با استقرار فرماندهی انتظامی شرق استان تهران و حضور راهنمایی و رانندگی، امید آن می رفت تا وضعیت نصب دوربین های ورامین حل شود اما علیرغم تلاش های صورت گرفته، همچنان این مشکل پابرجاست و در برخی از ساعات شب ترافیک کلافه کننده ای در شهر ورامین ایجاد می شود.
شهرستان پیشوا اکنون بهعنوان نخستین شهرستان استان تهران در بحث راهاندازی دوربینهای امنیتی شهری در نقاط مهم معرفی شده و از این سیستمها توانسته برای پایش اطلاعات امنیتی مورد نیاز برای پیشگیری از وقوع جرم استفاده کند که به گفته مسئولان شهرستان پیشوا نقش مهمی در کاهش آسیب های اجتماعی و مدیریت عبور و مرور داشته است.
پس از شهرستان پیشوا، مسئولان قرچک دست به کار شدند و با پیگیریهای بعمل آمده، دوربینهای مداربسته کنترل ترافیک از سوی شهرداری قرچک در میادین اصلی شهر نصب شد.
شهرستان ورامین به دلیل نزدیکی به تهران و قرار گرفتن در مسیر عبور وسایل نقلیه ای عبوری از شهرستان های پیشوا و شهر های اطراف ، همواره با حجم وسیعی از وسایل نقلیه روبرو است.
عبور این حجم از خودرو از شهر ورامین باعث بروز ترافیک در ساعات ابتدایی و انتهایی روز می شود که این امر مشکلات زیادی را برای رانندگان و نیز شهروندان به وجود آورده است. اکنون نصب دوربین های شهری در مناطق و خیابان های شلوغ و پرازدحام شهر ورامین می تواند هم نقش بازدارندگی برای مجرمان داشته و هم در صورت وقوع جرم دست پلیس را برای اعمال قانون باز نگه دارد. همچنین دوربین های شهری یک سند انکارناپذیر برای محکومیت مجرمان است و هیچ مجرم و متهمی با دیدن تصاویر ارتکاب جرم خود، نمی تواند آن را انکار کند. از ۱۶ دوربینی که برای نصب در ورامین در نظر گرفته شده است، شش دوربین در نقاط مختلف شهر راه اندازی شده و اکنون تلاش داریم تا ده دوربین باقی مانده را هر چه سریعتر راه اندازی کنیم. قطعا دوربین های شهری نقش غیر قابل انکاری در مدیریت و بهبود وضعیت شهری دارد که امید است با تلاش مسئولان هر چه زودتر این مهم در شهر ورامین انجام گیرد.
۳-۲-۱-مواد مخدر در منطقه ورامین
بروز تنوع طلبی، لذت طلبی افراطی، کاهش کنترل و نظارت اجتماعی بهویژه از سوی والدین و ضعف اعتقادات دینی برخی جوانان و نوجوانان از دلایل عمده گرایش به مواد مخدر است. تاثیرپذیری اجتماعی از فشار دوستان ناباب، ضعف مهارتهای ارتباطی، کمبود امکانات برای غنی سازی اوقات فراغت و کمبود اطلاعات در مورد عوارض اعتیاد نیز از دیگر عوامل گرایش به مواد مخدر هستند.
شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر شرق استان تهران در ورامین مستقر شد. این شورا برای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر شرق استان تهران در جنب پارک ۱۵خرداد ورامین استقرار یافت.
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی تاکنون با افتخار بیش از ۳ هزار و ۷۶۰ شهید و ۱۲ هزار جانباز در راه مبارزه با مواد مخدر تقدیم کرده است.شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر شهرستان ورامین متشکل از سه کمیته فرهنگی، مقابله و پیشگیری است که مسئولیت کمیته مقابله با این اداره است، اما در عرصه پیشگیری و آموزش و درمان این معضل اجتماعی هم ورود شده، کارگاههای آموزش فراوانی در سطح مدارس، مساجد و کارکنان دولت برگزار می شود. در سال ۹۱ بیش از ۱.۵ تن مواد مخدر در شرق استان تهران کشف شد که ۹۰۰ کیلوگرم آن مربوط به شهرستان ورامین است. ۴۳۶ کیلوگرم تریاک، ۵۰کیلوگرم حشیش که در تانکر روغن نباتی جاسازی و به بهانه کارخانه روغنکشی حمل میشد، هشت کیلوگرم هرویین از باند نامردها و ۲۴ کیلوگرم شیشه در شهرستان ورامین کشف شد. در سه ماهه اول سالجاری نسبت به سه ماه اول سال ۹۱ کشفیات تریاک ۲۳۰ درصد افزایش، کشفیات حشیش ۶۳۹۷ درصد افزایش، کشفیات هرویین ۷۵۶۳ درصد افزایش و کشفیات شیشه ۴۱۱ درصد افزایش داشته، اما به شدت کاهش کشفیات کراک داشتیم و این نشان از تغییر الگوی مصرف مواد مخدر شده است. در کل کشفیات مواد مخدر در شهرستان ورامین ۱۰۷ درصد رشد نسبت به مدت مشابه سال گذشته داشته است.( چناری، ۱۳۹۲،ص۵۳)
همچنین پاکسازی چند نقطه آلوده این شهرستان با تلاش ماموران نیروی انتظامی انجام شده است.در اجرای پاکسازی نقاط آلوده و تشدید مقابله با توزیعکنندگان موادمخدر ماموران انتظامی و پلیس تخصصی شهرستان ورامین با هماهنگی مقامهای قضایی طرح پاکسازی نقاط آلوده را در چند نقطه از این شهرستان از جمله داودآباد ، شهرک گلها در قرچک، کهنه گل و … به مرحله اجرا در آوردند. این طرح به منظور پاکسازی نقاط آلوده از حیث خلافکاران اجرا شد و اکیپهایی از پلیس آگاهی، موادمخدر، اطلاعات، یگان امداد و کلانتریها در اجرای آن مشارکت داشتند.
در یکی از این ماموریتها، پاتوق خرید و فروش موادمخدر در شهرک گلها شناسایی و طی یک عملیات ضربتی دو نفر دستگیر و مقداری موادمخدر از نوع تریاک ، ترازوی توزین دیجیتالی و یک دستگاه خودرو کشف شد. در این اجرای این طرح ۴۰۹ دستگاه وسیله نقلیه به دلیل ایجاد ناهنجاریهای صوتی و عدم ارائه مدارک لازم توقیف و ۲۶ نفر از معتادان ولگرد و مزاحم و فروشنده موادمخدر ، ۱۱ سارق ، دو جاعل اسناد و مدارک نیز دستگیر شدند.( قاسمآبادی،۱۳۹۲،ص۶۵)
۳-۳-قلمرو گرایش به اعتیاد
به طور کلی علل گرایش به اعتیاد را می توان در دو حیطه درونی و بیرونی که شامل سه قلمرو فردی، خانوادگی و اجتماعی است مطرح کرد:
۳-۳-۱-حیطه درونی
بسیاری از روان شناسان علل رفتارهای انحرافی را بر حسب نقص شخصیت فرد کجرو توجیه می کنند و بر این باورند که برخی از گونه های شخصیت، بیشتر از گونه های دیگر، گرایش به تبهکاری و ارتکاب جرم دارند. علل فردی گرایش به اعتیاد بیشتر بر مبنای نظری دیدگاه های روان شناختی متکی می باشند. با دانستن عواملی که فرد را در معرض خطر اعتیاد قرار می دهند، می توان افراد در معرض خطر را شناسایی کرد و برای پیشگیری از ابتلای آنان به اعتیاد، برنامه ریزی های دقیق و مؤثر انجام داد.
