زمان نامناسب فعالیت ها
کمبود وسایل حمل و نقل در میان موانع موثر عمده اقتصادی در مشارکت دختران دبیرستانی مشهد در فعالیت های ورزشی بوده است.
در این پژوهش پیشنهاد شده دست اندرکاران ورزش کشور با تهیه فضای مناسب و در نظر گرفتن عرف و مذهب برای ورزش زنان می توان انگیزه و انرژی مضاعفی جهت مشارکت آنان در ورزش به وجود آورد. یکی از عمده ترین دلایل عدم مشارکت این گروه از جامعه در فعالیت های ورزشی فضاهای بسته، کوچک و نامناسب ورزشی می باشد(شریعتی و همکاران، ۲۰۱۱).
جنکینسون[۱۲۶] و همکاران (۲۰۱۰) در پژوهشی تحت عنوان موانع میسر ساختن فعالیت بدنی در مدارس راهنمایی ایالت ویکتوریان، نشان دادند که موانع امکاناتی و برنامه تحصیلی مهم ترین عوامل عدم مشارکت در فعالیت بدنی است.
در استراتژی تبیین شده توسط دولت کانادا تحت عنوان” ۲۰۱۰ فعال[۱۲۷]“، از بین بردن موانع، دومین رویکرد برای مشارکت بیشتر افراد به ورزش و فعالیت های جسمانی نام برده شده است.
مجمع ایرلند[۱۲۸] در (۲۰۱۰) در پژوهشی به بررسی موانع شرکت در ورزش و فعالیت بدنی پرداختند و نشان دادند که که موانع اجتماعی و فرهنگی، موانع عملی، و موانع دانش. به عنوان موانع اصلی انتخاب شدند.
گلنز و همکاران[۱۲۹] (۲۰۱۰) به بررسی برنامه ی توسعه ای پرداخته اند و تاثیر اولویت های فرهنگی را دراین برنامه ها تاثیر گذار دانسته اند.
هاردی و همکارن [۱۳۰](۲۰۱۰) به بررسی مهارت های پایه ای پرداخته و در یافتند که تجهیزات ورزش مورد نیاز و همچنین برنامه ریزی برای این برنامه ها یکی از نکات ضروری برای گسترش این ورزش ها می باشد. همچنین مقایسه ای بین پسران و دختران انجام داده است.
یوشیدا[۱۳۱] (۲۰۱۰) در پژوهشی اذعان داشت که طراحی یک مکان جالب و جذاب برای تماشای رویدادهای ورزشی باعث ایجاد یک محیط پویا و مدرن برای باشگاههای ورزشی و افزایش درآمدزایی بیشتر برای آنان میگردد.
لیو و همکاران[۱۳۲] (۲۰۰۹) در تحقیقی با عنوان «عدالت ورزشی: ارزیابی امکانات ورزش همگانی انگلیس» به بررسی امکانات ورزش همگانی برای ۵ گروه از افراد با ناتواناییهای خاص در ۱۰ سال گذشته، در نمونهای معادل ۴۰۸ فقره از اماکن ورزشی و پایگاههای ورزش همگانی میپردازد.نتایج این تحقیق نشان میدهد برای این ۵ گروه و نیز افراد ۶۰ سال و بالاتر، مقدار عددی بدست آمده در زمینه امکانات ورزشی معلولان، پائینتر از حد میانگین بوده، بعلاوه کاهش معنادار و خطی در مشارکت افراد جوان و نوجوان ۱۹-۱۱ ساله و افراد معلول کمتر از ۶۰ سال وجود دارد. نهایتاً نوع امکانات محل آنها، میزان آنها و همچنین نوع مدیریتی حاکم بر این حوزه با شاخص معیار، تفاوتهای معناداری دارد.
ساس نووسیلیسکی[۱۳۳] (۲۰۰۸) در پژوهشی به بررسی موانع مشاهده شده فعالیتهای بدنی درمراحل رشد دانش آموزان دبیرستان می پردازد که شامل: کمبود وقت و کمبود انگیزه را در مراحل قبل از تامل و در سایر مراحل رشد کمبود وقت مانع اصلی نپرداختن به ورزش عنوان شد(مراحل رشد ۱- قبل از تامل ۲-تامل ۳- آمادگی ۴- عمل ۵-حفظ می باشد.
سینگ[۱۳۴] (۲۰۰۸) نقش تجهیزات و تسهیلات را همراه با مدیریت و برنامه ریزی در راس هر سیستم توسعه ورزش قهرمانی جای می دهد و کار در نبود آن را اتلاف سرمایه اتلاف زمان و نومیدی ورزشکار از رقابت با رقبا می داند.
سی ژان[۱۳۵] ( ۲۰۰۶) در تحقیقی با عنوان بررسی روش های حل مسئله کاهش فعالیت های جسمانی دانش آموزان و ارائه ی راه حل ها برای توسعه ی آن انجام داده است که موانع تجهیز اتی، برنامه ریزی را از مهمترین این موانع دانسته اند.
لیندا و بانویل[۱۳۶] ( ۲۰۰۶ ) در تحقیقی با عنوان نگرش دانش آموزان متوسطه درباره ی تربیت بدنی گزارش کرده اند که نگرش دانش آموزان این است که اثر بخشی و کیفیت درس تربیت بدنی در مدارس زمانی اتفاق می افتد که به توسعه آمادگی جسمانی و افزایش سطح مهارت های دانش آموزان بیانجامد که این امر مستلزم این است که برنامه آموزشی از طریق انجام بازی های گیمی باعث برانگیختن دانش آموزان گردد.
سی ژان (۲۰۰۵) در تحقیقی با عنوان بررسی اهمیت شناخت و توسعه تربیت بدنی مدارس و نظریه های موجود و ارائه ی پیشنهادات و طرح های توسعه آن در چین پس از بیان اهمیت های ورزش مدارس، بیان می کند که تغییر در تربیت بدنی مدارس به توسعه ی ورزش پایه کمک می کند و همچنین چرخه ای را برای گسترش ورزش و بالخص تربیت بدنی در سطوح پایه ارائه می دهد.
جی یونگ کو (۲۰۰۴)[۱۳۷] به شرایط و نظام اقتصادی کشورها به عنوان عاملی مهم در جذب حامیان مالی اشاره می کند. به عنوان مثال، وی وجود ساختار رقابتی در اقتصادکشورها را به عنوان یک عامل محرک برای توسعه حمایت مالی از ورزش می داند.
سومی و همکاران[۱۳۸]( ۲۰۰۳ ) در تحقیق جامعی ، ضمن بررسی نظریه ها و تحقیقات متخصصان برنامه ریزی درس تربیت بدنی نشان داده اند که آموزش مهارت ها و شایستگی اجتماعی یکی از رویکردهای مهم آموزشی جدید برای دانش آموزان ابتدایی است. آنها بیان می کنند که آموزش مفاهیم، حرکات، بازی ها، مهارت ها، ژیمناستیک، حرکات موزون و غیره فقط برای رشد شناختی، حرکتی، سلامتی و آمادگی جسمانی نیست؛ بلکه در چنین برنامه ای، اهداف نگرشی و تجارب اجتماعی مثبت و برای تعادل برنامه و پرورش کلی دانش آموز ضروری است. به همین دلیل ، بررسی نظرات هزار معلم نشان داد که بازی های گروهی و دسته جمعی بیشترین امتیاز را در بین بازی های دوره ابتدایی به دست آورد.
به عقیده ی دیو نیو[۱۳۹]( ۲۰۰۲) موانع یا محدودیت ها، مسیر یا فرایند پیشرفت به سمت هدف را سست می کنند. محدودیت ها یک سری از موارد وابسته به یکدیگرهستندکه به حالت زنجیروار حرکت به سمت هدف را ضعیف می کند. تئوری موانع شامل پنج گام است:
شناخت موانع۲- تجزیه و تحلیل موانع۳-راهکارهای تسلط یا تحت امر درآوردن موانع ۴- اجراکردن راهکار ها ۵- تکرار این مراحل برای موانع بعدی.
تیم باخ[۱۴۰] (۲۰۰۰) ارتباط مثبتی بین کسب تجربیات در کلاس های درس تربیت بدنی و ورزش در مدارس و استمرار فعالیت های بدنی در دوره های بعدی زندگی را نشان می دهد و متذکر شده که ۶۰ درصد از کسانی که در دوره بزرگسالی از نظر جسمانی فعال بوده اند، علت آن ایجاد انگیزه قوی در دانش آموزان در کلاس های درس تربیت بدنی و ورزش در دوران مدرسه بوده است.
کریستف هاتز و پائول ناپ[۱۴۱](۲۰۰۰) کیفیت تربیت بدنی را در دبیرستان های فلمینگ مورد بررسی قرار دادند. آنها عنوان کردند، با توجه به اینکه آموزش نقش حیاتی را در تکامل بشر و همچنین حکومت ها بازی می کند، تلاش برای ارتقاء سطح کیفیت و کمیت آموزش می بایست مد نظر قرار گیرد. این مساله در مورد آموزش تربیت بدنی نیز صدق می کند. این تحقیق بر اساس دیدگاه های دانش آموزان، معلمان تربیت بدنی، شورای اولیاء، مدیران مدارس و متخصصان علوم ورزشی در مورد کیفیت واقعی تربیت بدنی در مدارس فلمینگ انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که تربیت بدنی مدارس فلمینگ با مشکلاتی مشابه با سایر کشورها ( از جمله زمان کم برنامه درسی، کمبود امکانات مادی و نیروی انسانی ) مواجه است. در پایان تاکید شده است که به منظور تضمین آینده تربیت بدنی مدارس می بایست یک برنامه دقیق نگه دارنده ویژه کیفیت تربیت بدنی در مدارس طراحی و توسعه پیدا کند (گارسیون،۲۰۰۱).
تامپسون و همکاران[۱۴۲] (۲۰۰۱) در پژوهشی مهمترین موانعی را که مانع از انجام فعالیت بدنی دانش آموزان در مدرسه میشود شامل: ۱- کمبود امکانات ۲- کمبود تجهیزات و وسایل ۳- کمبود پرسنل آموزش دیده برای درس تربیت بدنی اعلام کرده اند.
مک کورماک[۱۴۳] (۱۹۹۷) در تحقیق خود با عنوان مشکلات، راهکارها و عوامل اثرگذار بر اجرای درس تربیت بدنی مشکل رفتاری اغلب معلمان مرد، و نیز مشکل معلمان زن (عدم علاقه به شرکت در کلاس، بی توجهی و عدم جذابیت) را جز مشکلات رفتاری شایع بیان کرده است.
آلیسون و همکاران[۱۴۴] (۱۹۹۹) در تحقیقی به اثر بخشی و شرکت فعال درفعالیتهای بدنی در بین دانش آموزان دبیرستان دانش آموزان پرداخته است. دو مانع اصلی و اساسی را در نپرداختن به فعالیتهای بدنی عنوان کرده اند که شامل کمبود انگیزه یا همان نداشتن انگیزه و احساس خستگی زیاد بود.
تری و املیا[۱۴۵] (۱۹۹۸) اظهار داشته اند که برای توسعه مهارت های حرکتی و ایجاد علاقه مندی در دانش آموزان به شرکت در فعالیت های حرکتی، علاوه بر شرکت منظم در کلاس های درس تربیت بدنی و ورزش، لذت بردن از فعالیت ها و ایجاد نشاط و سرور در آنان نیز بسیار مهم است.
کرافورد، جکسون و گادبی[۱۴۶](۱۹۹۱) بر اساس مدل سلسله مراتبی، سه دسته از موانع را شناسایی کردند: موانعی که به افراد و یا نیروهای انسانی مرتبط با برنامه ها مرتبط است، موانعی که به ارتباطات افراد یا دانش آموزان مربوط است و دسته ی آخر موانعی که به موانع ساختاری مربوطند که مربوط به سیاستگذاری می باشند.
