گفتار اول: معاملات ناقله در موردرهن
با انعقاد عقد رهن، راهن همچنان مالک عینمرهون است و به تبع این حق منافع موردرهن نیز از آنِ اوست. مرتهن حق استعمال یا انتفاع از این مال را پیدا نمیکند و میتوان حق او را به «حق نگهداری» و «حق استیفای طلب» تعبیر کرده که حق نخست نیز مقدمه حق دوم است. بنابراین هیچ شاخهای از مالکیت عینمرهون به مرتهن منتقل نمیشود.
با پذیرش بقای مالکیت عین و منافع برای راهن، نامبرده به تجویز مادهی ۳۰ قانون مدنی حق همهگونه تصرف و انتفاع نسبت به مایملک خود را دارد مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد. از طرفی انتقال عین و منافع اموال غالباً طی عقود «بیع»، «صلح»، «هبه» و «اجاره» صورت میگیرد که با بررسی جایگاه هر یک از این دو گروه عقود و ملاحظه تعارض یا عدمتعارض آن با حقوق مرتهن وضعیت سایر اقدامات و تصرفات راهن نیز روشن میگردد. (کاتوزیان ۱۳۷۷، ۴۹۴)
گفتار دوم: تملیک منافع موردرهن (اجاره)
مطابق ماده ۴۶۶ قانون مدنی «اجاره عقدی است که به موجب آن مستأجر مالک منافع عینمستأجره میشود. اجارهدهنده را موجر و اجارهکننده را مستأجر و مورداجاره را عینمستأجره گویند». ضمناً طبق مادهی ۷۷۱ ق.م. مال مرهون وثیقه پرداخت دین بدهکار است و برای مرتهن جز حق استیفای طلب خود از عینمرهون، امتیاز خاص دیگری به رسمیت نمیشناسد. به علاوه وفق مادهی ۷۸۶ ق.م. «ثمره رهن و زیادتی که ممکن است در آن حاصل شود، در صورتی که متصل باشد، جزو رهن خواهد بود و در صورتی که منفصل باشد، متعلق به راهن است مگر اینکه ضمن عقد بین طرفین ترتیب دیگری مقرر شده باشد».
بنابراین در تعلق مالکیت منافع موردرهن به راهن تردیدی وجود ندارد و در این فرض انعقاد عقد اجاره و تملیک منافع موردرهن به دیگری قابل تأمل است. گروهی از حقوقدانان همانگونه که در مبحث نخست اشاره گردید حق هیچگونه تصرفی اعم از مادی و حقوقی برای راهن در موردرهن قائل نمیباشند و در نتیجه، به اجاره واگذار نمودن عینمرهون را با اعتقاد به منافی بودن با حقمرتهن، صحیح نمیدانند. برعکس گروه دیگری از نویسندگان و پارهای از فقیهان اجاره دادن موردرهن را حداقل در صورتی که مدت آن کوتاه یا کمتر از اجل دین باشد نافذ شمردهاند.
این دو دیدگاه هر یک از جهاتی قابل انتقاد است. دیدگاه گروه نخست به لحاظ تفسیر موسع از امر استثنایی مادهی ۷۹۳ قانون مدنی و نظریه گروه دوم به دلیل کمرنگ شدن شرط تعارض اقدامات راهن با حقوق مرتهن نمیتواند توجیه مناسبی بر تضییق حقوق مالکانه راهن باشد. بنابراین باید شرط ممنوعیت عقد اجاره در موردرهن را صرفاً در صورت اثبات تعارض آن با حقوق مرتهن پذیرفت و در غیر این صورت، انعقاد چنین عقدی از مصادیق بارز تصرفات مالکانه مالک و فاقد منع قانونی است.(حسن ره پیک ۱۳۸۷،۱۵۴)به عبارت دیگر، مگر حق مرتهن چیزی جز حق عینی نسبت به مالمرهونه در جهت استیفا طلب میباشد؟ و یا مگر شخصیت راهن (به عنوان مالک منافع و متصرف) واجد شرط خاصی است که شخصیت مستأجر از آن بیبهره است؟ یا عقد رهن از عقودی است که شخصیت راهن، علت تامه انعقاد آن است؟ پاسخ به سؤالات مذکور منفی است و به ویژه در مواردی که عینمرهونه مال غیرمنقول بوده و تسلیم آن به مستأجر، حق مرتهن را در معرض خطر قرار نمیدهد، تنظیم قرارداد اجاره نسبت به عینمرهون بدون اجازه مرتهن جایز است. صرفاً در مواردی که اجاره تنظیمی باعث کاهش بهای مال یا کاستن از رغبت خریداران گردد، میتوان به محدودیت اختیار راهن در تنظیم چنین قراردادی اظهارنظر نمود.
گفتار سوم: انتقال عین مرهونه (بیع، صلح، هبه)
تصرفات ناقل مالکیت در اعیان مرهونهای که وثیقه دین مدیون قرار گرفته و مدیون و راهن یکنفر میباشند با حالتی که وثیقه توسط شخص ثالث معرفی و مورد قبول مرتهن قرار میگیرد. همچنین تصرفات با اجازه یا بدون اجازه مرتهن دارای احکام متفاوتی است.
در شق اول حالت نخست عقد اصلی (قرض) و عقد تبعی (رهن) بین مدیون و راهن از یکطرف و مرتهن از طرف دیگر منعقد میگردد و در شق دوم عقد قرض بین بدهکار و طلبکار منعقد و شخص ثالث به عنوان وثیقهگذار طرف عقد رهن با مرتهن قرار میگیرد.
در حالت دوم اعم از اینکه وثیقهگذار مدیون باشد یا شخص ثالث، موافقت یا مخالفت مرتهن در انتقال عینمرهونه قابل بررسی است.
گفتار چهارم: انتقال با اجازه مرتهن
مرتهن در عقد رهن دارای حق عینی در مورد وثیقه است، بهصورتی که اگر بدهکار با نقض تعهدات سپرده، نسبت به ایفای طلب طلبکار اقدام ننماید، وی میتواند مطالبات خود را از محل وثیقه استیفا نماید، همانگونه که اختیار دارد با اعراضازرهن، طلب خود را از سایر اموال بدهکار مطالبه نماید. این حق به مرتهن اختیار میدهد تا در صورت تغییر مالکیت موردرهن با بهره گرفتن از حق تعقیب، فروش موضوع حق رهن را در دست هرکس باشد، بخواهد. بنابراین چون انتقال موردرهن با اذن یا اجازه مرتهن صورت گرفته و در نتیجه تصرفات منتقلالیه نیز مورد تأیید مرتهن میباشد، منافات داشتن چنین انتقالاتی با حقوق مرتهن موضوعاَ منتفی و تنظیم اینگونه اسناد، فاقد ممنوعیت قانونی است. چنانکه میتوان ادعا نمود در این مورد، نظر مخالفی ابراز نگردیده است. (کاتوزیان ۱۳۷۷، ۴۹۴)
گفتار پنجم: انتقال بدون اجازه مرتهن
وثیقه قرار گرفتن مورد رهن برای وصول مطالبات مرتهن علت اصلی انعقاد عقد رهن میباشد و هدف این است که مرتهن بتواند در صورتی که مدیون از پرداخت دین امتناع کند یا معسر شود، طلب خود را از عین مرهونه استیفا کند. بهجز حق استیفای طلب از عین مرهون، سایر حقوق مرتهن از اهمیت چندانی برخوردار نیست تا قسمتی از مقاله را به اصطکاک احتمالی انتقال عین مرهونه با حقوق مذکور اختصاص دهیم و لذا به پاسخ این سؤال بسنده کنیم که آیا انتقال عین مرهون (بدون اجازه) با حق استیفایطلب مرتهن منافات دارد؟ آیا در صورت انتقال عین مرهونه، حق مرتهن در استیفای طلب دچار خدشه میگردد؟ برای پاسخ، بدواً بین حالتی که عین مرهونه متعلق حق مدیون و جایی که مالک آن شخص ثالث است تفکیک قائل شویم.
گفتار ششم: عین مرهون متعلق حق مدیون
در این حالت عقد اصلی و تبعی دو طرف دارد؛ بدهکار و راهن از یکطرف و طلبکار و مرتهن از طرف دیگر. حال، وقتی که راهن به هر دلیل، قصد واگذاری موردرهن را به غیر دارد، آیا تصرفات ناقله راهن نافذ است؟ در این مبحث، علما و استادان دارای نظرهای متفاوت و محاکم و مراجع دیگر دارای آراء و دیدگاههای مختلفی میباشند که برای تشحیذ ذهن به ذکر مواردی از آن میپردازیم؛
«برای راهن جایز نیست در مالی که آن را رهن داده تصرف کند مگر به اذن مرتهن، چه تصرف ناقل عین باشد مانند فروختن و چه ناقل منفعت چون اجاره».(امام خمینی ۱۳۸۵،۲۲۶)
«تصرفات ناقل ملکیت را مشهور، منافی با حق مرتهن میداند و منع میکند و مادهی ۲۶۴ ق.آ.د.م. و لحن مادهی ۳۴ مکرر قانون ثبت و مفاد مادهی ۲۲۹ ق.ا.ح.نیز نظر مشهور را تأیید میکند».