الف. مشکلات روانی:
گروهی از افراد که بعضاً ضعیف النفس هستند، قدرت مقابله با مشکلات و ناکامی ها را ندارند و اعتیاد را راه نجات خود تلقّی می کنند؛ برای رهایی از ناراحتی ها، فشارهای روانی، بی اعتمادی به خویشتن و رفع هیجانات درونی در جستوجوی پناهگاهی امن، به مواد مخدّر و یا مصرف داروهای روان گردان پناه می برند. این افراد فکر می کنند که با مصرف مواد از گرفتاری های زندگی رهایی می یابند و دنیا را به نحو دیگری مشاهده می کنند؛ زیرا حالت تخدیری دارو و مواد مخدّر سبب می شود که تا مدتی فرد معتاد نسبت به مسائل، مشکلات و واقعیت های زندگی بی تفاوت باشد. همین فرار از زیر بار مشکلات فردی، عامل عمده برای کشش افراد به طرف مواد مخدّر است(فرجاد، ۱۳۶۵، ص ۱۴۳)
یک دسته از افرادی که بیشتر در معرض اعتیاد به مواد مخدّر قرار می گیرند افراد افسرده هستند. به عقیده برژه افسردگان بیشترین و مهم ترین بخش معتادان را تشکیل می دهند. افراد افسرده ضعف روانی دارند و به نوعی احساس خلأ شخصیتی می کنند. آن ها به تصور خودشان، توان لذت بردن از دنیا را ندارند، همواره احساس ناتوانی و خستگی می کنند و خود را تهی از هرگونه توان و احساس مطلوب می دانند. به عقیده سیدنی کوهن، چنین افرادی ممکن است با مصرف مواد در جستوجوی جادویی برآیند که به دردهایشان پایان بخشد و خلأهایی را که در خودشان احساس می کنند رفع و نقص شخصیتشان را برطرف کنند(موسی نژاد، ، ۱۳۸۱، ص. ۲۱۸)
تبیین های روان شناختی بر تفاوت های فردی اشخاص در شیوه تفکر و احساس درباره رفتار خویش تأکید دارند؛ تفاوت هایی که می تواند به شکل تفاوت هایی ظریف و جزئی در رفتار برخی افراد با افراد متعارف یا حتی در قالب اختلالات وخیم شخصیتی ظاهر شود و برخی افراد را به سبب عللی مانند افزایش خشم و عصبانیت، کمی وابستگی و تعلق خاطر به یکدیگر، یا تمایل به خطر کردن و لذت جویی با شدت بیشتری مستعد ارتکاب رفتارهای کجروانه سازد(سلیمی و داوری، ۱۳۸۰، ص ۴۰۶(
یکی از تبیین های روان شناختی که بر نارسایی های شخصیتی تأکید دارد، تبیین فروید است. فروید ساختار شخصیت را شامل سه لایه «نهاد»، «من» و «من برتر» می داند. «نهاد» همان نفس اماره و سرچشمه نیروی نفسانی می باشد که هیچ گونه قید و بندی نمی شناسد. «من» هسته اصلی شخصیت و مبیّن آموزش و فراگیری واقعیات زندگی است. این بخش پیونددهنده «نهاد» و «مَن برتر» و ـ به اصطلاح ـ دروازه بان شخصیت است.
«مَن برتر» شامل ارزش های اخلاقی و وجدانی فرد است که به تدریج با آموزش و پرورش و تأثیر عوامل محیطی ایجاد می شود. فروید معتقد است که عرصه زندگی انسان صحنه کشاکش دو نیروی «نهاد» و «مَن برتر» می باشد. زمانی رفتار انحراف آمیز پیش می آید که «نهاد» در مبارزه با «مَن برتر» پیروز گردد(کوئن، ثلاثی، ۱۳۷۸، ص ۱۶۳)
ژان برژه معتادان را از نظر شخصیتی و روانی به معتادان با ساختار «روان نژند»، «روان پریش» و «افسرده» حال تقسیم می کند. اما به طور کلی، تقسیم بندی دیگری وجود دارد که بیشتر روان شناسان پای بند آن هستند و آن تقسیم شخصیت معتاد به «نوروتیک»، «پسیکوتیک» و «سازمان نیافته» است.
معتادان «نوروتیک» خودآزار و دیگرآزارند و دارای اختلال در روابط عاطفی و خانوادگی می باشند. از نظر روانی، این افراد با مصاحبه و رویارویی و نیز از طریق همدلی، اعتماد و اطمینان بخشیدن به آن ها باید تحت درمان قرار گیرند.
معتادان «پسیکوتیک»، واقعیت گریز هستند، روانکاوی این گروه و کنترل پرخاشگری در آن ها بهترین راه درمان این گروه محسوب می گردد. معتادانی که دارای رفتار «سازمان نیافته» هستند، قادر به برقراری ارتباط با واقعیت ها نیستند و ناکامی های خود را معلول محیط اجتماعی و خانوادگی دوران کودکی خود می دانند و بسیار خیالپرداز هستند. این گروه نیز از طریق روانکاوی فردی و گروهی تحت درمان قرار می گیرند(رضایی،۱۳۸۲ ص ۳۶ـ۳۷)
می توان نتیجه گرفت که هرگاه رشد روانی فرد به موازات رشد جسمی او انجام نگیرد و شخصیت فرد تکامل نیابد، فرد در معرض و هجوم بیماری ها و اختلالات روانی قرار می گیرد و به فردی بی اراده، تلقین پذیر و بی عاطفه تبدیل می شود. در این هنگام در معرض خطر کجروی و انحراف واقع می شود، که اعتیاد به مواد مخدّر یکی از این انحرافات می باشد. این گونه افراد به دلیل عدم تکوین شخصیت نمی توانند ارزش های اخلاقی را بپذیرند و به آسانی نمی توانند خود را با محیط سازش دهند. علاوه بر آن، دچار مشکلات احساسی و عاطفی می گردند. در نتیجه، زمینه مناسبی برای اعتیاد به مواد مخدّر در چنین افرادی به وجود می آید. برای مثال، افراد عقب مانده ذهنی به دلیل اینکه خطر ناشی از اعتیاد را نمی دانند و شخصیت تلقین پذیری دارند، تحت تأثیر تلقین دیگران و با همنشینی افراد معتاد به طرف اعتیاد کشانده می شوند.( داوری، ۱۳۸۱، ص ۴۸ـ۵۰)
براساس دو دیدگاه می توان این نتیجه را گرفت که برخی از سلائق درون انسان از طریق وراثت شکل گرفته اند و برخی دیگر با توجه به اصل اعتیاد و تکرار، در فرد نهادینه شده اند (یعنی در اثر تکرار، وی بدان ها معتاد شده است و همان ها اساس سلیقه ی او گشته اند) اما آنچه دراین میان مهم است مسألهی چگونه تغییر دادن این ذائقه ها و سلیقه های نهادینه شده است.
چنانکه پیش تر مطرح شد گروه نخست معتقدند تغییر سلائق، تقریبا امری غیر ممکن است و در مواردی هم که رخ می دهد بسیار سطحی است و مربوط به ذهن خودآگاه فرد می شود نه اینکه امری درونی و روانی باشد. لیکن گروه دیگر مسأله ی خودآگاهی را به شکل دیگری شرح و بسط می دهند و آن، این است که خودآگاهی فرد در تغییر سلیقه ی او، در حقیقت نقش یک انگیزهی بسیار قوی را بازی می کند اما پس از تغییر سلیقه، دیگر به عنوان یک عنصر فعال به کار نمی رود. ایشان از این مسأله تحت عنوان «خودانگیزگی» یاد می کنند.
منظور از خودانگیزگی آن است که فرد با توجه به دریافت منطقی خود از سلائق و ذائقه هایی که می پندارد به ضرر او درونش نهادینه شده اند، اقدام به دفع آنها یا تغییر آنها بر اساس اصل اعتیاد و تکرار کند؛ بدین شرط که پس از تغییر، دیگر خودآگاه و الزامی در سوق دادن خود به امر مورد نظر در میان نباشد.
برای مثال، شخصی به نوعی از موسیقی علاقه مند است. وی پس از مراجعه به روان شناس خود درمی یابد که شنیدن آن نوع از موسیقی عموما برای آدمی مضر است و مثلا ایجاد اضطراب و روان پریشی می کند. بنابراین او سعی می کند اندک اندک شنیدن آن را قطع کند و در عوض به گوش دادن گونه ی دیگری از آهنگ ها بپردازد. وی در صورت استمرار دراین امر، بر اساس اصل اعتیاد و تکرار موفق خواهد شد گونهی جدید را وارد دایرهی علاقه مندی های خود کند. پس از طی این مرحله، او دیگر نیازی به خودآگاهی در ملزم ساختن خود به شنیدن موسیقی مورد بحث ندارد بلکه دیگر این امر، درون وی به عنوان یک سایق روانی و ناخودآگاه در آمده است.
در واقع هنگامی می توان به یقین گفت که مسألهی تغییر سلیقه در فرد با موفقیت صورت پذیرفته که دیگر هیچگونه اجباری از طریق ذهن خودآگاه وی برای گرایش به گونه ی جدید در میان نباشد و گرایش او صرفا درونی و روانی و برای کسب لذت باشد(همان
.