۹.۲. جمع بندی:
یکی از مهمترین بخش های متدوال در توسعه ورزش یک جامعه را ورزش های پایه دانست. امروزه ورزش های پایه بطور ویژه مورد توجه کشورهای مختلف قرار گرفته است. دانشمندان بسیاری در تلاش هستند تا شاخص های پیش بینی کننده افراد مستعد در ورزش های مختلف را شناسایی و توسعه دهند. امروزه توسعه ورزش های پایه نیاز به برنامه ریزی در حیطه های مختلف دارد که یکی از اساسیترین آنها برای جلوگیری از وقت و هزینه بیهوده میتواند شناسایی مشکلات توسعه ورزش های پایه باشد. در میان همه موسسات تربیتی و آموزشی کشور بدون شک وزارت آموزش و پرورش مهمترین موسسه و نهادی در کشور است که هم می تواند نسبت به توسعه ورزش همگانی اقدام و هم ورزش های پایه ایی را در کشور تقویت کند ، اقدامی که خلاء آن در جامعه جوان ایران کاملا مشاهده می شود. آموزش ورزش پایه در دوران تحصیلی دبستان و حتی بالاتر از این دوره می تواند به نحوی اثربخش به دانش آموزان کمک کند تا چگونگی مشارکت در مسابقات و رقابت های ورزشی را بیاموزند. علاوه بر این ورزشی که پایه و اساس آن بر مدرسه باشد فرصت خوبی است برای معلمان که به طور معمول صلاحیت دارند و مهارت های چگونه زیستن و علم و دانش را به گونه ای سازمان یافته به همه کودکان در محیطی امن و حمایت کننده بیاموزند. مهارت های حرکتی پایه تقریبا پایه و اساس همه فعالیت های بدنی و ورزشی را تشکیل می دهند. نماید .تحقیقات انجام شده در این موضوع صرفاٌ موردی بوده و علل ها اولویت بندی نشده به عنوان مثال مشکلات گوناگونی از قبیل امکانات و تسهیلات ورزشی، کمبود معلمان متخصص ، کمبود تجهیزات ورزشی، بودجه، کمبود ساعات درس تربیت بدنی در مدارس وجود دارد که یافته های اکثر پژوهش های (نمازی زاده۱۳۵۳، تابش۱۳۷۵، سجادی۱۳۶۸، رضایی۱۳۷۱، کوزه چیان۱۳۷۶، همتی۱۳۸۰، مظفری۱۳۸۸، هاردمن و مارشال۱۹۹۰، دانیل۲۰۰۷،) به این عوامل اشاره دارد. همچنین در تمامی پژوهش های انجام شده در خصوص موانع توسعه ورزش پایه(اوباگی و همکاران،۲۰۱۳،هاردی و همکاران،۲۰۱۰، وانگ سی ژان،۲۰۰۶ ، انجمن ایرلند،۲۰۱۰، حمایت طلب،۱۳۸۸ و….) دریافت شد که ورزش ها بخصوص ورزشهای پایه مستلزم ۳ نیاز اساسی از جمله معلم ورزیده، برنامه بلندمدت و ابزار، تجهیزات و مکانهای مناسب است. لذا با توجه به مباحث ذکر شده و اهمیت ورزش های پایه این تحقیق در پی شناسایی مشکلات توسعه ورزش های پایه در مدارس شهر تهران می باشد.
فصل سوم: روش شناسی تحق۱.۳. مقدمه
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
تحقیق علمی که همان کاربرد روش علمی است در جستجوی شرایطی است که تحت آن ها پدیده خاصی رخ میدهد و مشخص کردن شرایط دیگری است که تحت آنها این پدیده رخ نمیدهد. به عبارت دیگر قضیه اصلی روش علمی آن است که تحت چه شرایط خاصی پدیده رخ می دهد. بنابراین چنانچه آن شرایط را به وجود آوریم آن پدیده رخ خواهد داد. برخی اوقات ممکن است که شرایط خاص به وجود آمده باشد اما پدیده مورد نظر رخ ندهد. پی بردن به اینگونه حالت ها، موارد استثنایی، اگرها و اماهائی است که در یک موقعیت ممکن است وجود داشته باشد. از این رو هدف تحقیق آن است که شرایط استثنایی را جدا کرده و به حالت های کلی بپردازد (سرمد و همکاران،۱۳۸۸).
یکی از اهداف عمده تحقیقات در علوم انسانی، دستیابی به اصول و آگاهی های معتبری است که قابل تعمیم به جامعه مادر یا عام باشد و با عنایت به این که جمع آوری و اخذ داده ها از همه اعضای تشکیل دهنده یک جامعه وقت گیر، هزینه بر و تقریباَ غیر ممکن است؛ لذا محققان در تمام معارف بشری از جمله در علوم انسانی با گزینش نمونه از جامعه و با جمع آوری دقیقتر و معتبرتر داده ها جهت رسیدن به اهداف تحقیق و نتیجه گیری علمی و منطقی رو آوردند(سرمد و همکاران،۱۳۷۶). از دیدگاه کرلینجر[۱۴۷] تحقیق عبارت است : از بررسی و مطالعه منظم، کنترل شده و آزمایشی قضیههای فرضی درباره روابط احتمالی پدیده های طبیعی با دیدی انتقادی(دلاور ،۱۳۸۷).
ازینرو در فصل سوم (روش شناسی تحقیق)، اطلاعاتی در مورد نوع روش تحقیقی که از آن در فرایند پژوهش استفاده شده است، ارائه می گردد. بنابراین با بهره گرفتن از روش علمی در این فصل به بررسی روش و طرح آماری تحقیق، جامعه آماری، نمونه آماری و روش نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحوه جمع آوری اطلاعات خام و روش آمای تحقیق جهت آزمودن فرضیهها و تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شده است.
۲.۳. روش تحقیق
تحقیق حاضر از نظر هدف توسعه ای- کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی است.
۳.۳. جامعه آماری
جامعه آماری عبارت است از همه اعضای واقعی یا فرضی که محقق علاقمند است یافته های پژوهش را به آنها تعمیم دهد (دلاور،۱۳۸۷). با توجه به تعریف، یک جامعه آماری عبارت است از مجموعه ای از افراد یا واحد ها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند. معمولا در هر پژوهش، جامعه مورد بررسی یک جامعه آماری است که پژوهشگر مایل است درباره صفت (صفت ها) متغیر واحدهای آن به مطالعه بپردازد(سرمد و همکاران،۱۳۸۸).
جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه مدیران و معلمان تربیت بدنی مدارس ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲ میباشدکه این تحقیق موردی در مناطق ۱.۴.۸.۱۳ آموزش پرورش صورت گرفته است. جامعه آماری حدود ۴۶۰ نفربوده اند.
۴.۳. نمونه آماری و روش نمونه گیری
تعیین حجم نمونه با کمک جدول مورگان صورت گرفت که حدود۱۳۴ نفربوده است وبه روش در دسترس نمونه گیری انجام شده است.
۵.۳. متغیرهای تحقیق
۱- موانع فرهنگی (با سؤالات ۱۵و۱و۱۲ و ۱۶ و و۱۹و۲۰و۲۱و۱۷)
۲- موانع مالی (۹ و ۲۳ )
۳- موانع ساختاری (۲و۳و۴ و ۵و ۱۰و ۱۱و و۳۲و۱۳)
۴- موانع زمانی (۲۲ و ۲۴ و ۸)
۵- موانع انگیزشی (۲۷و ۲۸و ۳۱و۱۸)
۶- موانع جسمانی-روانی (۲۵ و ۲۶و۲۹و ۳۰)
۷- موانع مدیریتی و برنامه ریزی (۶ و ۷ و ۱۴)
۶.۳. ابزار اندازهگیری
در این تحقیق با بهره گرفتن از ادبیات و پیشینه تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته آماده گردیده ؛ لذا با توجه به اطلاعات مورد نیاز در تحقیق پرسشنامههای زیر جهت جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. دو نوع پرسش نامه در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت که شامل:
پرسشنامه اطلاعات عمومی (فردی)
شامل مشخصات فردی که بر اساس نیاز تحقیق به دادههای مربوط به ویژگیهای فردی آزمودنیها مورد استفاده قرار گرفت.
پرسشنامه مربوط به موانع و مشکلات توسعه ورزش های پایه
این پرسشنامه محقق ساخته شامل۳۲ سوال و به صورت بسته پاسخ است که موانع توسعه ورزش پایه را در ۷ بعد موانع مورد سنجش قرار می دهد. مقیاس اندازه گیری این پرسشنامه از نوع لیکرت است که هر پاسخ، امتیازی بین ۱ تا ۵ را به خود اختصاص می دهد(از کاملاً مخالفم تا کاملاًموافقم).
۷.۳. روایی ابزار اندازه گیری
اختلال در کسب و کار
ناتوانی در تولید محصولات یا فروش به مشتریان
بقا
ورشکستگی کارخانه
مالکیت ابزار و موجودی
پریشانی/ یا مشاجره پیرامون مالکیت موجودی؛مشاجره بر استفاده بیش از اندازه وسیله ای که تحت مالکیت دیگری ست
فرهنگ
اطلاعات ناکافی پیرامون مردم،فرهنگ و زبان
فرصت طلبی
تأمین کننده یا مشتری برخوردی فرصت طلبانه داشته باشند
قیمت نفت
تغییر در قیمت نفت
زیسیدیسن در مقالهاش تنها بر ریسک تأمین تمرکز کرد. او ریسک تأمین را به دو دسته شکستهای مربوط به تأمین کننده و محدودیتهای بازار تقسیم نمود .اما محرکهای ریسک می تواند از سه منبع ناشی شوند: کالا یا ماده اولیه، تأمین کننده و کل بازار تأمین. (Zsidisin, 2003)
کریستوفر (۲۰۰۴) ریسکهای زنجیره تأمین را به ۵ دسته تقسیم می کند: ریسک تأمین، ریسک فرایند، ریسک تقاضا، ریسک کنترل و ریسک محیطی:
ریسک تأمین: مهمترین ریسک زنجیره تأمین است که می تواند منشأ بقیه ریسکهای دیگر گردد. وقتی برای محصول یا خدمتی هزینهای پرداخت میکنیم خود را در معرض این ریسک قرار میدهیم که تأمینکننده سفارش را با مقدار و کیفیت درست و به موقع تحویل ندهد که به آن ریسک تأمین میگویند.
ریسک فرایند: یک محصول در یک بخش خاص به موقع و با مقدار و کیفیت مورد نیاز تولید نشود.
ریسک تقاضا: ریسک ناشی از اینکه تقاضایی برای یک محصول نباشد یا با کمبود تقاضا مواجه شویم.
ریسک کنترل: ناشی از کنترل کیفیت ناکافی است.
ریسک محیطی: ریسک ناشی از اثرات محیطی که می تواند از محیط فیزیکی، اجتماعی، سیاسی، قانونی، عملیاتی و اقتصادی نشأت گرفته باشد.
۱-۲-۵- مدیریت زنجیره تأمین در صنعت دارو
بازار دارویی در بسیاری از کشورها با توجه به ماهیت عرضه و تقاضا برای دارو تنظیم می شود. با توجه به ویژگی رقابت پذیری بازار دارو ، دولت ها باید منافع اقتصادی و درمانی را به حالت تعادل درآورند. (Hakonsen H, Horn AM, 2009)
بخش داروئی نقش مهمی در سیستم پزشکی و سلامت بازی می کند. به دلیل افزایش جمعیت و بالا رفتن سن ، رشد سریع اقتصاد و افزایش شیوع بیماری های مزمن (مثل بیماری های قلبی عروقی ، سرطان و بیماریهای مزمن تنفسی) صنعت داروسازی با سرعت بسیار در حال گسترش است. (Wang L, Kong L, Wu F, Bai Y, Burton R., 2005)
شرکتهای تولیدی
داروهای داخلی
داروهای وارداتی
عمده فروشان دارو
بیمارستانها
داروخانه ها
بیماران
شکل ۱‑۱- زنجیره تأمین دارو
برخی از مشکلاتی که در گذار از یک اقتصاد برنامه ریزی شده به سوی یک زنجیره تأمین قوی در صنعت دارو ممکن است ایجاد شوند عبارتند از :
نظارت غیر مؤثر و بی نتیجه
قیمت بالاتر برای دارو برابر است با سود بیشتر برای تولید کنندگان
تخطی و دور شدن از قیمتهای مصوب و تعیین شده
- ترغیب؛ توسط جنبش با حرکت نمادین صورت میگیرد که امور دارای ارزش را به گروهها معرفی می کند و توجه آنها را به سمت پاداش و جرایم آن امور میکشاند.
جدول شماره ( ۱۱ ) استراتژی های جنبش از نظر واگو استفان
۲-۳- مروری بردید گاه های نظری تکنولوژی ارتباطی ( اینترنت و تاثیر اجتماعی آن)
وضعیت جهانی امروز واقعا با گذشته متفاوت است طوری که تغییرات اوضاع را می توان حس کرد یعنی دو نیروی بنیادی به سرعت باعث تحول و پیشرفت دنیا می شود . هر دوی آنها نتیجه جنگ سرد هستند . یکی راه اندازی اینترنت است که دسترسی به اطلاعات رادر همه جای دنیا امکان پذیر کرده است و در حال حاضر تقریبا همه مردم در هر جای دنیا به هر نوع اطلاعاتی دسترسی دارند . اگر به اینترنت دسترسی داشته باشید ، دنیایی بزرگ از اطلاعات را در زیر انگشتان خود خواهید داشت . عامل دیگر که تحول یافته ، مدیریت است . مدیریت بهینه و گسترش علم در سراسر جهان طرحی است برای رشد اجتماعی که مورد حمایت همه است . ( شوارتز ، ۱۳۸۶،۳-۴)
از نیمه دوم دهه ۱۹۹۰ به بعد ، استفاده از اینترنت در عرصه های اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی ، در کشور های توسعه یافته و تا حدودی ، در کشور های در حال توسعه ، گسترش یافته است و به دلیل تاثیر گسترده آن در زوایای گوناگون زندگی ، اصطلاحاتی همچون « دهکده جهانی » ، « آگاهی سیاره ای » و « پایان جغرافیا » در محافل دانشگاهی امروز رواج یافته اند . بنابراین امروزه گفته می شود که سیاست بر بال رسانه ها می چرخد چنان که با گسترش استفاده بازیگران جامعه مدنی در سطوح ملی ، فرا ملی ، منطقه ای و جهانی از اینترنت ، نقش آفرینی آن در تعاملات و چالش های سیاسی بیشتر نمایان می شود . ( سردار نیا ، ۱۳۸۸ ، ۱۵۲ )
از آنجا که آشنایی با منابع طبقه بندی شده و قابل درک از مفاهیم و نظریات علمی مربوط به حوزه تکنولوژی ارتباطی و بویژه اینترنت در این قسمت از پایان نامه ضروری به نظر می رسد و با توجه به کثرت این نظریات علمی در ذیل به بخشی از این دیدگاه ها می پردازیم .