راهن حق نقل مالکیت مالالرهانه را به غیر ندارد. نسبت به نقل منافع مالالرهانه به غیر تا حدی مجاز است که منافات با حق مرتهن نداشته باشد، همچنین است تصرفات استثنایی او.
«طبق مادهی ۷۹۳ ق.م. راهن نمیتواند در رهن تصرفی کند که منافی حق مرتهن باشد مگر به اذن مرتهن؛ فرقی نمینماید که تصرف راهن در عین مرهونه عملیات حقوقی باشد مانند انتقال عین یا منفعت، یا تصرف مادی باشد مانند تخریب بنای خانه یا قطع اشجار».
«راهن حق ندارد بدون اذن مرتهن در عین_مرهونه تصرفی بنماید خواه به نقل عین باشد مثل بیع یا به نقل منفعت مثل اجاره»
«رأی وحدت رویه شماره ۶۲۰ ـ ۲۰/۸/۱۳۷۶… معاملات مالک نسبت به مال مرهونه در صورتی که منافی حق مرتهن باشد نافذ نخواهد بود اعم از اینکه معامله راهن بالفعل منافی حق مرتهن باشد یا بالقوه. بنا به مراتب مذکور در جایی که بعد از تحقق رهن، مرتهن مال مرهونه را به تصرف راهن داده اقدام راهن در زمینه فروش و انتقال سرقفلی مغازه مرهونه به شخص ثالث بدون اذن مرتهن از جمله تصرفاتی است که با حق مرتهن منافات داشته و نافذ نیست».
«نظر به اینکه از مسأله ۱۹ کتاب رهن تحریرالوسیله حضرت امامخمینی(ره) و مادهی ۷۹۳ قانون مدنی استفاده میشود که راهن حق ندارد تصرف منافی حق مرتهن درعینمرهونه نماید مگر با اذن مرتهن در صورتیکه مرتهن اذن بدهد، راهن تنها در محدوده اذن مجاز به تصرف است، مثلاً اگر مرتهن اجازه انتفاع داد راهن نمیتواند موردرهن را اجاره دهد. یا اگر اجازه اجاره داد نمیتواند آن را بفروشد و اگر اجاره داد یا فروخت فضولی و متوقف بر اجازه مرتهن است». «ملکی که در رهن دیگری است قابل نقلوانتقال نیست مگر با حفظ حقوق مرتهن و با موافقت او». «عملیات اجرایی به منظور فروش ملکی که در وثیقه بانک یا سایر اشخاص طلبکار است قانونی نیست». «نظر به اینکه حسب پاسخ استعلام ثبتی ششدانگ آپارتمان مورد مالکیت آقای «الف» خوانده در رهن بانک میباشد و آقای «ب» خواهان الزام به تنظیم سند بدهی خود را از بابت وجهالرهانه به مبلغ ۴ میلیون ریال اذعان میدارد که این مبلغ را به بانک بابت قسمتی از ثمن معامله بدهکار است. از طرفی نظر به اینکه حسب مادهی ۷۹۳ قانون مدنی راهن (فروشنده قبلی) نمیتواند در رهن تصرفی کند که منافی حق مرتهن باشد. بنابراین صدور نظریه با قید حفظ حق مرتهن کافی نیست و ضرورت داشت دادگاه از بانک مرتهن استعلام میکرد که با
دنیای قرن بیست و یکم در واقع دنیای استیلای فناوری نوین اطلاعات و دنیای شتابندگی تاریخ به لحاظ تغییرات و تکثرات شتاب آمیز علمی، اقتصادی،فرهنگی و سیاسی خواهد بود. (عالی،۱۳۸۱)
جامعه اطلاعاتی جهانی بسرعت در حال شکل گیری است . شتاب بهم آمیختن ارتباطات، انتشار چند رسانه ای و اطلاعات به همراه توسعه سریع فناوری چه از نظر سخت افزاری و چه از نظر نرم افزاری پدیده جدیدی بنام فناوری اطلاعات و ارتباطات ICT را بوجود آورده است که در نتیجه آن هر روز شاهد تولیدات و سرویسهای متنوعی هستیم که در اغلب امور بشر از آموزش گرفته تا تجارت و بازرگانی و مسائل فرهنگی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است . این فضا فرصت جدید و مناسبی در جهان بوجود آورده است که اگر با درایت استفاده شود فاصله کشورها را کم و اگر نسبت به آن بی توجهی شود فاصله دیجیتالی را در پی خواهد داشت .
وضعیت ICT در یک کشور به عنوان شاخصی برای برآورد توسعه یافتگی اقتصادی آن کشور به حساب می آید. توسعه سریع تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در طول دو دهه به نحو شگرفی سبب بروز تحول در همه نظام های اداری و مالی، حتی در شرکت های متوسط و کوچک شده و در بسیاری از موارد بنگاه های چند نفره تجاری را نیز دستخوش تحول کرده است .(صالحی امیری و حیدری زاده ، ۱۳۸۶).
پیدایش فناوری اطلاعات و ارتباطات شتاب بیشتری به تحولات جهان در عصر اطلاعات و دانایی داده است. اگرچه این پدیده ابتدا از محیط های نظامی آغاز و سپس به مراکز دانشگاهی کشیده شد، اما امروزه عرصه های مختلف زندگی جوامع را تحت تأثیر قرار داده است . (کیاسی،۱۳۸۶)
در این فصل ابتدا به مفاهیم و تعاریف فناوری اطلاعات و ارتباطات پرداخته سپس به بررسی اهمیت و ضرورت پذیرش فناوری اطلاعات و برخی از مدلهای پذیرش فناوری می پردازیم. در دو دهه گذشته نظریهها و مدلهای مختلفی در زمینه پذیرش فناوری پیشنهاد، آزمایش، اصلاح و گسترش یافتهاند که منشا اکثر این مدلها از سیستمهای اطلاعاتی، روانشناسی و جامعهشناسی است. این مدلها به شناخت ما از عوامل موثر درپذیرش فناوری توسط کاربران و روابط بین آنها کمک میکنند.(سان و ژانگ[۲۴]، ۲۰۰۶)
۲-۲- فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT[25] ) :
ارتباطات در عصر حاضر الفبای زندگی صنعتی ، مدرن و متمدن ، جوامع مترقی این کره خاکی را تشکیل میدهد. اهمیت ارتباطات و در معنایی سادهتر تبادل اطلاعات بین جوامع بشری و انسانها که تشکیل دهنده جوامع بشری میباشند و در عصر امروز حضور آن مهم و حائز اهمیت است که به زعم بزرگان علم در جهان امروز اگر کسی خود را بی نیاز از تبادل اطلاعاتی بداند در حقیقت دچار توهمی بزرگ از یک محیط پر رمز و واقعیت گشته و در حقیقت از آمادگی لازم برای ورود به قرن بیست و یکم برخودار نمیباشد و از قافله به شدت عقب مانده است.
باگسترش علوم ارتباطی کارآیی سیستم های کامپیوتری افزایش یافت. این همنوایی و تلفیق هم افزای سیستم های اطلاعاتی (کامپیوتر) با سیستم های ارتباطی باعث شکل گیری عصر پیشرفته تری به نام دوره فناوری اطلاعات و ارتباطات گردید. فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک نیاز ، نه یک انتخاب یکی از شاخص ترین فناوری های قرن حاضر به منظور ایجاد جامعه شبکه ای و تحقق ایده های دانایی محور می باشد (خلیل مقدم ، ۱۳۸۴)
فناوری اطلاعات و ارتباطات درشرایط مناسب قابلیت خود را در زمینه های توسعه اقتصادی و اجتماعی بویژه مراقبتهای بهداشتی، سلامت، آموزش های از راه دور، اشتغال، کشاورزی، بازرگانی وهمچنین غنی سازی فرهنگ محلی به اثبات رسانیده است.(هرس[۲۶]،۲۰۰۳) همچنین اهمیت راهبردی و استراتژیکICT و اهمیت فزاینده ای که در سطح بین الملل پیدا کرده، به کشور ما تسری پیدا کرده است و یک منبع استراتژیک برای سازمان ها ونهادهای دولتی کشور محسوب می شود وماهیت و نحوه کسب و کار را به طوراساسی متحول کرده است. استراتژیک شدن فناوری اطلاعات و ارتباطات بیش از پیش آن را مهم جلوه می دهد. (میرخانی ، ۱۳۸۵) در سالهای اخیر رشد سریع فناوریهای اطلاعات و ارتباطات تاثیر بسیار مهمی در زندگی بشر و کارکرد سازمانها و موسسات در کشورهای مختلف داشته است. به اعتقاد صاحبنظران همان گونه که اختراع ماشین بخار و وقوع انقلاب صنعتی موجب تحولات عظیم در زندگی کاری و شخصی افراد گردید، انقلاب ارتباطات هم به طور مشابه دگرگونیهایی را در زندگی آدمی به همراه دارد(لورین و اریک[۲۷] ، ۱۹۹۷).