۳-۴-تبیینهای زیست شناختی
تبیین های زیست شناختی را می توان به دو حیطه تبیین های حاکی از اختلالات بدن و تبیین های ژنتیک تقسیم کرد. تبیین های زیست شناختی، عوامل جسمی و زیستی را عامل پیدایش کجروی می شمرند. به نظر آن ها مجرمان و تبهکاران دارای ساختمان زیستی خاص هستند و با دیگران به لحاظ زیستی متفاوت می باشند؛ یعنی بین نقص بدنی و گرایش به انحرافات اجتماعی رابطه نزدیکی وجود دارد. روان پزشکان نیز ابتلا به بیماری ها و اختلالات روانی را ناشی از ضایعات وارد بر مغز می دانند. بر این اساس، عواملی مانند: ارث، کروموزوم ها، ژن ها، ابتلا به بیماری ها، جنسیت، سن و نژاد به نوعی عامل رو آوردن فرد به اعتیاد معرفی می شود.( داوری ،۱۳۸۱، ص ۴۷و۴۸)
لامبروزو، پدر نظریه زیستی، معتقد است مجرمان، خصایص انسان های ابتدایی و وحشی را دارا می باشند. به عقیده وی، ویژگی های جسمی و ظاهری وجود دارد که مجرمان را از بقیه انسان ها جدا می کند.( ممتاز، ۱۳۸۱، ص ۳۷ و ۳۸)
دیدگاه جانی زادگان در این بخش قرار می گیرد. آنان معتقدند برخی افراد «جانی مادرزاد» می باشند و خواه ناخواه مرتکب انحرافات اجتماعی می شوند. آن ها دارای علایم بدنی می باشند که از دیگران متمایزند. علایم مزبور عبارتند از:
۱-داشتن پشتی خمیده، دندان های غیرعادی
۲-داشتن دید بسیار قوی و علاقه مندی شدید به خونریزی
۳- عدم تغییر رنگ در مواقع هیجان و شرم
۴- داشتن خصوصیات معکوس جنسی
۵- بی تفاوت در مقابل درد
۶- احساس پیری در جوانی به دلیل ترشح نادرست غدد داخلی.( ستوده، ۱۳۹۰، ص ۸۹ـ۹۱)
برخی از این متفکّران بر نقش وراثت و کروموزوم ها تأکید دارند و معتقدند اغلب افراد تبهکار دارای تفاوتی در ژن ها می باشند. (افرادی که جنایتکار به دنیا می آیند الگوی کروموزوم xyy دارند.) (کوئن، همان، ص ۱۶۲و۱۶۳)برخی نیز معتقدند بین تیپ جسمی افراد و گرایش آن ها به جرم رابطه وجود دارد؛ مثلا، در تیپ شناسی شلدون، افراد به سه دسته چاق، عضلانی و استخوانی تقسیم می شوند. وی معتقد است: افراد چاق مهربان، افراد عضلانی زورگو (و اغلب بین این افراد جرم بیشتر به چشم می خورد) و افراد استخوانی گوشه گیر و حساس می باشند.( همان، ص ۸۹ـ۱۰۱) پژوهش درباره رابطه انحراف آمیز و الگوهای توزیع کروموزوم ها، هنوز هم انجام می گیرد.
ب. کنجکاوی:
عده ای با شرکت در مجالس دوستانه زمانی که می بینند دیگران از مواد مخدّر استفاده می کنند حس کنجکاوی در آن ها تحریک شده، به مصرف مواد گرایش پیدا می کنند. این امر منجر به مهیا شدن زمینه اعتیاد در فرد می شود؛ زیرا ممکن است با اولین مرتبه استفاده در فرد احساس مثبتی ایجاد گردد و باعث تکرار این عمل شود. البته آن ها غافل از این هستند که این نوع لذت ها زودگذر و خانمانسوز می باشند.
دسته ای از افراد نیز برای کنجکاوی و ارزیابی خودشان با تصور اینکه با یکبار مصرف معتاد نمی شوند، و گاهی حتی برای اینکه قدرت خودشان را به دیگران ابراز دارند به مصرف مواد مخدّر تن می دهند. احتمال معتاد شدن این افراد نیز بسیار است.
ج. ضعف اراده:
اراده عامل حرکت فرد می باشد. پس باید با منطق و شرع همسان باشد و با بهره گرفتن از تربیت و آموزش صحیح تقویت شود. فردی که با مشاهده یک عمل خلاف شرع و موازین اجتماعی با قاطعیت تمام در مقابل آن ایستادگی می نماید، از خود تزلزلی نشان نمی دهد و هدف خود را در زندگی به طور قطعی انتخاب می کند دارای اراده ای قوی می باشد. اما اگر فرد دچار اراده ضعیف بوده و برنامه خاصی برای زندگی خود نداشته باشد، اولا، دچار نوعی سردرگمی و خستگی روحی می شود و ثانیاً، ممکن است در مقابل هر انحرافی پاسخ مثبت دهد. در این صورت، نه تنها شخص نمی تواند مانع انحراف دیگران شود، بلکه خود نیز دچار انحراف می گردد. این مسئله در اعتیاد فرد اهمیت بسزایی دارد.
د. رهایی از زندگی عادی:
تقریباً انجام هر کاری بدون توجه به باورهای ذهنی و نیروهای درونی شخص انجام دهنده غیرممکن است. زمانی که یک تبدّل به مفهوم دقیق کلمه در خاستگاه فلسفی ذهنی صورت می گیرد، باور روانی و انگیزه ای، که از آن گرایش به مواد مخدّر تعبیر می کنیم، ایجاد می شود. فرد دایم مشکلات و موقعیت خود را ارزیابی و داوری می کند. این داوری نوعاً شخصی بوده و بر اساس دانش و فرهنگ تربیتی و فکری شخص داوری کننده صورت می پذیرد. حقیقت آن است که اعتیاد، همچنان که از نامش پیداست، اگرچه خود، صورت عادت دارد، اما برای شکستن یک عادت دیگر انجام می گیرد. یکی از بارزترین علل گرایش به مصرف مواد مخدّر در جوامع صنعتی پیشرفته شکستن عادت ناشی از حیات عادی فردی است که در بستر زمان، صورت تکرار ملال آور به خود می گیرد.
بر اساس آماری که به دست آمده، قریب هشتصد هزار نفر از معتادان (از جمع دو میلیون نفر)، معتادان تفنّنی هستند که متأسفانه آمار سرآمدان علم و دانش در این طبقه زیاد می باشد.( قنبری، ۱۳۷۹، ص ۱۸۴)
اعتماد به همکاران با حمایت سازمانی بسیار مرتبط بوده و به تامین نیازهای اجتماعی عاطفی کارمند ورضایت شغلی کارمند ارتباط دارد.
۲۰۰۴
فرس و همکاران
اعتماد به همکاران، ارتباطی مثبت با رضایت شغلی، تعیین سازمانی و حمایت سازمانی دارد.
۱۹۸۰
کوک و وال
اهمیت رهبری را بیان میکند که نه تنها نقش مهمی در بهبود درک موفقیت شغلی کارمندان ایفا کرده، بلکه بر رابطه بین اعتماد به همکار و رضایت شغلی موثر می باشد.
۲۰۰۳
آبرامس و همکاران
بین اعتماد حاکم بر سازمان با اثر بخشی، کاهش تعارض و در نهایت رضایت شغلی ارتباط وجود دارد.
۱۳۸۷
یوسفی و همکاران
رابطه مبادله ای ضعیف میان مدیر و کارمند نتواند رضایت شغلی را تحت الشعاع خود قرار دهد.
۱۳۸۸
رسولی و شهابی
اعتماد اجتماعی، اعتماد بین فردی، اعتماد تعمیم یافته، اعتماد به نهادها، مشارکت غیر رسمی و مشارکت مدنی رابطه مستقیم و معناداری با رضایت شغلی دارند.
۱۳۹۱
مطلق و همکاران
۵-۶- پیشنهاداتی در راستای نتایج تحقیق
دستاوردهای پژوهش حاضر در دو دسته پیشنهادات کاربردی و پژوهشگران آتی ارائه شده است.
۵-۶-۱- پیشنهادات کاربردی
با توجه به نتایج بدست آمده و تائید کلیه فرضیه ها و مشاهده ارتباط مثبت بین اعتماد به همکار، تبادل رهبر عضو و رضایت شغلی، موارد زیر پیشنهاد میگردد:
پیشنهاد می گردد شرایط در شرکت به گونه ای ایجاد شود که اطلاعات به راحتی بین کارکنان جریان داشته باشد و از انحصار اطلاعات مهم در اختیار گروهی خاص جلوگیری شود. زیرا چنین اتفاقی اعتماد بین همکاران را ازبین خواهد برد و موجب کاهش رضایت فرد از شغلش می شود.
پیشنهاد می شود فضای انجام کارهای سیاستمدارانه و همچنین اقدامات شایعه پراکنی از سوی برخی از کارگران و کارمندان شرکت، توسط مدیران و سرپرستان محدود گردد و از طریق آموزشهای فرهنگی و همچنین الگوسازی مدیران، به کارکنان و کارگران شرکت القا بشود که به منافع سایر کارکنان اهمیت داده شود و از این رهیافتها، فضای توام با اعتماد در شرکت حاکم بشود.
پیشنهاد می گرددسرپرستان بخشها و مدیران بخشخای مختلف شرکت با زیردستان خود تعامل نزدیک تری داشته باشند و از این طریق مشکلات موجود در محل کار را شناخته و درک درستی از شرایط کارمند یا کارگر به دست آورند و به صورت موثر در رفع مشکلات زیردستان اهتمام ورزند.
چنانچه ارتباطات مناسبی بین سرپرستان و کارکنان برقرار بشود به گونه ای که سرپرست یا مدیر استعداد، مهارت و توانایی فرد را به درستی بشناسد و از ایده های او در جهت ایجاد تغییرات در محیط و فرایند و شرایط کاری استفاده نماید، علاوه بر افزایش هماهنگی میان مدیران و زیردستان، رضایت شغلی کارکنان نیز تامین خواهد شد.
