بود، چرا که این آزمون ها سال ها، مراحل پالایش را طی نموده اند. مطمئناً هنگام اجرای پژوهشی که نیازمند سنجش تفکر انتقادی است، استفاده از یک آزمون تجاری قابل قبول و کاربردی به نتایج معتبرتری می انجامد.(نیستانی و امام وردی،۱۷۰:۱۳۹۲)
۲-۱-۶-۱- شیوه های سنجش تفکر انتقادی
سنجش تفکر انتقادی می تواند به روش های چند گزینه ای و یا مشاهده، مصاحبه و آزمون های انشایی با پرسش های باز پاسخ انجام گیرد. روش های دوم احتمال نتایج با ثبات را افزایش می دهند. و شواهد حاکی از آن است که چنین روش هایی، توانایی تفکر انتقادی را بیشتر و بهتر منعکس می سازند (میلر و همکاران، ۱۹۹۳،به نقل از نیستانی،۱۳۹۲).
اما به نظر می رسد که اکثر آزمون های تفکر انتقادی تجاری موجود اساساً دارای آزمون های چندگزینه ای هستند و دانش عمومی تفکر انتقادی را می سنجند و معمولاً دارای یک موضوع خاص نیستند. هر چند که آزمون های مهارت پژوهش شامل بخش هایی است که تفکر انتقادی را در حوزۀ علوم و مطالعات اجتماعی می سنجند(انیس و نوریس، ۱۹۸۹،همان)، با این حال، اکثر این آزمون ها بسیار جامع و گسترده هستند و فقط تعداد کمی به یک زمینۀ خاص از توانایی های تفکر انتقادی می پردازند.
بنابراین شیوه های سنجش تفکر انتقادی به دو دلیل اصلی باید مورد توجه واقع شود. اول این که ابعاد شناختی و عاطفی یکسان نیستند و بنابراین سنجش تمایلات و مهارت های تفکر انتقادی در یک آزمون واحد بسیار مشکل است. بسیاری از ارزیابی های کنونی بر سنجش مهارت های تفکر انتقادی متمرکز هستند نه بر تمایلات.
دوم این که اشکال متفاوت سنجش تفکر انتقادی می تواند نتایج آزمون را تحت تأثیر قرار دهد (هالپرن ،۲۰۰۳،همان). پژوهش بریجمن و موران (۱۹۹۶) نشان داد که مردان و زنان در سؤالات انشایی باز پاسخ و چندگزینه ای به طور متفاوتی عمل می کنند. زنان در آزمون های انشایی و مردان در آزمون های چندگزینه ای بهتر عمل می کنند.
به طور کلی برای سنجش مهارت ها و تمایلات تفکر انتقادی می توان شکل های متفاوت و گوناگونی را به کاربرد، نظیر پرسش های انشایی و بازپاسخ، چندگزینه ای و چندرتبه ای، مشاهده، مصاحبه، خودگزارشی، سنجش متفاوت، سر فصل و نقشۀ مفهومی که در ادامه به توضیح هر کدام از آنها می پردازیم.
سؤالات چندگزینه ای
بسیاری از آزمون های تفکر انتقادی تجاری، شکل چندگزینه ای دارند، چرا که به مربیان کمک می کند که در یک مدت زمان کوتاه، اطلاعات را جمع آوری نمایند. معمولاً آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا (فاشین ۱۹۹۰،همان) و فرم سنجش تفکر انتقادی واتسون ـ گلاسر دو آزمونی هستند که اغلب در پژوهش ها مورد استفاده قرار می گیرند. آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا برای دانش آموزان دبیرستانی سرآمد به کار می رود در حالی که سنجش تفکر انتقادی واتسون ـ گلاسر برای دانش آموزان پایۀ نهم و بالاتر به کار می رود. سطح X آزمون تفکر انتقادی کُرنل (انیس و میلمن ،۱۹۸۵،همان) که شامل ۷۱ سوال است برای دانش آموزان پایۀ چهارم تا سال اول کالج استفاده می شود. شکل چندگزینه ای نمی تواند جزئیات فرایند تفکر و وضعیت تمایلات دانش آموزان را نشان دهد (بیر ۲۰۰۱،همان).
چندرتبه ای
فیشر (۲۰۰۱،همان) معتقد است که برای سنجش تفکر انتقادی، معلمان می توانند از سؤالات چندرتبه ای استفاده نمایند. معلم می تواند سؤالات را مطرح کرده و سپس پاسخ های دانش آموزان را جمع آوری کند. در این آزمون از دانش آموزان خواسته می شود که استدلال های خوب و ضعیف را شناسایی کرده و آنها را از قوی ترین تا ضعیف ترین رتبه بندی نمایند. شاید با بهره گرفتن از این روش ساخت و نمره گذاری سنجش، آسان تر باشد.