به مدد رسانههای نوین ارتباطی و اطلاعاتی، جهان به دهکدهایی مبدل شده که اطلاعات و رسانهها، سیستمهای عصبی و اجزای این دهکده را به هم متصل ساخته است. فناوری اطلاعات و ارتباطات مجموعه وسیعی از فناوریها (اینترنت، ماهواره، تلفن همراه، تلویزیونهای کابلی، رایانههای خانگی و ویدئو) است که برای برقراری ارتباط بین انسانها (فرستادن و دریافت انواع پیامهای کلامی، صوتی و تصویری) و نیز برای تولید، انتشار، ذخیره و بازیابی اطلاعات به کار میرود. فناوری اطلاعات و ارتباطات وسیله ای برای ذخیره سازی، پردازش و ارائه اطلاعات است که به صورت الکترونیکی و مبتنی بر تعدادی رسانه می باشد (رضوی،۱۳۸۸).
فناوری اطلاعات و ارتباطات عبارتند از گردآوری ، سازماندهی ، ذخیره و نشر اطلاعات اعم از صوت ، تصویر ، متن یا عدد که با بهره گرفتن از ابزار رایانه ای و مخابرات صورت پذیرد . با پیشرفت سریع ICT در دنیا و تاثیر عمیق ابزار و تجهیزات در تسهیل و تسریع کارها و صرفه جویی در وقت و هزینه ، هر روز بر اهمیت اینگونه وسایل و کاربرد آنها افزوده میشود (اشنایدر ، ۲۰۰۶) .
در تعریفی دیگر: «فن آوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان مجموعه ای از قابلیتها تعریف می گردد که به وسیله رایانه ها، نرم افزارهای کاربردی و تجهیزات مخابراتی و ارتباط از راه دور برای سازمان فراهم می گردد و داده، اطلاعات ودانش مورد نیاز را در اختیار افراد و فرآیندها قرار می دهد» (آتارنا[۲۸] ، ۲۰۰۳)
در فن آوری اطلاعات وارتباطات ، تاکید و محوریت بر روی جنبه ارتباطی می باشد ، بگونهای که ارتباطات به منزله یک “باید” مطرح بوده که فن آوری اطلاعات بدونوجود آن امکان ارائه سرویس ها و خدمات را دارا نمی باشد. فناوری اطلاعات و ارتباطات، واژه ای است که به هر نوع دستگاه ارتباطی و یا برنامه نظیر: رادیو ، تلویزیون ، تلفن ها ی سلولی ، کامپیوتر ، نرم افزار ، سخت افزارهای شبکه ، سیستم های ماهواره اری و نظایر آن اطلاق شدهکه سرویس ها ،خدمات و برنامه های متعددی به آنان مرتبط می گردد( کنفرانس از راه دور ، آموزش از راه دور).
با توجه به اهمیتی که مدیریت روستایی در تحقق اهداف توسعه روستایی دارد و نیز با در نظر داشتن اینکه توسعه پایدار روستایی ایران باید به دانایی محوری تکیه کند و بسترهای لازم برای دانایی محوری در روستاهای کشور را فراهم سازد. سرمایه گذاری در بنیان های دانایی محوری در روستاها و ازجمله بسترسازی گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند جامعه روستایی را برای آیندهو نقش آفرینی در عرصه های ملی و بین المللی یاری رساند و مدیریت در این عرصه را چه بسا بتوان «مدیریت نوین روستایی» خواند. (صیدایی ، ۱۳۸۷)
با آگاهی از توانمندیهای فناوری به عنوان یکی از ابزارها و بسترهای توسعه همه جانبه و به منظور بهره گیری از ظرفیت های بالقوه این فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصه های مختلف، کشور ایران در کنار بسیاری از کشورهای دیگر با امضای ” اعلامیه اصول جامعه اطلاعات” عملاً متعهد شده است در ساختار جامعه اطلاعاتی جهانی تاثیر گذار باشد. در یکی از موضوعات بیان شده در “طرح اجرایی ” اصول اعلام شده به کشورهای جهان توصیه شده است که تمام روستاها تا سال ۲۰۱۵ با اتصال به اینترنت و آموزش وارد جامعه اطلاعاتی جهانی شوند (وزارت ارتباطات وفناوری اطلاعات، ۱۳۸۳ )
۲-۳- اجزای فناوری اطلاعات و ارتباطات :
فناوری اطلاعات و ارتباطات از سه جز سخت افزار، نرم افزار، سیستم های ارتباطی تشکیل شده است. در ابتدا چند واژه اصلی در مقوله فناوری اطلاعات و ارتباطات، تعریف و تفاوت بین آنها را به منظور روش شدن بحث، تشریح می کنیم.
- تعریف داده: داده ها گروهی از نمادها،کلمات، اعداد، نمودارها و حقایق گسسته و بی مفهومی هستند که رخدادها را نشان می دهند.داده ها حقایقی هستند که از طریق مشاهده وتحقیق بدست می آیند. مواد خامی که هنوز پردازش نشده اند مانند تاریخ و مقدار یک صورتحساب، تعداد پرسنل شرکت، جزئیات لیست حقوق.
- تعریف اطلاعات: اطلاعات، داده های پردازش شده و حقایقی با مفهوم هستند که به توصیف و تعریف داده ها می پردازند و توسط گیرنده پیام درک و تفسیر می شوند. در واقع داده ها با افزودن ویژگی شامل زمینه، طبقه بندی، محاسبه، اصلاح، و جمع شدگی، به اطلاعات تبدیل می شوند.
- اصول تبدیل داده به اطلاعات: هنگام تهیه گزارش ها، باید از نیازها، تحصیلات و موقعیت کاربران و استفاده کنندگان در سازمان آگاه باشیم و داده ها را بر اساس نیاز آنان به اطلاعات مورد نظر تبدیل کنیم. همچنین اطلاعات باید دقیق و به روز باشند به طوری که باعث بهبود تصمیمات شوند. پارامترهای به موقع ، دقت، جزئیات، تکرار و قابلیت فهم بودن به عنوان ویژگیهای اصلی اطلاعات هستند.
- دانش: اطلاعات در مرحله بعدی این فرایند به وسیله پرسنل سازمان به دانش تبدیل می شود. برای تولید دانش در یک فرایند نیاز به اطلاعات، نیروی انسانی و مدیریت دانش داریم. امروزه دانش را به عنوان مهمترین منبع نوآوری، بهره وری انسانها و در نهایت رشد و بقای سازمان می شناسند. در منابع علمی معتبر نیز دانش را آمیخته ای از نظرات تجربیات، تئوری ها، الگوها، مهارت و سرمایه های اطلاعاتی تعریف می کنند. (مهدوی،۱۳۷۹)
۲-۴- محدودیت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات :
بسیاری از مشکلاتی که امروزه توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور با آن مواجه است از قبیل کمبود بستر های فرهنگی، کمبود نیروی انسانی ماهر، آشنا نبودن با زبانهای خارجی، پایین بودن انگیزه و روحیه جست وجو و کاوشگری، فقدان گرایش به کار و تلاش و عمل و در یک کلمه، کاهش توانمندی مهارت های زندگی در پاسخگویی به نیازهای جامعه در حال تغییر و تحول است.جهت استفاده بهتر از منابع مدیریتی توسعه و پذیرش فناوری های نوین بایستی با شواهد اثر بخشی هزینه ای ومدیریتی آن مرتبط باشد. با اینحال با وجود پیشرفت های عمده اخیر در اجرا و ترویج ارزیابی ICT ،توسعه این فناوری ها تاثیر اندکی دربسیاری ازسازمانها دارد. این امر تا حدودی به دلیل پیچیدگی نیروهایی (از قبیل مقاومت در برابر تغییر، اشتیاق مدیر، مبارزات رسانه ای، نظرات مشتریان، مشوق های کار فرما و توسعه های سازمانی) است که توسعه فناوری های جدید و روش تعامل ارزیابی ICT با آنها را معین می کند. (حسین پور، ۱۳۸۶)
مضاف بر این نیروهای متعامل، دو محدودیت دیگر در ارتباط با ارزیابی ICT وجوددارد:
اولی محدودیت سازمانی است: پیچیدگی محیط درونی که ارزیابی فناوری بایستی درآن انجام گیردو در نتیجه ارتباط آن با تصمیم گیرندگان مورد نظر.
دومین محدودیت مربوط به تعارض های ارزشی است که با ظهور فناوری های جدید ایجاد می شود و ممکن است بر بکار گیری رویه ها و روش های سنتی تاثیر گذار باشد. درک روشن این محدودیت ها و تعامل متقابل آنها جهت اداره بهینه فناوری ها درسیستم ضروریست .(آلبرتو، ۱۳۸۶)
تکیه بر درک بافت سازمانی مرتبط با توسعه نوآوری های ICT اهمیت بسزایی دارد ، ما بایستی عوامل متعددی از قبیل وجود عامل تغییر ،حمایت مالی، جو مدیریتی و مدیریت منابع انسانی را به عنوان ویژگیهای بافت سازمانی تغییر در نظر بگیریم.