۵-۷- محدودیتهای تحقیق
هر محققی درمسیر جمع آوری اطلاعات و کسب نتایج مطلوب با مشکلاتی روبه رو می شود که لازم است آن ها را شناسایی کرده و درجهت رفع آن ها گام بردارد . انجام این تحقیق نیز با مشکلات متعددی مواجه بود که عمده آن ها عبارتند از:
۱- یکی از عمده ترین محدودیتهای این تحقیق استفاده از روش رگرسیون و همبستگی توسط نرم افزار SPSS می باشد که روابط و تاثیرات متغیرها به صورت دو به دو و با کنترل سایر متغیرها صورت می گیرد. در حالیکه با بهره گرفتن از روش معادلات ساختاری مجموعه ای از روابط بین متغیرها همزمان مورد بررسی قرار می گیرد.
۲- وجود متغیرهای متعدد بسیار بیشتر از آنچه در تحقیق حاضر در نظر گرفته شده است در ارتباط با رضایت شغلی که ممکن بود استفاده از آنها تغییراتی در نتایج به دست آمده از تحقیق به وجود آورد.
۳- محدودیت های اطلاعات کتابخانهای و میدانی در زمینه متغیرها.
۴- نتایج به دست آمده از این تحقیق مربوط به یک دوره زمانی است که داده ها در آن جمعآوری شده اند، گذشت زمان ممکن است سبب تغییر نتایج گردد.
۵- برای نمونه گیری از جامعه آماری پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. برای افزایش تعمیم پذیری می توان از روش های نمونه گیری طبقه ای نیز استفاده کرد. زیرا ممکن است طبقات مختلف کارکنان از نظر وظیفهای در زمینه رضایت شغلی الزامات متفاوتی را داشته باشند.
محدودیت زمانی جهت جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها.
۲/۳
PNC ( 7%)
۱/۳
PNC ( 10%)
۹/۲
PNC ( 13%)
نتایج آزمون پراش اشعه ایکس نشان می دهد که فضای بین لایه های خاک رس اولیه پس از سیلانه شدن افزایش داشته است که دلیل این افزایش را متورم شدن لایه ها در مولکول های حلال عنوان کردند. همچنین زمانی که پلی آکریل آمید به صفحات خاک رس ازطریق اصلاح کننده سیلانی متصل شده ، درفاصله بین صفحات تغییر چندانی مشاهده نشده است که دلیل این تغییر ناچیز را انجام واکنش های جفت شدن دربین مولکول های سه عاملی اصلاح کننده سیلانی در لبه خاک رس می دانند. در ادامه، اثردرصدهای وزنی خاک رس در نانوکامپوزیت را مورد بررسی قرارداده اند که برای نمونه PNC با ۱%خاک رس استفاده شده، پیکی مشاهده نکردند. این نتیجه بیانگر خوشه های کمتر درون ماتریس پلیمری وساختار ورقه ورقه شده نانوکامپوزیت نهایی است. برای نمونه PNC با ۳% خاک رس ، ۵۲/۲ =θ۲(معادل nm5/3) گزارش شده که افزایش قابل توجهی را نسبت به سایر نمونه ها از خود نشان داده است اما ساختار کاملا ورقه ورقه شده حاصل نشده است و بخشی از ساختار به صورت میان لایه ای باقی مانده است. درادامه، با افزایش درصد خاک رس مصرفی از فاصله بین صفحات کمی کاسته شده است که دراین مقاله به رابطه مستقیم بین افزایش غلظت خاک رس و بالارفتن شدت پیک در منحنی ها اشاره شده است.
از کلوزیت ۲۰A وکلوزیت ۲۰A گرافت شده تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی را منتشر کردند که نشان می دهد ذرات خاک رس سیلانه نشده بهم چسبیده هستند که منجربه ایجاد رطوبت دربین آنهامیشود. این در حالیست که ذرات خاک رس اصلاح شده با سیلان به طورنسبی از هم جدا شده اند که به نظر می آید واکنش سیلانه شدن توسط پیوند شیمیایی، جایگزینی گروه های سیلانی در لبه ها و اتصال به زنجیره های پلی آکریل آمید رابه همراه داشته است (دهیدروکسیلاسیون سطح)، که منجر به کاهش خواص آب دوستی خاک رس می شود.
هم چنین نتایج آزمون های گرما وزن سنجی و گرمایی دینامیکی- مکانیکی برای پلیمر خالص ونانوکامپوزیت های پلیمر/خاک رس اصلاح شده در درصد های مختلف راگزارش کرده اند. برای نمونههایی با میزان ۱ و۵ درصد وزنی از خاک رس در نانوکامپوزیت نهایی، دمای تخریب افزایش داشته است. در نمونه ۱۳درصدوزنی خاک رس در نانوکامپوزیت نهایی، ممکن است انعقاد اتفاق بیفتد اما باز هم دمای تخریب بالایی را نشان داده است. درتمام نمونه ها،در حدود دمای ۲۱۸-۱۹۶درجه سانتیگراد، ۳-۲% کاهش وزنی مشاهده شده که علت آن پیرولیز نمک های آلکیل آمونیومی در این دما عنوان شده است.
دمای انتقال شیشه ای(Tg) از دمای ۱۱۷ برای پلی آکریل آمید خالص به دمای ۱۷۸ برای نانوکامپوزیت با ۷% خاک رس اصلاح شده رسیده است. آنها به صورت تجربی، حبس شدن زنجیره های پلیمری میان لایه رفته درون فضای داخلی خاک رس و عدم تحرک بخش های زنجیر های پلیمری را عامل افزایش Tg می دانند. کاهش Tg برای نانوکامپوزیت با ۱۳% خاک رس اصلاح شده بیانگر خوشه ای شدن ذرات خاک رس متصل شده درون ماتریس پلیمری است که باعث افزایش حجم آزاد در ماتریس میگردد.
مدول و استحکام برای نانوکامپوزیت هایی با ۱و ۳ درصدوزنی خاک رس اصلاح شده نسبت به پلی آکریل آمید خالص افزایش داشته است که علت این افزایش را توزیع مناسب ذرات خاک رس درون ماتریس پلیمر و بر هم کنش قوی در بین خاک رس و پلیمر عنوان کرده اند. خواص دینامیکی- مکانیکی نانوکامپوزیت هایی با درصد های بالای خاک رس تقریبا برابر با پلی آکریل آمید خالص گزارش شده است که علت آن خوشه ای شدن ذرات خاک رس وعدم توزیع مناسب آنها درون ماتریس پلیمری است. پس مدول و استحکام تا درصد بهینه ای از خاک رس افزایش نشان می دهد و با افزایش درصد خاک رس مدول کاهش می یابد. آنها به طور کلی عنوان کرده اند که افزایش مدول و استحکام برای پلی آکریل آمید پایین و بالای دمای انتقال شیشه ای ، زمانی که مقدار کمی از خاک رس پیوند شده به کار رفته باشد افزایش مییابد.
در سال ۲۰۱۲، نیکولادیس و همکاران[۵۶] خاک رس سدیمی با نام تجاری کلوزیت Naرا با استفاده ازاصلاح کننده سیلانی ۳-متاکریلولوکسی پیروپیل تری متوکسی سیلان ونمک های آلکیل آمونیوم و آلکیل فوسفونیوم آلی کردند. سپس با بهره گرفتن از خاک های رس اصلاح شده، نانوکامپوزیت پلی متیل متاکریلات (PMMA)/خاک رس اصلاح شده (OMMT) رابه روش پلیمریزاسیون توده ای درجا تولید کردند. آنها عنوان کردند که مقدار نانوپرکننده، نوع اصلاح کننده آلی وروش تهیه بر روی خواص نهایی نانوکامپوزیت تهیه شده تاثیرگذار است.