در نگاه بوگارد، جهانی شدن، ارتباطات هویت ها را تقویت می کند چرا که جهانی شدن هویت های دوگانه و چندگانه را به واسطه امکان رفت و آمد پناهندگان و آوارگان در زمان و مکان تقویت نموده است، حفظ هویت به دلیل کالایی شدن فرهنگ، سیاست های هویتی و سهولت حمایت از آوارارگان هویتی آسان شده است. (رسانه ، ۱۳۹۰ )
گیدنز ، پدیده جهانی شدن را نوعی سازمان دهی مجدد به زمان و مکان در عرصه حیات فرهنگی – اجتماعی می داند. از این نگاه برخی از تکنولوژی های ارتباطی (اطلاعاتی) نوین به پیدایش حوزه های تعاملی جدید و همچنین ترکیبات زمانی – مکانی جدیدی منجر شده است که با ایجاد شبکه های بسیار متداخل جهانی احساس ما را نسبت به زمان و مکان دگرگون ساخته است. (رسانه، ۱۳۹۰ )
هابرماس، مدل دموکراسی هابرماس در بردارنده یک مفهوم سازی مجدد از حوزه عمومی است که در آن جنبش های اجتماعی بازیگران اصلی در شکل دهی اراده دموکراتیک می باشند و موضوعات را در فضای یا حوزه غیر رسمی تعریف می کنند و سپس از طریق کانال های سیاسی متعارف در مورد آنها اقدام می شود. (رسانه ، ۱۳۹۰ )
فیشر و کینگ معتقدند که “امروزه مفهوم اجتماعی در جهان نو دیگر جغرافیایی نیست بلکه آن از زمان و مکان فراتر می رود و شامل تمام گروهایی که منافع مشترکی را تعقیب می کنند می گردد. به عبارتی اجتماع به یک زمان و مکان خاص محدود نبوده و این دو عنصر نزدیک و کوتاه شده اند .تکنولوژی ارتباطی باعث می شود که اجتماعات ارتباطی شکل گیرد که ارتباط بین مردم را تسهیل می سازد. انحصار دانش رسمی بوسیله نخبگان با بهره گرفتن از این تکنولوژی شکسته می شود و مردمان عادی از طریق اینترنت و خطوط اینترنتی که در سراسر جامعه پراکنده شده است به اطلاعات کافی و سودمند و آگاهی بخش دست پیدا می کنند.جنبش های جدید اجتماعی امروزه بر تکنولوژی ارتباطی و اینترنت و کامپیوتر تکیه دارند. . (اطهری ، ۱۳۸۵)
دریفوس، انتشار اطلاعات در اینترنت چه به لحاظ ابعاد پراکندگی و چه به لحاظ سرعت آن خارق العاده است و این در حالی است که سازماندهی اطلاعات در اینترنت نه بر مبنای یک طبقه بندی سلسله مراتبی مبتنی بر طبقه بندی سنتی بلکه بر مبنای اتصال بینابینی میان همه اجزاء صورت گرفته که به کاربر امکان می دهد تا مستقیماً از یک مدخل داده ها به دیگری حرکت کند. این امر اگر چه قادر است به نوعی بر انعطاف پذیری سیستم بیفزاید ولی در جای خود بواسطه اینکه به جای محتوای معناشناختی بر تکنیک جستجوی صوری و نحوی تعدادی نماد بی معنا متکی شده است می تواند از قابلیت دسترسی آسان بر اطلاعات بکاهد. (رسانه ، ۱۳۹۰ )
جیمز پتراس ،اینترنت تبدیل به اراضی مورد مناقشه گشت، شکل جدیدی از رویارویی طبقاتی که جنبشهای طرفدار دموکراسی و آزادیخواهانه ملی را در بر گرفت. رهبران و جنبشهای عمده از کوههای افغانستان گرفته تا فعالین دموکراسیخواه در مصر، جنبش دانشجویان در شیلی و جنبش مسکن افراد فقیر در ترکیه، برای اطلاع رسانی به جهانیان در مورد مبارزات، برنامهها، سرکوب دولتی و پیروزیهای مردمی به اینترنت وابسته هستند. اینترنت مبارزات مردمی را در فرای مرزهای ملی به یکدیگر پیوند میزند و نیز سلاحی کلیدی است که یک اینترناسیونالیسم جدید برای مبارزه با جهانیسازی سرمایهداری و جنگهای امپریالیستی بوجود آورده است.(ذاکری ، ۱۳۹۰)
مک لوهان، زمان و مکان بواسطه ارتباطات متکی بر کامپیوتر تا بدان حد تحلیل رفته اند که مردمان در اقصاء نقاط جهان می توانند به سادگی، گویی در یک روستا (دهکده جهانی) به سر می برند و با یکدیگر ارتباط دارند. (رسانه، ۱۳۹۰ )
شری ترکل، ما بر روی اینترنت تشویق میشویم که به صورتی سیال، تمرکز زدایی شده، چندگانه و
همیشه در حال فرایند فکر کنیم اینترنت به آزمایشگاهی اجتماعی مهمی برای تجربه کردن یا ساختن و باز ساختن خویش بدل شده است. (رسانه ، ۱۳۹۰ )
میترا و واتس، به بررسی رابطه اینترنت و حضور (صدای) گروه های اجتماعی می پردازد و نظریه صدا بر این واقعیت تأکید می کند که گروه های خاموش جامعه در واقع وسیله ای ندارند تا صدای خود را به خارج از گروه خود برسانند. آنها معتقدند اینترنت توانسته این امکان را برای تمامی افراد فراهم سازد تا صدایی داشته باشند. مُل و لُُُُُُُُُُو، سه استعاره بارز درباره فضا یا تیپولوژی اجتماعی وجود دارد: مناطق ، شبکه ها و سیّالات. در مرحله اول، مناطقی وجود دارند که در آنها چیزها گرد هم می آیند و هر خوشه منطقه ای خاصی دارای حد و مرز می شود، در مرحله دوم، شبکه هایی وجود دارد که آنها فاصله های نسبی تابعی هستند از نسبت های میان اجزائی که شبکه را ساخته اند، در مرحله آخر، سیّالات هستند که به راه می افتند، نه حد و مرز ها وجود دارد و نه نسبت ها و روابط، در این مرحله فضای اجتماعی همچون یک جریان عمل می کند. (رسانه ، ۱۳۹۰ )
عاملی، پارادایم دو جهانی شدن ها در درجه اول به تبیین دو جهان موازی و در عین حال مرتبط و در هم آمیخته می پردازد و در درجه بعدی جهنی شدن های متکثری را درون این دو جهان مورد توجه قرار می دهد. در واقع مهمترین تغییر جهان معاصر، که بنیان تغییرات آینده جهان را می سازد، رقابت جهان واقعی و جهان مجازی است. کیت نش، جنبش های اجتماعی جدید دارای ویژگی هایی چون غیرابزاری بودن و بیانگر علایق و نگرانی های جهان شمول، معطوف به جامعه مدنی، به شیوه باز سازماندهی می شوند و به رسانه های جمعی متکی اند که از دههء ۶۰ به بعد در اشکالی چون جنبش زنان،محیط زیست یا جنبش ضد سیاسی رواج یافتند. (رسانه ، ۱۳۹۰ )
لانگ من و موریس فضای مجازی را تحرک اجتماعی جدیدی می دانند که از با بهره گرفتن از اینترنت و تکنولوژی های اطلاعاتی جدید به ایجاد تحرک اجتماعی و القا اطلاعات با هدف مقابله با هژمونی بر می خیزد. (رسانه ، ۱۳۹۰ )
بیل مویر، از چهارنقش اساسی در جنبش اجتماعی یعنی شورشگر، شهروند ،دگرگون ساز و مصلح توضیح می دهد که مصلحان افرادی هستند که از طریق فضای مجاری رسمی در پی ایجاد تغییر و تحقق اهداف خود هستند. (رسانه ، ۱۳۹۰ )
بوردیو ، سرمایه اجتماعی مجموعه منابع بالفعل و بالقوه است که با عضویت در شبکه های اجتماعی کنشگران و سازمان ها به وجود می آید. (رسانه ، ۱۳۹۰ )
جردن ، مفهوم قدرت مجازی را تعریف کرد و آن را به سه قسمت تقسیم کرد: فردی, اجتماعی و تصوری. این نوع از قدرت در مورد فرد وقتی اتفاق می افتد که او به توانایی لازم برای دسترسی و استفاده از امکانات برای تماس با دیگران برسد.زمانی که برای یک گروه این توانایی بوجود بیاید نوع اجتماعی این نوع از قدرت ایجاد می شود. قدرت مجازی تصوری زمانی واقع می شود که یک ایدئولوژی، جنبش یا حرکت اجتماعی به امکانات جدیدارتباطی دسترسی پیدا کند.(رسانه، ۱۳۹۰ )
رایت، سه سطح را در مورد اینترنت در درون یک جنبش تشخیص می دهد که گرو ه های مجازی خاموش نیز می توانند از آنها استفاده کنند :
۱- شبکه ای شدن درون یک جنبش، شامل استفاده از اینترنت برای جمع آوری و پخش اطلاعات برای فعالان جنبش.
۲- شبکه سازی بین جنبش ها و گروه ها اجتماعی، بر قرار کردن ارتباط با دیگر گروه ها و جنبش ها.
۳- جنبش های مجازی، فضای مجازی را به عنوان سکویی برای فعالیت های کاملاً مجازی که شامل مخالفت های الکترونیکی مانند نافرمانی های مدنی ، انگ زنی ، مخدوش کردن تصویر دیگران و … استفاده می کنند. . (رسانه ، ۱۳۹۰ )
جدول شماره ( ۵ ) جنبش اجتماعی و اینترنت از نظر رایت
۱-۳-۲- نقش اینترنت در جنبش های اجتماعی
به گزارش مشرق؛ جیمز پتراس در مقاله ای با عنوان اعتراض اجتماعی در عصر اینترنت، که در پایگاه اینترنتی گلوبال ریسرچ منتشر شده به نقش اینترنت در جنبش های اجتماعی پرداخته است و از ناامنی آن به دلیل حضور بیش از ٨٠٠ هزار جاسوس سازمان های اطلاعاتی آمریکایی پرده برداشته و از سوی دیگر، وقت گذراندن در اینترنت و فعالیت سیاسی اینترنتی را بی نتیجه خوانده و از این بابت اینترنت را افیون توده ها برای بی عملی سیاسی و از بین رفتن جنبش های اجتماعی وابسته به اینترنت می خواند.یقت، هرچقدر اینترنت در بسیج جنبشهای اجتماعی معترض به دولت امپریالیستی و استعمارگر وی تاکید می کند که اینترنت “یک منبع آزاد و ایمن اطلاعات، گفتمان و مباحثه” نیست. در حقکارآمدتر میشود، احتمال مداخله دولتی-پلیسی نیز به بهانه “مبارزه با تروریسم” افزایش مییابد.
وی می نویسد: ارتباط بین تکنولوژی اطلاعاتی ، به طور اخص اینترنت، با سیاست مسألهای مهم در جنبشهای اجتماعی معاصر است. نوآوریهای حوزه تکنولوژی اطلاعاتی به مانند بسیاری از پیشرفتهای علمی گذشته دارای اهدافی دوگانه بودند: از یک طرف، این تکنولوژی باعث تسریع در جریان جهانی سرمایه، بالاخص سرمایه مالی، شده و “جهانیسازی” امپریالیستی را تسریع کرده و از طرف دیگر منابع حیاتی دیگری برای تحلیل و همچنین برقراری ارتباط به منظور بسیج کردن جنبشهای مردمی فراهم آورده است. (ذاکری ،۱۳۹۰)
صنعت تکنولوژی اطلاعات طبقه جدیدی از میلیونرها را از دره آمریکا گرفته تا هند خلق کرده است. این طبقه از طریق کنترل انحصاری خود بر حوزههای متنوع جریان اطلاعات و سرگرمی، نقش اصلی را در گسترش استعمار اقتصادی ایفاء کردهاند.