۲-۵- اهمیت و مزایای فناوری اطلاعات و ارتباطات :
یکی از تغییرات اساسی جامعه امروز، ظهور فناوری اطّلاعات و ارتباطات است که منافع زیادی را به همراه دارد اما با وجود مزایای بالقوه متعدد، توسعه و استقرار این فناوریها برای برخورداری از این مزایا کافی نیست (الهی و همکاران، ۱۳۸۹).
بیش از دو دهه است که اطلاعات در کنار سایر عوامل تولید به عنوان یک منبع با ارزش مطرح شده است. همگام با گسترش فعالیت های بازرگانی،جهانی شدن و تغییرات سریع در محیط سازمان ها اطلاعات به عنوان عاملی استراتژیک به شمار می رود. تا جایی که امروزه به عنوان یک ابزار رقابتی قدرتمند در مواجهه با مشکلات محیطی و چالش ها و نیز استفاده مناسب از فرصت ها محسوب می شود. در این راستا برقراری یک سیستم اطلاعاتی مناسب با بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهت جمع آوری پردازش و نگهداری اطلاعات امری حیاتی است.
امروزه اهمیت فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور افزایش سرعت و دقت فعالیت های مختلف سازمان ها و ارتباط اجزای مختلف آن با یکدیگر و در نتیجه بالا بردن بهره وری آنها به روشنی مشخص شده است. خصوصاً سازمان هایی که بخش های مختلف آن در مناطق جغرافیایی پراکنده و دور از یکدیگر قرار گرفته اند و یا موسساتی که موظف به انجام کارهای متنوع و متعدد هستند، بسیاری از مشکلات خود از طریق این تکنولوژی ها رفع می کنند . انقلاب اطلاعات و ارتباطات یکی از اصطلاحاتی که با رشد تکنولوژی های اطلاعاتی در کنار انقلاب صنعتی مفهوم پیدا کرده است. همان گونه که در اثر انقلاب صنعتی، مجموعه ای از کارخانه ها، ابزار و ماشین آلات، اتومبیل ها و غیره به کمک انسان آمدند و بسیاری از کارهای بدنی او را بر عهده گرفتند، انواع محصولات تکنولوژی اطلاعات، نیز شامل سخت افزارها و نرم افزارهای کامپیوتری، شبکه های مخابراتی، سیستم های ماهواره و غیره برای کمک به آن دسته از مسایل انسان که با اطلاعات سر و کار دارند بوجود آمده و توسعه یافتند. (نیلز[۲۹] ، ۱۹۹۶)
گر چه فناوری اطلاعات ارتباطات و استفاده از رایانه هرگز نتوانسته جایگزین نیروی انسانی در تصمیم گیری شود، ولی از قدرت آن نیز در کمک به کارکنان و مدیران جهت تصمیم گیری درست با بهره گرفتن از اطلاعات دقیق و سرعت بخشیدن به کارها نمی توان صرف نظر کرد. بسیاری از سازمان ها به اهمیت فناوری اطلاعات و تاثیر آن بر سرعت و دقت جریان امور، رضایت بیشتر مشتریان، سیستم های پشتیبانی، تصمیم گیری مدیران و به ویژه کارایی سازمان ها پی برده اند. آگاهی از این گونه تاثیرات باعث گردیده بیشتر سازمان ها به سرعت به سمت استفاده از فناوری اطلاعات گرایش پیدا کنند.(یاردلی،۱۳۸۴)
در بیست سال اخیر، فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش قابل توجهی را در بهبود امور حرفه ای و شغلی ایفا کرده است .بشرامروز جامعه ای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات را تجربه می کند که از ویژگیهای خاص خود برخوردار هستند .زندگی در دنیای جدید نیازمند شناخت کامل و کسب مهارتهای استفاده از این تکنولوژی هاست و بدون داشتن چنین ابزاری، رقابت و زندگی بسیار مشکل خواهد بود و منجر به از دست رفتن فرصتهای فراوانی در زندگی روزانه افراد و جوامع می شود. سازمانها نیز باید جهت بکارگیری و استفاده بهینه از فناوری اطلاعات و ارتباطات زمینه سازی لازم و مطلوب را داشته باشند تا بتوانند در این راه ، گامهای مهم و صحیح را در عرصه پیشرفت و ترقی طی نموده و موجبات ادامه حیات سازمانی را فراهم نمایند.
یکی از جنبه های مهم تغییر جهانی ، تحولات چشمگیر در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات می باشد که بررسی این تغییرات از نظر ساختاری و درون سازمانی و میان سازمانی و جنبه های اقتصادی و فرهنگی و آموزشی و ارزش آفرینی برای مخاطبان از نظر بهبود کیفیت ارائه خدمات و محصولات و افزایش سرعت و دقت و کاهش هزینه ها و در کل بهبود بهره وری حائز اهمیت است .در واقع آگاهی موفق از تغییرات فناوری مستلزم پیگیری مسیر تغییرات جهان است. بکارگیری درست فناوری اطلاعات و ارتباطات تا حد کمی به فناوری مرتبط است. استفاده درست از فناوری اطلاعات به همان چیزهایی همچون مدیریت خلاق، قدرت اجرایی بالا، نیروی با انگیزه، سطح بالای انتظارات و توجه عمیق ارشد مدیریت نیاز دارد که بقیه قسمت های سازمان نیاز دارند (عیسایی و امیرجمشیدی، ۱۳۸۳ )
فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند علاوه بر رشد در آمد ها و کاهش هزینه ها مزایای متعددی برای سازمان به همراه داشته باشد:
توانایی کسب اطلاعاتی که در گذشته مکان پذیر نبوده است
کسب اطلاعات به هنگام و به موقع
بهبود عملیات سازمان
توانایی انجام محاسباتی که قبلاً میسر نبوده است
بهبود در کیفیت و دقت در کار ها
بهبود تصمیم گیری
ارتباطات و هماهنگی بیشتر در سطح موسسه
بهبود خدمات مشتریان
کاهش زمان فرایند کار
پشتیبانی از استرتژیهای سازمان
بهبود رقابت
سازماندهی و طراحی مجدد سازمان از طریق متغیر های فناوری اطلاعات (صرافی زده ، ۱۳۸۳ )
۲-۶- کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه پایدارروستا :
با توجه به توان بالای این فناوری در رساندن خدمات و اطلاعات مورد نیاز روستاییان فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند در عرصه های زیر در جهت توسعه پایدار کشاورزی فعالیت داشته باشد:
Pēš-parwēz «هادی النجم، پیش-پرویز».
-
- §§
pāyag [pˀd(y)k’ | Paz. pāya | Av. pāδa- | N pāya]
(تنجیم: تقسیمات آسمان)
* پایه: گاه، جایگاه آسمانی، مرتبۀ فلکی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: در بندهشن (۱-الف: ۷ و ۳: ۸) آمده است که آسمان از تن زمان درنگ-خدای آفریده شد و دارای هفت پایه فلکی است: ۱) ابر-پایه: آسمان اول (فلک قمر)؛ ۲) اخترپایه: سپهر اختران، سپهر ستارگان آمیزنده (فلک البروج)؛ ۳) ستاره-پایه: سپهر ستارگان نیآمیزنده: سپهرِ زِبَر سپهر (فلک الافلاک)؛ ۴) ماه-پایه: بهشت، جایگاه ماه گوسپند تخمۀ ایزدی؛ ۵) خورشید-پایه: گرزمان، انغر روشن، انغران، جایگاه خورشید تیزاسب؛ ۶) گاه امشاسپندان، گاه ابرگران؛ ۷) گاه هرمزد: روشنی ازلی.
مطابق نجوم سنتی، هفت فلک سیارات محصور در فلک البروج اند که در بندهشن با نام «سپهر اختران» یا «ستارگان آمیزنده» از آن یاد میشود. در اصطلاح دینی، فلک البروج را «کرسی» مینامند. پس از فلک البروج، فلک الافلاک (یا فلک اعظم) جای دارد که در بندهشن با نام «سپهرِ زبر سپهر» معرفی میشود. این سپهر در بندهشن همچون سدی است که در برابر اهریمن و موجودات اهریمنی قرار میگیرد و مانع از آلودگی طبقات بالاتر آسمان میشود. در نجوم سنتی نیز فلک الافلاک، جایگاه خدواند و ملائک است و در اصطلاح دینی به آن «عرش» میگویند.