بررسی نتایج آزمون پراش اشعه ایکس برای خاک رس خالص واصلاح شده درجدول ۲-۶ آورده شده است:
جدول ۲‑۶ نتایج آزمون پراش اشعه ایکس برای خاک رس اولیه و اصلاح شده[۵۶]
فاصله بین صفحات(nm)
نمونه
۱۸/۱
Closite Na
Pure MMT))
۸۳/۱
AA-MMT
(Alkyl Ammonium-MMT)
۷۳/۱
AP-MMT
(Alkyl Phosphonium-MMT)
۷۹/۱
SAA-MMT
(Silane Alkyl Ammonium-MMT)
۶۰/۱
SAP-MMT
(Silane AlkylPhosphonium -MMT)
به این ترتیب است که مراحل مختلف سلسله مراتب موجودات با یکدیگر اختلاف پیدا می کنند.در نتیجه،ملاک برای تفاوت درجه موجودات نوری است که هر یک دارد و این نور همان معرفت و آگاهی است.به این ترتیب جهان از نور اعلی پدیدار می شود،بی آنکه یک پیوستگی«مادی»و «جوهری»میان آن دو وجود داشته باشد.علاوه بر این،نور الانوار در هر یک از قلمروها خلیفه تا تمثیل ورمز مستقیمی از خود دارد،مانند خورشید در آسمان،آتش در میان عناصر و نور اسپهبدی در نفس آدمی،بدان صورت که در هر جا نشانه ای از او دیده می شود و همه چیز بر حضور او گواهی می دهد.»(نصر،۱۳۷۱،ص ۸۱ تا ۸۳)
«بنا به نظر سهروردی ،طبیعت نور امری بدیهی است زیرا تمام اشیاءبه کمک نور شناخته می شوند.نور مرکب است از توالی نامحدودی از انوار ممکن وابسته و هر نور علت وجودی نور است که پایین تر از آن قرار دارد.نور غایی که همان واجب الوجود است،از نظر سهروردی نور الانوار و علت نهایی همه اشیاء است.درست همانطور که نور را درجاتی از شدت و ضعف است،تاریکی نیز درجاتی دارد.گرچه او نور را به نسبت درجه وجود داشتن آن طبقه بندی می کند،لزوما ملاک تعیین مرتبه وجودی انوار این است که آیا آنها از وجود خود آگاهند یا نه.بنابراین،خود آگاهی ملاکی می شود برای مرتبه وجودی عالی تر،که در نظام حکمت اشراقی مستلزم درجه شدید تری از نور است.»(امین رضوی،۱۳۸۲،۶۳)
۲-۴۸ نور در نگارگری:
«نگارگر ایرانی یا خود صوفی و عارف بود و یا زمینه فکری اش،از طریق الفت با شعر و ادب فارسی،به حکمت کهن ایرانی و عرفان اسلامی پیوسته بود.عرفا در تبیین سلسله مراتب وجود به عوالم سه گانه معقول،محسوس و مثالی معتقد بودند.آنان عالم معقول را جایگاه روح و عالم محسوس را جایگاه ماده می دانستند.
عالم مثال میان دو عالم معقول و محسوس قرار گرفته است،واقعیت مادی ندارد و صور برزخی بازتابی از بهشت و دوزخ در آن ظاهر می شوند.این صور را «معلقه»می نامیدند؛زیرا بستر مادی معینی ندارد و لطیف و اثیری اند.
بر اساس این معرفت،نگارگر ایرانی هرگز در پی بازنمایی طبیعت نبود،بلکه می کوشید اصل و جوهر صور طبیعی و طرح متجلی در باطن خویش را به تصویر در آورد.بدین سان در نگاره ی او نه زمان و مکان معینی مجسم می شود،نه نمودی از کمیت های فیزیکی بروز می کند و نه قوانین رویت جهان واقعی کاربرد دارند.کوه و درخت و آدم و پرنده ی او نیز بیشتر صور نوعی آرکتیپ هستند تا شکل های تقلید شده از طبیعت.حتی واقعیتگرانی چون کمال الدین بهزاد واقعیت را از طریق نشانه ها بیان می کنند.(پاکباز،۱۳۸۵،ص۵۹۹)
«فقدان سایه در نگاره های ایرانی،این نکته را معلوم می دارد که آنان از عالم جبروت،که انعکاسی است از نور الهی،نشأت می گیرند.در زیر عالم پدیده ها،عالم سایه ها قرار دارد و به این جهت است که پرسپکتیو در نگارگری نادیده گرفته شده است،زیرا پرسپکتیو،پدیده ای محسوس و دور از عالم جبروت است.لذا این تصاویر،بعد سوم را به گونه ای تخیلی و مصنوعی و به صورتی واضح و روشن،توصیف می کنند،به گونه ای که حس کشف شخصی از بین می رود.در واقع پرسپکتیو در نقاشی،نوعی خطای دید است که هنرمندان برای جبران آن به علم پرسپکتیو متوسل شده اند.اما در نگارگری ،این نقص از بین رفته و هنرمند،تنها به حقیقت هر چیزی نظر دارد.
از طرف دیگر معماری نیز،برای خلق سایه ها تخصیص داده شده است به این جهت که معماری،قسمتی از دنیای پدیده هاست که نور را می گیرد و سایه را ایجاد می کند،در صورتی که نگارگری،انعکاس و بازتابی از نور خالص است.»(معمارزاده،۱۳۸۶و۵۳,۵۲)
«باید در نظر داشت که از دیدگاه هنر ایرانی این ملاحضات با انوار اسپهبدی که مورد نظر شیخ الاشراق«شهاب الدین سهروردی» حکیم نامدار ایرانی بوده است،پیوندی لطیف دارد.در بیان نقاشان رنگ همان نور است و هنرمند می کوشد به وسیله رنگ ها و آشنا شدن با عوالم نورانی با عالم ملکوت پیوند پیدا کند.
۲-۴۸-۲ فر و خورنه در نگار گری اسلامی
در نگاره ی معراج پیامبر ،اثر سلطان محمد (تصویر)پیامبر را می بینیم که با شعله ی تصویر شده به دور پیکر مبارکش غرق در نور است .این نور همان فر ملکوتی است.این نگاره فضایی غیر از عالم مادی و محسوس را به نمایش گذاشته است.اسب به تصویر در آمده در این اثر،اسب عالم مادی نیست،بلکه اسب عالم مثال است .صورها همگی بهشتی اند و گویی که عالم مثال در این نگاره متجلی شده است.
عکس(۲-۴۸)معراج پیامبر اثر سلطان محمد
رنگها و ارتباط آنها با عالم مثال نیز قابل توجه است
رنگ ها در نگارگری ،رنگ های عالم مثال هستند.در اثر آشنایی فردوسی با شاعران دربار سلطان محمود غزنوی(تصویر)در عین حال که فضا،فضای یک جنگل مثالی را در خاطر ما می آورد،رنگ ها نیز گویی به عالم مثال تعلق دارند.کوه در این نگاره به رنگ آبی به تصویر کشیده شده و این آن کوهی نیست که در عالم محسوس می بینیم.در اثر مجنون در بیابان (تصویر) نیز رنگ ها چنان مثالی و خیالی اند که انگار در صدد این هستند که زبانه کشیده و پاره های نور خود را آزاد نمایند.
عکس(۲-۴۹)آشنایی فردوسی با شاعران دربار سلطان محمود
عکس(۲-۵۰)مجنون در بیابان
۲-۴۸-۳ تجلی نورالانوار در نگارگری اسلامی
فضای تصویری درنگارگری اسلامی دارای کیفیتی دو بعدی است و با قوانین پرسپکتیو نقاشی مطابقت ندارد؛چون اگر کیفیتی سه بعدی داشت از فضای عالم ملکوت سقوط می کرد.نورالانواری که سهروردی از آن نام برده در آثار هنرمندان اسلامی به خوبی مشهود است.همانگونه که وی اعتقاد دارد،نور مطلق یعنی خدا ،پیوسته نور افشانی می کند و همه چیز منشعب از نور ذات اوست،فضای نگارگری اسلامی مملو از نور و رنگ و سایه در آن وجود ندارد.مثال آن،پرده ی همای و همایون اثر جنید است(تصویر).
عکس(۲-۵۱)همای و همایون اثر جنید
این نگاره غرق در نور است ؛نوری که از بیرون نمی تابد؛گویی از همان نورالانواری سرچشمه گرفته که سهروردی از آن سخن رانده است.به عبارتی دیگر این انوار با انوار اسپهبذیه سهروردی پیوندی عمیق و لطیف دارد.در نظر نقاشان ،رنگ همان نور است و هنرمند در تلاش است تا به توسط رنگ ها با عالم ملکوت ارتباط برقرار نماید.بسیاری از عرفا از جمله ،نجم الدین کبرا،علاءالدوله سمنانی و نجم رازی بر این باورند که بین رنگ ها و طی مقامات عرفانی رابطه وجود دارد.بطور مثال ،نجم رازی بر این باور است که رنگ سیاه به صفت شکوهمندی و نورهای پاک و رنگی به صفات زیبایی اشاره دارند.نجم الین کبرا،نورهای رنگی را همچون چیزهایی می داند که با چشم بسته دیده می شوند.در نگاره یوسف و ذلیخا اثر کمال الدین بهزاددر حالیکه فر ملکوتی بصورت شعله دور سر حضرت یوسف تصویر شده ،هنرمند رنگ سرخ را برای لباس ذلیخا و رنگ سبز را برای پیراهن حضرت یوسف بکار برده است.یعنی به نوعی مقام قدسی حضرت یوسف را با بکاربردن رنگ سبز جامه اش به تصویر کشیده است.زیرا رنگ سبز از نظر بسیاری از عرفا رنگ تعالی و تقدس بوده است.
عکس(۲-۵۲)یوسف و ذلیخا اثر کمال الدین بهزاد
۲-۴۹ نور در معماری اسلامی
معماری در اسلام با ساخت مساجد آغاز می شود.مسجد کلید رمز و رازهای معماری اسلامی است.مسجد مکانی است که تبلور آیات خداوند را می توان در آن مشاهده کرد.