اگر با زبان مارکس بخواهیم توضیح دهیم باید بگوییم که “اینترنت تبدیل به افیون تودهها شده است.” پیر و جوان، شاغل و بیکار، ساعتهای مدید را به صورت منفعلانهای و جدای از دیگر شهروندان، همکاران و کارکنان، بر صفحه مونیتور، تصاویر مستهجن، بازیهای ویدئویی، مصرفگرایی آنلاین و حتی “اخبار” خیره میشوند. (ذاکری ،۱۳۹۰)
در بسیاری از موارد “سرریز اخبار” باعث اشباع اینترنت شده، زمان و انرژی بینندگان را در خود جذب کرده و آنها را از تعمق و عمل باز داشته است. همانگونه که اخبار بسیار کم و جهتدار رسانههای جمعی باعث انحراف آگاهی جمعی میشود، انبوه پیامهای اینترنتی نیز میتوانند تحرک شهروندی را مسکوت گذارند.
به هر حال اینترنت، زندگی سیاسی را “شخصی” کرده است. بسیاری از فعالین بالقوه معتقدند که انتشار بیانیهها برای آگاهی دیگر افراد یک رفتار سیاسی است اما فراموش کردهاند که فقط فعالیت عمومی، شامل رویارویی با مخالفینشان در حوزههای عمومی، در مراکز شهری و حومه، بنیان و اساس تحول سیاسی را فراهم میآورند. ( ذاکری ،۱۳۹۰)
یکی از روشهای فعالیت زیست جهان در دموکراسیهای مدرن، روشی است که توسط جنبشهای نوین اجتماعی در پیش گرفته شده است. جنبشهای نوین اجتماعی در مرز بین نظام و زیست جهان قرار دارند، از «قواعد شیوههای زندگی»حفاظت میکنند و نیز از جامعه مدنی در برابر دستاندازی های نظام حمایت میکنند. افزون بر این جنبشهای نوین اجتماعی به ایجاد هویتهای اجتماعی، دانش و اطلاعات میپردازند. آنها، آنگونه که آیرمن و جیمسون اظهار میدارند «همانند یک قلمرو شناختی، فضای اجتماعی جدیدی هستند که توسط تعامل پویا بین گروهها و سازمانهای مختلف پر میشود. » جنبشهای نوین اجتماعی دقیقاً ارگانهایی هستند که مشکلات را درک میکنند و آنها را وارد دستورکار عمومی میسازند. براین اساس، جنبشهای نوین اجتماعی هدفشان ایجاد و انتشار اطلاعاتی است که به طور مستقل از نیازهای ادارات و بازار پدید میآید. ساختار نامنسجم اینترنت، بنا بر تحلیل آیرمن و جیمسون این امکان را برای جنبشهای نوین اجتماعی فراهم میسازد تا به فرآیندهایی در حال شکلگیری تبدیل شوند که محصول یک رشته برخوردهای اجتماعی هستند. خدمات خبری و اطلاعاتی سنتی برای این نیازها مناسب نیستند چون بیشتر واکنشی هستند تا کنشی. ( سالتر ، ۱۳۸۹)
بیاد داشته باشیم که نیروی محرک اصلی برای رشد “تکنولوژی اطلاعات” از تقاضای نهادهای ملی بزرگ، بانکهای سرمایهگذاری و معاملهگران قماربازی ناشی شد که میخواستند میلیاردها دلار و یورو را فقط با تکان دادن انگشت از کشوری به کشور دیگر، از کسب و کاری به کسب و کار دیگر و از کالایی به کالای دیگر منتقل نمایند.
تکنولوژی اطلاعاتی نیروی موتور رشد جهانیسازی بود که در خدمت سرمایه مالی قرار گرفت. حباب بوجود آمده در سهام تکنولوژی اطلاعاتی در سال ۲۰۰۱ نتیجه ارتقاء ریسکآمیز و قمارگونه ارزش “شرکتهای نرمافزاری” بود که به “اقتصاد واقعی” متصل نبودند. سقوط مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ و تداوم آن تا به امروز، از بستهبندی کامپوتری فریبهای مالی و نیز رهنهای املاکی که به قدر کافی تأمین مالی نشده بودند، ناشی شد. “خصائص” اینترنت، وابستگی سریع آن به اطلاعات در حوزه سرمایهداری قماری یکی از مهمترین عوامل پدید آمدن شدیدترین بحران سرمایهای از زمان رکود بزرگ در دهه ۱۹۳۰ بودند. ( ذاکری ،۱۳۹۰)
اینترنت به عنوان بازاری برای کسب و کار تجاری در دسترس عموم قرار گرفت و سپس کاربریهای دیگر اجتماعی و سیاسی نیز برای آن در نظر گرفته شد. مهمترین کاربری اینترنت این بود که تبدیل به ابزاری شد تا به افکار عمومی در مورد استثمار و غارت کشورها و مردم توسط بانکهای چند ملیتی اطلاعرسانی شود. اینترنت دروغهای مرتبط با جنگهای توسعهطلبانه آمریکا و اتحادیه اروپا را در خاورمیانه و جنوب آسیا افشاء کرد.
اینترنت تبدیل به اراضی مورد مناقشه گشت، شکل جدیدی از رویارویی طبقاتی که جنبشهای طرفدار دموکراسی و آزادیخواهانه ملی را در بر گرفت. رهبران و جنبشهای عمده از کوههای افغانستان گرفته تا فعالین دموکراسیخواه در مصر، جنبش دانشجویان در شیلی و جنبش مسکن افراد فقیر در ترکیه، برای اطلاع رسانی به جهانیان در مورد مبارزات، برنامهها، سرکوب دولتی و پیروزیهای مردمی به اینترنت وابسته هستند. اینترنت مبارزات مردمی را در فرای مرزهای ملی به یکدیگر پیوند میزند و نیز سلاحی کلیدی است که یک اینترناسیونالیسم جدید برای مبارزه با جهانیسازی سرمایهداری و جنگهای امپریالیستی بوجود آورده است. (ذاکری ،۱۳۹۰)
به بیان لنین، میتوانیم بگوییم که سوسیالیسم قرن ۲۱ را میتوان با معادله زیر تبیین کرد: “شوروی به علاوه اینترنت = سوسیالیسم مشارکتی”.
ما باید متوجه باشیم که تکنولوژیهای اطلاعاتی کامپیوتری “خنثی” نیستند – تأثیر سیاسی آنها به کاربران و ناظرینی بستگی دارد که مشخص میسازند این تکنولوژیها باید در خدمت منافع طبقاتی چه کسانی باشند. (ذاکری ،۱۳۹۰)
جنبشهای نوین اجتماعی در همگی این اشکال وارد شدهاند. میتوان ملاحظه کرد که جنبشهای نوین اجتماعی از اینترنت برای پشتیبانی از فعالیتهای خارجی استفاده میکنند، در چارچوب اینترنت به فعالیت میپردازند تا مبنایی برای فعالیتهایشان به وجود آورند و تلاش کردهاند تا در زمینه سیاستهایی به اعمال نفوذ بپردازند که بر اینترنت تأثیر دارند. جنبش ضدجهانی شدن یا طرفدار دموکراسی آنگونه که پیروان گرامشی ممکن است توصیه کنند، از اینترنت به شکل بسیار مؤثری استفاده کرده است و این در حالی است که انجمن ارتباطات پیشرو [۲۶]جنبش مزبور را تسهیل کرده است و در همان حال ضمن فعالیت در چارچوب اینترنت تلاش کرده است تا بر سیاستگذاریها نیز تأثیر نهد. اگر زیست جهان مبتنی بر ارتباطات انسانی باشد و جنبشهایی نوین اجتماعی بازیگرانی تلقی شوند که از زیست جهان پشتیبانی میکنند، آنگاه یک نظام ارتباطی که متناسب با جنبشهای نوین اجتماعی باشد باید تا حدودی از عقلانیت ارتباطی در رابطه با زیست جهان حمایت کند. بنابراین منطق، ارائه این استدلال که برای تقویت زیستجهان، اینترنت را میتوان رسانهای بنیادی برای جامعه مدنی و حوزه عمومی غیررسمی تلقی کرد، مطمئناً قابل توجیه است. بهطور اخص میتوان گفت؛ اینترنت با قابلیت دسترسی جهانی برای جنبشهای اجتماعی بسیار ارزشمند است. اینترنت گروهها و سازمانهای جنبش اجتماعی را قادر میسازد به ارتباط با یکدیگر، به ایجاد و توزیع اطلاعات به شکلی ارزان و مؤثر بپردازند و از امکانات دریافت واکنشها و بازخورد نیز برخوردار شوند. (سالتر، ۱۳۸۹)
علاوه بر موارد گفته شد، میادین جنگی هوایی کامپیوتری تبدیل به سلاح انتخابی ناتو برای
بمباران و تخریب لیبی بودهاند. هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا که شهروندان غیرنظامی پاکستان و یمن را با موشک مورد هدف قرار داده و میکشند توسط “هوش” کامپیوتری هدایت میشوند. یافتن محل شبهنظامیان کلمبیایی و نیز بمبارانهای هوایی مرگبار توسط ابزار کامپیوتری انجام میگیرند. به بیان دیگر تکنولوژی اطلاعاتی دارای کاربردی دو گانه است. این تکنولوژی میتواند برای آزادی مردمی و یا مبارزه امپریالیستی با انقلابها به کار رود. (ذاکری ،۱۳۹۰)
اینترنت در اعتراضات اجتماعی، در ابتدا و قبل از هر چیز دیگری یک منبع حیاتی است تا از طریق آن اطلاعات مهم برای آموزش و بسیج “عموم” منتشر گردد – بالاخص بین رهبران ترقیخواه عقاید، فعالیت اتحادیههای تجاری و رهبران کشاوزان، شبهنظامیان و فعالین.
به علت نقش فزاینده اینترنت به عنوان ابزاری برای مخالفتهای اجتماعی، دستگاه دولتی-پلیسی سرکوبگر آن را به طور مداوم تحت نظارت و بررسی دارد. برای مثال، در آمریکا بیش از ٨٠٠هزار مأمور توسط سازمان پلیس “امنیت میهنی” استخدام شدهاند تا در مورد میلیاردها ایمیل، فاکس و تماسهای تلفنی میلیونها آمریکایی جاسوسی کنند. اما واقعیت این است که اینترنت “یک منبع آزاد و ایمن اطلاعات، گفتمان و مباحثه” نیست. در حقیقت، هرچقدر اینترنت در بسیج جنبشهای اجتماعی معترض به دولت امپریالیستی و استعمارگر کارآمدتر میشود، احتمال مداخله دولتی-پلیسی نیز به بهانه “مبارزه با تروریسم” افزایش مییابد. (ذاکری ،۱۳۹۰)
علاوه بر مطالب ذکر شده در صفحات قبل می توان به سخنرانی هایی که در همایش « فضای مجازی و سیاست » در دانشگاه تبریز توسط شرکت کنندگان در آن مطرح شده نیز اشاره کرد .
الهام رضا نژاد، کارشناس ارشد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس نیز درباره نقش فضای مجازی در تحولات اخیر خاورمیانه گفت: طی سال های اخیر جوامع در حال توسعه از جمله کشورهای خاورمیانه با تغییرات فراوانی در بافت اجتماعی خود روبرو بوده اند که می توان از افزایش سریع تحصیلکردگان به عنوان مثالی نام برد که پیامد آن ظهور نخبگان جدیدی بود که مقدمات جنبش های نوین اجتماعی را فراهم کردند.آنچه طی ماه های اخیر کارشناسان را شگفت زده کرد شکل گیری جنبش های گسترده اجتماعی در سطح خاورمیانه به ویژه به بار نشستن زودهنگام جنبش های تونس و مصر بود.رسانه های مجازی با شکستن انحصار دولت در مهندسی افکار عمومی و آشکار کردن ناتوانی دولت در استقلال ملی، تامین خدمات بهینه و اقتصاد و نیز مدیریت عاری از فساد سبب شکل گیری تحولات اخیر و به ویژه تضعیف رژیم بن علی و مبارک شدند. توانایی رسانه های مجازی در بسیج افکار عمومی به اندازه ای بود که برخی صاحبنظران، انقلاب مصر و تونس را انقلاب توئتری نام نهاده اند.این شبکه ها فرصت مناسبی در اختیار گروه های اجتماعی گذاشتند تا علاوه بر افزایش آگاهی جوانان و اطلاع رسانی به سازماندهی گسترده آنان بپردازند و از آنجا که گروه های مختلف اجتماعی نیز مانند گذشته برای دسترسی به اطلاعات و اخبار خود را به رسانه های سنتی محدود نمی کنند این شبکه ها به راحتی می توانند به افکار آنها جهت دهند و بر تحولات تاثیر بگذارند. .( کشاورزیان ،۱۳۹۰ )
امیر هوشنگ میر کوشش، دانشجوی دکتری روابط بین الملل داشنگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات اصفهان نیز در این زمینه معتقد است: جهانی شدن و توسعه فناوری ارتباطات جمعی تاثیرات مهمی در کشورهای در حال توسعه و به ویژه کشورهای مسلمان خاورمیانه و شمال آفریقا بر جای گذاشته است.