طبقه بندی موجود در بندهشن با طبقه بندی سنتی (که در بندهشن بطور غیر مستقیم مورد استفاده قرار گرفته است) مطابقت دارد و تفاوت ظاهری آنها به این دلیل است که طبقات آسمان در بندهشن از یک دیدگاه مذهبی بیان شده است اما طبقات سنتی آسمان یک طبقه بندی نجومی است. از اینرو، طبقات آسمان دارای تفصیل واضح تری میشوند، که در دو گروه اصلی (طبقات مادی و طبقات مینوی) به شرح زیر ذکر میشود:
الف) طبقات مادی: از ابر پایه تا سپهر ستارگان آمیزنده، که جمعاً ۹ فلک است: ۱) زمین که در مرکز جهان است و آسمانِ پیرامون آن که در بندهشن به «ابرپایه» موسوم است. این سپهر، آسمانِ زمین است که محصور در فلک ماه است و در نجوم سنتی (بیرونی، ۱۳۵۲: ۵۶) و بندهشن (۱-الف: ۲)، حاوی چهار کرۀ ۱) خاک، ۲) آب، ۳) باد (=هوا)، و ۴) آتش، میشود. پس از این فلک، فلک اباختران یا سیارات قرار دارد که تعدادشان هفت است و محصور در فلک البروج اند: ۱) فلک ماه، که در بندهشن به آن «ماه تاریک» یا «ماه اباختری» میگویند. ۲) فلک عطارد، که در بندهشن «تیر اباختری» نامیده میشود. ۳) فلک زهره، که در بندهشن به آن «اناهید اباختری» میگویند. ۴) فلک خورشید، که در بندهشن به «مهر تاریک» یا «مهر اباختری» موسوم است. ۵) فلک مریخ، که در بندهشن آنرا «بهرام اباختری» مینامند. ۶) فلک مشتری، که نام آن در بندهشن «هرمزد اباختری» است. ۷) فلک زحل، که در بندهشن به «کیوان اباختری» موسوم است. ۸) فلک البروج، که در بندهشن به نام «سپهر ستارگان آمیزنده» و «سپهر اختران» معروف است. بنا بر بندهشن (۵ب: ۱۹): «خورشید، خدای روشنی، بر فراز همه اختران و کیوان خدای تاریکی بر فراز همه اباختران ایستاد». در همین جمله به روشنی مشخص است که فلک سیارۀ کیوان که درون فلک البروج قرار دارد، بالاتر از فلک سایر سیارات است؛ در حالی که، فلک خورشید ایزدی یا مهر (که با خورشید تاریک یا اباختری فرق دارد) بالاتر از فلک اختران و ستاره-پایه و در نتیجه درون فلک الافلاک قرار دارد. عدم درک این مطلب از طرف بسیاری از محققان همچون برونر (۱۹۸۷: ۸۶۲) باعث شده است تا آنها خورشید و ماه را از لیست سیارات حذف کرده و در نتیجه برای به هفت رساندن تعداد آنها مجبور شوند سر و دم گوزهر را به پنج سیاره دیگر اضافه کنند. (برای توضیحات بیشتر رک. abāxtar و gumēzišn)
ب) طبقات مینوی آسمان، که از «ستاره پایه» تا «گاه هرمزد» را در بر میگیرد. این طبقات مینوی، بخاطر عدم مطابقت با تفکر اسلامی، در نجوم سنتی حذف شده و همگی تحت نام «فلک الافلاک» که در بندهشن به «سپهر زبر سپهر» موسوم است، خلاصه شده اند. طبقات مینوی آسمان در بندهشن، عبارت اند از: ۱) «ستاره پایه»، که نام دیگر آن در بندهشن «سپهر ستارگان نیامیزنده» است. این سپهر جایگاه فروهر پاکان (abēzagān) است. ۲) «ماه پایه»، که نام دیگر آن در بندهشن «بهشت» است. این سپهر مینوی، جایگاه ایزدِ ماه یا «ماهِ روشن» («ماهِ گوسپند-تخمه») است که در بندهشن یکی از سپاهبدان اختری و شهریار روشنان است. دشمن اباختریِ این ایزد، «ماهِ تاریک» یا «ماهِ اباختری» است که همیشه در زیر نور «ماهِ روشن» حرکت میکند. ۳) «خورشید پایه»، که نامهای دیگر آن در بندهشن «گرودمان»، «انغر روشن»، یا «انغران» است. این سپهر مینوی، جایگاه ایزدِ مهر یا «مهرِ روشن» («خورشید تیز اسب») است که در بندهشن یکی از سپاهبدان اختری و شهریار روشنان است. دشمن اباختریِ این ایزد، «مهر تاریک» یا «مهر اباختری» نام دارد که همیشه در زیر نور «خورشیدِ روشن» حرکت میکند. ۴) «گاه امشاسپندان»، که جایگاه امشاسپندان است و دارای شش پایه اصلی به نام شش امشاسپند اصلی است. ۵) «گاه هرمزد» یا «سپهر مینوی هرمزد» که جایگاه هرمزد است و به روشنی ازلی پیوسته است. این پنج پایه یا طبقه مینوی عملاً یکی بوده و در نجوم سنتی بنام فلک الافلاک یا «سپهر نیامیزنده» خوانده میشوند، چراکه ساکنینِ همه این طبقات، جزو اَبَرگران، امشاسپندان و ایزدان مینوی هستند. بنابراین، طبقه بندی بخش مینوی آسمان در بندهشن، تنها بر اساس مرتبه و بزرگی ایزدان صورت گرفته است و به همین خاطر است که در بندهشن، در ترکیباتی همچون «سپهر اختران» (فلک البروج) و «سپهر زبر سپهر» (فلک الافلاک)، واژۀ «سپهر»، فقط در معنی نجومی-تنجیمی خود یعنی «فلک» بکار رفته است و برای سایر طبقات فرعی آسمان از واژه های «پایه» و «گاه» استفاده شده است. (همچنین نک. gumēzišn)
ریشه شناسی: مرکب از pāy- + پسوند -ag ؛ هند و ایرانی آغازین: مشتق از *pad- (لوبوتسکی، ۲۰۰۹: ۷۷)؛ سانسکریت: padá- «پای، گام؛ مرتبه، جایگاه» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۵۸۳؛ مایرهوفر، ۱۹۹۶: ۷۷-۷۸)؛ اوستایی: pāδa- (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۴۷؛ مایرهوفر، ۱۹۹۶: ۷۷-۷۸)؛ فارسی باستان: pada- «جایگاه؛ گام» (کنت، ۱۹۵۳: ۱۹۵)؛ فارسی میانه: pāyag [pˀdk’, pˀdyk’] «اساس، پایه» (مکنزی، ۱۳۷۳: ۱۲۳؛ بهار، ۱۳۴۵: ۱۱۶)؛ pādak [pˀdk’], pāhak [pˀhk’] «فلک، گاه» (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۴۷)؛ فارسی میانه اشکانی ترفانی: مشتق از pāδ [pˀd] (بویس، ۱۹۷۷: ۶۶)؛ فارسی میانه ترفانی: pāy [pˀy] (بویس، ۱۹۷۷: ۶۷)؛ پازند: pāya (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۴۷)؛ فارسی نو: پایه = «فلک، گاه» (دهخدا)؛ انگلیسی: foot «پای»؛ معادل عربی: رتبه، مرتبه، طبقه.
ترکیبات:
zofr-pāyag «ژرف-پایه؛ اوج پستی»
abr-pāyag «ابر-پایه: طبقه اول آسمان، فلک اول»
star-pāyag «ستاره پایه: طبقه سوم آسمان، فلک الافلاک»
stārag-pāyag «ستاره-پایه: طبقه سوم آسمان، فلک الافلاک»
māh-pāyag «ماه-پایه: طبقه چهارم آسمان، فلک مینوی ماه ایزدی»
xwaršēd-pāyag «خورشید-پایه: طبقه پنجم آسمان، فلک مینوی خورشید مینوی».
-
- §§
Pēdišah [pytyšˀh, pytyšh | Av. paitiš.hahiia-]
(تقسیمات سال: گاهنبار)
* پدیشَه، به معنی «برداشت»: نام گاهنبار سوم، اعتدال پاییزی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: پدیشه نام گاهنبار سوم است که برگرفته از واژه اوستایی paitiš.hahiia- به معنی «گردآوری ثمر» است. مطابق بندهشن (۱-الف: ۲۲)، آفرینش زمین در این گاهنبار رخ داده است که از ۱۶ تیرماه تا ۲۵ شهریور، بمدت ۷۰ روز به طول انجامید. در نتیجه، از ۲۶ تا ۳۰ شهریورماه را به این خاطر جشن میگیرند. این پنج روز گاهنبار را که مصادف با اعتدال پاییزی است، «پدیشه گاه» میخوانند. از آنجا که معادل این واژۀ در سانسکریت (sasya-) به معنی «همه نوع حاصل و ثمر» است، نام این گاهنبار اشاره به جمع آوری میوه ها، غله، و همه نوع دانه های گیاهی که زمان جمع آوری آن در آخر شهریور است، دارد. در نتیجه، نام این گاهنبار با آفرینش زمین که محل کار کشاورزان و باغبانان است، ارتباط مستقیم دارد و به همین خاطر است که این گاهنبار در اوستا (ویسپرد، ۱: ۱) در عبارت paitiš.hahiia- hahiia- موصوف به صفت «ثمر-بخشنده» شده است. (نک. gāhānbār).