«در قرآن مجید آمده است که «خدا پرتو آسمان و زمین است».این پرتو الوهیت است که اشیاء را از تاریکی لاوجود بیرون می آورد .قابل دیده شدن کنایه از به هستی در آمدن و همان گونه که سایه چیزی بر روشنی نمی افزاید؛اشیاء به بهره ای که از پرتو هستی دارند از میزان واقعیت برخوردارند.هیچ نماد و مظهری مانند نور به وحدت الهی نزدیک نیست.بدین جهت است که هنرمندان اسلامی می کوشند تا در آنچه می آفرینند از این عامل به منتهی حد ممکن بهره گیری کنند. برای رسیدن به چنین هدفی است که هنرمند سطح های درونی مسجدها یا کاخ ها و گاه نمای آنها را نیز با کاشی می پوشاند.این پوشش غالباً به بخش های زیرین دیوارها منحصر می گردد تا پنداری درشتی و ضخامت آنها را بزداید.برای همین منظور است که هنرمند سطح های دیگر را هم با نقش های برجسته و مشبک می آراید تا از نور استفاده کرده باشد.مقرنس هم گونه ای جلب کردن و پخش کردن نور است به درجات دقیق و باریک.رنگ ها از غنای درونی روشنایی داستان می زنند.چون به روشنی رویاروی دیده بدوزند کور کننده است و با توازن و هماهنگی رنگ ها است که به سرشت راستین ان پی می بریم که همه پدیده های دیدنی را در خود جلوه گر می سازد….می توان گفت که معماری اسلامی سنگ را همچون نور جلوه گر می سازد همانا متبلور ساختن سنگ است»(بوکهارت،۱۳۶۵،۸۸تا ۸۹)
۲-۵۰ عناصر و اجزای مساجد اسلامی
۲-۵۰-۱ محراب و ارتباط آن با نور
«طاقچه یا فرورفتگی در دیوار که بدان محراب گفته می شود بی چون و چرا از پدیده های هنر مقدس اسلامی است و در عمل از عوامل عادی آداب دینی شده است.شکل طاقچه شاید از محراب کلیساهای قبطیان گرفته شده باشد یا شاید هم از زاویه آداب دینی بعضی از کتیبه های یهود. ولی این سرمشق ها چیزی جز علل تصادفی نیستنداساس این امر یعنی ساختن محراب به مظاهر یاد شده در قرآن مجید می رسد.شکل آن با طاق های نمودار آسمان و کف آن بر زمین،طاقچه با فرورفتگی همانند غار دنیا است.غار دنیا مهر الوهیت است،خواه در جهان بیرونی یا جهان درونی ،یا غار مقدس دل.برای دریافت مظهریت محراب در آداب نیایش اسلامی باید ریشه آن را در قرآن کریم یافت.این واژه به تنهایی به مفهوم «پناهگاه»است.قرآن مجید به ویژه این واژه را در توصیف نهانگاهی در معبد اورشلیم آورده است که در آن مریم عذرا برای انزوا گرفتن و دعا،در آمد و فرشتگان به او روزی می رسانیدند.کتیبه گرداگرد طاق محراب غالباً چنان است که داستان قرآنی مربوط به مریم را به یاد می آورد.به ویژه رد مسجد های ترکیه که با محراب ایاصوفیه آغاز می شود و آن موقوفه مریم عذرا بوده است.
شکل محراب ما را به یاد عبارتی دیگر از قرآن کریم می اندازد . در سوره نور که «حضور الهی »در جهان یا در دل آدمی،با نور چراغ در طاقچه(مشکوه)گذاشته شده است،مقایسه می شود:«خدا نور آسمان ها و زمین است.مثال نور او مانند طاقچه یا چراغدانی است که در آن چراغی است و چراغ در شیشه ای است و شیشه گویی ستاره درخشانی است که از درخت پر برکت زیتون که نه شرقی است و نه غربی،افروخته شود که نزدیک است روغن آن روشن شود و اگر چه آتش بدان نرسد که نوری بالای نور است.خدا هر که را خواهد به نور خویش رهنمون شود،و خدا این مثل ها را برای مردم می زند که خدا به همه چیز داناست»(سوره نور آیه ۳۵)
مقایسه میان محراب و مشکوه آشکار است وآن تاکید است بر این که چراغی را در زاویه نیایش آویزند»(بوکهارت،۱۳۶۵،۹۶تا ۹۸)
«محراب در وهله اول نقش صوت گیری دارد؛یعنی کلمات را که به سوی آن بیان می شوند منعکس می سازدو در عین حال همچون خاطره ای از جایگاه همخوانان در کلیسا یا مخارجه پشت محراب کلیسا،یعنی موضعی که «قدس اقدس» است و محراب شکل کلی آن را در ابعادی کوچکتر نمایان می سازد،جلوه می کند و قندیل خود یادآور«مشکوه»ی است که قرآن از آن یاد می کند و این امر به مثابه نقطه تلاقی رمز پردازی مسجد و نمازگری پرستشگاه مسیحی است نیز نقطه تلاقی رمزپردازی مسجد و رمزگری هیکل یهود و شاید هم رمزگری آتشکده پارسی.در واقع محراب به علت انعکاس کلام خداوند در نماز،رمز حضور پروردگار محسوب می شود و به همین جهت ،رمزگری قندیل یا مشکوه و مصباح،منحصراً فرعی یا به عبارتی دیگر عبادی است.اعجاز اسلام همان کلام خداست که بی واسطه در قرآن تجلی یافته و تلاوت آن در نماز و مناسک موجب می شود که فعلیت یابد.»(بوکهارت،۱۳۸۱،۱۴۹)
عکس(۲-۵۳)محراب مسجد
۲-۵۰-۲ مقرنس
«مقرنس برجسته ترین تزئین محراب و در عین حال زیباترین،رازآمیزترین و پرشکوه ترین جنبه آن است.این به ظاهر چلچراغ آویخته از آسمان ،محصول موانست و هم نشینی بس لطیف،رنگ و نور بر بستر معماری و بازتاب از زیبایی افلاک،آسمان ها و طبیعتی است که هنر اسلامی،معلم و مبنای آفرینش آثار هنری محسوب می شود(تصاویر).مقرنس تمثیلی از فیضان نور در عالم مخلوق خداست که چون چلچراغی بر سر جان نمازگزاران ،نور رحمت،معنا و معنویت می گستراند.» (بلخارب قهی،۱۳۸۴،۵۰۱تا ۵۰۲)
عکس(۲-۵۴)مسجد نصیر الملک شیراز
عکس(۲-۵۵)مسجد سید اصفهان
۲-۵۰-۳ اسلیمی
اصطلاحی که به طور عام در مورد نقوش گیاهی در هم بافته یا طوماری به کار می رود و به خصوص یکی از نقشمایه های شاخص در هنر اسلامی است.در قرون وسطای متاخر،این گونه نقش ها را «مغربی»می نامیدند؛ولی در سده شانزدهم که اروپاییان به هنر اسلامی توجه پیدا کردند،واژه آرابسک به کار رفت.
در واقع سابقه نقش های گیاهی بسیار قدیم است؛چنان که نمونه هایی از آن را در دوره هلنیستی(هنر یونانی)به خصوص در آسیای صغیر نیز می توان دید.صورت خاص اسلامی آن در اوایل سده یازدهم/پنجم هجری ظاهر شد و به سرعت راه تکامل پیمود.در هنر دوره هلنیستی،صورت طبیعت گرایانه از نقوش گیاهی معمول بود؛اما هنرمند آنها را برای ابزار قدرت تخیل و ابداع خود مناسب یافت و بدان ها تنوع بخشید.تنها قاعده مهمی که او رعایت می کرد،تقابل شاخ و برگ ها و تداوم ساقه بود.اسلیمی در دست هنرمند مسلمان،طرحی ساده یا پیچیده ،ولی همواره متفاوت یافت؛و غالباً صورت انتزاعی و نمودارگونه پیدا کرد»(پاکباز،۱۳۷۸،۲۷ تا۲۸)
«اسلیمی در مفهوم کلی آن متضمن تزئین است چه به صورت گیاهان استریلیزه و چه به صورت خط های هندسی در هم پیچیده.نخستین نوع تزئین سراسر موازنه و هماهنگی است عملاً جلوه گاه هماهنگی کامل است؛در صورتی که دومی طبیعت را به صورت متبلور یا کریستالی نمودار می سازد.در اینجا هم بر می خوریم به دو قطب موجود در همه پدیده های هنرهای اسلامی که همانا موازنه و هماهنگی باشد و روح هندسی.