گسترش روزافزون فناوری ارتباطات الکترونیکی نظیر شبکه های ماهواره ای و اینترنتی تاثیرات غیرقابل انکاری بر اذهان عمومی این منطقه داشته است.وی با بیان اینکه نقش و تاثیر رسانه های ارتباط جمعی و اینترنت و به خصوص شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و تویتر در تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا و گسترش سریع این تحولات انکارناپذیر است، گفت: تفاوت عمده میان شبکه های اینترنتی با رسانه های سنتی تر مثل رادیو و تلویزیون و مطبوعات در دو طرفه یا چند طرفه بودن ارتباطات است.(کشاورزیان ، ۱۳۹۰)
۱۹۹۸
نتایج این پژوهش نشان میدهد که حسابرسان دارای نام تجاری احتمالاً از سوی صاحب کارانی است تمایل درونی به سوی اقلام معوق دارند کنار گذاشته میشوند و حتی اگر شرکتهای حسابرسی شده توسط حسابرسان درونی دارای نام تجاری سطوح بالاتری از کل اقلام معوق را داشته باشند. آنها به طور واقعی ذخایر احتیاطی را کمتر نشان میدهند.
حسن شهرت حسابرس و توانایی نظارت حسابرس
فرانسیس میدو و اسپارکس۱۹۹۹
بارتو و همکاران[۲۱] (۲۰۰۰)، در تحقیق خود برای ارزیابی کیفیت حسابرسی از شش موسسهای بزرگ حسابرسی استفاده کردند. آنان فرض کردند که حسابرسی توسط این شش موسسهای بزرگ، دارای حداکثر کیفیت میباشد و شرکتهای صاحب کاری که موسسههایی غیر از شش موسسهای بزرگ آنها را حسابرسی میکنند، سعی در ارائهیاقلام تعهدی اختیاری بیشتری برای ایجاد تغییر سود دارند.کارامانیس و لینوکس[۲۲] (۲۰۰۶) نیز معتقدند که بین حسابرسی موسسههای بزرگ و کیفیت حسابرسی رابطهی مثبت وجود دارد.
شواهد حاکی از آن است که حسابرسان متخصص صنعت، حسابرسی اثر بخش تری را ارائه میکنند و تغییرات ساختاری در شرکتهای حسابرسی در جهت دستیابی به تخصص صنعت، حاکی از آن است که تخصص صنعت نقش مهمی را در کیفیت حسابرسی بازی میکند.در مطالعهای که توسط کند[۲۳](۲۰۰۸) و از طریق پرسشنامه انجام شد و پاسخ دهندگان آن، مؤسسات حسابرسی بودند تخصص صنعت حسابرس بدین گونه تعریف شد : تخصص صنعت حسابرس شامل خلق ایدههای سازنده جهت کمک)خلق ارزش افزوده (به صاحب کاران، همچنین فراهم نمودن دیدگاهها و یا راهکارهای تازه برای برخی از موضوعهایی که صاحب کاران در صنایع مربوط به خود با آن مواجه میشوند.از آنجایی که حاجت مختلف تخصص صنعت حسابرس به طور مستقیم قابل مشاهده نیست، تحقیقات گذشته شاخصهای مختلفی را برای اندازهگیری تخصص صنعت حسابرس به کار گرفتهاند. رویکرد سهم بازارو رویکرد سهم پرتفویغالباً به عنوان شاخصهایی برای تخصص صنعت حسابرس به کار گرفته میشوند(اعتمادی و همکاران، ۱۳۸۸).
الف) رویکرد سهم بازار: رویکرد سهم بازار، یک متخصص صنعت را به عنوان یک مؤسسه حسابرسی که خودش را از سایر رقبایش از نظر سهم بازار در یک صنعت خاص متمایز کرده است، تعریف می کند. این رویکرد فرض میکند که با مشاهده سهم نسبی بازار مؤسسات حسابرسی که به یک صنعت خاص ارائه خدمت میکنند، میتوان به میـزان دانش تخصص صنعت مؤسسه حسابـرسی پی برد. مؤسسهای که سهم بزرگتری از بازار را در اختیار دارد، از دانش تخصصی باﻻتری در مورد آن صنعت خاص برخوردار است.بعلاوه، سهم معنادار بازار در یک صنعت نشان دهندهی سرمایه گذاری معناداری است که در مؤسسات حسابرسی در توسعهفنآوریهای حسابرسی خاص صنعت صورت گرفته است به طوری که انتظار میرود مزایای ناشی از بهبود کیفیت حسابرسی و صرفه اقتصادی افزایش یابد.
ب) رویکرد سهم پرتفوی: رویکرد سهم پرتفوی، توزیع نسبی خدمات حسابرسی را در صنایع مختلف برای هر مؤسسه حسابرسی مورد لحاظ قرار میدهد. این رویکرد بیشتر به راهبردهای مؤسسهی حسابرسی مربوط است. صنایع صاحبکار مؤسسهی حسابرسی با بیشترین سهم پرتفوی، نشان دهندهی صنایعی هستند که مؤسسات حسابرسی دانش پایهای معناداری را در ارتباط با آن صنایع ایجاد کردهاند و سهم بزرگ پرتفوی نشاندهندهی این است که سرمایه گذاری معناداری توسط مؤسسات حسابرسی در توسعهی فن آوری های حسابرسی مربوط به آن صنعت صورت گرفته است.با بهکارگیری این رویکرد، احتمالاً مؤسسات بیشترین منابع را برای توسعه دانش خاص صنعت اختصاص دادهاند، حتی اگر آنها سهم عمدهی بازار را در آن صنعت در اختیار نداشته باشند. رویکرد سهم پرتفوی بر خلاف رویکرد سهم بازار، مزیت نسبی بر سایر حسابرسان را در تعیین تخصص صنعت حسابرس دخالت نمیدهد.اعتمادی و همکاران (۱۳۸۸) طی تحقیقی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که شرکتهایی که حسابرس آنها، متخصص صنعت است، دارای سطح مطلق اقلام تعهدی اختیاری کمتر و ضریب واکنش سود باﻻتری نسبت به شرکتهایی که حسابرس آنها، متخصص صنعت نیست، هستند؛ به عبارت دیگر، حسابرسان متخصص صنعت، حسابرسی با کیفیتتری به صاحب کاران خود ارائه میکنند. جول و همکاران[۲۴] (۲۰۰۵) در تحقیق خود برای اندازهگیری کیفیت حسابرسی از تخصص موسسهای حسابرسی در صنعت صاحب کار نیز استفاده کردند. آنان معتقد بودند موسسههای حسابرسی که در صنعت صاحب کار تخصص داشته باشند، با کیفیت بیشتری به حسابرسی آن میپردازند. فرگوسن و استاکس[۲۵])٢٠٠٢)، ژائو و ایلدر (۲٠٠٢) و بالسم (۲۰۰۳) نیز در تحقیقهای خود از تخصص حسابرس در صنعت صاحب کار برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی استفاده کردند.
تداوم انتخاب حسابرس در مقابل جابهجایی یا چرخش حسابرس
کمران[۲۶] (۲۰۰۵)، اثر تداوم انتخاب حسابرس بر کیفیت حسابرسی را از دو منظر قابل بررسی میداند. تداوم انتخاب حسابرس موجب شده است تا حسابرس به مرور دانش خاص مشتری را کسب کند، که این موضوع باعث افزایش صلاحیتحرفهای حسابرس و کیفیت حسابرسی میشود. اما، از سوی دیگر تداوم انتخاب حسابرس موجب نزدیکی بیش از حد حسابرس به مدیریت صاحبکار میشود که این موضوع ممکن است اثر منفی بر استقلال حسابرس و کیفیت حسابرسی داشته باشد.حسابرسی صورتهای مالی و سایراطلاعات مالی از مهمترین ابزارهای حصول اطمینان از شفافیت اطلاعات شرکتها به شمار میرود. حسابرسان مستقل از طریق اعتباردهی به صورتهای مالی و سایر اطلاعات مورد رسیدگی آلودگیها رااز اطلاعات مالی میزدایند و موجب شفافیت اطلاعاتی شرکتها میشوند. بر همین اساس، حسابرسی صورتهای مالی توسط حسابرسان مستقل به عنوان یکی از الزامات اصلی بورسهای مختلف دنیا به شمار میآید. در دهه اخیر، که به دلیل برخی رسواییهای مالی نظیر رسواییهای حسابداری شرکتهای انرون، ورلدکام و نظایر آن استقلال حسابرسان همواره مورد سؤال قرار گرفت، نهادهای نظارتی حرفه حسابداری و بازار سرمایه به منظور تقویت استقلال حسابرسان، تغییر منظم آنها را به عنوان یکی از راهکارها پیشنهاد، یا الزام کرده، و به اجرا گذاشتهاند.بررسی سوابق در کشورمان در این زمینه نشان میدهد که فـرآیند تغییـر حسابرسان مستقل در سالهای گذشته به دلیل محدود بودن حسابرسی توسط چند مؤسسه بزرگ از جمله مؤسسه حسابرسی صنایع ملی و سازمان برنامه، مؤسسه حسابرسی بنیاد مستضعفان و موسسه حسابرسی شاهد به شکل مدون و رسمی و در غالب مفاد قانونی وجود نداشت و فقط گروههای حسابرسی مسئول اجرای تعدادی از کارهای خاص با نظر مدیران مؤسسه تغییر میکرد. در سال ۶۶٣١ سازمان حسابرسی با ادغام این مؤسسات تشکیل شد. . در سازمان حسابرسی به دلیل تنوع و تعدد صاحب کاران و به منظور اعمال کنترل و بررسی بیشتر، گروههای حسابـرسی مسئول اجـرای کار در دورههای زمانی با میانگین سه سال تغییر مییابند. این جابجایی ممکن است مسئولیت انجام حسابرسی یک شرکت را از یک مدیر سلب، و به مدیر دیگری در داخل آن سازمان محول کند؛ لذا فرایند تغییر صرفاً بین گروههای مختلف در درون سازمان حسابرسی انجام میشود و در زمره مقررات تغییر حسابرس، آن گونه که در سایر کشورها مد نظر است، قرار نمیگیرد.
اما در نهایت با تصویب دستورالعمل مؤسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار در تاریخ ٨ مرداد ماه سال ۱۳۶۸ توسط شورای عالی بورس و اوراق بهادار، تغییر منظم حسابرس مستقل در دوره زمانی چهار ساله الزامی شد و تمام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و سایر اشخاص تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار موظف به رعایت آن شدند) بولو، مهام و گودرزی، ۱۳۸۹(.
۲ -۲-۱۱- دیدگاههای مرتبط با الزامی کردن تعویض ادواری حسابرس
۲-۲-۱۱-۱-دیدگاه موافقان الزامی کردن تعویض ادواری حسابرس
موافقان الزامی کردن تعویض ادواری حسابرس اغلب از سه دلیل زیر برای توجیه دیدگاه خود استفاده میکنند:
الف) نزدیکی بیش از حد به مدیریت:قانون گذاران و افکار عمومی بر این باور هستند که رابطهیطولانی حسابرس با صاحبکار باعث ایجاد سطحی از نزدیکی بین این دو میشود که این موضوع استقلال حسابرس را خدشه دار کرده و کیفیت حسابرسی را کاهش میدهد. در سال ۱۹۸۵ ریچارد شلبی[۲۷]،نمایندهی کنگرهی آمریکا، این سؤال را مطرح کرد که وقتی یک موسسهای حسابرسی کارکنان خود را برای مدت زیادی مانند ۱۰، ۲۰ یا ۳۰ سال در یک شرکت مستقر میکند، چگونه میتوان انتظار داشت که این موسسه، مستقل باقی بماند؟
ماهیت کار حسابرسی به صورتی است که ارتباط روزانهی حسابرس با مدیریت شرکت مورد رسیدگی را ایجاب میکند. رابطهی بلند مدت حسابرس- صاحبکار ممکن است باعث نزدیکی بیش از حد حسابرس با مدیریت صاحبکار شده و موجب به وجود آمدن یک رابطهی صمیمانه بین این دو شود. این رابطهی صمیمانه ممکن است به کوتاه آمدن حسابرس در اختلاف نظرهای پیش آمده در حین کار حسابرسی یا حتی تبانی بین حسابرس و مدیریت صاحبکار شود.تجربهیرابطهی شرکت انرون[۲۸]و موسسهای حسابرسی آرتور اندرسون[۲۹]مثال خوبی برای نزدیکی بیش از حد حسابرس به مدیریت است. حسابرسان موسسه حسابرسی آرتور اندرسون و مشاورانشان یک دفتر ثابت در ساختمان مرکزی شرکت انرون داشتند. آنان مرتب و به صورت روزانه با مدیریت و کارکنان شرکت انرون در تماس بوده و حتی در فعالیتهای تفریحی و خیریه نیز به صورت مشترک شرکت میکردند. در این شرایط، برای حسابرس بسیار سخت خواهد بود که بتواند کار حسابرسی را به صورتی انجام دهد که سطح مناسبی از تردید حرفهای حفظ شده و به استقلالحسابرس لطمه وارد نشود. از سوی دیگر، مدیریت هم در موارد اختلاف نظر با حسابرس میتواند از طریق درخواست-های دوستانه، امتیاز به دست بیاورد. طرفداران الزامی کردن تعویض ادواری حسابرس ادعا میکنند که تعویض ادواری حسابرس میتواند باعث شود که حسابرس جدید در فضایی پاک به کار حسابرسی بپردازد. این فضای پاک بین حسابرسان و صاحب کاران موجب دستیابی به اهداف حسابرسی خواهد شد.