مقایسه ترجمه: معنای این واژه در بندهشن (۱-الف: ۲۲)، چنین آمده است: «توضیح اینکه، گام-برداشتنِ آفریدگان بر زمین را پدید آورد»؛ بهار (۱۳۷۸: ۴۱) این بند را چنین ترجمه کرده است: «او را گزارش این که به پایْ رفتنِ آفریدگان را بر زمین پدید آورد»؛ ترجمه انکلساریا (۲۸) چنین است: «او اساس و پیشرفت آفریدگان را بر زمین آشکار کرد»؛ ترجمه چرتی (۲۰۰۳: ۴۶): «و توضیح آن این است که، او مسیرها و حرکت موجودات را بر زمین آشکار کرد».
ریشه شناسی: این واژه معادل واژه اوستایی paitiš.hahiia- به معنی «گردآوری ثمرات» میباشد؛ هند و ایرانی آغازین: *p®ati- + *Hiš- + *sas(H)-ia- (لوبوتسکی، ۲۰۰۹: ۸۵، ۵۰، ۹۷)؛ سانسکریت: pratîṣ- = prati-iṣ- «پرداختن به، رسیدگی به»+ sasyá «غله، حبوبات، ذرت، میوه» (مونیزویلیامز: ۶۷۴، ۱۱۹۲)؛ اوستایی: paitiš.hahiia- «ایزدِ گاهنبار سوم و جشن آن گاهنبار» (رایشلت، ۱۹۱۱: ۲۳۸)؛ «گردآوری غله» (بهار، ۱۳۷۵: ۵۱)؛ از haŋhuš- «ثمره، میوه، سود» (لوبوتسکی، ۲۰۰۹: ۹۷)؛ فارسی میانه: pēdišhah «پدیشَهَه» (بهار، ۱۳۴۵: ۱۴۵)؛ Pētišhah (چرتی، ۲۰۰۳: ۴۶)؛ Pēdišah [pytyšˀh] (پاکزاد، ۲۰۰۵: ۳۲)؛ معادل عربی: اعتدال خریفی.
-
- §§
Pēš-Parwēz [Paz. pēš-parvīz, peš-paruuiz | MP pyš-plwyc’ | Av. upa-paoiriia-]
(منازل قمر)
* پیش-پرویز، به معنی «پیش از خوشه پروین»: خانه دوم ماه. از ۱۳ درجه و ۲۰ دقیقه برج بره تا ۲۶ درجه و ۴۰ دقیقه همان برج.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسامد و خوانش: نام این منزل قمر سه بار در بندهشن آمده است. املاهای مختلف این منزل قمر در نسخ بندهشن به شرح زیر است: الف) در بندهشن (۲: ۲)، در TD1, K20, M51 با املای پازند (pešparvīz)، در TD2, DH با املای پازند (pešpardz̅īz) که در آن ترکیب dz̅ آشکارا اشتباه کاتب است برای حرف اوستایی v، در K20 با املای پازند (pēšparvīz)، (پاکزاد، ۲۰۰۵: ۳۵پ۳۱)؛ ب) در بندهشن (۲: ۲۱)، در TD1 با املای پهلوی (pyš plwÿc’)، در TD2, DH با املای پهلوی (pyšplwyc’)، (پاکزاد، ۲۰۰۵: ۴۱پ۱۷۴)؛ ج) در بندهشن (۷: ۳)، در TD1 با املای پهلوی (pyš-plyc’)، در TD2, DH با املای پهلوی (pyš-plwyc’)، (پاکزاد، ۲۰۰۵: ۱۱۹پ۱۶). هنینگ (۱۹۴۲: ۲۴۷) آنرا به صورت Pēš-Parwīz خوانده است. انکلساریا (۱۹۵۶: ۳۱)، بهار (۱۳۷۵: ۵۸)، بهزادی (۱۳۶۸: ۵) و پاکزاد (۲۰۰۵: ۳۵)، آنرا به صورت Pēš-Parwēz ثبت کردهاند. یوستی (۱۸۶۸: ۱۲۷) به اشتباه، نام این منزل قمری را Pēš و منزل بعدی را Parvīz گرفته است.
توضیحات: هنینگ (۱۹۴۲: ۲۴۷) آنرا معادل واژۀ اوستایی Upapaoirī- و به معنی «ستارگان جلوی خوشه پروین» میداند. بهار (۱۳۷۵: ۵۸) نیز همین نظر را تأیید کرده و اضافه میکند که این منزل قمری برابر است با منزل عربی بُطَین به معنی «شکم کوچک» و شامل سه ستاره هفتم، هشتم و یازدهم از حمل (ρ و δ و ε حمل) میباشد. بقول لغتنامه دهخدا، «بطین سه ستاره است بشکل دیگپایهها یا مثلث شکلی که دیگ را هنگام طبخ بر آن نهند و آن نزدیک بطن الحمل است یکی ستارهء آن تابان و دو دیگر کم نورند و این دو پس از طلوع ستاره تابان برآیند». این منزل قمری در هندی Bharaṇī به معنی «پرورنده، زاینده» نام دارد (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۷۴۳-۷۴۴). ستارۀ شاخص این منزل قمری در لاتین Botein (δ حمل) میباشد. در بندهشن (۲: ۲۱؛ ۷: ۳)، این منزل قمری از اختران تیزرو و آب-چهره محسوب شده است.
ریشه شناسی: این واژه مرکب است از پیشوند pēš- + اسم parwēz (رک. Parwēz)؛ اوستایی: upa-paoiriia- (بهار، ۱۳۷۵: ۵۸)؛ فارسی میانه: pešparviz «پیش پرویز. خانه دوم قمر» (بهار، ۱۳۴۵: ۴۰۲، ۱۴۶)؛ pēš-parwēz (بهار، ۱۳۷۵: ۵۸)؛ پازند: pēš-parvīz, peš-paruuiz, peš-parvīz ؛ فارسی نو: پیش-پرویز؛ معادل عربی: هادی النَجم، بُطَین.
-
- §§
petyārag [p(y)tydˀlk’ | Av. paitiiāra- | M ptyˀr | Paz., N patyāra]
(تنجیم)
* پتیاره: وبال
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: برج مقابل خانۀ یک سیاره را پتیارۀ آن سیاره گویند (برای توضیحات رک. kadag).