از نظر تاریخی اسلیمی به صورت گیاه،گویا از تصویر تاک سرچشمه گرفته باشد که در آن ،پیچیدگی و در هم فرورفتگی برگ ها و ساقه ها و شاخه ها با سهولت قابل استریلیزه شدن به صورت ها پیچیده و در هم است.در چندین نقش تزئینی ساختمان های اسلامی بسیار کهن به ویژه در مشتّی صورت خاک پرداخته شده است که در کنار صورت جانداران قرار گرفته است و این مطلب یادآور«درخت زندگی»است و نیز در قبه الصخره و در محراب مسجد جامع اموی در دمشق نقش های تاک پرداخته شده است و همچنین تاک به صورت موتیف در محراب مسجد جامع قیروان هم دیده می شود(تصویر)(بورکهارت،۱۳۸۱،۶۸)
دیوارهای بعضی از مساجد که پوشیده از کاشی های لعابی تانسجی از اسلیمی های ظریف گچبری است،یادآوررمزگری حجاب است.بنا به حدیثی نبوی،خداوند پشت هفتاد هزار حجاب نور و ظلمت پنهان است و اگر آن حجاب ها بر افتد،نگاه پروردگار بر هرکه و هرچه افتد،فروغ و درخشندگی و جهش،آن همه را می سوزد.حجاب ها از نوراند ،تا ظلمت الهی را مستور دارند و از ظلمت اند تا حجاب نور الهی باشند.»(بورکهارت،۱۳۶۵،۱۴۵ تا ۱۴۶).
عکس(۲-۵۶)و(۲-۵۷)نقوش اسلیمی در مساجد
۲-۵۱ باغ ایرانی
در ایران تامین روشنایی باغ ها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است به طوری که برای روشن نمودن بخش های مختلف باغ خصوصاً اطراف استخر یا حوض مرکزی از انواع چراغ های روشنایی دستی،قندیل های نوری و فانوس ها با طرح و نقوش تزئینی مختلف که معرف ذوق و سلیقه هنرمند ایرانی بوده است استفاده می گردید و بر شکوه و زیبایی باغ ها در هنگام شب می افزود.نمونه بارز آن باغ شاه صفی بهشهر می باشد که در سنگ های ابتدای آبراه منافذی برای قرار دادن شمع ها وجود دارد.با روشن کردن این شمع ها و انعکاس آن ها مسیر آب نور پردازی می شده است.تقریباً تا ۴۰سال پیش فضای سبز در شهر تهران به باغ های خصوصی درباریان محدود می شد و عامه جهت استفاده از طبیعت به حاشیه سبز اطراف شهر می رفتند تا اینکه اولین پارک عمومی در تهران«پارک شهر»ساخته شد و همزمان با افزایش جمعیت به ایجاد باغ ملی و پارک های عمومی پرداختند.
۲-۵۲ فلسفه نور در عرفان و هنر اسلامی
عرفان و حکمت اسلامی در کشف و شهود خویش وام دار عالم مثال یا به تعبیر ابن عربی قلمرو حضرت خیال است.وجود این عالم میان عالم معقول و محسوس،به تعبیز هانری کربن،تسمه ی انتقالی است که ارتباط عالم حس با عالم عقل یا عالم ملک با عالم ملکوت را میسر می سازد.و از این رو که این عالم(عالم مثال)قلمرو صور نوریه ای است که از نظر مادی مجردند لیک از نظر نوری دارای امثال و صور نور حقیقی وجودند،به عنوان منشاءو منبع آثار عرفانی و حکمی اسلام در ابعاد ادبی و هنری عمل می کنند.تمامی حکمای اسلامی از وجود این عالم واسط سخن گفته اند که گاهی«حضرت خیال»یا«اعیان ثابته»و گاهی نیز عالم صور نورانی و یا «ناکجا آبادی»است که در تعابیر رمزی سهروردی«هورقلیا»یا اقلیم هشتم است.نظر این است که تمامی آثارهنری جهان اسلام،به دلیل گویش انتزاعی خاص خود،از این عالم مایه می گیرندو حقایق باطنی آن را باز می گویند.
در عرفان و حکمت اسلامی،همه ی وجود در پرتو ظهور «او»جلوه می کند و او حقیقت به تمامی هویدایی ناست که در عالم دور از نور،در پس پرده هایی از حجب محجوب است و چنان چه پرده از این نور بر افتد،هرآن چه مدرک و ناظر است را وجه و سبحه،به تمامی بسوزد .پس نورالانواری که هفتاد حجاب از ظلمت و نور دارد،پس حجاب های لا یتناهی کثرت،مراتبی از جنس خود که به تمامی نور است می آفریند تا پلکان صعود روح سالک به اصل وجودی خویش باشد.
هر حکیم و عارف و هنرمندی در سیر صعودی خود از عالم حس به عالم مثال،صور نوریه ی باطن موجودات را کشف و در سیر نزول خود آن ها را مجدد باز آفرینی می کند و این البته حدیث سیر انفس است و آفاق خود اوست.لیک چنان که گفتیم این تنگی حصار عقل و اندیشه است که زبان رمز و راز را پرواز می دهدو معنا را در لابلای امثال و صور،صورتی نوین می بخشد؛صورتی که خود،در منظر ناظری قرار می گیرد که مانند حکیم و عارف و هنرمند،نه سیر انفس و آفاق را تجربه کرده است و نه آن سیر صعودی از عالم حس به عالم مثال را.
این جاست که نقد و تاویل،رمز گشای تماثیل و صوری می شود که آثار هنری و ادبی بنا به تمثیل گونگی خویش،راوی آن اند.به دیگر سخن،تمثیل که هویتی دو وجهی دارد(از یک سو نمودار عالم مثال و از سوی دیگر چون تمثیل است،آن هویت حقیقی که در جان شهودی سالک و هنرمند به شهود درآمده و جزءتجربیات بیان ناپذیر او محسوب می شود را در قالبی تمثیلی برای ما باز می گوید.
۲-۵۳ تحلیل و نتیجه گیری
-نور و ظلمت دو رمزند و مستلزم رمزگشایی .نور رمز اداراک و آگاهی است ،جوهری ک مجرد از ماده و لواحق آن باشد.مدرک ذات خویش است و مدرک ذوات دیگر،آگاهی از خویشتن و ماسوای خویش را حکیم اشراق با نماد نور بازنموده است چنانکه معنای مقابل آن را با نماد ظلمت.
کرانین و همکاران (۲۰۰۶) عنوان کردند که “بازاریابی داخلی یک سیستم” برای بدست آوردن پشتیبانی یک مولفه حیاتی میباشد. منظور آنها از بازاریابی داخلی یک سیستم، درونی ساختن یک سیستم و کاهش ترس و دلهره کارکنان درباره استفاده از یک سیستم جدید بود( Cronin et al , 2006) .
ردیک (۲۰۰۹) هم اشاره داشت که یکی از موانع بزرگ در طی فرایند اجرا، “توانایی بالقوه بازگشت سرمایه” میباشد. جلب حمایت مدیریت عالی در این مورد می تواند باعث حل مشکل شود( Reddick , 2009) .
۳-۲-۲) عوامل رفتاری
۱-۳-۲-۲ ) فرهنگ
پانایاتوپولو و همکاران (۲۰۰۷) استدلال کردند که “فرهنگ سازمانی” بعنوان یک عامل مهم برای موفقیت مدیریت منابع انسانی الکترونیک محسوب می شود، بنابر این زمانیکه فرهنگ سازمانی دوستدار فناوری اطلاعات باشد شانس بیشتری برای موفقیت وجود دارد. محققان مشخص کرده اند، سازمانهای مبتنی بر افراد ( سازمانهایی که برای افراد سازمان احترام قائلند) برای اجرای سیستمهای جدید آگاه تر از سازمانهایی با فرهنگ پویا (سازمانهای مبتنی بر رشد، تهاجمی و نوعآور) میباشند( Panayotopoulou et al. , 2007) .
پری و ویلسون (۲۰۰۹) پی بردند که “هنجارهای انتزاعی” یا نگرشها و عقیدههای غالب در درون یک سازمان، ارتباط مثبت با تصمیم استقرار ابزار آنلاین مانند وب سایت و موفقیت آن سیستم در سازمان دارند. بطور ویژه آنها آشکار ساختند، شغلهای بلاتصدی ای که از طریق وب سایت شرکت اعلان میشدند بطور چشمگیری توسط هنجارهای انتزاعی تحت تاثیر قرار میگرفتند( Parry and Wilson , 2009) .
۲-۳-۲-۲ ) مهارت های متخصصان و کارکنان در رابطه با IT
پانایاتوپولو و همکاران (۲۰۰۷) بر طبق مطالعه ای که در یونان انجام دادند، اذعان کردند، “مهارتهای IT افراد و شایستگیهای IT متخصصان منابع انسانی” بعنوان یک مولفه مهم و اثرگذار در موفقیت مدیریت منابع انسانی الکترونیک محسوب می شود( Panayotopoulou et al. , 2007) . علاوه بر این، روئل و همکاران (۲۰۰۴) پی برده بودند که پذیرش و موفقیت سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک بوسیله مهارتهای کارمندان و مدیریت در رابطه با کامپیوترهای شخصی تحت تاثیر قرار میگیرد( Ruel et al. 2004) .