ب) عدم توجه به جزئیات و ساده انگاری امور به دلیل یکنواخت شدن کار: تداوم انتخاب حسابرس، ممکن است کار حسابرسی را برای حسابرسان به صورت یک کار یکنواخت و تکراری جلوه دهد. این موضوع باعث کاهش صلاحیت حرفهای حسابرس خواهد شد. شاکلی[۳۰] (۱۹۸۲) معتقد است تداوم انتخاب حسابرس میتواند باعث اعتماد به نفس بیش از حد، عدم نوآوری و کاهش بهکارگیری روشهای دقیق و موشکافانه در بین حسابرسان شود. همچنین، او معتقد است که مدیریت و کارکنان صاحبکار نیز در اثر تعامل طولانی مدت با حسابرس، با خصوصیات شخصی و کاری وی آشنا شده و میتوانند با بهره گرفتن از این آشنایی، دست به تخلف بزنند.
آرل و همکاران (۲۰۰۵) نیز معتقدند حسابرسان در بازگشت به کار قبلی، برای اموری مانند برنامه ریزی حسابرسی، بودجه بندی و تهیهی اطلاعات مورد نیاز برای حسابرسی سال جاری، اغلب اوقات به کار برگهای سال گذشته تکیه میکنند. این تکیه بیش از حد به مدارک سال گذشته و پیش بینی نتایج به جای توجه به تغییرات کوچک اما مهم، ممکن است باعث عدم دست یابی به اهداف حسابرسی شود.
ج) تمایل به حفظ صاحبکار: تمایل به داشتن درآمد ساﻻنه بلند مدت از محل حقالزحمهی حسابرسی، ممکن است باعث شود تا حسابرس برای ابقا در سمت خود،رضایتمندی صاحبکار را به عنوان یکی از عوامل موثر بر تصمیم گیریهای خود در نظر بگیرد. آیا در شرایطی که گزارشگری بر خلاف میل صاحبکار ممکن است به از دست دادن درآمدهای احتمالی آینده منجر شود، حسابرس میتواند مستقل باقی بماند؟ زمانی که تعویض ادواری حسابرس الزامی باشد حسابرس، صاحبکار و سایر افراد ذینفع میدانند که تعویض حسابرس در موعد مقرر انجام خواهد شد و هرگونه انحراف از زمان بندی تعویض ادواری با واکنش منفی یکی از طرفهای ذینفع روبرو خواهد شد. بنابراین، بخش بزرگی از فشارهای وارده بر حسابرسان در طی مذاکره از بین خواهد رفت. دانستن این که در سالهای بعد شرکت صاحبکار توسط موسسه دیگری حسابرسی خواهد شد و آن موسسه ممکن است برخی اشتباهات و تخلفات سالهای قبل را کشف و گزارش کند، باعث خواهد شد تا حسابرس برای حفظ اعتبار و وجههی حرفهای خود، تمایل بیشتری به کشف و گزارش اشتباهات و تخلفات داشته باشد. بنابراین، میتوان گفت که تعویض ادواری حسابرس باعث خواهد شد تا منافع حسابرس و منافع صاحبکار در یک جهت نباشد، و این تضاد منافع به افزایش کیفیت حسابرسی کمک خواهد کردآرل و همکاران،(۲۰۰۵).تحقیقها نشان دادهاست حسابرسان برای جلب مشتری جدید در سال اول حقالزحمه حسابرسی کمتری پیشنهاد میدهند. این در حالی است که، حسابرسان معمولاً در سالهای اولیه رابطهی خود با صاحبکار، به دلیل نداشتن آشنایی با شرکت مورد رسیدگی و نوع فعالیتهای آن، متحمل هزینههای باﻻیی میشوند. در نتیجه، آنان تلاش میکنند تا با ابقای مجدد، این زیان را در سالهای بعدی رابطهی خود با صاحبکار جبران کنند(فرانسیس و سیمون[۳۱]، ۱۹۸۷).
۲-۲-۱۱-۲- دیدگاه مخالفان الزامی کردن تعویض ادواری حسابرس
مخالفان الزامی کردن تعویض ادواری حسابرس نیز اغلب از سه دلیل زیر برای توجیه دیدگاه خود استفاده میکنند:
الف) از دست رفتن دانش خاص مشتری: آشنایی حسابرس با شرکت مورد رسیدگی باعث میشود تا وی درکبهتری از موضوعات و تغییرات ایجاد شده داشته باشد. پیچیدگیهای زیادی که در قرن اخیر در محیط کسب و کار شرکتها پدید آمده است، موجب شده که حسابرس نتواند در مدت زمان کوتاه با فعالیتهای شرکت مورد رسیدگی آشنایی کامل پیدا کند. در حالی که حسابرس مسئول کار، از اثر منحنی یادگیری خود میتواند برای کشف اشتباهات و تخلفات اساسی استفاده کند، حسابرس جدید ممکن است به دلیل عدم شناخت کافی از شرکت صاحبکار، مجبور باشد بیشتر به اظهارات و برآوردهای مدیریت تکیه کند. بنابراین، این موضوع موجب افزایش ریسک حسابرسی میشود. تحقیقهای فراوانی از قبیـل استایس[۳۲](۱۹۹۱) و والکر و همکاران[۳۳] (۲۰۰۱) هم به این نتیجه رسیدهاند که اغلب قصورهای حسابرسی در سالهای اولیه رابطهی حسابرس- صاحبکار که حسابرس هنوز دانش کافی در ارتباط با صاحب کار خود ندارد، روی میدهد. سینت[۳۴] (۲۰۰۴) هم در تحقیق خود به این نکته اشاره میکند که حدود ۷۹ درصد موسسههای حسابرسی مستقل و شرکتهای سهامی عام در آمریکا معتقدند به دلیل عدم آشنایی حسابرس با شرکت مورد رسیدگی در سال-های ابتدایی رابطهی حسابرس– صاحبکار، ریسک حسابرسی افزایش مییابد.
ب) افزایش هزینههای حسابرسی: الزام تعویض ادواری حسابرس موجب افزایش هزینههای مستقیم و غیرمستقیم حسابرسی خواهد شد. سینت (۲۰۰۴) به این نکته اشاره میکند که همهیموسسههای حسابرسی مستقل بزرگ بر این عقیده هستند که به دلیل نیاز حسابرس به کسب دانش اولیه در ارتباط با صاحبکار جدید و نوع عملیات وی، هزینههای حسابرسی سال اول پس از تعویض ادواری موسسه حسابرسی، بیشتر از ۲۰ درصد هزینهی حسابرسی در سالهای بعدی رابطهی حسابرس– صاحبکار خواهد بود. آرنز و لوئبک[۳۵] (۱۹۷۶) در تحقیق خود سه دلیل زیر را برای افزایش هزینههای مستقیم حسابرسی در سال اول رسیدگی یک شرکت نسبت به سالهای پس از آن بیان میکنند:
نیاز به رسیدگی مواردی مانند داراییهای ثابت مشهود و نامشهود و همچنین، سود انباشته که اثر دائمی بر حسابهایترازنامهای دارند. در مورد این حسابها نیاز است که در سال اول رسیدگی، معاملات مربوط به سالهای گذشته نیز بررسی شود. در حالی که، در صورت تداوم انتخاب حسابرس، در سالهای بعد تنها معاملات مربوط به همان سال بررسی خواهد شد.
حتی اگر صورتهای مالی به صورت مقایسهای ارائه نشده باشند، برای دستیابی به یک صورت سود و زیان قابل اتکا باید ماندههای اول دوره حسابهایترازنامهای سال جاری نیز بررسی شوند. در حالی که، در صورت تداوم انتخاب حسابرس، با توجه به این که ماندههای پایان دورهی سال قبل توسط همین حسابرس بررسی شدهاند، این حسابها نیازی به بررسی دوباره نخواهند داشت.
عدم آشنایی حسابرس با نوع عملیات و سیستم کنترل داخلی صاحبکار موجب میشود که وی ماندهها و نسبت -های مورد نیاز برای مقایسه با نتایج واقعی سال جاری و همچنین نتایج سالهای قبل را به عنوان مبنایی برای طراحیبرنامه حسابرسی، در اختیار نداشته باشد. در نتیجه، این عدم آشنایی قبلی موجب خواهد شد که حسابرس در سال اول رسیدگی نیاز به بررسی نمونههای بیشتری داشته باشد و این موضوع موجب افزایش هزینه و زمان رسیدگی خواهد شد.
ج) تغییر شکل رقابت بین موسسههای حسابرسی: در اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد، شرکتها انگیزهی زیادی برای سرمایهگذاری دارند. زیرا، اگر شرکتها قادر به افزایش مشتریان خود باشند، آن گاه این سرمایه گذاریها به سودآوری خواهد رسید. الزام تعویض ادواری حسابرس موجب میشود تا موسسههای حسابرسی پس از اتمام یک دورهی مشخص، مجبور به از دست دادن یک مشتری باشند و تا چند سال بعد نیز قادر به ارائه خدمات به این مشتری نباشند.این موضوع موجب خواهد شد به تدریج موسسههایی که قبلاً سهم بیشتری از بازار را در اختیار داشتند، مجبور به ترک مشتری خود شده و در مقابل موسسههایی که پیشتر سهم کمتری از بازار را در اختیار داشتند. اکنون فرصتهای بیشتری برای جلب مشتری در اختیار داشته باشند. قابل پیش بینی است که این روند موجب خواهد شد تا پس از چند دوره چرخش، الزام تعویض ادواری حسابرس باعث مساوی شدن سهم موسسههای حسابرسی از بازار ارائه خدمات حسابرسی شود. روند برابر شدن سهم بازار باعث میشود که موسسههای حسابرسی به جای سرمایهگذاریهای به موقع، این سرمایهگذاریها را تا تثبیت نهایی سهمشان در بازار به تأخیر بیندازند. در حقیقت، الزام تعویض ادواری حسابرس باعث میشود تا موسسههای با کارایی باﻻتر نتوانند پاداش بهتر بودن خود را دریافت کنند. زیرا، این قوانین به تدریج موجب کاهش تقاضا برای خدمات آنها خواهد شد. در مقابل، موسسههای حسابرسی با کارایی کمتر نه تنها ضرر و زیانی متحمل نمیشوند، بلکه حتی ممکن است با افزایش مشتری نیز مواجه شوند. به این ترتیب میتوان گفت در یک نظام مبتنی بر الزام تعویض ادواری حسابرس، انگیزهها برای بهبود کارایی کاهش مییابد. در این شرایط، قوانین در درازمدت با برابر کردن سهم بازار موسسههای حسابرسی، باعث کاهش انگیزه این موسسهها برای رقابت شده و با ایجاد مانع بر سر راه رقابت بین موسسههای حسابرسی به طور غیرمستقیم باعث کاهش کارایی حسابرسی میشود( آراندا و پاز آرس، ۱۹۹۷).
۲-۲-۱۲-تجدید ارائه صورتهای مالی
از نظر تئوری، اطلاعات حسابداری با این هدف ارائه میشود که به سرمایهگذاران و اعتباردهندگان در پیشبینی جریانهای نقدی آتی کمک کند. در جهت دستیابی به چنین هدفی، لازم است که ارقام مالی گزارش، منعکسکننده واقعیت اقتصادی باشد. اگر چنین اتفاقی روی دهد، بازار کاراتر میشود اما اگر تضاد ناشی از نمایندگی، منجر به مدیریت سود گردد، بازار کارا نخواهد بود و سرمایه به استفادههای نادرست و غیر بهینه میرسد. عدم تقارن اطلاعاتی، سوء استفاده از انتخابهای حسابداری، نبود افشای کامل و برآوردهای غیرواقعبینانه برخی از ابزارهای مورد استفاده جهت مدیریت سود میباشد. اگر مدیر در تلاش خود برای فریب دادن بازارهای مالی موفق باشد، حجم معاملات زیادی با این پیشفرض که اطلاعات گزارششده منعکس واقعیتند انجام خواهد شد. در نتیجه، اطلاعات حسابداری دیگر برای سرمایهگذاران مفید نخواهد بود زیرا در انعکاس صادقانه وضعیت اقتصادی ناموفق است. به عبارت دیگر، ارقام نادرست گزارششده منجر به تصمیمات اقتصادی نادرست میگردد. این امر نیازمند این است که صورتهای مالی در دورههای آتی تجدید ارائه گردد.