آزمون های انشایی و بازپاسخ
سؤالات بازپاسخ و انشایی می توانند اطلاعات بیشتر و چشم اندازهای متفاوتی را در مقایسه با سایر اشکال آزمون ها فراهم نماید، اما نمره گذاری این آزمون ها بسیار زمان بر است (اندرو و تیشمن، ۱۹۹۵،همان). به علاوه بسیاری از این آزمون ها فاقد پایایی در نمره گذاری هستند. شکل سؤالات باز پاسخ برای سنجش تمایلات توصیه نمی شود زیرا دانش آموزانی که توانایی نوشتن و خواندن خوبی ندارند، در این آزمون ها ضعیف عمل می کنند. در حال حاضر، آزمون انشایی تفکر انتقادی انیس و ویر (۱۹۸۵) یگانه آزمون منتشر شده ای است که برای دانش آموزان پایۀ هفتم کالج به کار می رود.
خود ـ گزارشی
برای سنجش تمایلات و مهارت های تفکر انتقادی می توان از خود ـ گزارشی استفاده کرد. به عنوان مثال تکنیک تفکر با صدای بلند را می توان برای سنجش مهارت های تفکر انتقادی به کار برد و برای سنجش تمایلات از پرسشنامه استفاده کرد. خود ـ گزارشی دانش آموزان می تواند بینشی از آموزش تفکر انتقادی فراهم کند، مخصوصاً زمانی که نتیجۀ خود ـ گزارشی از دید معلم عاری از تناقض است. در پژوهش رُز و کانوی (۱۹۸۶) نمرات آزمون دانش آموزانی که دورۀ مهارت های مطالعه را گذراندند، نسبت به دانش آموزانی که در انتظار گذراندن این دوره بودند بهتر نبود، با وجود این خود ـ گزارشی دانش آموزان حاکی از این بود که این برنامه برای بهبود مهارت های مطالعه آنها مفید بوده است. در این حالت دو نتیجۀ متناقض ممکن است از این دو استدلال ناشی شود. اول این که نمرات پیشرفت نمی تواند، به درستی پیشرفت و رشد دانش آموزان را نشان دهد، زیرا عملکرد دانش آموزان متاثر از عوامل زیادی چون انگیزش شخصی است. دوم این که فواید گذراندن برنامۀ مهارت های مطالعه فوراً در نمرات پیشرفت منعکس نمی شود. بی شک اگر رُز و کانوی، خود ـ گزارشی را به عنوان ابزار اندازه گیری به کار نمی بردند، به تناقض دیدگاه های دانش آموزان و نمرات آزمون پی نمی بردند.
در حال حاضر فهرست تمایلات تفکر انتقادی کالیفرنیا و سنجش انگیزش ذهنی کالیفرنیا ، ابزار های تجاری سنجش تمایلات تفکر انتقادی هستند. برای دانش آموزان دبیرستانی کالج و بالاتر به کار می رود و دارای سه سطح است که برای دانش آموزان کلاس ۱۲ و بالاتر به کار برده می شود.
نقشۀ مفهومی
نقشۀ مفهومی یکی از انواع سازمان دهنده های دیداری است. در نقشۀ مفهومی، پیکان ها (فلش ها) و مفاهیم کلیدی برای نشان دادن رابطۀ بین موضوع محوری و چند مفهوم کلی به کار گرفته می شوند. با بهره گرفتن از نقشۀ مفهومی معلم می تواند بفهمد که چه مقدار از دانش را دانش آموزان کسب کرده اند. همچنین معلم می تواند با مقایسۀ نقشه های مفهومی متفاوت قبل و بعد از آموزش آنچه را که دانش آموزان یاد گرفته اند به خوبی درک نمایند. برای یادگیری مهارت های تفکر، نقشۀ مفهومی یک راهبرد و ابزار آموزشی است.
استفاده از نقشۀ مفهومی برای سنجش تفکر انتقادی خالی از اشکال نیست. چرا که ساخت و نمره گذاری کردن یک نقشۀ مفهومی بسیار زمان بر است (هالپرن ۲۰۰۳،همان). به علاوه اکثر اوقات معلمان برای نمره گذاری کارهای دانش آموزان به کمک های متخصصان نیازمندند زیرا روابط بین مفاهیم بسیار پیچیده است و نمایش و نشان دادن یک نقشۀ مفهومی با کیفیت می تواند خیلی متفاوت باشد.