۳-۳-۲-۲ ) رهبری
تنسلی و واتسون (۲۰۰۰) نشان دادند که حضور یک” رهبر حمایتی و تشویق کننده"، یکی از عوامل مهم برای موفقیت یک سیستم میباشد. در همین راستا، ویلسون و هارتل آشکار ساختند، زمانی که رهبری این حرکت و جنبش (معرفی و راه اندازی یک سیستم جدید مثل مدیریت منابع انسانی الکترونیک) بر عهده یک رهبر حمایتی و اثر بخش باشد کارمندان بخش منابع انسانی بیشتر پذیرای ایدههای جدید و معرفی سیستمهای اطلاعاتی منابع انسانی خواهند بود( Tansley and Watson , 2000) .
۴-۳-۲-۲ ) عوامل روانشناختی
تنسلی و واتسون (۲۰۰۰) روشن ساختند که “اعتماد بین اعضای تیم پروژه"، یکی از عوامل حیاتی برای هماهنگی موفق بین یک تیم پروژه و موفقیت یک سیستم میباشد( Tansley and Watson , 2000) . همچنین پری و ویلسون (۲۰۰۹) اعلام کردند، اعتقاد مثبت نسبت به مدیریت منابع انسانی الکترونیک بطور چشمگیر بر پذیرش مدیریت منابع انسانی الکترونیک تاثیر می گذارد.( Parry and Wilson , 2009) در همین راستا، الیواس- لوجان و همکاران (۲۰۰۷) در مورد نوع نگرش کارمندان نسبت به مدیریت منابع انسانی الکترونیک تحقیق و بررسی کرده و پی بردند، بعضی از کارمندانی که فکر میکردند مدیریت منابع انسانی الکترونیک حجم کاری آنها را افزایش خواهد داد (به دلیل پر کردن فرمها توسط کارمندان) از خود مقاومت نشان دادند( Olivas-Lujan et al. , 2007). روئل (۲۰۰۴) نیز بیان داشت، زمانیکه کارمندان و مدیریت صف تمایلی برای استفاده از سیستم ندارند، یک تغییر در نوع نگرش آنها به منظور موفقیت سیستم ضروری است.
یکی از موانع برای موفقیت سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک، “مقاومت کارمندان در برابر تغییر” میباشد که توسط ردیک (۲۰۰۹) اشاره شده است( Reddick , 2009) .
مارتین و ردینگتون (۲۰۱۰) دریافتند که ادراکات کارکنان منابع انسانی نیز، “حوزه نگرش کارمندان نسبت به مدیریت منابع انسانی الکترونیک” را تحت تاثیر قرار میدهند. مطالعه آنان نشان داد، زمانیکه کارمندان ادراکات منفی از کارکنان منابع انسانی داشتند تمایل کمی برای استفاده از مدیریت منابع انسانی الکترونیک داشتند. دلیل اصلی آن بود که مدیران صف احساس میکردند در سطح پایینتری ارزشگذاری شده اند یا بعبارتی دیگر کارکنان منابع انسانی، دانش کافی در مورد نقشی که مدیران صف در سازمان ایفا میکردند، نداشتند( Martin and Reddington , 2010)
۵-۳-۲-۲ ) حمایت و تعهد
دستهبندی دیگر از عوامل رفتاری مربوط به حمایت و تعهد میباشد. هاستد و مانکوولد( ۲۰۰۵) استدلال کردند که بدست آوردن “تعهد از سوی کارمندان و مدیریت” نسبت به پروژه مدیریت منابع انسانی الکترونیک، یکی از عوامل مهم برای موفقیت آن میباشد. یکی دیگر از تحقیقات در این رابطه مربوط به پانایاتوپولو و همکاران میباشد که در آن از تعهد مدیریت بعنوان یک عامل موفقیت آمیز حیاتی نامبرده شده است. از این رو مطابق با یافته ها، زمانیکه مدیران و کارمندان نسبت به پروژه متعهد میشوند، آنها تمایل دارند تا تلاشهای خود را در جهت پروژه و موفقیت آن صرف کنند . هاستد و مانکوولد (۲۰۰۵) اهمیت اولویت بندی مدیریت عالی را در رابطه با پروژه نشان دادند. ( Hustad and Munkvold , 2005) .این مولفه به این معنی است که مدیریت عالی، اولویت خود را برای سرمایه گذاری منابع (افراد و منابع مالی) در پروژه مشخص مینماید. بدون اینکه مدیریت مالی منابع ضروری را فراهم آورد، اجرای یک سیستم غیر ممکن به نظر میرسد. این مولفه همچنین بعنوان “حمایت مدیریت عالی"، توسط تئو و همکاران (۲۰۰۷) و الیواس- لوجان و همکاران (۲۰۰۷) نامیده شده است.
وائرمن و ولدهوون (۲۰۰۷) گزارش دادند که “حمایت از کاربر” قویاً با نوع نگرش به مدیریت منابع انسانی الکترونیک در ارتباط است. آنها بر طبق مطالعه استدلال کردند، زمانیکه مدیران در طی پیادهسازی یک سیستم بیشتر از کاربر حمایت کنند، آنها نگرش مثبت بیشتری نسبت به مدیریت منابع انسانی الکترونیک خواهند داشت تا در صورتی که اینکار را انجام ندهند( Voermans and van Veldhoven , 2007) .
۶-۳-۲-۲ ) اموزش کارکنان منابع انسانی و مدیریت
کرانین و همکاران (۲۰۰۶) بر اهمیت “آموزش کارکنان منابع انسانی"، مدیریت و کارمندان در جهت چگونگی استفاده از سیستمها تاکید کردند( Cronin et al. , 2006). پانایاتوپولو و همکاران (۲۰۰۷) آشکار ساختند که آموزش دادن متخصصان منابع انسانی در استفاده از سیستمها برای پذیرش و موفقیت مدیریت منابع انسانی الکترونیک تعیین کننده میباشد( Panayotopoulou et al, 2007) .
۷-۳-۲-۲ ) میزان عجین شدن کارکنان منابع انسانی یا سهامداران با سیستم های e-HRM
تنسلی و واتسون (۲۰۰۰) نشان دادند که “عجین شدن متخصصان، کارکنان و سهامداران با سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک” در پذیرش آن ضروری است. محققان اشاره داشته اند که این عجین شدن به کاهش تضادهای بعد از مرحله پیادهسازی منجر میشود( Tansley and Watson , 2000) .
۴-۲-۲) عوامل محیطی
این عوامل به شکل مستقیم ناشی از سازمان یا افراد داخل سازمان نمیباشند بلکه ناشی از محیطی است که سازمان در تعامل روزانه با آن قرار دارد( .(Saroj Lakhawat, 2013در این دستهبندی ما به سه گروه اثرگذار بر مدیریت منابع انسانی الکترونیک پی بردیم:
۱-۴-۲-۲ ) حضور اتحادیه
هاینس و لافلر (۲۰۰۸) نشان دادند که “حضور اتحادیه” به طور منفی بر استفاده از فناوری اطلاعات تاثیرگذار است. این یافته ها نشان میدهند، زمانیکه سازمانها در حوزه هایی با حضور قوی اتحادیه فعالیت می کنند، درجه پایینی از مدیریت منابع انسانی الکترونیک مورد انتظار است( Haines and Lafleur , 2008) .
۲-۴-۲-۲ ) توسعه اقتصادی کشور
در بعضی از مطالعات پی برده شد که “توسعه اقتصادی یک کشور” بر موفقیت و پذیرش مدیریت منابع انسانی الکترونیک تاثیر گذار میباشد( Olivas-Lujan et al., 2007; Strohmeier & Kabst, 2009) .
۳-۴-۲-۲ ) فرهنگ کشور
در آخر الیواس- لوجان و همکاران (۲۰۰۷) و اسمل و هیکیلیا (۲۰۰۹) دریافتند که “فرهنگ یک کشور” بر موفقیت مدیریت منابع انسانی الکترونیک تاثیرگذار میباشد. تحقیق این محققان در کشور مکزیک صورت پذیرفت. مکزیک کشوری است که با لایه های سلسله مراتبی بالا و قوی شناخته می شود، مطابق با آن کارمندان احترام بسیار زیادی برای سرپرستهای خود قائلند. بنابر این، زمانیکه سرپرستان تصمیم میگیرند یک سیستم را پیاده کنند، با مقاومت بالای کارکنان مواجه نمیشوند ( Olivas-Lujan et al., 2007; Smale & Heikkila, 2009) .
این عوامل را میتوان در یک جدول به صورت زیر نمایش داد:
دسته بندی | شاخصه ها | منابع |
عوامل فناورانه (تکنولوژیکی) |
کاربردها و ویژگیها : وضوح ساختار اطلاعاتی سهولت تجربه شده در استفاده از سیستم مزیت نسبی بخشی |
( Ruel et al, 2004) ( Voermans & van Veldhoven, 2007) ( Teo et al, 2007) |