تجدید ارائه سود (و به طور کلی تجدید ارائه در صورتهای مالی) در سالهای اخیر، بسیار رایج شده است. چنین افزایشی، باعث میشود که ابهامات و سؤالاتی برای سرمایهگذاران و قانون گذاران در مورد کیفیت گزارشگری مالی به وجود آید. به صورت کلی، تجدید ارائه صورتهای مالی حاکی از وجود مشکلی در گزارشگری دوره (دورههای) قبل میباشد که در دوره جاری، موجب ضرورت یافتن تعدیل جهت اصلاح آن شده است. در این قسمت، توضیحاتی جهت درک فرایند تجدید ارائه صورتهای مالی ارائه شده، سپس برخی از انگیزهها و نیز پیامدهای آن ذکر شده و سپس راهکارهایی که در عمل برای خنثی کردن و یا حداقل کاهش پیامدهای منفی آن استفاده میشود بیان میشود.
۲-۲-۱۲-۱- تاریخچه تجدید ارائه صورتهای مالی
تا پیش از دهه ۱۹۷۰ رویه یکسان و استانداردی در برخورد با تغییرات حسابداری و اصلاح اشتباهات وجود نداشت. در سال ۱۹۷۱، هیئت اصول حسابداری بیانیه شماره ۲۰ را با عنوان تغییرات حسابداری منتشر نمود. طبق این بیانیه شرکتها باید اثر انباشته تغییر رویههای حسابداری را در متن صورتهای سود و زیان ارائه میکردند. اما الزامی برای تجدید ارائه صورتهای مالی مقایسهای مطرح نشده بود. در بیانیه شماره ۲۰ چند استثناء برای ارائه اثرات انباشته تغییر رویههای حسابداری مطرح شده بود که عبارت بودند از تغییر روش لایفو به هر روش دیگر جهت حسابداری موجودی کالا، تغییر رویه حسابداری در مورد پیمانهای بلند مدت و تغییر رویه در صنایع استخراجی (بلوم و فوگلیسر[۳۶]، ۲۰۰۶). در بیانیه شماره ۲۰، اشتباهات حسابداری به عنوان اقلامی معرفی شده بود که ناشی از اشتباهات ریاضی، اشتباه در بهکارگیری رویههای حسابداری یا تعبیر نادرست یا نادیده گرفتن واقعیتهای موجود در زمان تهیه صورتهای مالی باشد. بر خلاف تغییر رویه حسابداری در این بیانیه تاکید شده بود که در صورت بروز اشتباه، تجدید ارائه صورتهای مالی مقایسهای حاوی اشتباه در کنار اصلاح مانده ابتدای دوره سود انباشته ضرورت دارد (بلوم و فوگلیسر۲۰۰۶). در پی انتشار بیانیه شماره ۱۷۷ کمیسیون بورس و اوراق بهادار امریکا در سال ۱۹۷۹ شرکتها ملزم شدند در صورت تغییر رویه حسابداری یا اصلاح اشتباهات حسابداری، آن را به تایید حسابرس شرکت برسانند و تأییدیه مذکور را ضمیمه صورتهای مالی منتشر شده نمایند. همچنین در سال ۱۹۷۹، کمیسیون بورس و اوراق بهادار امریکا قاعده حسابداری شماره۶۰۸۴ را منتشر نمود که طبق آن مدیریت شرکتها ملزم بودند در صورت دستیابی به اطلاعات جدید یا کشف اشتباهات قبلی، هرگونه حقایق یا اطلاعات با اهمیت در این مورد را به روشنی افشا نمایند (مور[۳۷]، ۲۰۰۷).از سال ۲۰۰۲ تاکنون هیئت تدوین استانداردهای بینالمللی حسابداری پروژهای را جهت هماهنگسازی و تطابق بیشتر آغاز کردند. یکی از بخشهای این پروژه منتج به تدوین استاندارد حسابداری مالی شماره ۱۵۴ امریکا شده که جایگزین بیانیه شماره ۲۰ هیئت اصول حسابداری و استاندارد حسابداری مالی شماره۳ هیئت تدوین استاندارد حسابداری مالی امریکا شده است. استاندارد بینالمللی شماره ۸ نیز در سال ۲۰۰۳ دستخوش برخی تغییرات شد تا سرانجام الزامات دو استاندارد تشابه بسیاری به یکدیگر پیدا کرد (بلوم و فوگلیسر۲۰۰۶).
با جایگزین شدن بیانیه شماره ۱۵۴ به جای بیانیه شماره ۲۰، نحوه برخورد با اشتباهات حسابداری تغییری نکرد و همچنان در موارد بروز اشتباه، بر تجدید ارائه صورتهای مالی مقایسهای حاوی اشتباه در کنار اصلاح مانده حسابهای مربوط تاکید شده است، علاوه بر این تجدید ارائه صورتهای مالی در مورد تغییر رویههای حسابداری و تغییر شخصیت واحد گزارشگر نیز الزامی شد.
نتایج تحقیق آنان این بود که کودکان پس از آموزش از طریق بازی های اشاره شده توانستند در مقوله ارتقای نگرش به خطرات احتمالی و رفتار ترافیکی درست ، تأثیر مثبتی را نشان دادند. محققان دریافتند روش آموزش ازطریق بازی توانسته بر روی جنبه سوم آزمونهای تعیین شده یعنی تغییر در نگرش و رفتار توأمان تأثیر مطلوبتری بگذارد.(رحمانی، ۱۳۸۶ :۷۵،صبوری،۱۳۸۹: ۷۱)
۴- مقاله ای دیگر نیز با عنوان؛ چگونه راه حل سریعی برای حفاظت از کودکان در ترافیک پیدا کنیم ،توسط ( ۱٫ هوفروگ ۲٫ هریک ۳٫ آنجلیکا وبر ۴٫ والدی .م.چارز ) به رشته تحریر درآمده.این تحقیق در سال ۲۰۰۳ در کشور آلمان انجام شد و در همان سال در انستیتو فیزیکال آمریکا به ثبت رسید . در این تحقیق بر روی تصمیم گیری کودکان برای مقابله با خطرات احتمالی هنگام عبور از عرض خیابان کارشده است. مطالعات محققین حاکی از این مطلب بود که ریسک تصادف برای پسران بیشتر از ریسک تصادف در دختران است. آنها بر روی رفتارهای خطر ساز کودکان و ریسک عبور از خیابان برای کودکان در مکان های آزمایشگاهی مطالعات گسترده و آزمایش هایی را انجام دادند. محققین با مطالعه بر روی رفتار بچه ها در هنگام بازی و تردد در معابر، دنبال بدست آوردن ریسک تصادف این قشر سنی در این مقطع بودند. در این تحقیق محققان ۴۴ نفر از نونهالان شامل ۲۲ نفر پسر و ۲۲ نفر دختر را مورد مطالعه قرار دادند، روش تحقیق از نوع تجربی وآزمایشهای مد نظر در یک محل ( خیابان ) به عنوان محیط ترافیک واقعی و سه نوع بازی و دو فعالیت آزمایشگاهی انجام شد. موضوع دقیق آموزشی ، دریافت ، تشخیص و تخمین فاصله مناسب بین دو وسیله نقلیه در حال عبور برای تعیین زمان مناسب برای عبور کم خطر یا بی خطربود.
در بازیهای عنوان شده از انواع برچسب های درست و غلط بر روی یک تخته نقاشی شده از مسیر خیابان و تشخیص عملکرد درست از طرف کودک ، و همچنین یک نوع بازی کامپیوتری و یک نوع کارت بازی بهره گرفتند، نتایج حاصل از سه مرحله تحقیق این بود که آموزش در شرایط واقعی بیشتر از بازیهای کامپیوتری و بازیهای کامپیوتری بیشتر از کارت بازی و کارت بازی بیشتر از چسباندن برچسب، توانسته بود در فعالیت های مربوطه مانند نحوه صحیح عبور از عرض خیابان یا مواظبت در هنگام بازی، از میزان احتمالی خطر برای نونهالان بکاهد. آموزش در محیط واقعی حدود ۷۲ درصد کاهش ـ بازی کامپیوتری ۵۶% ـ کارت بازی ۴۳% ـ و برچسب ۲۸% کاهش برای ریسک تصادف یا بروز رفتارهای خطرناک از کودکان در هنگام عبور از عرض خیابان با تعیین دقیق فاصله و زمان مناسب برای عبور را دربر داشت.(رحمانی،۱۳۸۶ :۷۷،صبوری،۱۳۸۹: ۷۱)
۲-۳- مبانی نظری
مباحث آموزش، یادگیری، کارآیی ، مشارکت و چارچوب نظری ونظریه ها و دیدگاه های مرتبط با تحقیق از جمله مطالب مرتبط با مبانی نظری تحقیق است که در این قسمت به آنها اشاره می شود:
۲-۳-۱- آموزش
نظام های آموزشی و فعالیت های حاکم بر آن، با توجه به پیشرفت جوامع همواره دستخوش تغییر و تحول است و تحول آموزشی خود معلول تحول اجتماعی و تحول علوم و تکنولوژی است. با پیشرفت علوم و فنون و پیچیده شدن جوامع، نیاز های فردی و اجتماعی نیز پیچیده و متنوع می شوند و ارضای آنها احتیاج به علوم و فنون پیچیده دارد. کسب علوم و فنون جدید در سایه روش های آموزش پیشرفته امکان پذیر است.
با عنایت به اینکه یکی از علل عمده تصادفات و جرائم رانندگی عدم رعایت قوانین و مقررات مربوط به این حوزه از سوی کاربران جاده میباشد، آموزش صحیح و فرهنگسازی رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی می تواند نقش مهمی در پیشگیری از وقوع جرائم رانندگی داشتهباشد. «آموزش مهمترین طریقه جلوگیری از به وجود آمدن علل انسانی مؤثر در تصادفات و جرائم رانندگی است که در کنار سایر روشها می تواند نقش خود را بهخوبی آشکار سازد. تا هنگامی که بیشتر رانندگان و عابران فکر می کنند که هیچ اشکالی در طرز رانندگی و عبورشان از خیابانها وجود ندارد و مادامی که طرز فکر مردم چنین است که رانندگان خوب افراد ترسو هستند و تا زمانی که فکر می کنند مشکلات کنونی ترافیک فقط باید به دست دستگاههای دولتی حل شود و بالاخره تا وقتی که رانندگان و عابرین پیاده به قوانین و مقررات بیاعتنا بوده و پایبند اصول اخلاقی نباشند مشکل ترافیک لاینحل به قوت خود باقی خواهد ماند.(فتاحی،۱۳۹۱: ۹۴)
۲-۳-۱-۱- مفهوم آموزش:
تعاریف زیادی از آموزش ارائه شده است که در این بحث به بخشی از آنها می پردازیم: آموزش انبوه شدن تجربه نسل ها، رویارویی با مسائل زندگی و کسب تجربه های پراکنده ای که اندک اندک بصورت فرهنگ و علم در آمده، محیطی مملو از دانسته ها و پرسش ها پدید آورده است، زیستن در جوامع امروزی نیازمند برخورداری از آگاهی های بسیار است. گذشته از این انسان دارای ذهنی کنجکاو است و می خواهد پدیده های اطراف خود را بشناسد. پس سرمایه ذهنی خود را کافی ندانسته، در صدد کسب آگاهیهای بیشتری بر می آید.(شهر آرای،۱۳۷۲: ۱۱)
آموزش عبارتست از فعالیتهای (رسمی و غیر رسمی) مربی، معلم یا یاددهنده برای ایجاد تغییراتی کم و بیش دائمی در ‹‹رفتاربالقوه›› فرد که بصورت کنش یا عمل متقابل بین حداقل ‹‹دو نفر-مربی و معلم›› و یاد گیرنده (متعلم) جریان دارد.(همان: ۱۶)
آموزش به مفهوم آموختن و آموختن به معنی یاد دادن ، یاد گرفتن ، علم یا هنر فرا گرفتن « متعدی ، و لازم » آمیختن و آموزیدن هم گفته شده است.(عاقلی،۱۳۸۵: ۱۴)
هر گونه فعالیت یا تدبیر از پیش طرح ریزی شده ای گفته می شود که هدف ازآن ایجاد یادگیری در مخاطبین است.( سیف ، ۱۳۸۵: ۱۴)
آموزش فعالیتی است هدف دار و از پیش تعیین شده که هدف آن فراهم نمودن فرصت ها و موقعیت هایی است که امر یادگیری را تسریع می نماید.( شعبانی ،۱۳۸۴: ۵۶)
آموزش ، بیش از هر چیز ، سپردن دانستنی هاست به دیگران ، اما دانستنی ها تنها آنگاه سودمندند که به کار آید ؛ و آموزش آنگاه به کار می آید که زمینه ای برای پدید آمدن تغییری در نوآموز گردد چنانکه او را به انجام کارهایی توانا سازد و بردایره امکان های او بیفزاید ؛یعنی زمینه ای گردد برای پرورش که همانا به کار آمدن توانایی هاست.(نقیب زاده،۱۳۷۴: ۱۶)
آموزش ( و پرورش ) چون یکی از بنیاد های زندگانی اجتماعی محسوب می گردد ، همواره و حتی در جامعه های آغازین نیز به گونه ای در کار بوده است. زیرا انسان از یک سو متفاوت با دیگر جانوران که بنا به سرشت ، توانایی برآوردن نیازهای خود را دارند ، تنها بر کارهایی تواناست که آموخته باشد و از سوی دیگر تنها از راه آموزش است که می تواند دانسته های خود را به آیندگان بسپارد .