سرفصل
سر فصل، ابزار مفیدی برای طراحی برنامۀ آموزشی و ارزیابی پیشرفت دانش آموزان است. همچنین سرفصل به دانش آموزان کمک می کند تا انتظارات معلم را درک نماید. بر اساس دیدگاه بارون (۱۹۸۷) بهتر است که معلمان از دانش آموزان بخواهند تا در تدوین ملاک های تمایلات و مهارت های تفکر انتقادی مشارکت نمایند. استفاده از سرفصل که به وسیلۀ معلمان و دانش آموزان تدوین شده، مزایای زیادی دارد. اول این که هرگونه بدفهمی در طول بحث می تواند شفاف و اصلاح شود. دوم این که دانش آموزان احساس مالکیت پیدا می کنند. سوم این که دانش آموزان می توانند خودشان را با معیارها مطابقت دهند. به علاوه آنها ممکن است رفتارها را به موقعیت های واقعی منتقل سازند و نهایتاً اگر معلمان و دانش آموزان دربارۀ چگونگی بازشناسی رفتارهای تفکر انتقادی توافق داشته باشند، احتمال تغییر و اصلاح، افزایش می یابد.
۲-۱-۶-۲- ابزارهای سنتی سنجش تفکر انتقادی
سنجش تفکر انتقادی واتسون ـ گلاسر
قدیمی ترین و با نفوذ ترین آزمون تفکر انتقادی، سنجش تفکر انتقادی واتسون ـ گلاسر است. این آزمون یک آزمون چندگزینه ای است که برای اولین بار در سال ۱۹۳۰ به وسیلۀ گودوین واتسون و ادوارد. م. گلاسر تدوین شد.
با تمام تجدید نظرهای متنوعی که بر روی آزمون واتسون ـ گلاسر انجام شده است، این آزمون همچنان به عنوان آزمون تفکر انتقادی مورد استفاده واقع می شود و آزمون مشابهی وجود ندارد که هم طراز با این آزمون باشد. با وجود این، از نظر محتوا و مضمون، دامنۀ این آزمون محدود است (برگر، ۱۹۸۵، کراتیس، ۱۹۷۲، داولینگ، ۱۹۸۹،همان). به نظر هلمستر (۱۹۸۵)، این آزمون ابزاری نیرومند با پایایی مناسب است.
این آزمون بر روی دانش آموزان پایۀ نهم تا دانش آموزان ارشد کالج هنجاریابی شده است. بیشترین نسخه ای که از این آزمون مورد استفاده واقع شده، شامل دو فرم موازی A و B است و هر یک از این دو فرم برای ارزیابی جنبه های مشابه و یکسان تفکر انتقادی به کار می روند. هر دو فرم این آزمون، شامل ۵ خُرده آزمون است: ۱. استنباط، ۲.بازشناسی فرضیات، ۳. استنباط قیاسی، ۴. تعبیر و تفسیر، ۵. ارزیابی استدلال ها (انیس و نوریس، ۱۹۸۹). هر خرده آزمون شامل ۱۶ ماده است و در کل ۸۰ ماده در هر دو فرم وجود دارد. مواد این آزمون در فرم های جدیدتر و در جهت شفافیت بیشتر، کاربرد رایج تر و حذف کلیشه های جنسیتی و نژادی، بررسی و اصلاح گردیده اند (پیرسون، ۱۹۹۱،همان)
خرده آزمون ها شامل تعبیرو تفسیرها، اظهارات یا استدلال ها و مسائلی است که خود شخص در کار خود، در کلاس درس یا در مقالات، روزنامه ها و مجلات با آنها رو به رو است. اولین خرده آزمون یعنی استنباط برای این طراحی شده است که تعیین نماید که آیا شخص می تواند دربارۀ درست یا غلط بودن یک موضوع، نتیجه گیری نماید. در یک پاراگراف کوتاه به آزمودنی، شواهد و مدارک ارائه می شوند و به او آموزش داده می شود که به اطلاعات داده شده با دقت توجه کند، سپس یک سری نتایج احتمالی به او ارائه می شود و از او خواسته می شود تا دربارۀ هر یک از نتایج احتمالی تصمیم بگیرد که آیا آن نتیجه، درست است، احتمالاً درست است، غلط است یا اطلاعات کافی دربارۀ آن نتیجه، موجود نیست (انیس و نوریس، ۱۹۸۹،همان).
مشکلات این خرده آزمون مربوط است به دانش آزمودنی دربارۀ موقعیت توصیف شده در متن، علاقه و خلاقیت اشخاص و مقدار زمانی که فرد روی مواد آزمون صرف می کند. یک فرد با تجربه و خبره (ماهر) ممکن است به گزینه های متنوعی بیندیشد و گزینۀ اطلاعات ناکافی را انتخاب کند در حالی که در کلید آزمون، گزینه احتمالاً درست به عنوان پاسخ مدنظر است .
دومین خرده آزمون، توانایی شناسایی فرضیات اظهارنشده را مورد آزمون قرار می دهد. موضوعات در قالب تعدادی اظهار نظر ارائه می شود، به طوری که برخی چیزها در آن قابل درک نیستند. بعد از هر اظهارنظر یا ادعا، تعدادی فرضیه پیشنهادی، فهرست می شود. آزمودنی باید تعیین نماید که کدام یک از فرضیات درست است.