نمودار (۶-۲۳): کاهش سرمایهگذاری کل در بخش انرژی از سناریوی اول تا سوم ۱۵۱
نمودار (۶-۲۴): کاهش سرمایهگذاری در بخش گاز از سناریوی اول تا سوم ۱۵۱
نمودار (۶-۲۵): کاهش سرمایهگذاری در بخش برق از سناریوی اول تا سوم ۱۵۲
نمودار (۶-۲۶): کاهش سرمایهگذاری در بخش نفت در کوتاه مدت در سناریوی سومنسبت به اول و برعکس در بلند مدت ۱۵۲
نمودار (۶-۲۷): افزایش رشد تولید ناخالص ملی در کوتاه مدت در سناریوی سومنسبت به اول و برعکس در بلند مدت ۱۵۳
نمودار (۶-۲۸): اعمال افزایش قیمت نفت از سال ١٣٨۴ ۱۵۳
نمودار (۶-۲۹): تغییرات GDP پس از افزایش قیمت نفت از سال ١٣٨۴ ۱۵۴
نمودار (۶-۳۰): تغییرات مصرف فرآوردههای نفتی پس از افزایش قیمت نفت از سال ١٣٨۴ ۱۵۴
نمودار (۶-۳۱): تغییرات در مصرف کل انرژی پس از افزایش قیمت نفت از سال ١٣٨۴ ۱۵۵
نمودار (۶-۳۲): تغییرات مصرف بخش دولتی پس از افزایش قیمت نفت از سال ١٣٨۴ ۱۵۵
نمودار (۶-۳۳): تغییرات مصرف بخش خصوصی پس از افزایش قیمت نفت از سال ١٣٨۴ ۱۵۶
نمودار (۶-۳۴): تغییرات سرمایهگذاری غیر از انرژی پس از افزایش قیمت نفت از سال ١٣٨۴ ۱۵۶
نمودار (۶-۳۵): تغییرات درآمدهای مالیاتی بخش دولتی پس از افزایش قیمت نفت از سال ١٣٨۴ ۱۵۷
نمودار (۶-۳۶): تغییرات سرمایهگذاری بخش انرژی پس از افزایش قیمت نفت از سال ١٣٨۴ ۱۵۷
نمودار (۶-۳۷): تغییرات سرمایهگذاری بخش نفت پس از افزایش قیمت نفت از سال ١٣٨۴ ۱۵۸
نمودار (۶-۳۸): تغییرات رشد اقتصاد پس از افزایش قیمت نفت از سال ١٣٨۴ ۱۵۸
نمودار (٧-۱): کاهشرشد تولید ناخالص ملی با افزایش قیمتهای انرژی ۱۶۱
نمودار (٧-۲): کاهش تولید ناخالص ملی با افزایش قیمتهای انرژی ۱۶۱
نمودار (٧-۳): کاهشمصرف انرژی بخش خصوصی با افزایش قیمتهای انرژی ۱۶۱
نمودار (٧-۴): کاهشمصرف بخش خصوصی با افزایش قیمتهای انرژی ۱۶۲
نمودار (٧-۵): کاهش مصرف گاز طبیعی با افزایش قیمت گاز ۱۶۲
نمودار (٧-۶): کاهش مصرف مشتقات نفتی با افزایش قیمت نفت ۱۶۳
نمودار (٧-۷): کاهش مصرف الکتریسیته در بخش مسکونی با افزایش قیمت الکتریسیته ۱۶۳
نمودار (٧-۸): کاهش مصرف الکتریسیته در بخش صنعتی با افزایش قیمت الکتریسیته ۱۶۳
نمودار (٧-۹): کاهش مصرف الکتریسیته در بخش کشاورزی با افزایش قیمت الکتریسیته ۱۶۴
نمودار (٧-۱۰): سرمایه گذاری مورد نیاز برای تولید گاز با افزایش قیمت گاز ۱۶۴
نمودار (٧-۱۱): کاهش مصرف مشتقات نفتی با افزایش قیمت نفت ۱۶۴
نمودار (٧-۱۲): کاهش سرمایه گذاری مورد نیاز برای تولید الکتریسیته با افزایش قیمت الکتریسیته ۱۶۵
نمودار (٧-۱۳): کاهش کل سرمایهگذاری مورد نیاز در انرژی با افزایش قیمتهای انرژی ۱۶۵
نمودار (٧-۱۴): کاهش کل سرمایهگذاری در اقتصاد با افزایش قیمتهای انرژی ۱۶۵
نمودار (٨-۱): مراحل ساختن یک مدل ۱۸۵
نمودار (٨-۲): نمودار رشد جمعیت ۱۹۱
نمودار (٨-۳): تشکیل یک تابع گرافیکی ۱۹۴
نمودار (٨-۴): رشد جمعیت پس از اعمال ارتباط در جهت عکس ۱۹۴
نمودار (٨-۵): تابع گرافیکی نرخ مهاجرت ۲۰۰
نمودار (٨-۶): رشد جمعیت بوسیله مهاجرت ۲۰۱
نمودار (٨-۷): تابع گرافیکی نرخ خالص تولد ۲۰۳
نمودار (٨-۸): رشد جمعیت در حالت ارتباط بین نرخ خالص تولد و سطح جمعیت ۲۰۴
نمودار (٨-۹): رشد جمعیت با توجه به یک هدف ۲۰۶
نمودار (٨-۱۰): تابع گرافیکی رابطه بین تراکم جمعیت و جمعیت هدف ۲۰۷
نمودار (٨-۱۱): تابع گرافیکی تغییر مساحت محیط ۲۰۸
نمودار (٨-۱۲): رشد جمعیت تا رسیدن به هدف مورد نظر ۲۰۸
نمودار (٨-۱۳): روند تجزیه نمایی یک جسم ۲۱۰
نمودار (٨-۱۴): روند کاهش دما تا رسیدن به دمای مطلوب ۲۱۲
نمودار (٨-۱۵): روند افزایش ارزش فعلی (NPV) 217
کلیات تحقیق
کلیات تحقیق
تعریف مسأله
مدل سازی در تصمیمات اقتصادی دارای جایگاه ویژهای است و میتواند روابط دنیای اطرافمان را بصورت نمادین به ما نشان دهد و قدرت تصمیم گیری صحیح را ارتقا بخشد. هدف از مدل سازی رسیدن به اهدافی خاص است که اگر برنامه فوق بدرستی نتواند شرایط محیطی را بررسی نماید برنامهریز را دچار خطا خواهد کرد و پیشنهاداتی که از این طریق داده شود به هدف مورد نظر منتهی نخواهد گردید. در کشورهای کمتر توسعه یافته و از جمله ایران به مدل سازی به عنوان ابزاری مطمئن و دقیق نگریسته نمیشود و تصمیم گیران اقتصادی به پیشنهادات برنامهریزان توجه اساسی نمیکنند. علت این امر را میتوان در اشتباهات فراوان و عدم جامعیت و پویایی مدلهای ارائه شده دانست، که خصوصا در مدلهای اقتصادی این مشکل مشهود است.
اتخاذ تصمیمهای سیاستی در سطح کلان اقتصاد انرژی بدون در نظر گرفتن جنبههای عرضه و تقاضای انرژی، بصورت پویا و اثرات آنها در بخشهای مختلف اقتصاد دارای نااطمینانی فراوانی است که مدلهای ایستا نمیتوانند به طور کامل آن را برطرف کنند.مدلهای پویا که بصورت سیستمی و همه جانبه به جنبههای مختلف موضوع میپردازند میتوانند اطمینان تصمیم گیران اقتصادی در بخش انرژی را به خود جلب نموده و با ارائه نمایی روشن و واضح از عواقب و اثرات تصمیمات سیاستی در سطح کلان اقتصاد، آنها را به سوی اهداف کلان اقتصادی هدایت کنند. این مدلها میتوانند پیامدهای تصمیماتی از قبیل وضع مالیاتها، تعرفه ها و یارانههای مختلف بر بخش انرژی را بیان نموده و اثرات تغییرات متغیرهای کلان اقتصاد را بر این بخش مورد بررسی قرار دهند.
در این تحقیق از نرمافزار ithink یاSTELLA استفاده خواهد شد که محیطی کارآمد و قابل فهم و انعطاف پذیر برای طراحی مدلهای اقتصادی در سطح خرد و کلان فراهم میسازد و واقعیات جامعه را با بهره گرفتن از نمودارها و جدولهای مناسب و متنوع به مخاطب ارائه میکند. این نرمافزار این امکان را به سیاست گزار میدهد که علاوه بر روابط خطی که در مدلهای سنجی اراده میگردد روابط غیر خطی را نیز بصورت پویا بیان نماید و با تحلیل حساسیت در مدل طراحی شده، اثرات این تغیییرات را در سطح کلان اقتصاد مشاهده کرده و بهترین تصمیم را اخذ نماید. در نتیجه پویا سازی مدل بخش برق به انضمام کلان اقتصاد این امکان را به تصمیم گیران انرژی کشور میدهد که عواقب کوتاه مدت و بلند مدت تصمیمات خود در بخش برق از قبیل مالیاتها و یارانهها و تغییرات قیمت مشاهده نمایند و بهترین تصمیم را برای کوتاه مدت و بلند مدت اتخاذ کنند.
سؤالات اصلی تحقیق
با توجه به توصیف مسأله تحقیق، سؤالات اصلی این تحقیق به قرار زیر است:
۱-۷-۱ تعریف مفهومی
واژه واگذاری در بسیاری از موارد مترادف با تصمیم گیری درباره خارجی کردن امور به کار رفته است . اصطلاحاتی چون ساخت یا خرید، ادغام یا تجزیه فعالیت ها اشاره به واگذاری دارند و برخی از نویسندگان نیز از واگذاری در اشاره به تصمیمات مربوط به ادغام عمودی استفاده کرده اند (هرگان[۵]، ۱۹۸۵)
واگذاری را شکلی از فعالیت پیمانکاری می دانند که قبلاً در شرکت انجام می شده است و اکنون انجام آن امور به دیگران واگذار شده است (رابینسون[۶]،۱۹۹۵)
۱-۷-۲ تعریف عملیاتی
منظور از واگذاری مجموع فعالیتهایی است که در سال ۹۲-۱۳۹۱ از طریق مناقضات رسمی به پیمانکاران واگذار گردیده است.
۱-۷-۲ خصوصی سازی
مفهوم خصوصی سازی بر وجود دو حوزه خصوصی و عمومی دلالت دارد که معنای آن تحول و نقل و انتقال دارایی ها ،تصدی ها و مدیریت ها بین این دو عرصه است.
واژه “خصوصی سازی” (Privatization) واژه ای است که از اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ با روی کار آمدن دولت های محافظه کار در انگلیس، آمریکا و فرانسه از رواج گسترده ای در عرصه سیاست برخوردار شد به طوری که هم اکنون در کشور ما نیز موضوع خصوصی سازی از جمله مباحث عمده عرصه سیاست تلقی می شود.
اگر چه گفته می شود که تعریف واژه “خصوصی سازی” کار بسیار مشکلی است اما در هر حال دو معنای محدود و گسترده برای این واژه وجود دارد. خصوصی سازی در معنای محدود خود عبارت است از واگذاری دارایی ها و سازمان های دولتی و عمومی به بخش خصوصی به طور کلی و یا شریک کردن آنها در این دارایی ها و سازمان ها.