آموزش به فعالیت های از پیش طرح ریزی شده ای گفته می شود که با هدف ایجاد یادگیری در دانشجویان ،بین استاد و یک یا چند دانشجو به صورت کنش متقابل یـا رابطه ای دو جانبه انجام می شود.( حاج مقصود،۱۳۸۵: ۱۲)
سینگر[۸] (۱۹۹۰) نیز در ارتباط با آموزش می گوید:
آموزش،تسهیل کننده فراگیری دانش های جدید،مهارت ها و توانایی هایی می باشد کــه مستلزم بهبود در اجرای شغل است.
آموزش عبارتست از تغییر الگوی رفتاری در فرد آموزش گیرنده.(همان: ۱۲)
آموزش عبارت است از فرایند کمک به جریان رشد انسان.(محسن پور،۱۳۹۰: ۹)
آموزش مبانی زندگی در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی که در باور عمومی تربیت نام گرفته با روح و روان و شخصیت انسان ها در این سن سازگار و تاثیری انکار نشدنی دارد چنانچه پیامبر اکرم (ص) می فرمایند ‹‹علم آموزی در دوران کم سنی، مانند نقش بر سنگ است›› .دوران نوجوانی و جوانی از مهم ترین دوران زندگی انسان محبوب می شود. در این دوران تحولات عظیمی در درون فرد، روی می دهد. از این رو، این دوران یک فرصت طلایی است،گو اینکه ترقی انسان در این سنین شکل می گیرد و انحطاط و سقوط وی نیز در همین سن به وقوع خواهد پیوست.(شیخی ۱۳۸۷: ۳۷)
مقام معظم رهبری در این زمینه می فرمایند ‹‹جوان احساس می کند در وجود او انرژی های متراکمی وجود دارد.توانایی هایی را درخود احساس می کند هم از لحاظ جسمانی، هم از لحاظ فکری و ذهنی››. (همان،۳۷)
آموزش درست نیروی انسانی در کاهش تصادفات نقش بسزایی دارد و باید این مسئله از دوران دانش آموزی شروع شود تا به نهادینه شدن قوانین و مقررات و افزایش آگاهی های عمومی در جامعه منجر شود.
۲-۳-۱-۲- انواع آموزش:
الف- آموزش غیر عمد:
بسیاری از آنچه ما یاد می گیریم، در بسیاری از موارد، طرح و پیش بینی نشده است و بی آن که دیگران خواسته باشند از گفتار، رفتار، اندیشه و باورهای آنها چیزهایی یاد می گیریم، یعنی دیگری بر این که خود بداند یا بخواهد چیزی به ما یاد می دهد. این نوع آموزش، آموزش غیر عمده خوانده می شود.
ب- آموزش عمد:۱- آموزش ‹‹عمد غیر رسمی›› ‹‹مربی غیر رسمی››
در کنار و اغلب پیش از ورود کودک به سازمانهای آموزشی-تربیتی و همچنین در مدتی که تعلیم و تربیت کودک و نوجوان در این نوع سازمان ها صورت می گیرد، کودک و نوجوان عملاً مورد تعلیم وتربیت و آموزش موثر ‹‹عمومی›› قرار دارد، بدین صورت که اطرافیان او، مادر، پدر، خواهر، برادر، مادر بزرگ، پدر بزرگ و کسانی دیگر به تعلیم و تربیت او می پردازند. مجموع این نوع فعالیت ها را که تعلیم و تربیت خانوادگی نیز گفته می شود، تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش عمومی غیر رسمی می نامند. افراد یکه چنین وظیفه ای خطیری را انجام می دهند، مربی غیر رسمی نامیده می شوند.
۲- آموزش عمد رسمی و مربی رسمی: به کسانی که تعلیم و تربیت و آموزش اختصاصی (کوتاه یا بلند مدت) دیده اند و با پاداش مادی و معنوی و خواسته و دانسته و به طور مکرر و متمادی به پرورش و آموزش یک یا چند نفر می پردازند، مربی رسمی یا معلم می گوییم و فعالیت آنها را اصطلاحاَ، آموزش و پرورش عمومی و رسمی می نامند، اصطلاح مربی در مورد کسی که به طور ناخواسته و اتفاقی در ذهن دیگران اثر می گذارد به کار نمی رود مربی کسی را می گویند که دانشته و خواسته و به طور مکرر و متمادی در پرورش و آموزش یک یا چند نفر تاثیر می گذارند.( شهرآرای،۱۳۷۲: ۱۴-۱۱)
آموزش چنانچه از خردسالی و دوران کودکی و در محیط خانواده آغاز شود، بسیار موثر تر خواهد بود. اگر انضباط اجتماعی، رعایت حقوق دیگران، تقدم مصالح جمع بر فرد و… در خانه و با شیوه های مناسب آموزشی به کودک آموخته شود و پدر و مادر علاوه بر گفتار، در رفتار خود نیز این مطلوبیتها را به فرزندان ارائه نمایند، تاثیرات شگرفی در رفتار اجتماعی آنان در بزرگسالی خواهد داشت. نقش مدرسه، گروه دوستان، رسانه های جمعی و… نیز اثر گذاری فوق العاده ای دارد که با برنامه ریزی شایسته می توان برای حضور کارساز و مفید فرد در پذیرش نقشهای محول و محقق، با رضایت خاطر وی از حضور در جامعه و احساس مفید بودن از آنها بهره های فراوان برد. اما امکان تغییر و اصلاح رفتار انسان تا آخر عمر او وجود دارد و فرایند آموزش و تربیت همچنان مستمر است. از اینروست که جامعه شناسان از اجتماعی شدن مجدد انسان نام می برند و هدف آنان تاکید بر همین امکان تغییر رفتار از طریق آموزش و تربیت است. همانگونه که قانون پذیری و رفتار هنجار مند فرا گرفتنی است، رفتار های نا مطلوب و قانونگریزی نیز در فرایند آموزش فراگرفته می شود و لذا همچنانکه با آموزش می توان رفتار صحیح را به فرد آموخت. آموزش رفتار نادرست نیز شدنی است. درست است که هیچ مرکز رسمی یا غیر رسمی برای آموزش ناهنجاری و ترغیب افراد به هنجار شکنی اعلام موجودیت نمی کند، لیکن با توجه به عوامل روانشناختی و نیز تقلید و قرار گرفتن در جو آغشته و مملو از خلاف، و نیز احساس نیاز به خلاف و دستیابی آسان تر به برخی مطلوبیت ها از مسیر نادرست، و هزینه اندک رفتار مجرمانه برای فرد و دریافت پاداش و تشویق پس از هر اقدام نا صواب و خلاف، اندک اندک رفتار مجرمانه هنجار شکنی عمومیت پیدا می کند و حتی کار بدانجا کی رسد که التزام به قانون و مقررات، نا همرنگی با اجتماع و رفتار غیر عرفی شناخته می شود.(حسینی،۱۳۸۰: ۲۴- ۲۵)
آموزش در نتیجه ارتباط[۹] حاصل میشود، به عبارتی باید ارتباطی به وجود آید تا آموزشی صورت گیرد، در غیر این صورت آموزش ممکن نخواهد بود. ارتباط از نظر لغوی به معنی رساندن، انتقال دادن، آگاه ساختن، مکالمه و مراوده داشتن است. ارسطو معتقد است که ارتباط جستجو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و اقناع دیگران است. آرانگارن ارتباط را انتقال اطلاعات در محدوده انتشار، انتقال و دریافت پیام میدانند.(رفیعی،۱۳۹۰: ۳۶)
۲-۳-۱-۳- تعریف آموزش از نظر یونسکو:
تعریف آموزش از نظر یونسکو عبارت است از:تمام کنش ها و اثرات ،راه ها و روش هایی که برای رشد و تکامل و توانایی مغزی و معرفتی و مهارت ها ، نگرش ها و رفتار انسان به کار می برند ،البته به طریقی که شخصیت انسان را به ممکن ترین حد آن تعالی بخشد.(فصلنامه دانش حفاظتی و امنیتی،۱۳۸۶: ۱۴)
با توجه به تعاریف ارائه شده می توان نتیجه گرفت که:
الف) آموزش یک راهبرد است که با هدفی خاص و جهتی مشخص در طول زمان اجرا میگردد.
ب) مهمترین هدف آموزش تغییر روش های رفتاری در فرد فراگیرنده است.
ج) برای تغییر روش رفتاری، عوامل و متغیرهای متعدد اجتماعی،اقتصادی وسیاسـی مؤثر است.
۲-۳-۱-۴- آموزش و فرهنگ ترافیک
فرهنگ از جمله واژههای پرمعنی است. در کاربرد این واژه معمولاً قاعده «بی» و «با» حاکم است. به عبارتی حد وسط ندارد، دارنده آن را با فرهنگ و فرد فاقد آنرا بیفرهنگ میخوانند. از طرفی گاهی جایگزین واژههایی همچون عرف، آداب و رسوم و سنتها هم میشود. فرهنگ پدیدهای است که همه افراد جامعه از هنگام تولد، در فرایند جامعهپذیری با آن آشنا میشوند و سروکار دارند، آن را به اجرا میگذارند و تا اندازهای به دنیاهای درونی خود میبرند.(رفیعی،۱۳۹۰: ۵۳)
فرهنگ مبنایی است که اعمال انسان ها و به تبع آن، مسیر تکاملی جامعه از آن نشأت می گیرد.فرهنگ می تواند در جهت تعالی یا انحطاط جامعه عمل نماید در هر صورت اگر جامعه ای خواستار پیشرفت است باید فرهنگی همراه و موافق پیشرفت داشته باشد وگرنه افراد جامعه ای که فرهنگ آن ضد تعالی و پیشرفت باشد خود سد راه توسعه و پیشرفت خواهند شد.(بهرامی،۱۳۸۹: ۳۶)
در یک بیان ساده می توان گفت فرهنگ را مجموعه ای از آداب، رسوم، باورها، اعتقادات، سنت ها و…. مورد قبول و پذیرش اکثر افراد جامعه به عنوان اصل مشترک تعریف کرد. بنا به تعریف دیگر؛ فرهنگ عبارت است از مجموع حیات اجتماعی شامل زیر بناهای فنی و سازمان های نهادی، اشکال حیات روانی و تمامی آنچه که بعنوان یک نظام ارزشی تلقی می شوند تا به گروه، نوعی کیفیت و تعالی انسانی بخشند.(حسینی،۱۳۸۷: ۲۳)
ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن بشر از دیدگاه ریشه ایرانی فرهنگ معتقد است؛ فر، خود واژه ای است قدیمی و ایرانی به معنای نیروی معنوی، شکوه، عظمت درخشندگی، جلال و مهر ایزدی که شامل حال برگزیده ای می شود. فر، در عین حال یک پیشوند به معنای جلوی، پیش، بیرون و بر در ترکیب فرهنگ مانند پیشوند عمل می کند.هنگ،از ریشه اوستایی سنگ آمده وه به معنای کشیدن، وزن، سنگینی، و وقار و…. آمده است. بدین ترتیب معنی واژه ایرانی فرهنگ،بالا کشیدن، بیرون کشیدن، برآوردن،صعودنمودن و به این راه کشانیدن،آمده است.(نجات بخش اصفهانی،۱۳۸۰: ۶۴)
از جمله ویژگی های مهم عناصر فرهنگی این است که هر باور یا رفتاری نیازمند زمان طولانی است تا به عنوان یک عنصر فرهنگی پذیرفته شود؛ همچنین حذف یک عنصر فرهنگی نیز به زمان طولانی و تمهیدات و زمینه سازی های فراوانی نیاز دارد. متولیان امور فرهنگی جوامع باید آگاه باشند که اگر بتوانند باوری را در هر فرد نهادینه کنند،این خود منشأ انجام رفتارهایی است که مقصود و مطلوب مسئولان فرهنگی جامعه است؛ لذا بهترین و کارآمدترین راه، نفوذ دادن عقاید،ایده ها، مناسک و مرام ها در عمق وجود افراد و بومی شدن آنها در درون افراد است. اگر تمامی امکانات و برنامه ریزی ها در یک جامعه بسامان، متوجه امور فرهنگی (به معنای عام آن) باشد،مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و…. نیز تحت تأثیر حوزه فرهنگ، خود را با نیازهای جامعه هماهنگ خواهند کرد. غفلت از مسائل فرهنگی و زیر بنایی جامعه نیز همانند بنا نهادن خانه بر بنیادی سست است که با کمترین نسیم، امکان فرو ریختن آن وجود دارد.(حسینی،۱۳۸۷: ۲۴)
از دیدگاه حضرت امام (ره)،فرهنگ مبدأ همه خوشبختی ها و بدبختی های یــک ملت است،اگر بخواهیم رفتارهای نادرست ملتی اصلاح شود باید فرهنگش اصلاح شود. راه اصلاح یک مملکت اصلاح فرهنگ آن مملکت است. اصلاح باید از فرهنـــگ شروع بشود.(حاج مقصود،۱۳۸۵: ۱۴)