معنای خصوصی سازی در مفهوم گسترده آن بسیار وسیع تر از واگذاری دارایی ها و سازمان های دولتی و عمومی به بخش خصوصی است و بر واگذاری فعالیت ها و تصدی گریهایی که قبلاً به طور انحصاری در اختیار دولت و بخش عمومی بود دلالت می کند. به عبارت دیگر معنای واژه خصوصی سازی در طیفی قرار دارد که هدف آن اجرای شیوه ها و سیاست هایی برای افزایش نقش نیروهای بازار آزاد در اقتصاد ملی کشورها از طریق ترتیبات مختلف می باشد.
منطقی که فرایند خصوصی سازی بر پایه آن استوار شده این است که انتقال تصدیها و فعالیت ها در زمینه های تولید کالا و ارائه خدمات از بخش دولتی و عمومی به بخش خصوصی باعث افزایش کارایی عوامل تولید و تخصیص بهینه منابع که ناشی از گسترش رقابت و ایجاد شفافیت است، می شود.
همچنین گسترش خصوصی سازی موجب گسترش مالکیت بخش خصوصی و در نتیجه مشارکت بیشتر شهروندان در اداره امور جامعه می شود و منابع بخش خصوصی برای پیشرفت جامعه را در کنار منابع محدود دولت قرار می دهد. البته نیل به این مقصود با سازوکارهایی که کشورهای مختلف برای اجرای برنامه های خصوصی سازی خود تدوین می کنند و نیز نظارت دقیق بر اجرای صحیح آنها ارتباط نزدیکی دارد.
با توجه به این که موضوعیت واژه خصوصی سازی به وجود دو عرصه عمومی و خصوصی وابسته است. نقل و انتقال دارایی ها یا واگذاری تصدی ها بین سازمان های موجود در هر کدام از این دو بخش خصوصی سازی نیست. به عنوان نمونه واگذاری یک سازمان و سازمان دولتی به یک نهاد عمومی مستقل خصوصی سازی تلقی نمی گرد
۲-۱ مقدمه
۲-۲ ادبیات تحقیق و مبانی نظری
۲ـ۳- پیشینه تحقیق
۲ـ۴- مدل مفهومی
مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱ مقدمه
با رقابتی شدن فضای کسب و کار در انجام پروژه ها، به منظور تأمین بیشترین خواسته ها و نیاز مشتریان این پروژه ها با کیفیت قابل قبول و کم ترین زمان و هزینه ی تمام شده، لزوم استفاده از تخصص ها و مهارت های سازمان های دیگر ضروری است. بسیاری از سازمان ها پروژه های خاص خود را به سازمان های متخصص واگذار می کنند و به عنوان کارفرما به هدایت و نظارت این پروژه ها می پردازند. این سازمان ها علاوه بر آن که به صورت تخصصی در زمینه های مورد نظرشان فعالیت دارند، می توانند محصولات را نیز با بهای تمام شده ی پایین تر تأمین کنند. واگذاری پروژه ها و تمرکز بر مدیریت و نظارت آن ها، علاوه بر افزایش قدرت رقابت سازمان و چابک سازی حجم فعالیت های سازمان ی، توان نوآوری و تمرکز بر مزیت های رقابتی را نیز فراهم می سازد، و گاهی به دلیل عدم تخصص داخلی تنها راه اجرای پروژه های خاص است.
با توجه به حجم و نقش پروژه های عمرانی در توسعه ی صنعتی کشور، شناسایی و توجه به عوامل موفقیت این پروژه ها، در انجام موفقیت آمیز آن ها و در نتیجه رشد اقتصادی کشور از اهمیت زیادی برخوردار است. در انجام موفقیت آمیز پروژه های واگذار شده، کارفرما نیز نقش مهمی دارد که باید به شناسایی آن پرداخت و در کنار عوامل پایه یی موفقیت معرفی شود. در این فصل ابتدا واگذاری و مبانی آن، رویکردها و نظریه ها، تحقیقات انجام گرفته و در آخر مدل نظری تحقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
۲-۲ ادبیات تحقیق و مبانی نظری
۲-۲-۱ خصوصیسازی
خصوصیسازی را میتوان تلاشی در جهت پررنگ کردن نقش بازار در مقابل تصمیمهای دولت به عنوان کار گزار اقتصادی دانست (بهکیش، ۱۵:۱۳۸۱).
در واقع مفهوم خصوصیسازی گستردهتر از تغییر صرف مالکیت بنگاههای تولیدی است. اندیشه اصلی در تفکر خصوصی سازی، حاکم کردن مکانیزم بازار بر تصمیمهای اقتصادی است که نتیجه آن ایجاد فضای رقابتی برای بنگاههای خصوصی بوده و از این طریق کارایی بنگاهها نسبت به بخش عمومی ارتقا پیدا میکند. بر پایه این ایده، تعاریف، مفاهیم و تئوریهای متعددی که در برگیرنده ابعاد و اهداف مختلف خصوصیسازی است ارائه شده که به برخی از اهم آنها در زیر اشاره میشود:
-
- خصوصیسازی اصطلاحی فراگیر و متنوع است که به واگذاری کنترل عملیاتی و یا مالی موسسان در مالکیت دولت به بخش خصوصی منجر میشود و همراه مالکیت، “قدرت” نیز به مردم منتقل میشود (پرکوپنکو،۲۵۵،۱۳۸۰)
۲٫خصوصیسازی انتقال مالکیت موسسه دولتی به موسسه مستقل خصوصی است (یک انتقال جزئی که مالکیت دو گانه نامیده شده است) (نووتنی، ۱۷،۱۹۹۹).
۳٫خصوصیسازی مجموعه اقدامها و گامهایی است که روش تبدیل مواد خام به کالای مصرفی را تغییر میدهد. این فرایند شامل حذف اثر و کنترل دولت و جایگزینی آن با فعالان بخش خصوصی است (دوکاس و دیگران، ۲۳،۱۹۹۸).
مفهوم خصوصیسازی بر وجود دو حوزه خصوصی و عمومی دلالت دارد که معنای آن تحول و نقل و انتقال داراییها، تصدیها و مدیریتها بین این دو عرصه است.
واژه “خصوصیسازی[۷] واژهای است که از اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ با روی کارآمدن دولتهای محافظه کار در انگلیس، آمریکا و فرانسه از رواج گستردهای در عرصه سیاست برخوردار شد.
خصوصیسازی در معنای محدود خود عبارت است از واگذاری داراییها و شرکتهای دولتی و عمومی به بخش خصوصی به طور کلی و یا شریک کردن آنها در این داراییها و شرکتها.
معنای خصوصیسازی در مفهوم گسترده آن بسیار وسیعتر از واگذاریداراییها و شرکتهای دولتی و عمومی به بخش خصوصی است و بر واگذاری فعالیتها و تصدی گریهایی که قبلاً به طور انحصاری در اختیار دولت و بخش عمومی بود دلالت میکند. به عبارت دیگر معنای واژه خصوصیسازی در طیفی قرار دارد که هدف آن اجرای شیوهها و سیاستهایی برای افزایش نقش نیروهای بازار آزاد در اقتصاد ملی کشورها از طریق ترتیبات مختلف میباشد. (بهکیش،۲۴،۱۳۸۱)
۲-۲-۱-۱ دلایل خصوصیسازی
برخی از اهم دلایلی که باعث گردیده دولتها به سمت خصوصیسازی گرایش نمایند به شرح زیر است:
عملکرد، نگهداری و تعمیرات و دریافت خدمات ناکارا به دلیل رقابت ضعیف یا انحصاری بودن موقعیت.
مشارکت در کارها با سرمایهگذاریهایی که نیازمند سرمایهی بالا و دوران بازگشت سرمایه طولانی است.
محدودیتهای موجود در خط مشیهای قیمتگذاری توسط دولتهایی که میخواهند به دلایل سیاسی خدمات سوبسیددار و ارزان ارائه بدهند و از روشن شدن تمام هزینههای عملیاتی و سرمایهای بنگاههای دولتی جلوگیری میکنند.
شکست دولتهای مرکزی در تدارک سوبسیدهای تعهد شده یا رساندن به موقع منابع بودجهای و…
ناچاری دولت به ادارهی کارهای خصوصی ورشکسته یا تدارک کالاها و خدمات غیرسودآور.
سوءمدیریت، فساد، حمایتها و لیستهای مخفی حقوق منجر به افزایش هزینههای تدارک محصولات و خدمات.
ناکارایی موجود در بنگاههای دولتی نه تنها ناشی از عدم وجود رقابت بلکه ناشی از عدم وجود بازرسیها و تعدیلهای ضروری مالکیت خصوصی نیز هست. (پرکوپنکو،۲۳۳،۱۳۸۰)
۲-۲-۱-۲ فواید خصوصیسازی
منطقی که فرایند خصوصیسازی بر پایه آن استوار شده این است که انتقال تصدیها و فعالیتها در زمینههای تولید کالا و ارائه خدمات از بخش دولتی و عمومی به بخش خصوصی باعث افزایش کارایی عوامل تولید و تخصیص بهینه منابع که ناشی از گسترش رقابت و ایجاد شفافیت است، میشود.